درخواست پیشنهادات شما برای شروع کار من

[MohamadMJ]

سلام
خسته نباشید دوستان
راستش یه موضوعی هست که یکم منو عصبی کرده. این ویدئو ذهن برتر هم دیدم دقیقا شدم مثل اون دختر دانشجوئه و ماجرای قورباغه
برای کسایی که ندیدن بگم آخه جالب بود :
قورباغه رو اگر بزاری توی آب و آب رو حرارت بدی قورباغه هیچ کاری نمیکنه تا آب به نقطه جوش برسه قورباغه همینطوی میمیره راحت.
ولی اگر قورباغه رو یهویی بندازی توی آب جوش میپره بیرون.

نتیجه :
منم جریانم شده شبیه این قورباغه. همینطوری توی خودمم تا خدا میدونه کی بفهمم این آروم آروم پیش رفتن به تمام شدن من برسه.

مشکل من اینه که حرفه های زیادی دارم. شاید خنده دار باشه ولی خب میگم که بدونین.
تعمیر موبایل
تعمیر کامپیوتر
تعمیر لپتاپ
سیستم صوتی ماشین
برق کشی ساختمان و سیستم حفاظت و کلا کارای برقی
کسب و کار حرفه ای توی نت


خب. قسمت برق رو با یکی از دوستان شروع کردیم که متاسفانه سربازی اون دوستم پیش اومد و بیخیالش شدیم فعلا

کسب و کار از نت رو حرفه ای کار کردم و حدودا 7-8 ساله کارم اینه ولی خب از نظر من نمیشه بهش به عنوان شغل اول نگاه کرد. شاید درآمدش عالی باشه ولی خب چون هنوز سطح فرهنگش با ما جور نیومده فکر بقیه رو نمیشه کاریش کرد. مثل خود من که بود روزایی که 48 ساعت پشت سر هم روی چیزی کار میکردم و هرکی میدیدم میگفت دیوانه معتاد شده به نت. هیچکس باور نداشت از پشت این مانیتور داشتم کار میکردم. برای همین دیگه قصد ندارم تمام وقتم رو بزارم روی نت.

ممنون میشم راهنماییم کنید و شما هم نظراتتون رو بگین.
من باید چیکار کنم ؟
ذهن خلاقی دارم ولی خب هر خلاقیتی توی ذهن من میاد سرمایه چند میلیونی میخواد که من خب ندارم.

هر کاریم میخوایم بکنیم هرکی میرسه بدیا و ضرراشو برای ما توضیح میده طوری که میزنیم کنار سریع.

نمیدونم چرا اینطوری شدم. یه مشکلی که برام پیش اومده هیچیو به آخر نمیرسونم در صورتی که خیلی دوست دارم برسونم.
هرکاری رو با اشتیاق 1000000 شروع میکنم و با گذشت زمان کم کم کم میشه تا برسه به هیچ.

ممنون میشم راهنمایی کنید.
یا علی

[jahanagahi]

محمد جان همچنانچه خود فرمودید شروع کننده خوبی هستید ولی پایان دهنده بسیار بد.
هر کدام از علایقی که نوشته اید می تواند شما را موفقتر کند.خصوصا برق کشی ساختمان. با توجه به ساخت و سازهای فراوان در این رشته حتما فعالیت کنید.

[MohamadMJ]

ممنونم آقا هوشنگ. راستش میدونم همه اینا خوبه. ولی خب نمیدونم باید چیکار کنم.
طوفانی شروع میشه و به هیچی ختم میشه.
تا این باشه هیچی نیست

[مهدی گل محمدی]

محمدجان،داداش گلم.منم مشکل تورو داشتم.ببین عزیز به حرفای اینو و اون زیاد گوش نده.چون هیچ کس اندازه ی خودت به کارات ایمان نداره.من که میخواستم این کارگاه رو راه اندازی کنم.قبلش دنبال 5 شغل رفتم همه رو پیگیری کردم و در آخرهم دوباره اومدم سراغ شغل اصلیه خودم.

مشکل اصلیه تو اینه که دوست داری از زیاد شروع کنی که اینطوری اصلا نمیشه.

من عموم بهم میگفت بیا برو آرایشگری یاد بگیر برو یجا کارگری کن.نون دربیار. از این اینترنت بهت هیچی نمیرسه.من فقط بهشون میگفتم باشه شما راست میگید.ولی کار خودمو میکردم.چرا؟چون هدفم داشتم.اوناهم که چون ذهنه کارمندی دارن نمیفهمن که من چی میگم.ولی منتظر بودم تا روز موعود برسه و پیشرفت قابل ملاحظه منو ببینن.
وای.....نمیدونی روزی که مغازه رو راه انداختم چه غروری بهم دست داد.واقعا احساس کردم که خدا پشتمه و به طور کامل هوامو داره.از اون موقع به بعد هیچ کس حتی به خودش اجازه نمیداد بگه که چرا این کارو انجام دادی.چون وقتی مشتریا و کارمو میدیدن.دهنشون قفل میشید.

ما اینجا یه حاج رضا داریم که با سختی 3 تا برادرشو بزرگ کرده و الان یکی از بزرگترین تولید کننده های شلوار لی تو تهران هستن که تولیدیشون بغل خونه ماست و مغازشون تو بازاره.کارشون طوریه که روزانه حداقل 2 هزارتا شلوار تولید میکنن.و وقتی صب ساعت 8 کارا به بازار ارسال میشه برا فروش از پشت ماشین پایین نیومده فاکتور میشه و تموم میشه.

اون همیشه برای من یه الگو هست.واقعا من نصف بیشتر موفقیتهامو مدیون این مرد بزرگ هستم.چون واقعا خیلی تو این مسیر منو کمک کرد.همیشه میگه من از تو خیلی خوشم میاد چون تو دقیقا 20 سال پیشه من هستی که میخواستم کارم رو شروع کنم.

اون روز اومده بود که افتتاح مغازمونو تبریک بگه.منم درگیر کارای دستگاه بودم و دستام کلا جوهری بود.همه براشون جای تعجب داشت که حاج رضا تو مغازه ما چیکار میکنه.من رفتم به استقبال حاجی اومدم دست بدم که قسمت بالایی دستم رو آوردم که دستای حاجی جوهری نشه یه دفعه دیدم دقیقا دستمو گرفت و دستاش جوهری شد.گفتم حاجی جان شرمنده.باورتون نمیشه خم شد که دستم ببوسه گفتم حاجی چیکار میکنی؟گفت این دستا به خدا بوسیدن داره.نتونستم خودمو نگه دارم که یه دفعه اشکم گرفت و این مرد بزرگو بغلش کردم.اونجا به من یه نیرویی الحاق شد.یه قدرت بزرگی گرفتم.یه غرور خاصی بهم دست داد.از اون روز به بعد تلاشم رو سه برابر کردم.که موفق بشم.

به نظرمن یه یا علی بگو و برو تو کار برق ساختمون.اگر هم به کار ما علاقه ای داری.اینم شغل خوبیه.
بازم اگر کاری بود من در خدمتت هستم.

فقط یه چیزی به حرف میلیاردر درون گوش کن ببین اون چی میگه

موفق باشی

[کامیار کاظمی]

"فقط یه چیزی به حرف میلیاردر درون گوش کن ببین اون چی میگه"

ممنون مهدی جان از حرف های زیبایت.
مقاله "میلیاردر درون" که در خلاقیت به چاپ رساندم با یک روش عالی توضیح همین موضوع است.

[MohamadMJ]

مهدی جان ازت ممنونم. حرفات دلگرمی خاصی میده و آدم رو امیدوار میکنه.

آقا کامیار ممنون میشم مقاله رو اگر در دسترس داری بزاری من بخونم این سایت مجله خلاقیت که کشت مارو بس گفت اشتراک اینترنتیش کی درست میشه. ( جدا کاربراشو مسخره و بیکار فرض کرده. )

از دوستان دیگه هم تقاضا دارم اگر پیشنهادی چیزی دارن کمک کنن.

[sherafati]

برای انجام کارهای بزرگ باید از کم شروع کرد



دوم باید خودتوباور داشته باشی و مطمئن باشی که کاری که میکنی وقت صرف کردن بیخودی نیست




سوم بیخیال حرفای مملت باشی و هر کی هر چی گفت باعث تغییر و سرد شدنت نشه










چهارم باید برنامه ای داشتته باشی که چکار میخوای بکنی واصل هدفت چیه....چقدر پول و سرمایه میخوای و بعد از بدست آوردنش چی میخوای(توی دفتر یادداشت کن)

[اقاي ايـــده]

محمد جان
نميدونم تا حالا داستان اون بنايي رو كه كلي خونه براي مردم به خوبي محكمي درست كرد ولي براي خودش نه رو شنيديد.ولي من خلاصه برات ميگم.
بنايي بود كه يك صاحب كاري داشت.اين بنا هر خانه اي رو كه بهش پيشنهاد ميدادن.با شوق ذوق كامل و با كيفيت هرچه تمام تر ميساخت و هم خودش راضي خوشنود بود هم صاحبكارش.تا اينكه بعد چند سال عمر.بنا گفت ديگه خسته شدم و كار نميكنم.صاحب كارش گفت همين اخرين خونه رو بساز بعد ميتوني بري استراحت.بنا كه دوست نداشت و حوصله كار هم نداشت.شروع كرد به ساخت خونه.ولي اصلا به هيچي اهميت نميداد.وسايل نا مرغوب.بنيان كم وووو.اصلا خونه مثل خونه هاي قبلي نبود.بعد ساخت.وقتي رفت كليك خونه رو بده به صاحب كارش.صاحب كارش گفت.اين خونه براي خودت هست.اينجا بود كه بنا تو خودش موند.چيزي رو كه بدون كيفيت بدون علاقه درست كرده بود.نصيب خودش شد.
شما هم دوست من.اين مشكل نا تمامي يا خوب پايان نيافتن.در خودت هست.نه در ديگران.ديگران فقط حرف هستند.بايد به خودتون اعتماد داشته باشيد.كارهايي رو شروع كنيد كه در توان تون باشه.وقتي هم وارد شديد.بگيد تا اخرش بايد برم جلو.بايد تموم بشه.اينكار بايد تموم بشه بعدش برم سمت كار ديگه.اينجور نبايد باشه كه تا يك كار رو شروع كرديد به جاي سختش يا مانعي جلو راهت اومد.بذاريش كنار.شما تو خيابون راه ميري.يك سنگ بزرگ جلو راهت باشه.همون پشت سنگ ميگيريد مينشينيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مسلما نه.موضوع بعد از كم شروع كنيد.وقتي از كم شروع كنيد.درصد تمام شدند خيلي هست.وقتي تمام شد رضايت هم در شما به وجود مياد.كم كم به سمت كارهاي بزرگ و پر درامد پيش بريد.
منم روز هاي بود كه همش به چندتا ايده بزرگ فكر ميكردم.شده بودند اين ايده مثل يك سد.كه ديگه به هيچ چيزي نميذاشتن فكر كنم.چراااااااااااااا؟؟
چون وقتي حساب كتاب ميكردم.ميديم وااااااااااااي چه پول ميلياردي در مياد ازش.من بايد برم دنبال.با وجود اينكه اصلا نه توان مالي رو داشتم نه دانش فني اون كار.به مرور زمان سعي كردم بذارمش كنار.
اومدم تو اين انجمن.خواستم يك كار گروهي رو شروع كنم.اما ديدم نه!!!!!!!
هنوز اونقدر كار گروهي جا نيوفتاده در انجمن.يك مدت درگير بودم.تا اينكه يك ايده ديگه اومد به ذهنم.كه به تنهايي و هيچي از دستم برمياد.
وارد ساختن كتاب موبايل شدم.بدون هيچ هزينه اي.ولي در ابتدا رايگان هست . هيچ سودي پولي ندارد.ولي يك سودي دارد اونم اسم پيدا كردن و اشنا شدن با عموم مردم هست.وقتي كم كم جا افتادم.به سمت درامد زايي هم خواهم رفت.
نكته اي كه وجود دارد.اصلا به سود اين چيزها فكر نميكنم.بيشتر به شكست فكر ميكنم.چراااااااااااا؟؟
فكر ميكنم اگر تو اين كار كه دارم پيش ميرم اگر شكست خوردم چيكار كنم.چه راهكاري داشته باشم.همينطوري ايده مياد به ذهنم.پس وقتي ايده مياد.با ايده هاي قبلي ادغام شون ميكنم.اينطوري درصد شكست كمتر ميشه.
ببخش دوست من كه سرت رو درد اوردم
موفق باشيد

[kafshduzak]

همه گفتنی ها همه دوستان گفتن اما من فقط یه نکته بگم :

اصلا با این حرفت موافق نیستم که نمیشه کار روی نت رو به عنوان شغل اصلی نگاه کرد و از اون راه درآمد داشت
اینکه میگیم فرهنگش نیست و اینا به نظر شخص خودم همش بهانه هستش
هزاران هزار کسب و کار آنلاین داخلی هستن که شغل اولشونه و از صفر شروع کردن
وضع اینترنتمون داغونه درست کار تو نت سخته درست پشتکار میخواد درست
اما با همین وضع هم میشه شروع کرد و به درآمد رسید و حتی میلیاردر شد
نمونه ها زیاده و حتما خودتون هم باهاشون آشنا هستین یکی دو موردش هم محمد جواد شکوری و بچه های تیم صبا که نزدیک 18 نفر تمام درآمد زندگیشون از نت هستش
نمونش سایت پی سی دانلود که 12 نفر پرسنل داره فقط
نمونش علی ضا شیرازی که بابلاگفا اون بالاها ( آمار الکسا) جا خوش کرده و حسابی هم داره پول درمیاره

فقط یه توصیه :کاری رو شروع کن واقعا عاشقش باشی.من از وقتی افتادم دنبال عشق اصلیم و برنامه نویسی وب و کارآنلاین روز به روز دارم انرژی بیشتری میگیرم که کارم رو ادامه بدم.
واقعا به این جمله رسیدم که عشق و علاقه قدم اول کسب و کاره.
میگ میگ !

[MohamadMJ]

(03-06-2012 07:11 PM)kafshduzak نوشته شده توسط:  همه گفتنی ها همه دوستان گفتن اما من فقط یه نکته بگم :

اصلا با این حرفت موافق نیستم که نمیشه کار روی نت رو به عنوان شغل اصلی نگاه کرد و از اون راه درآمد داشت
اینکه میگیم فرهنگش نیست و اینا به نظر شخص خودم همش بهانه هستش
هزاران هزار کسب و کار آنلاین داخلی هستن که شغل اولشونه و از صفر شروع کردن
وضع اینترنتمون داغونه درست کار تو نت سخته درست پشتکار میخواد درست
اما با همین وضع هم میشه شروع کرد و به درآمد رسید و حتی میلیاردر شد
نمونه ها زیاده و حتما خودتون هم باهاشون آشنا هستین یکی دو موردش هم محمد جواد شکوری و بچه های تیم صبا که نزدیک 18 نفر تمام درآمد زندگیشون از نت هستش
نمونش سایت پی سی دانلود که 12 نفر پرسنل داره فقط
نمونش علی ضا شیرازی که بابلاگفا اون بالاها ( آمار الکسا) جا خوش کرده و حسابی هم داره پول درمیاره

فقط یه توصیه :کاری رو شروع کن واقعا عاشقش باشی.من از وقتی افتادم دنبال عشق اصلیم و برنامه نویسی وب و کارآنلاین روز به روز دارم انرژی بیشتری میگیرم که کارم رو ادامه بدم.
واقعا به این جمله رسیدم که عشق و علاقه قدم اول کسب و کاره.
میگ میگ !

سلام دوست من
ممنونم از توضیحاتت.
به قول قدیمیا شما موو میبینی و من پیچش موو
خود بنده کم از نت درآمد نداشتم اینایی هم که شما نام بردی خوب میشناسم. کل بیوگرافی زندگیشونم میشناسم.
هرچیم کار کنی و پیگیر باشی ته تهش بخوای بری خواستگاری بگن کجا کار میکنی بگی توی نت میدونی چه جوابی میدن. زرشک. دامادمون چت میکنه پول میگیره.
برای همیناست ترجیح دادم فعلا شغل اصلیم این نباشه. یه عمر پول دانشگاهمو زندگیمو از همین نت دارم میدم ولی آخرش چی.

شده شما 3 سال روی یه سایت کار کنی بعد گوگل یهویی بلوک کنه ؟ دد نشده دیگه.
شده 3 سال کار کنی بعد سایت توی یه اشتباه کوچیک هک بشه ؟ دد نشده دیگه.
امنیت شغلیشم اینطوریه.... درآمد خوبی توشه ولی اگه همه زندگیتو بزاری پاش یهو هم زندگیت زود تموم بشه. تجربم توی نت بیشتر از این حرفاست داداشی.

ممد رضا شکوری و امثال اینا هم جزء اولین وب مسترای ایران هستن که با مزحک ترین ایده ها خودشون رو کشیدن بالا. میهن بلاگ و بلاگفا چی بود ؟ وبلاگ دهی. خب باید بدونی اومدن فقط سیستم های خارجی رو کپی فارسیشو زدن.
کلوب چی بود ؟ فارسی ف/ی/س/ب/و/ک
آپارات چیه ؟ فارسی یوتوب
همینا هم هنر میخواد ولی اصل نت اینه یه سایت داشته باش بالا باشه. بعد هرچی خواستی میتونی به کمکش بکشی بالا. اینا هم با ایده های مزحکشون به اینجا رسیدن و بس.
ما در حال حاظر بخوایم به اونا برسیم نزدیک 7 سال کم داریم. چون اون موقع که میهن بلاگ سیستم وبلاگ دهی زد 80 درصد آنلاین های ایرانی شعور نت نداشتن هنوز پس ذوق مرگ ریختن توی میهن بلاگ و سیستم این آقا رو خیلی راحت بزرگ کردن براش. الان فرق داره. الان کسی دیگه طرف این چیزا نمیره چون میدونن چی به چیه.