ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


۴نکته مهم در هدف‌گذاری/ یادداشتی از دکتر محمود محمدیان
زمان کنونی: 05-08-2024, 11:04 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: samiar afshari
آخرین ارسال: samiar afshari
پاسخ: 1
بازدید: 648

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 5 رأی - میانگین امیتازات : 3.2
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
۴نکته مهم در هدف‌گذاری/ یادداشتی از دکتر محمود محمدیان
03-17-2015, 10:10 PM
ارسال: #1
۴نکته مهم در هدف‌گذاری/ یادداشتی از دکتر محمود محمدیان
[تصویر: IMAG1855-620x330.jpg]





۱
ایده‌ای پذیرفته شده در جهان وجود دارد که می‌گوید اگر شما اهداف خود را بنویسید و آن را بالای سرتان بزنید تا هر روز، آن را ببینید؛ این کار روی وضعیت شما تاثیر مثبتی می‌گذارد و چارچوبی فکری به وجود می‌آورد تا هر روز اهداف‌تان را مرور کنید و برای تحقق آن‌ها نیرو بگذارید؛ همین موضوع، خود به خود مسیر حرکتی شما را به سوی کمالی که می‌خواهید هموار می‌کند.

حتی در کتاب‌های مدیریتی آمده‌اند الگوهای مختلف هدف‌گذاری را برشمرده‌اند که از آن جمله می‌توان به الگوی SMART اشاره کرد که پرداختن به این الگوها شاید در قالب این نوشتار نگنجد. آن‌چه که در این‌جا می‌خواهم بدان بپردازم پیگیری بحث از منظر بومی و فضای ایرانی آن است. به هر حال ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که پایه و اساس آن بر مبنای هدف‌گذاری نبوده است. در واقع می‌توانیم بگوییم به طور ریشه‌ای آن جامعه‌ای نبودیم که در آن، پدران ما و اجداد مان مبتنی بر هدف‌گذاری کار کنند. وقتی در کار آن‌ها در گذشته دقیق می‌شویم به این نکته می‌رسیم که آن‌ها بیشتر بر اساس زمان حال زندگی می‌کرده‌اند و در واقع، تن به نوعی از روزمره‌گی داده بودند. انعکاس این موضوع در فرهنگ ادبی و کلامی شاعران ما هم وجود داشته است که نمونه آن مضامینی از این قبیل است که دم را غنیمیت شماریم و «چو فردا شود فکر فردا کنیم»…
البته این فرهنگ، یکسره به سمت و سویی که عرض شد، حرکت نکرده و به خصوص در فرهنگ دینی ما و کلام معصومان(ع) و بزرگان دین‌مان آینده‌نگری و توجه به فردا به شکل پررنگی وجود داشته است که نمونه‌اش آن نکته‌ای‌ست که بارها در کلام معصومان(ع) دین ما بازتاب یافته است: برای دنیای خود به گونه‌ای زندگی کن که گویی هزاران سال زنده خواهی بود و برای آخرتت به گونه‌ای عمل کن که گویی فردا خواهی مُرد.
با این حال شمار ضرب‌المثل‌ها و اشعار فارسی که نسبت به فردابینی و برنامه‌ریزی برای آن توجه کمتری کرده‌اند، بیشتر از نمونه‌های معکوس این روند است. اغلب می‌گوییم الان این‌قدر گرفتاریم که نمی‌توانیم به فردا فکر کنیم و این روند همین‌طور ادامه پیدا می‌کند. به نظر می‌رسد این موضوع، یکی از عواملی باشد که راه را بر هدف‌گذاری درست و مقرون به نتیجه می‌بندد.
۲
علاوه بر این نکته که عرض شد، باید توجه کنیم که در یک فرهنگ شفاهی به سر می‌بریم. در این فرهنگ، همه چیز به شکل شفاهی تبادل می‌شود و همه چیز درکنج ذهن ما جای می‌گیرد و به صورت مکتوب و مستند ثبت نمی‌شود.

در فرهنگ شفاهی، انسان‌ها به گفتار خیلی اهمیت می‌دهند. مثلا خیلی از ما دور هم جمع می‌شویم و حافظ‌خوانی می‌کنیم؛ یعنی یکی می‌خواند و بقیه گوش می‌کنند. یا به طور مثال در قهوه‌خانه‌های قدیم نقالی داشته‌ایم که تصاویری را در قامت رستم و سهراب و… به شکلی آهنگین برای مردم روایت می‌کرده و بقیه در حین چای‌خوردن و قلیان‌کشیدن گوش به آن می‌سپرده‌اند. در فرهنگ کلامی ما خیلی از جملات‌مان با کلمه «شنیدم که…» شروع می‌شود و همه این‌ها که مثال‌هایش فراوان است نشان از چیرگی فرهنگ شفاهی بر فرهنگ مکتوب، نزد ما ایرانی‌ها دارد. در فرهنگ شفاهی، مستندات و مکتوبات نداریم. وقتی موضوعی مکتوب می‌شود بارها و بارها قابل استناد و مرورپذیر می‌شود و اگر جز این باشد موضوع مفروض‌مان ایجاد انگیزه‌های مجدد برای پیگیری نخواهد کرد؛ مگر این‌که بر اساس رخدادی به یاد آورده شود.
مولفه کلیدی فرهنگ مکتوب این است که انسان‌ها دست به قلم می‌شوند و وقتی دست به قلم می‌شوند، برنامه می‌نویسند و وقتی بخواهند برنامه بنویسند، یکی از عناصر اصلی آن هدف‌گذاری‌ست. اما فرهنگ شفاهی، دست به قلم نمی‌شود، برنامه ریزی نمی‌کند و لاجرم، هدف ندارد. اگر هم هدف‌گذاری صورت گیرد در قالب هیجانات آنی بروز می‌یابد. مثلا شخص به یک مهمانی می‌رود و می‌بیند که فردی از او موفق‌تر است و شب که به خانه می‌آید می‌گوید من باید موفق شوم و… ولی چون مکتوب نمی‌شود و جلوی چشم نمی‌آید، صبح که شود رنگ باخته است و روزمره‌گی، بار دیگر آغاز می‌شود. البته نمی‌توان آن هیجانات آنی را مصداق هدف‌گذاری برشمرد و بیشتر می‌توان آن را یک رویا دانست تا یک هدف. البته رویا به خودی خود خوب است؛ اما تا در قالب هدف نیاید و کمیت و ابعاد واقعی به خود نگیرد، نمی‌تواند تاثیری بر زندگی‌مان بگذارد. در واقع، با نوسانات احوالات‌مان، این رویاها هم دستخوش نوسان می‌شوند و ممکن است به شکل و شمایل دیگری درآیند. تاثیر فرهنگ شفاهی از خانواده آغاز می‌شود و به سازمان می‌رسد. وقتی فردی به مدیریت یک سازمان و کسب‌وکار انتخاب می‌شود از آن‌جا که با نگاشتن اهداف و فرهنگ مکتوب آشنایی ندارد بنابراین برای سازمان خود یا هدف‌گذاری نخواهد کرد یا هدف‌گذاری او موثر نخواهد بود. در واقع، اگر برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری سازمانی صورت گیرد صرفا به این خاطر است که دیگران هم این کار را می‌کنند. ممکن است عده‌ای از کارشناسان استخدام شوند تا این کار را انجام دهند اما از آن‌جا که ریشه‌گرفته و منبعث از یک فرهنگ مکتوب نیست بنابراین به آن عمل نمی‌شود. می‌دانیم به یک ایده زمانی عمل خواهد شد که آن ایده خودش را در رفتارمان هم نشان دهد. در غیر این صورت، وقتی هدف‌گذاری پا به فضای سازمانی بگذارد، نهادینه نمی‌شود و موضوعی که نهادینه نشود به سرعت از بین می‌رود. حالا سوال این است که این رفتار، چگونه نهادینه خواهد شد؟ معتقدم که نظام آموزشی ما مولفه‌های فرهنگ مکتوب را آن‌قدر باید تکرار کند و خانواده‌ها به فرزندان‌شان آن‌قدر تاکید کنند که این مورد در رفتار اشخاص بروز یابد. برای نهادینه‌شدن یک رفتار، همیشه از مثال آهن و چوب استفاده می‌کنم. وقتی آهن و چوب را جلوی آفتاب سوزان می‌گذاریم، آهن بلافاصله داغ می‌شود و بعد که آفتاب غروب می‌کند بلافاصله رو به سردی می‌گذارد. اما چوب، گرما را به تدریج جذب می‌کند و گرمای آن را هم به تدریج از دست می‌دهد. برای نهادینه‌کردن یک رفتار باید مثل آن چوبی باشیم که گرمای آفتاب سوزان را به تدریج جذب می‌کند؛ نه مثل آهنی که گرما را به سرعت جذب می‌کند و به سرعت از دست می‌دهد. اگر ما چیزی را به تدریج و در یک فرایند صحیح منطقی به دست آوریم، ممکن است در یک فرایند صحیح منطقی، آن را از دست بدهیم یا شاید هیچ‌وقت آن را از دست ندهیم.

۳
همه ما مخاطب خود را به ۲نکته دعوت می‌کنیم؛ یکی مثبت‌نگری و دیگری داشتن آرمان. در آمریکا اصطلاحی هست به نام «رویای آمریکایی» که اخیرا چینی‌ها هم آمده‌اند بر اساس این ایده، روی موضوع «رویای چینی» کار می‌کنند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که انسان باید یک رویا داشته باشد؛ چون این رویا به او امید می‌دهد و مثل یک طناب محکم، شخص را به سمت خود می‌کشد.

چه خوب است که ما نیز «رویای ایرانی» داشته باشیم. در واقع، این‌که انسان‌ها رویایی داشته باشند و با یک رویا زندگی کنند و به یک آرمانی بیندیشند، بسیار خوب است. برخی فرهنگ‌ها معتقدند که این رویا باید دست‌نیافتنی باشد (Impossible Dream) در ادبیات سنتی ما هم می‌خوانیم «کمال در نرسیدن است.» این نرسیدن نشانه بی‌عملی ما نیست. بلکه نشانه حرکت به سمت کمالی‌ست که آن‌قدر بزرگ و دست‌نیافتنی‌ست که به راحتی نمی‌شود بدان رسید. بنابراین رویا و آرمان ما باید بزرگ باشد؛ اما در ذیل آن باید بیاییم اهداف کوچکتری را بچینیم و توجه داشته باشیم که هر چه اهداف، کوچک‌تر می‌شوند باید کمی‌تر شوند. در اهداف کوتاه‌مدت‌مان باید پای‌مان روی زمین باشد و نباید بی‌جهت رویا پردازی کنیم و به اصطلاح، جوگیر شویم. بنابراین هرچقدر که اهداف از جهت زمانی به ما نزدیک می‌شوند باید ابعاد کمی‌شان مشخص‌تر باشند و هرچقدر از ما دورتر می‌شوند باید کِیفی‌تر باشند.

۴
ممکن است گفته شود وقتی در مورد آن آرمان و هدف بلندمدت رویاپردازی می‌کردی، از محیط اطراف خودت تصویری نداشتی و نمی‌دانستی چه تاثیری بر این آرمان تو می‌گذارد. در اغلب مواقع، قاعده بازی تغییر می‌کند و ما لاجرم باید تغییری در چشم‌انداز خود دهیم.

بعضی‌ها می‌آیند دو قطعه شعر از حافظ را کنار هم می‌گذارند و می‌گویند این دو شعر حافظ در تناقض مفهومی با هم است. آن‌ها به این نکته توجه نمی‌کنند که حافظ در حین شعرسرودن در طول عمرش، خودش هم به بلوغ بیشتری می‌رسیده و وقتی به کمال خود نزدیک می‌شده، همین، روی شعرش هم اثر می‌گذاشته و آن را متفاوت‌تر از قبل می‌کرده. بر این اساس، یک حافظ‌شناس می‌فهمد که اشعار مختلف حافظ در چه سنی سروده شده است. اگر ما هم در هدف‌گذاری خود تغییراتی ندهیم و آن را به‌روز نکنیم صرفا به این معنا‌ست که در طول زمان، تغییری نکرده‌ایم. به نظر می‌رسد اصل این موضوع که ما چشم‌انداز و هدف داشته باشیم بسیار خوب است؛ اما این‌که ما در طول زمان و با تغییر قواعد بازی، تغییری در این چشم‌انداز ندهیم، نکته‌ای منفی در هدف‌گذاری ما به شمار می‌رود و در نهایت، ما را به نقطه‌ای می‌رساند که در پِی‌اش نبوده‌ایم.

طراحی فروشگاه اینترنتی | سئو فروشگاه اینترنتی
هدف: کارآفرینی
صنایع دستی
انسانهای بزرگ، همه ابعاد زندگیشون بزرگـــــه
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  از هم‌اکنون سال ۱۳۹۴ را برای خودتان طراحی کنید/ یادداشت محمود معظمی(حتما مطالعه کنید) samiar afshari 6 1,951 05-05-2015 05:46 PM
آخرین ارسال: samiar afshari
  چرا بايد هدف داشته باشيم؟ صدفی 1 1,080 06-07-2013 08:11 PM
آخرین ارسال: یک همراه سبز
  چرا می گویند هدف باید نوشته شود jahanagahi 4 1,641 12-13-2012 12:37 AM
آخرین ارسال: jahanagahi
  هدف گذاری jahanagahi 2 1,289 11-16-2012 01:52 PM
آخرین ارسال: بيلا بالا
  عادت هاي اشتباهي که ما را از مسير موفقيت دور مي کند! mehdi098 0 692 05-28-2012 11:42 AM
آخرین ارسال: mehdi098
  چرا در مسایل اداری ریشه یابی مسئله نکنیم ؟ lpsk83 0 754 12-19-2011 03:35 PM
آخرین ارسال: lpsk83

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS