48 مهارت زندگي از زنبور عسل

[صدفی]

48 مهارت زندگي از زنبور عسل


1) انتخاب الگو:
زنبور عسل حشرات مفيد و ارزشمند و پاکيزه اي هستند. در تمام طول عمرشان الگويشان گل است. فقط دنبال گل هستند تا از شکوفه تلخ گل، گرده و شهد تهيه کنند. گرده گل را براي غذاي نوزادان و شهد گل را براي شفاي مردم درست مي کنند. اگر ما براي به دست آوردن غذاي روح و جسم خود الگوي خوب داشته باشيم بسياري از مشکلات ما حل مي شود.

2) درست استفاده کردن:
کوچکترين شکوفه گل توسط زنبور عسل گرده افشاني مي شود ولي زنبور طوري روي آن قرار مي گيرد که آسيبي به آن نرسد. بنابراين ما هم مي توانيم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوري عمل کنيم که هيچ وقت مشکلي به وجود نياوريم.

3) محصول زنبو عسل، “عسل” است:
بنابراين ما هم مي توانيم با زبان و اعمال خود نتايج شيرين تر از عسل داشته باشيم ولي در صورتي که قضاوت عجولانه و غيرمنطقي داشته باشيم نتايج آثار اعمال و زبان ما تلخ تر از همه چيز خواهد بود.

4) ملايمت و انعطاف پذيري:
زنبور عسل، توليد موم مي کند زنبور با ترشح غده هاي موم ساز خانه هايي از موم مي سازد و داخل آن عسل مي ريزد. موم با اينکه خيلي شکننده و ملايم است ولي در گرما و سرماي زياد هم مي تواند ظرف خوبي براي نگهداري عسل باشد.

5 ) سرافرازي و صبوري:
هميشه زنبور عسل چون از دسترنج خودش استفاده مي کند سرافراز و صبور است. براي تهيه يک قاشق عسل که 25 گرم مي باشد، چهار هزار زنبور بيست هزار گل را ملاقات مي کنند، 7 بار فاصله بين کره ماه و زمين را مي پيمايند. براي تهيه 1 کيلو عسل 100 تا 150 ميليون گل را بايد گرده افشاني کنند.

6) سخت کوشي و تلاشي خستگي ناپذير:
يک عدد زنبور در طول 15 روز عمرش در فصل بهار و تابستان 70 هزار سورتي پرواز مي کند. سرانجام بر اثر بال زدن زياد (چون 400 دفعه در هر ثانيه بال مي زند، 35 کيلومتر را در يک ساعت مي پيمايد و 20 کيلومتر را بدون وقفه مي رود) با بال هاي مجروح و بدن زخمي و خون آ لود جانش را به جان آفرين تسليم مي کند.

7) ايثار و تسليم بدون توقع:
فاصله بين قاب ها در کندوي لانکسروت هشت ميليمتر است. يک زنبور بايد با تن خسته و کيسه پر از عسل بخصوص در اواخر روزهاي گرم تابستان از درب پرواز وارد کندو شده و در يک جاي تنگ و تاريک عسل (شهد گل) را از ميان قاب ها از پايين کندو به طبقات دوم و سوم برساند. جالب است بدانيم در بهار و تابستان در هر کندو بين 90 تا 120 هزار زنبور وجود دارد، ازدحام جمعيت خود مهمترين عامل فشار و گرما و ضيق جا است.

8) سازماندهي و تقسيم وظايف:
معمولا يک زنبور کارگر بعد از تولد 12 روز اول نگهباني و پرستاري از ملکه و نوزادان و نظافت را به عهده دارد. بعد از 12 روز علاوه بر وظايف ياد شده کار معماري و مهندسي و بنايي را بايد انجام دهد. يعني سه نوع خانه بايد بسازد؛حجره هاي کوچک براي کارگران، حجره اي متوسط براي زنبوران نر، حجره بزرگ شبيه بادام زميني براي پرورش ملکه که در اصطلاح به آن سلول ملکه يا شاخون مي گويند. بعد از 21 روز زنبور کارگر بالغ شده تا 15 روز پرواز مي کند. براي تهيه شهد، گرده، زهر، بره موم، آب به فعاليت مي پردازد.

مهمترين فعاليتهاي اثربخش را در کندو زنبوران کارگر (ماده بکرزا) انجام مي دهند. زنبور نر خاصيتش فقط براي باروري ملکه جوان است. تاکنون حشره شناسان وظيفه ديگري براي زنبور نر اعلام نکرده اند .

ملکه زنبور عسل که حکم “شاه کندو” را دارد 200 روز در سال تخمگذاري مي کند روزي 1500 تخم. وظيفه ملکه حفظ و بقاي نسل است. ضمنا ملکه گازي از خود متصاعد مي کند که به آن فرمون يا نظم دهنده اجتماعي نيز مي گويند. اين گاز موجب مي شود که تمام زنبورها به وظايف خود به خوبي عمل کنند.

9) ايثار ملکه در کندوي عسل:
حدود 11 تا 14 روز طول مي کشد تا يک تخم به ملکه تبديل شود. ملکه 3 تا 10 روز بعد از تولد آواز مخصوص جهت آغاز زندگي جديد را مي خواند. معمولا بعد از ظهر يک روز آفتابي در فصل بهار ملکه جديد از کندو خارج شده چون بسيار خوشبو و معطر است بيش از 1000 زنبور نر براي رسيدن به وصالش به تعقيب ملکه مي پردازند. ملکه براي اينکه بهترين نژاد را نسل آينده به وجود آورد در آسمان لايتناهي صعود مي کند و اوج مي گيرد. نرهايي که وي را تعقيب مي کنند يکي پس از ديگري از پا در مي آ يند.

چون به دليل خستگي پرواز به فضاي بالا نفسشان مي برد. ملکه آنقدر اوج مي گيرد که هيچ پرنده ديگري نمي تواند در آن فضا پرواز کند تا مزاحمش شود. معمولا در ارتفاع بالا حرکت باد هم ضعيف، آسمان صاف و روشن و دور از چشم همه موجودات زميني آخرين زنبور نري که جسارت و قدرت جسمي مناسبي داشته باشد و به ملاقات وي مي آيد باهم زندگي جديد را شروع وقدرت باروري ملکه را تنظيم مي کند. بعد همين زنبور بعد از ازدواج يک دقيقه اي خودش مثل شهاب سنگ به زمين مي افتد و ملکه مزدوج شده و با وقار و متانت به کندوي خودش بر مي گردد تا آخرعمرش هيچوقت کندو را ترک نمي کند مگر در شرايط بچه دهي. عمر ملکه 2 تا 4 سال است. يکبار در عمرش ازدواج مي کند و اسپرم هايي را که با ازدواج اوليه گرفته براي تمام عمرش ذخيره و بارور مي کند.

10) مفيد بودن زنبور عسل براي خود و ديگران:
هر موجودي جهت زنده ماندن مجبور است موجودي ديگر را از بين ببرد يا خودش موقع صيد و صيادي از بين برود جز زنبور عسل که براي سير شدن خودش و سير کردن انسان ها هزاران موجود ديگر را هم سير مي کند بدون اينکه مزاحم و باعث از بين رفتن موجودي شود. يعني زنبور عسل با عمل گرده افشاني موجب ازدياد توليد محصولات باغي، صيفي، زراعي شده همچنين غذاي شيرين انگبين يا عسل را توليد مي کند اما ما انسان ها براي سير شدن خود و پذيرايي از مهمان ها و همنوعان خود حتما بايد جانداري را بي جان کنيم مثل کشتن و سر بريدن پرندگان، ماهي، گوسفند، گاو، شتر، غاز، بوقلمون، اردک، مرغ و …

11) آگاهي، بصيرت و دورانديشي:
تمام موجودات بخصوص انسان ها در مواقع قحطي (مشکلات، جنگ، زلزله، سيل) قوه جنسي آنها جهت بقاي نسل ادامه مي يابد جز زنبور عسل (شما شاهد هستيد در کشورهاي جهان سوم بخصوص کشورهاي فقير آفريقايي ازدياد نسل و زاد و ولد بسيار زياد و نامناسب است).

ولي زنبور عسل در مواقع کمبود گرده و گل و شهد به ملکه خود اطلاع مي دهد و ملکه از تخم ريزي باز مي ايستد تا نوزادانش دچار گرسنگي و قحطي نشوند. تا زماني که وضعيت گل و شهد عادي نشده، ملکه تخم ريزي نامحدود نمي کند. به محض عادي شدن گل و شهد دوباره ملکه شروع به تخم ريزي و فعاليت مي کند.

12) جامع و فراگير بودن موجوداتي که از زنبور عسل بهره مي برند:
? انسان ها، از انگبين يا عسل، از گرده گل، از موم، ژله
? طيور و پرندگان: گرده افشاني گل موجب ازدياد آفتابگردان، پنبه، سويا، کلزا شده، پستانداران، پرندگان اهلي و وحشي زيادي از آن بهره مي برند.

13) قانع و نجيب بودن زنبور عسل:
زنبور عسل داراي 2 معده است. معده اول يا چينه دان براي جمع آوري و حمل شهد است که زنبور پس از حمل آن به کندو از معده اول يا کيسه عسلي داخل حجره ها خالي مي کند . بين کيسه عسلي يا معده اول و معده دوم دريچه اي است که روزي يک سر سوزن عسل يا شهد را از دريچه وارد معده اصلي خود کرده، آن را جهت سوخت و ساز خودش مصرف مي کند. هيچوقت از ذخيره عسل خودش مصرف بي رويه يا اسراف نمي کند. به حق خود قانع است. از قناعت و مناعت طبع عالي برخوردار است.

14) تيزبيني و هوش زنبور عسل:
دنياي زنبور نه فقط از حيث زيبايي جالب توجه است بلکه از لحاظ روايح عديده نيز مطلوب مي باشد. زيرا در انتهاي شاخک هاي زنبور عسل 5 هزار حفره شامه قرار گرفته که بدان وسيله روايح دنيا را استشمام مي کند و نيروي اين حفره شامه به قدري زياد است که زنبور عسل بوي يک گل سيب (فقط يک گل را) از مسافت 1 کيلومتر استشمام مي کند. زنبور کارگر 3 چشم مرکب و 13 هزار چشم ساده در سرش تعبيه شده که در آن واحد پس از پرواز مي تواند تمام اشيا و علائم محيط خود را ببيند و شناسايي و نشانه گذاري کند تا موقع برگشت به کندويش اشتباه نکند.

15) طرد ناپاکان:
هيچ زنبوري حق ندارد در مکان کثيف و آ لوده بنشيند. چنانچه زنبوري با دست و پاي کثيف و آ لوده (نجس) وارد کندو شود بلافاصله توسط نگهبانان خشن و بدون مماشات اعدام و به بيرون انداخته مي شود تا درس عبرت براي ديگر زنبورها باشد. اگر در جوامع انساني همين روش پياده شود آيا افراد محتکر، سودجو، مفسد و ولگرد مي توانند عرض اندام کنند؟

16) اجتماعي بودن زنبور عسل:
زنبور عسل هميشه بايد به صورت اجتماعي و جمع زندگي کند تا بتواند با تعامل با ديگران همزيستي و آرامش داشته باشد. شايد ما انسان ها زندگي در اجتماع را نمي توانيم تحمل کنيم. گاهي مشاهده مي شود که افراد دوست دارند برخلاف قانون اجتماع بابرهم زدن رسوم و آ داب اجتماع موجب آزار و اذيت ديگران شوند!

اما اگر شما يک زنبور عسل را در بهترين شرايط سلامتي و آ ذوقه فراوان به تنهايي در يک اتاق يا يک جعبه نگهداري کنيد، بعد از چند روز آن حيوان مي ميرد. البته مرگ او ناشي از گرسنگي و يا سرما و گرما نيست بلکه از تنهايي و نداشتن مونس و همدم جان مي سپارد.

17) عدم مماشات و مصلحت جويي:
در شهر زنبور عسل تنبلي و تن پروري در کار نيست و همه بايد کار کنند. به همين جهت بيکاران و مفت خوران را بدون هيچ ترحمي طرد مي کنند.

18) از خود گذشتگي:
در فصل بهار جمعيت کندو به طور بي سابقه اي زياد مي شود طوري که شب ها وقتي که کارگران از صحرا مراجعت مي نمايند، در داخل کندو جايي براي استراحت پيدا نمي کنند. ناچارند که خارج از کندو و در آستان آن به خواب روند چون شب هاي بهار سرد است روز ديگر عده زيادي از آنها که بيرون کندو خوابيده بودند بر اثر سرماي شب از بين مي روند.

19) آگاهي و شعور:
ملکه زنبور به عنوان يک حاکم و مدير آگاه هر روز حساب متولد شدگان را مي کند و دقت دارد که مبادا شمار مواليد از ميزان گل هاي صحرا زيادتر باشد و وقتي که ديد در صحرا گل فراوان است ازدياد مواليد را شروع مي کند.

20) اطاعت از جمع:
وقتي که ملکه يا حاکم پير شده و نمي تواند تخم گذاري کند به راحتي اجازه مي دهد که کارگران ملکه جديد را به وجود آورند و حکومت را از دستش بگيرند. در اينجا حاکم مطيع محض جمع است و هيچ اصراري به ادامه حکومت ندارد.

21) دورانديشي ساکنين شهر عسل:
زنبورهاي عسل وقتي که مي خواهند ملکه پير را عوض و جانشين براي او انتخاب کنند با احتياط و دورانديشي تا لحظه آخر جهت اطمينان 2 يا 3 ملکه نوزاد را نگهداري مي کنند در صورتي که ملکه منتخب در پرواز ازدواج خودش دچار مخاطره شود جايگزين داشته باشد.

22) تقسيم وظايف براساس استعداد و توانايي:
ملکه زنبور عسل وظيفه هريک از ساکنان شهر را بر طبق استعداد آنها معلوم مي کند و هرکسي را به يک کار مي گمارد.

? به دايه ها و پرستاران دستور مي دهد که تخم ها و لاروها و شفيره ها را مورد پرستاري قرار دهند.
? به نديمه ها دستور پرستاري از خودشان را مي دهد که همواره مواظف او باشند.
? بعضي از زنبورها وظيفه تهويه کندو را در گرما دارند.
? بعضي از زنبورها به عنوان مهندسين و کارگران و بناها هستند که معمولا کارشان خانه سازي است.

بعضي وظيفه آوردن صمغ نباتي را دارند که بدان وسيله شکاف ها و سوراخ هاي کندو را مسدود کنند. اين وظيفه کارگران است، همچنين کارگران براي ادامه حيات زنبوران آب مورد نياز کندو و نمک براي رشد و نمو نوزادان را تامين مي کنند.

23) رعايت مسائل بهداشتي و ذخيره آ ذوقه:
ملکه به بعضي از کارگران دستور مي دهد که مقداري “اسيدفرميک” وارد عسل کنند که از فاسد شدن و متعفن شدن آن جلوگيري شود و هروقت عسل حجره به غلظت کافي رسيد درش را ببندند (باموم.) و بعضي از کارگران موظفند داخل کندو را تميز نگاه دارند. اگر لاشه زنبور مرده وجود داشته باشد صريحا بيرون ببرند و از ورود زنبورهاي بيگانه به داخل کندو جلوگيري کنند.

24) هدف والا و ارزشمند داشتن:
در روزهاي بهار و تابستان مي بينيم از اول طلوع آفتاب تا غروب آ فتاب هريک از زنبورها بيش از 5 هزار بار پرواز مي کنند تا شهد و گرده جمع آوري کنند. سوال اين است که آيا اين زنبورها براي رفع گرسنگي خود اين تعداد پرواز را انجام مي دهند؟ در جواب اين سوال بايد بگوييم خير، اينها مي توانند حتي با يک پرواز به اندازه نياز خود غذا تهيه کنند. ولي اين حشرات ارزشمند هدف بالاتر از رفع نياز خود دارند.

25) مهاجرت براي تکامل و پيشرفت ديگران:
مهاجرت زنبور عسل با مهاجرت انسان ها تفاوت زيادي دارد.چون بيشتر مهاجرت انسان براي نجات خويش است و براي به دست آوردن امکانات بهتر و راحت تر يا از ترس گرسنگي، قحطي، جنگ، خشکسالي و ساير عوامل طبيعي و غيرطبيعي (انساني).

اما زنبور عسل مهاجرتش براي بقاي نسل و سعادت و رفاه ديگران است. چون بدون اينکه عاملي آنها را تهديد کند خانه آباد و پر از عسل خود را رها کرده و با ايثار و از خودگذشتگي حدود 70 هزار نفر از جمعيت 90 هزار نفري کندوي خود را ترک کرده و با اينکه مهاجرت ممکن است مخاطراتي را در پيش داشته باشد ولي اين کار را کرده و کندوي آباد و پر از آ ذوقه را جهت رشد و نمو شفيره و کارگران تازه به دنيا آمده ترک مي کنند و خودشان زندگي جديدي را در خانه هايي که دوباره مي سازند و آ باد کنند شروع مي کنند

شايان ذکر است که زنبورها داراي 2 چشم مرکب، 3 چشم ساده هستند.هريک از چشم هاي مرکب داراي 6 تا 7 هزار سطح است يعني حدود 13 هزار آ ئينه در چشم آنها تعبيه شده که بتوانند با زيبايي خاصي جهان پيرامون خود را ببينند.

26) داشتن علائم گوناگون:
زنبوران عسل چند نوع آواز دارند.
? آواز شادماني و سرور
? آواز فراواني و وسعت معيشت
? آواز مرثيه و آهنگ هاي غم آ ور (در موقع مرگ ملکه (يتيمي)
? آواز کوبنده وخشم (موقع قتل عام نرها)

جالب است بدانيم زنبوران عسل به صداهايي که ما توليد مي کنيم چون ربطي به زندگي آنها ندارد هيچ توجهي ندارند و با صداي جهان خارج کندو از فعاليت خود دست نمي کشند.

27) غناي طبع:
زنبور عسل غناي طبع زيادي دارد به دليل اينکه اگر بعد از مهاجرت از گرسنگي هم بميرند محال است از يکي از شهرهاي مجاور کمک بخواهند يا به کندوي خودشان برگردند. چنانچه هر بدبختي و فاجعه اي هم براي زنبور مهاجر پيش بيايد هرگز به شهر اول بازگشت نمي کنند.

صدها بار اتفاق افتاده صاحبان کندو بعد از مهاجرت، زنبورهاي مهاجر را گرفته و نزديک شهر اول جا داده اند. ولي آنها از گرسنگي يا سرما جان داده اند و حاضر نشدند که وارد شهر اول که شايد رايحه آن را هم استشمام مي نمودند بشوند، در صورتي که تمام آن شهر با دسترنج آنها به وجود آمده بود.

??) آرمان داشتن:
تمام کارهايي را که زنبور عسل انجام مي دهد داراي آرمان است. نمونه اي از آرمان اين است که مي خواهد نسل آ ينده راحت زندگي کند.

29) وظيفه شناسي دقيق و صرفه جويي:
زنبور عسل تمام حرکات و اصوات و فعاليت هايش از روي منطق و دقت است. در تمام عمرش خواب ندارد. شبانه روز به فعاليت هدفدار و منطقي خويش ادامه مي دهد.

30) مقررات و نظامات و تشکيلات:
تمام امور و اقدامات زنبوران عسل از روي قاعده و قانون و نظم و تشکيلات است به همين دليل خداوند عليم در سوره نحل به پيامبر(ص) مي فرمايد کار زنبور عسل براي کساني که اهل تفکر هستند نشانه و آيت خداوندي است.

31) بهينه سازي:
غذاي زنبور عسل از گل ها و شکوفه ها است نتيجه اش عسل است که موجب شفا و طراوات ما مي شود و اين حاصل نمي شود مگر با فداکاري بزرگ و عجيب زنبوران. جالب است بدانيم کل عمر يک زنبور ? هفته بيشتر نيست. غذاي روزانه يک زنبور شهد 2 تا 3 گل کافي است در صورتي که هر زنبور در هر ساعت 300 گل را مي مکد و آن را به عسل تبديل مي کند.

32) تعامل با يکديگر:
معمولا زنبورها وقتي که از صحرا به کندو بر مي گردند خسته هستند و به وسيله شاخک خود قدري با دربان ها صحبت مي کنند. بعد وارد کندو شده و توشه خود را که شيره گل و گرده باشد به مامورين مخصوص حمل و نقل مي دهد تا در انبارها ذخيره شود.

33) جمع آوري توشه براي روزهاي سرد و سخت زمستان:
زنبورها در تابستان با تمام نيرو با استفاده از انرژي خورشيد شهد گل را با آميختن نور خورشيد به آن جمع آوري و پس انداز مي کنند تا در روزهاي سرد پاييزي و زمستاني آسوده باشند. ما انسانها روزهاي سختي را در پيش داريم، روزي که دست ما به جايي بند نيست.

بنابراين باتوجه به حديث شريف دنيا مزرعه آخرت است بايد براي روزهاي آتي جهان آخرت زاد و توشه مناسب و تقوي، حسن خلق، صبر، نماز، انس با قرآن و عترت(ع) جمع کنيم.همچنين براي ادامه زندگي دنيوي خود محتاج ديگران نباشيم و دست خود را به سوي هرکس دراز نکنيم، عزت نفس خود را حفظ کنيم.جالب توجه است که زنبور بدون يک لحظه استراحت وقتي که محموله اش را به زنبور مخصوص حمل و نقل تحويل مي دهد بلافاصله و بدون توقف به دنبال کار خود مي رود.

34) پرستاري شايسته از همنوعان:
بعضي از زنبورها که وظيفه شان پرستاري از تخم، لارو، شفيره و ملکه است جمعا بايد از 47 هزار تخم، لاروف شفيره و ملکه پرستاري کنند اين خود قابل تامل است.

35) گراميداشت روز جشن عمومي:
معمولا زنبوران روز مهاجرت خود را جشن فداکاري مي گيرند و يک روز فقط در عمرشان بيکاري و جشن است آن هم همين روز مهاجرت است که با اشتها و ميل خود عسل مي خورند آن هم فقط از دسترنج خودشان نه ديگران. در اين روز زنبور عسل به علت خوشحالي نيش نمي زنند. اصلا آن قدر مست و هيجان زده هستند که به دشمن خود توجه نمي کنند. مربي يا زنبور دار به راحتي با دست مي تواند بچه زنبور را بگيرد و در سبد يا جعبه بريزد.

? تذکر: هر وقت ملکه جوان مي خواهد به دنيا بيايد ملکه پير يا حاکم وقت تعدادي از زنبورهاي کارگر حدود 70 هزار عدد را با خود همراه مي کند و مهاجرت مي کنند و به صورت خوشه اي يک جا جمع مي شوند که در اصطلاح به آن بچه زنبور مي گويند. اين جمعيت، خانه آباد و پر از عسل خود را براي نوزادان و نسل آينده رها کرده خود را براي درست کردن خانه جديد آماده مي سازند. اگر صاحب کندو متوجه بچه زنبور يا همان خوشه زنبور شود و آنها را وارد يک کندوي خالي کند يک کلني جديد به وجود مي آيد در صورتي که زنبوردار آنها را نگيرد زنبورها بعد از چند ساعت همگي به همراه ملکه به حرکت درآمده خودشان شکاف کوه صخره يا درخت کهن را براي خانه انتخاب مي کنند و مشغول خانه سازي و جمع آوري عسل مي شوند.

36) وفاداري نسبت به حاکم يا رهبر:
زنبور عسل در سخت ترين شرايط از ملکه خود محافظت مي کند. بعضي مواقع اتفاق مي افتد که هزاران زنبور به دليل عوامل مختلف مي ميرند ولي ملکه در ميان لاشه ها و زنبورهاي نيمه جان زنده مانده است يعني يک ديوار جاندار درست مي کنند تا از ملکه خود محافظت کنند. در مواقع قحطي تا آخرين قطره عسل خود را به ملکه مي خورانند و خود از گرسنگي مي ميرند ولي نمي گذارند که او بميرد.

اگر ملکه بميرد يا مفقود شود زنبورها صداي مخصوص از خود به وجود مي آورند که دقيقا شبيه گريه است و حتي ما هم مي توانيم بشنويم. يتيم شدن زنبورها را از گريه زنبورها مي فهميم. حتي دست از کار و فعاليت مي کشند و نوحه گري مي کنند. جالب است در حوادث نابودي دسته جمعي يا قحطي، آخرين فردي که مي ميرد ملکه است.

مرگ ملکه بعضي مواقع ممکن است به علت سهل انگاري زنبوردار در هنگام بازديد و قرار دادن ملکه دربين قاب باشد، يا اينکه زنبوردار قابي را که درحال بازديد است بلند کند پشت سر کندو داشته باشد ملکه بيفتد و در بين علف ها يا زير پا برود.

اگر ما ملکه زنبورها را برباييم زنبورها نااميد مي شوند و از کار باز مي مانند و اگر ملکه را به آنها بازگردانيم زنبورها اظهار شادي مي کنند، او را نوازش مي نمايند و در مقابل وي از سر و کول يکديگر بالا مي روند و بعضي از آنها، سر را روي زمين مي گذارند و شکم و پاها را به هوا بلند مي کنند و در آن حال مي رقصند و آ واز مي خوانند.

37) عشق به وطن:
زنبور عسل هيچ وقت وارد کندوي ديگري نمي شود. تمام تلاشش اين است که ماموريت محوله را به خوبي انجام داده به وطن خويش برگردد. بخصوص زنبورداران نگهبان هرگز اجازه نمي دهند که زنبور ديگر يا حيوان ديگر وارد حريم آنها شود. چنانچه حيوانات موذي مثل موش، مارمولک يا مار وارد کندو شود بلافاصله او را کشته و جسد آن را موميايي مي کنند تا تعفن آنها موجب آزار ساکنين نشود.

38) معماري و مهندسي:
زنبور عسل چنان با نقشه مشخص اقدام به ساختن حجره ها و سلول ها مي کند که بسيار ماهرانه و مهندسي است. آنها با ساختن خانه اي مسدس کمترين مصالح را در خانه سازي به کار مي برند و طوري صفحه موم آج شده داخل قاب را گونيا مي گيرند که هيچ جاي اضافي به قول مهندسين ما “پرت” به وجود نمي آ يد. در زميني که آ نها اقدام به خانه سازي مي کنند جاي مهم يا کم اهميت، دو نبش يا سه نبش هيچ مفهومي ندارد و تمام سطح قاب را يکسان استفاده مي کنند.

39) نرساندن آزار و اذيت به ديگران:
با اين تعداد جمعيت يعني حدود 90 هزار عدد زنبور در يک کندو که همه اقشار و صنوف اعم از حاکم، مهندس، پرستار، بنا، نگهبان و انباردار و … وجود دارند طوري باهم سازگاري و تعامل دارند که هيچ وقت به همديگر آزار نمي رسانند بلکه همه همديگر را کمک مي کنند.

40) ساختن سنگر دفاعي در مقابل دشمن:
در نقاطي که حشره عسل خور موسوم به “آتروپوس” فراوان است زنبورها مقابل کندو به وسيله موم يک طارمي ايجاد مي کنند به طوري که خودشان مي توانند از بين دو ميله کاري عبور نمايند اما آتروپوس که شکم بزرگي دارد قادر به عبور از آن نيست.

“و كاَيّن من آيه في السموات و الارض يمرون عليها و هم عنها معرضون”
چه بسيار نشانه و آيه كه در آسمانها و زمين وجود دارد (انسانها) از آن مي گذرند و (بي توجه) به آن پشت مي كنند.

41) انعطاف پذيري:
ملکه از روشنايي و پرواز در فضا و گردش روي گل ها چشم مي پوشد و رضايت مي دهد مغز او فوق العاده کوچک شود و در مقابل دستگاه تناسلي وي بسيار بزرگ گردد و کارگران از لذات عشق صرف نظر مي کنند و موافقيت مي کنند اندام تناسلي شان کوچک و مغزشان بزرگ شود و در روشنايي و فضاي بيکران پرواز کنند و روي گل ها بنشينند.

نبايد بگوييم کارهاي زنبور عسل فقط از روي غريزه است، بلکه آنها عقل و هوش ذکاوت بالايي دارند. زيرا زنبورها مي توانند يک کرم عادي يعني (تخم روز( )لارو) را از خانه خود بيرون بياورند و درخانه ديگر جا بدهند. به او غذاي مخصوص يا ژله سلطنتي (ژله رويال) بخورانند تا مبدل به يکي از افراد خانواده سلطنتي يا ملکه شود.

کارگران قبل از انتقال لارو به مکان جديد ابتدا خانه اي به شکل بادام زميني که به آن شاخون يا سلول ملکه مي گويند و حدود يک بند انگشت است مي سازند. تخم روز يا لارو به داخل آن منتقل و سپس غذاي مخصوص ژله را در اين سلول پر مي کنند و درش را با موم مي بندند. پس از 11 روز همين لارو تبديل به ملکه مي شود. همچنين آنها مي دانند ملکه دو نوع تخم مي گذارد يک تخم نر، يک تخم ماده.

کارگران از تخم ماده ملکه براي ساخت ملکه جديد استفاده مي کنند. به ظاهر هر دو نوع لارو شبيه به هم است ولي تشخيص زنبورها بالاتر از اين است که اشتباه کنند. وزن مغز زنبور عسل 174 مرتبه از وزن بدن او سبک تر است.

42) ماموريت اکتشافي:
بعد از اين که ملکه به همراه تعداد زيادي از زنبوران جهت مهاجرت از کندو خارج شود گروهي از زنبوران به عنوان مامور اکتشاف جهت مکان يابي به جنگل ها، تپه ها و کوه هاي اطراف عازم مي شوند و وقتي مکان مناسب را پيدا کردند بر مي گردند به ملکه خبر مي دهند.

43) مشورت:
ماموران اکتشاف وقتي مکان هاي جديد را شناسايي کنند به ملکه اطلاع مي دهند. ممکن است چند مکان توسط ماموران شناسايي و پيشنهاد شود. در اين موقع زنبورها با ملکه مشورت مي کنند. براي انتخاب جا اين مشورت ممکن است چند ساعت حتي يک يا دو روز طول بکشد. بعد وقتي به تصميم واحدي رسيدند همگي يک جا گروهي حرکت مي کنند. براي مکان جديد در اصطلاح به اين گروه زنبورها “وحشي” مي گويند يعني به سوي طبيعت بازگشته اند.

44) دقت و سرعت عمل:
زنبورهاي مهاجر وقتي وارد کندوي جديد شوند جهت ساختن خانه جديد يا حجره موم عجله مي کنند چون ملکه جهت تخم گذاري عجله دارد حتي تخم ها را روي زمين يعني کف کند و مي ريزد. زنبورها هم با صمغ و عسلي که با خود آورده اند نسبت به درز پوشي و بستن منفذها اقدام و موم بافي را شروع مي کند.

باز تاکيد مي شود زنبور عسل فقط از روي غريزه کار نمي کند بلکه عقل و هوش هم دارد. چون وقتي ما براي ايجاد خانه جديد به آنها موم مي دهيم آنها بلافاصله از موم ما جهت ساخت حجره ها استفاده مي کنند. مي فهمند اگر فقط از موم خودشان استفاده کنند ممکن است دو ماه طول بکشد تا خانه جديد را بسازند ولي با کمک ما مي توانند ظرف يک هفته خانه شان را کامل کنند.

45) آموزش نظامي، رديابي و نقش کشي راهداري:
زنبورها به محض انتقال به مکان جديد محيط را شناسايي مي کنند. همه اشياء و بناهاي منطقه را با رايانه مغزي خود نشانه گذاري مي کنند.معمولا 2 تا 3 روز طول مي کشد تا محيطي به شعاع 7 کيلومتر را دقيقا نشانه گذاري کنند. در اين بين اگر گل در فاصله نزديک وجود داشته باشد، ظرف چند ثانيه زنبورها آن را پيدا کرده از رنگ و بو و شهد آن آگاهي پيدا مي کنند. بعد از چند دقيقه شهد يا گرده را به کندو حمل مي کنند.

46) توانايي انجام مهارت هاي گوناگون:
زنبورها چند نوع کار را به سرعت و دقت ياد مي گيرند و نيازهاي خود و همنوعان خود را تامين مي کنند مثل تهيه زهر براي دفاع از خود، نقشه کشي، معماري، توليد عسل، توليد موم، جمع آوري گرده گل، توليد بره موم، توليد ژله رويال.

جاي تاسف است بعضي جوانان ما مدارج عاليه تحصيلات دانشگاهي را طي مي کنند ولي مهارت تامين نيازهاي زندگي خود را ندارند و فقط مي بينيم مدرک ليسانس، فوق ليسانس، دکترا را يدک مي کشند. شايد روشن کردن يک بخاري گازي اتاق خود را بلد نباشند! يا هواگيري رادياتور شوفاژ يا پختن نان يا غذاي خود را بلد نيستند. اگر مادر يک روز غذا درست نکند از گرسنگي مستاصل مي شوند!

47) تنظيم رابطه با ديگران:
زنبور عسل دريافته که بدون تعامل با ديگران نمي تواند آسايش و آرامش داشته باشد. هميشه با زندگي اجتماعي داشتن بينش و نگاه جهاني را مد نظر خود قرار دارد. ولي بعضي مواقع ما انسا ن ها تنهايي را ترجيح مي دهيم. نمي خواهيم با جامعه هماهنگ باشيم.

چرا زنبورها خانه هايشان را 6 ضلعي مي سازند؟ زنبورها براي استحکام خانه ها، صرفه جويي در مصالح و اينکه تمام رديف ها حتي يک ميليمتر فضاي اضافي وجود نداشته باشد و ديگر اينکه خودشان استوانه اي شکل هستند هرکدام بتوانند به راحتي در خانه هايشان کارکنند تا مزاحم ديگران نشوند خانه هايشان را 6 ضلعي مي سازند.

48) احترام به بزرگتر (مافوق):
هرجا که ملکه باشد زنبورهايي که در حول و حوش او هستند روي خود را به او مي کنند و محال است که يک زنبور طوري بايستد که پشت او به طرف ملکه باشد. در موقعي که ملکه راه مي رود، به هرجا که مي رسد زنبورها فورا تغيير وضع مي دهند و هرکس به ملکه پشت کرده وضع خود را اصلاح مي نمايد و روي خود را به ملکه مي کند.

[369369]

منبع ؟

[صدفی]

(04-09-2012 12:40 AM)369369 نوشته شده توسط:  منبع ؟

http://www.aftabir.com