سفر به شیراز پاییز 92، برگزاری همایش و سومین تولد انجمن

[کتایون کاظمی]

(11-28-2013 03:17 AM)صدفی نوشته شده توسط:  بچه ها بریم رستوران کریم خان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

شهرزاد جونم اون روز که من ناهار نخورده اومدم بیرون، بذار این بار تجسم خلاق کنم یه "درباری" توپ تو رستوران کریمخان خوردم بعد بریم انشالله که غذا نصیبمون بشه !

---

(11-28-2013 12:32 AM)Delta.H نوشته شده توسط:  سلام
یکی از موضوعاتی که من رو تحت تأثیر قرار داد سخنرانی آقای شفیعی رئیس کمیته امداد امام خمینی شیراز بود که در مورد کارهای خیریه و بخشش و کمک به مستمندان بود و ما بعد از همایش هم در این مورد بحث کردیم سهیل تاکید و اصرار داشت که بخشش در این راه باعث می شود شخص چند برابر مبلغی که بخشیده را دریافت کند آن هم به سرعت!
من دو روز پیش این بحث را با چند نفر از دوستان و فامیل داشتم و یکی از پسر عموها که از وضع مالی خوبی برخوردار هست می گفت که یک روز 3میلیون به جایی که به نظرم مستحق بودند کمک کردم و دقیقاً یک روز بعد 18میلیون از کاری بدست آوردم که اصلاً انتظارش را نداشتم!
باور کنید دوستان اینها واقعیت هست و شما به راحتی از فردا می توانید امتحان کنید!

100 در 100 موافقم،بارها وبارها لمسش کردم....

[MARYAR]

(11-24-2013 07:55 PM)Kar o Andishe نوشته شده توسط:  با سلام به همه دوستان خوبم

سفر خیلی خیلی خوش گذشت جای همه کسانی که نبودند جداً خالی بود، از مریم جونم و آقا کامیار جهت هماهنگی این سفر سپاسگزارم.
از آقای شهیدی عزیز و خانواده مهمانوازشان به خصوص مادر گلشون به خاطر پذیرایی خیلی خیلی خوبشون تشکر ویژه دارم.
از آقا سبحان گل به خاطر تمام هماهنگی هاش تشکر می کنم.
از عمو هوشنگ خوب و مهربونم بابت آموزش بازی متشکرم.
و کلیه کسانی که آمده بودند و این مدت را کنار هم خوش گذراندیم ممنونم.

سلام دوست عزیز
خودتونو معرفی کنید!!!!

[3ObHaN]

(11-28-2013 01:41 PM)MARYAR نوشته شده توسط:  

(11-24-2013 07:55 PM)Kar o Andishe نوشته شده توسط:  با سلام به همه دوستان خوبم

سفر خیلی خیلی خوش گذشت جای همه کسانی که نبودند جداً خالی بود، از مریم جونم و آقا کامیار جهت هماهنگی این سفر سپاسگزارم.
از آقای شهیدی عزیز و خانواده مهمانوازشان به خصوص مادر گلشون به خاطر پذیرایی خیلی خیلی خوبشون تشکر ویژه دارم.
از آقا سبحان گل به خاطر تمام هماهنگی هاش تشکر می کنم.
از عمو هوشنگ خوب و مهربونم بابت آموزش بازی متشکرم.
و کلیه کسانی که آمده بودند و این مدت را کنار هم خوش گذراندیم ممنونم.

سلام دوست عزیز
خودتونو معرفی کنید!!!!

خانم اقای کارافرین باید باشن

[MARYAR]

سفرنامه شیراز از زبان معاون الملوک شیرازی: (قسمت هشتم)
5 شنبه صبح 30 آبان ساعت 10 صبح:

چون شبش دیر خوابیده بودیم صبح نزدیکای ساعت 10 بیدار شدیم و صبحونه مفصلی نوش جان کردیم و شروع کردیم به چیدن و آماده سازی اتاق کنفرانس و...

هفته پیش همچین موقع ای من و آقا حمزه و شهرزاد و محمد و سبحان داشتیم دنبال کیک برای تولد می گشتیمممممممم
و بقیه دوستان در حال آماده سازی سالن و وسایل همایششششش

چه هیجانی داشتیمممممممممممم
یادش بخیرررررررررررر
چه زود گذشتتتتتتتتتتتت

[mohammadshamosi]

چه زود گذشت

[MARYAR]

دوستان گلمممم:
روزگارتان بر مراد
روزهايتان شاد شاد
آسمانتان بي غبار
سهم چشمانتان بهار
قلبتان از هر غصه دور
بزم عشقتان پر سرور
بخت و تقديرتان قشنگ
عمر شيرينتان بلند
سرنوشتتان تابناک
جسم و روحتان پاک پاک

[3ObHaN]

(11-28-2013 02:41 PM)MARYAR نوشته شده توسط:  هفته پیش همچین موقع ای من و آقا حمزه و شهرزاد و محمد و سبحان داشتیم دنبال کیک برای تولد می گشتیمممممممم
و بقیه دوستان در حال آماده سازی سالن و وسایل همایششششش

چه هیجانی داشتیمممممممممممم
یادش بخیرررررررررررر
چه زود گذشتتتتتتتتتتتت

چقدر من رو اونروز تو و محمد تخریب کردین له لهم کردین زیر پاهاتون خوردم کردید

[MARYAR]

(11-28-2013 03:44 PM)3ObHaN نوشته شده توسط:  

(11-28-2013 02:41 PM)MARYAR نوشته شده توسط:  هفته پیش همچین موقع ای من و آقا حمزه و شهرزاد و محمد و سبحان داشتیم دنبال کیک برای تولد می گشتیمممممممم
و بقیه دوستان در حال آماده سازی سالن و وسایل همایششششش

چه هیجانی داشتیمممممممممممم
یادش بخیرررررررررررر
چه زود گذشتتتتتتتتتتتت

چقدر من رو اونروز تو و محمد تخریب کردین له لهم کردین زیر پاهاتون خوردم کردید

اون تخریب در واقع یک تنگنا بود تا استعدادات شکوفا بشه اخه مگه نشنیدی که می گن همه آدمای موفق و میلیاردر از محدودیت بیش از حدشون استقاده کردن ما هم می خواستیم اون شرایط را برات تداعی کنیمممم

[sir-mahyar]

منو مصطفی قبادی جووووووووووووووونم

داشتیم بحث های بورسی می کردیم

(یعنیا من کشته مرده ی این موهای خوشگل خودمم )

[minoo]

سلام.دوستان من از اون شب که با شما رفتیم حافظیه هر روز که میرم اونطرف و حافظیه رو میبینم یادم به تک تک شما دوستای خوبم میفته...واقعا حس میکنم چندساله همتونو میشناسم.بخصوص آبجی مریمممممممممم <3 <3 <3
برای من واقعا روز خوبی بود...
خلاصه اینکه من هر روز کنار حافظیه یاد شماها هستم