ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
قدردانی از فرشتگان زمان کنونی: 09-24-2025, 04:00 AM |
|||||||
|
قدردانی از فرشتگان
|
04-06-2013, 12:23 PM
ارسال: #51
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
لطفا امروز را فراموش نفرمائید.
خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری اینستاگرام من : hoshangghorbanian |
|||
04-06-2013, 06:19 PM
ارسال: #52
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
سلام
من اجازه دسترسی به این صفحه رو ندارم لطفا یکی به جای من ثبتش کنه،یاد آور باشه انشاالله واسه سال آینده. http://forum.unc-co.ir/calendar.php?acti...&year=2013 ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- مادر فروغ جــــــــــــــــــــــــــــــاویدان پـــــــدر یگانه زمـــــــــــــــــــــــــــــان ![]() در زندگی از این 3 تگ استفاده کنید: {تلاش} ، {صبر} و {امید به خدا} خروجی این سه تگ روی صفحه زندگی = موفقیت ![]() |
|||
04-06-2013, 08:24 PM
ارسال: #53
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
سلام
مهر ماه سال 90 پدر و مادرم رو برای حج عمره ثبت نام کردم و فیشهای حج اونها رو سر سفره هفت سین سال 91 علاوه بر هدایایی که براشون مثل هر سال در نظر گرفته بودم بهشون هدیه دادم ، هر دوشون مات و مبهوت شده بودند دیدن اشکهای شوق در چشمان مادرم و لبخند رضایت بر لبان پدرم بهترین عیدی بود که تا کنون گرفتم . اگر مختارید كه بین حق به جانب بودن و مهربانی یكی را انتخاب كنید، مهربانی را انتخاب كنید نام های کاربری قبلی : - 01230500 - سفیر مهربانی |
|||
04-06-2013, 08:59 PM
ارسال: #54
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
ممنون از یاد اوری و تاکید جناب قربانیان به این امر پسندیده .
برای شادی روح تمامی رفتگان فاتحه و برای سلامتی تمامی پدر و مادرهای در قید حیات صلواتی بفرستیم. منتظر نشوید هیچ زمانی مانند اکنون نخواهد بود.
|
|||
04-06-2013, 10:25 PM
ارسال: #55
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
منم اگه خدا قبول کنه دارم ،دارم براشون خدمت میکنم. فردا باید مادرمو ببرم آنژیو برای قلب. دوستان دعا کنید. ممنوم از همگی
![]() کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته) گروه برتر،برتر از همه |
|||
04-07-2013, 12:01 AM
ارسال: #56
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
(04-06-2013 10:25 PM)فرهاد قربانی نوشته شده توسط: منم اگه خدا قبول کنه دارم ،دارم براشون خدمت میکنم. فردا باید مادرمو ببرم آنژیو برای قلب. دوستان دعا کنید. ممنوم از همگی همگی ما آرزوی سلامتی مادر گرامی شما را داریم. خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری اینستاگرام من : hoshangghorbanian |
|||
04-08-2013, 09:43 PM
ارسال: #57
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
نوروز در خانه سالمندان ..
و چه بی وفایند بعضی از فرزندان … ![]() ![]() |
|||
04-11-2013, 01:56 PM
ارسال: #58
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
مادر! من هرگز بهشت را زیر پایت ندیدم. زیر پای تو آرزوهایی بود که از آن گذشتی، به خاطر من...
دوستت دارم مامانییییییی من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
04-11-2013, 10:03 PM
ارسال: #59
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
یادم میاد بچه که بودم بعضی وقت ها با خواهرم یواشکی بابام رو نگاه می کردیم
ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریزی بود که روی فرش ریخته شده بود... من و خواهرم حسابی به این کارش می خندیدیم ! چون می گفتیم چه کاریه ؟! ما که هم جارو داریم هم جارو برقی !!! چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم که چه جوری مشکلاتم رو حل کنم یهو به خودم اومدم... دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم...! من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
04-18-2013, 11:56 AM
ارسال: #60
|
|||
|
|||
RE: قدردانی از فرشتگان
چرخش روزگار
پدرم مسافرکشی میکرد. صبح که خروس همسایه خواب بود ، از خونه بیرون میرفت، و شب آخرین نفری بود که پیِ جاپارک میگشت.. آرزوش این بود که من واسه خودم کسی بشم. پیرمرد آزارش به هیچکی نمیرسید . اما همیشه بغض داشت، دریغ از اشکی... یه روز با صورت لت و پار اومد خونه، که دونفر سر چندتا اسکناس توی دخل... - بابا چی شده؟؟!! - هیچی بابا... - بابا کدوم پدرسگی زده؟ با همون چشمای همیشه بغض آلود زل زده بود به من، ... - چقدر زندگی سخت شده جمله آخرش مثل یه غده ی چرکی تو سرم موند پدرم مرد. منم کسی نشدم. هیچی... من موندم و کلی درد و یه تاکسیِ ارثی... امروز ظهر وقتی دو نفر خواستن به زور از دخل ماشین پول بردارن، یاد اون روز و درد موروثی ام افتادم... ناخودآگاه قفل عصایی رو برداشتم و... یکیشون فرار کرد. منم با اون یکی درگیر شدم تو کلانتری که بودیم زن و بچه اش اومدن - چی کار کردی؟ یارو به صورت بچه اش نگاه نمیکرد. دستاش میلزید - چقدر زنده موندن سخت شده نوشته ی: شاهین صادقی من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
استرس قبل از ازدواج | مهدی ر | 18 | 2,911 |
04-21-2014 03:04 PM آخرین ارسال: مهدی ر |
|
نامه اي زيبا از گابريل گارسيا ماركز | zoofanoon | 1 | 969 |
05-23-2013 10:47 AM آخرین ارسال: snz.sharifi |
|
پیش از آن که بخوابم.... | mallarme | 7 | 1,466 |
05-06-2013 04:55 AM آخرین ارسال: Mrs.Seyedi |
|
بهترين لحظات زندگي از نگاه چارلي چاپلين | mallarme | 2 | 733 |
01-19-2013 11:37 PM آخرین ارسال: jahanagahi |
|
خاطراتی از دکتر شیخ | کامیار کاظمی | 5 | 1,598 |
11-05-2012 12:01 AM آخرین ارسال: M3HDI |
|
تجربیات من از خواستن و توانستن! | کامیار کاظمی | 4 | 1,811 |
10-15-2012 11:11 PM آخرین ارسال: jahanagahi |
|
![]() |
48 مهارت زندگي از زنبور عسل | صدفی | 2 | 1,725 |
04-09-2012 12:45 AM آخرین ارسال: صدفی |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان