نقد داستانهای کوتاه من

[مهتاب]

سلام دوستان
از وقتی یادم می یاد همیشه متن های کوتاهی می نوشتم که میشه گفت خاطراتم یا شاید احساستم بودن.گاهی به نظرم میرسید این متن ها زیبا میشن اما چون خیلی خصوصی بودن هیچ وقت نتونستم از کسی بخوام قضاوتشون کنه.
اما حالا می خوام متن هایی رو که می نویسم اینجا بزارم تا با نقدهای دوستان بتونم نویسنده بهتری بشم.
اگر شما هم میخواید نظر دیگران رو در باره متن ها تون بدونید اونا رو تو این تاپیک بزارید من مطمئن هستم که نظر دوستان این انجمن خیلی به پیشرفت مون کمک می کنه.

[کامیار کاظمی]

اگر متن دوستان درباره داستان های موفقیت باشد هم میتوان بسته نرم افزاری از آن تولید کرد و هم کتاب چاپ نمود.

[مهتاب]

چند وقتی میشه که نوع متن هایی که می نویسم عوض شدن دیگه خاطرات خودم نیستن مثل یک سناریو کوتاه که می اید تو ذهنم و من ادامش میدم اما همیشه از کنارشو میگذرم.دیشب اما تصمیم گرفتم این یکی رو ضبط کنم تا نظر شما رو در موردش بدوم.
لطفا بهش گوش بدید و نظر و احساستون از شنیدنش رو به من بگید.
با نقد کردنش به پیشرفتم کمک کنید.
راستی به نظر شما از این متن ها چه استفاده ای میشه کرد.
وای ببخشید که خیلی سوال کردم.
قبلش به خاطر ضعیف بودن صدا و کیفیت بدش عذر می خوام آخه شب بود و همه خواب بودن.

قسمت اول
قسمت دوم

(اطلاح شد.برای دانلود کلیک راست کرده و Save link as را فشار دهید.کاظمی)
آقای کاظمی میشه لطفا کمک کنید بگید این صداهایی رو که آپلود کردم چه جوری لینک کنم تو انجمن که بشه دانلودش کرد لینکش رو گذاشتم اما مثل بالا اومد.

---

از لطف شما ممنون .اما میشه یک توضیح بدید که از دفعه بعد خودم بتونم صداها رو بزارم.ممنون

[jahanagahi]

مهتاب جان بسیار خوب بود . موفقتر باشی.

مهتاب جان در لحظه به لحظه ای که حضور نداشتی ما بیادت بودیم.خیلی جالب و احساسی بود. اگر صدابرداری با امکانات قوی باشد بقول معروف در حد تیم ملی است.
از ادمین عزیز هم ممنون.

[کامیار کاظمی]

(09-22-2011 01:35 PM)arshad نوشته شده توسط:  چند وقتی میشه که نوع متن هایی که می نویسم عوض شدن دیگه خاطرات خودم نیستن مثل یک سناریو کوتاه که می اید تو ذهنم و من ادامش میدم اما همیشه از کنارشو میگذرم.دیشب اما تصمیم گرفتم این یکی رو ظبط کنم تا ظر شما رو در موردش بدوم.
لطفا بهش گوش بدید و نظر و احساستون از شنهیدنش رو به من بگید.
با نقد کردنش به پیشرفتم کمک کنید.
راستی به نظر شما از این متن ها چه استفاده ای میشه کرد.
وای ببخشید که خیلی سوال کردم.
قبلش به خاطر ضعیف بودن صدا و کیفیت بدش عذر می خوام آخه شب بود و همه خواب بودن.

قسمت اول
قسمت دوم

(اطلاح شد.برای دانلود کلیک راست کرده و Save link as را فشار دهید.کاظمی)
آقای کاظمی میشه لطفا کمک کنید بگید این صداهایی رو که آپلود کردم چه جوری لینک کنم تو انجمن که بشه دانلودش کرد لینکش رو گذاشتم اما مثل بالا اومد.

---

از لطف شما ممنون .اما میشه یک توضیح بدید که از دفعه بعد خودم بتونم صداها رو بزارم.ممنون

مهتاب خانم برای فایل شما ،آدرس فایل بشکل "http://www.uploadmusic.org/MUSIC/2983841316681879.mp3" است.توجه کنید با Http شروع و به نام و فرمت فایل ختم میشود(.mp3) این آدرس را کپی کرده و در پنجره "ارسال پاسخ جدید" بر روی آیکون "افزودن لینک" (یک کره سبز و زنجیر) کلیک کنید و ابتدا ادرس را قرار داده و سپس در پنجره کوچک بعد یک عبارت مثلا "قسمت اول" را تایپ کنید تا کاربران با کلیک بر روی "قسمت اول" لینک شما را دریافت کنند.

[مهتاب]

(09-22-2011 07:00 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  مهتاب جان بسیار خوب بود . موفقتر باشی.

مهتاب جان در لحظه به لحظه ای که حضور نداشتی ما بیادت بودیم.خیلی جالب و احساسی بود. اگر صدابرداری با امکانات قوی باشد بقول معروف در حد تیم ملی است.
از ادمین عزیز هم ممنون.

ممنون از لطف شما

[مهتاب]

آقای قربانیان واقعا از اینکه زمان گذاشتید و متن رو گوش دادید سپاسگزارم.

[jahanagahi]

(09-23-2011 03:25 PM)arshad نوشته شده توسط:  آقای قربانیان واقعا از اینکه زمان گذاشتید و متن رو گوش دادید سپاسگزارم.

ارزش چند بار گوش کردن را دارد.

[toranj63]

سلام مهتاب خانوم داستانتونو گوش كردم بسيار زيبا و بقول جناب قربانيان احساسي بود خيلي خوبه كه داستاني رو كه نوشتي باور داري.
من سر رشته اي تو داستان نويسي ندارم ولي به عنوان يك شنونده با داستانت ارتباط برقرار كردم و به اون حال و هوا سفر كردم ... اون حس ابهام بعد بازگشت به خوبي منتقل شده
در نبودت ما خيلي واس سلامتيتون دعا كرديم.. چند بار اومديم ديدنتون....
انتقاد!
آن که می تواند، انجام می دهد،آن که نمی تواند ، انتقاد می کند.(برنارشاو)
به نظر من هم توانايي خوبي در نوشتن داريد. خودتان بهترين منتقد داستانها تون باشين.

حالا سواي مسائل تو اون روزنامه سال 92 چيا نوشته بود؟؟؟؟ها؟؟ها؟

[مهتاب]

(09-24-2011 04:46 PM)toranj63 نوشته شده توسط:  سلام مهتاب خانوم داستانتونو گوش كردم بسيار زيبا و بقول جناب قربانيان احساسي بود خيلي خوبه كه داستاني رو كه نوشتي باور داري.
من سر رشته اي تو داستان نويسي ندارم ولي به عنوان يك شنونده با داستانت ارتباط برقرار كردم و به اون حال و هوا سفر كردم ... اون حس ابهام بعد بازگشت به خوبي منتقل شده
در نبودت ما خيلي واس سلامتيتون دعا كرديم.. چند بار اومديم ديدنتون....
انتقاد!
آن که می تواند، انجام می دهد،آن که نمی تواند ، انتقاد می کند.(برنارشاو)
به نظر من هم توانايي خوبي در نوشتن داريد. خودتان بهترين منتقد داستانها تون باشين.

حالا سواي مسائل تو اون روزنامه سال 92 چيا نوشته بود؟؟؟؟ها؟؟ها؟

ممنون از لطف شما و زمانی که برای من گذاشتید.
حالا خودم نقد می کنم: تو اون قسمت که قرار بود برم دیدن یک نفر شخص دیگه ای بجز دکتر توی ذهنم بود(مکث و فکر کردن تو این قسمت مشخصه) این قسمت توسط وزارت فرهنگ و ارشاد سانسور شد.

جالبه داستان روزنامه سال 92 هم میتونه یک داستان کوتاه باشه.

حق با شماست من در زمان گفتن این داستانها واقعا دارم توشون زندگی می کنم.

---

حالا دوستان به نظر شما اگر یک مجموعه داستان کوتاه البته هدفمند و با موضوعات مرتبط ضبط بشه میشه این مجموعه رو فروخت یعنی شما حاضرید برای خرید یک همچین مجموعه ای هزینه کنید؟(بی تعارف جواب بدید لطفا)