تاریخ تولد بچه های انجمن!

[MARYAR]

و از همه مهمترررررررررررر
ممنونمممم از یاور همیشه مومنممممم

امسال یه تولد رویایی برام گرفت.

برام رستوران میلانو را رزرو کرده بود، یه فضای فوق رویایییییی و فقط ما دونفر بودیممممم

(مهدی دادا جات خالی بودددد)

اول پیش عذا سالاد کدو، آقا یه سالاد فوق الاده کدوها را گریل کرده بودند بعد روشم تخم کدو را مغز کرده بودند و سرخ کرده بودند و قارچ هم سرخ کرده بودند دورش ریخته بودند فوق العاده بود

دومش عذای اصلی یه دیس غذاهای متنوع (زبون سخاری شده، استیک، مرغ پفکی، کوردن بولو، پنیر پفکی، سیب زمینی سرخ کرده، اوبیا و کلم سرخ کرده)

سومش یه نوشیدنی خاص بود که نمی دونم دقیقا چی بودش

بعدش یهو دیدم چراغا خاموش شد بعد تمام گارسوناش با یه کیک و یه عالمه فشفشه و شمع اومدن و آهنگ تولدت مبارک هم گذاشتنننن

خیلی رویایی بوددددد
اکش تو چشام جمب شده بود (یه لخظه فکر کردم تو بهشتم )
خلاصه بعدش کیک زدیم و چای
بعدشم کادو و یادگاری نوشتیم و
روز خوبمون ادامه داشتتتتتت
جای همگی خالی
(کلی از غذاها را نتونستم بخورم که روحشون دو سه روزی هست همراهمن )

[کامیار کاظمی]

روز تولد تو
روز هزار خاطره
روز تولد تو، یک مشت پر از آرزو
روز تولد تو، روز زندگی
روز تولد تو
روز من، روز تو، روز تولد تو
ای همیشه بهترین بهترینم

(بر گرفته از شعر تولد، خانم مهتا‏ ‏قاسم‏ ‏پور)

[mohammadshamosi]

ووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووی
دادا کامیار سنگ تموم گذاشته
حالا آجی ، در گوشی بگو کادو چی گرفتی؟

[3ObHaN]

کامیار ، مریم
بچه سر راهی جهت پذیرفتن سرپرستی خواستین بگین در خدمتم
ثواب داره به خدا
مثلا تجسم کنید رستوران دارید میرید ، یه کوچولوی توپولی نانازی خوشمل تو دل برو مث من باهاتونه ،
بعد غذا خوردنشو نیگا میکنید کیف میکنیدا
نمی دونید چه لذتی داره
بعد اصن نگران حریم خصوصیتون هم نباشیدا ، من غذامو بخورم پا میشم میرم تو رستوران میگردم واسه مهدی غذا پیدا کنم ،
شومام جشن عشقولانتون رو بگیرید در نبود من

[mohammadshamosi]

چی چی میگوی تو سبحان؟
من و مهدی و مهیار و تو بچه هاشونیم!
من به عنوان فرزند ارشد حق دارم تمام مطالباتتون رو از پدر و مادر عزیزمون بگیرم!

فعلا هم برم بخوابم که صب باید 4:30 بیدار بشم!
شب خوش دوستان

[MARYAR]

(10-27-2013 12:08 AM)3ObHaN نوشته شده توسط:  کامیار ، مریم
بچه سر راهی جهت پذیرفتن سرپرستی خواستین بگین در خدمتم
ثواب داره به خدا
مثلا تجسم کنید رستوران دارید میرید ، یه کوچولوی توپولی نانازی خوشمل تو دل برو مث من باهاتونه ،
بعد غذا خوردنشو نیگا میکنید کیف میکنیدا
نمی دونید چه لذتی داره
بعد اصن نگران حریم خصوصیتون هم نباشیدا ، من غذامو بخورم پا میشم میرم تو رستوران میگردم واسه مهدی غذا پیدا کنم ،
شومام جشن عشقولانتون رو بگیرید در نبود من

پسرم کوچولوی نازنازی من
من و بابات داریم میریم بیرون پیش عمو دکتره بد اخلاقه آمپول بزنیم.
تو بشین پلی استیشنتو بازی کن تا ما بیایممممم
آفرین پسرم

[MARYAR]

(10-27-2013 12:26 AM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  چی چی میگوی تو سبحان؟
من و مهدی و مهیار و تو بچه هاشونیم!
من به عنوان فرزند ارشد حق دارم تمام مطالباتتون رو از پدر و مادر عزیزمون بگیرم!

فعلا هم برم بخوابم که صب باید 4:30 بیدار بشم!
شب خوش دوستان

محمد پسر ارشد عاقلم مرافب سبحان گوگولی مگولی و مهدی تپلی باش اینا همدیگه را نخورنااااا، زود به زود اون سوپ را بکش بده بخورن

[mir abbas]

به به مبارکه خانم معاون
تبریکات صمیمانه بنده رو هر چند با تاخیر هست بپذیرید.
امیدوارم د رکنار اقا کامیار عزیز سالیان سال به خوبی و خوشی زندگی سرشار از موفقیت و خوشی ای داشته باشید.
کیک تولد هم اگه اوردین دفتر راهکار بیخبر نیارید و بنده رو هم خبر کنید ،البته ترجیحا مهدی نباشه بهتره شاید بتونیم یه کم بخوریم!!!

[MARYAR]

(10-27-2013 11:33 AM)mir abbas نوشته شده توسط:  به به مبارکه خانم معاون
تبریکات صمیمانه بنده رو هر چند با تاخیر هست بپذیرید.
امیدوارم د رکنار اقا کامیار عزیز سالیان سال به خوبی و خوشی زندگی سرشار از موفقیت و خوشی ای داشته باشید.
کیک تولد هم اگه اوردین دفتر راهکار بیخبر نیارید و بنده رو هم خبر کنید ،البته ترجیحا مهدی نباشه بهتره شاید بتونیم یه کم بخوریم!!!

به به آقای خالدی
ممنون از تبریک زیباتون
انشاله شما هم هر روز در کنار مریم خانوم و پرنیا جون موفقیت ها و شادی های بی شماری داشته باشید.

اصا مهدی یه جوری تو ذهن همه ما به عنوان هیولای غذا خور رخنه کرده که من هر جا می خوام غذا بخورم نگاه می کنم دور و برما تا مطمئن بشم این هیولا حضور نداره

[kave]

14 اذر