سفر گیلان ( انزلی-چمخاله) تابستان 92

[مهدی 1]

این هم سه تا دیگه از عکس های سفر

اولی تقدیم به سرکار خانم صدفی

عکس آقا نسیم گل





دومی هم عکس آقا رادین گل






سومی هم از موزه


پ ن : دوستان تصاویر از فاصله دور و بدون اطلاع صاحب عکس گرفته شده ، اگر عزیزی مشکلی داره بفرماید تا عکسش را نزارم یا اگر هست حذف کنم . البته متاسفانه عکسی از خانم ها به دلیل عدم آشنایی قبلی نگرفتم ، و هر چه هست عکس های دسته جمعیه ، انشالله اگر عمری باقی بود سفر بعدی ، ضمنا کیفیت همه عکس ها تا حد ممکن پایین آورده شده تا حجمش کم بشه ، اگر فایلی را نیاز دارید بفرمایید تا با حجم اصلی خصوصی ارسال کنم ، حجم اصلی عکس ها از 5 تا 15 مگابایت هست.

[صدفی]

خیلی ممنون از شما
من و آقای شهراسبی مشکلی برای گذاشتن عکسها نداریم ممنون اگر دارید باز هم بزارید چه از من چه از ایشون

مرسی

[ahmad rezaee]

.


عکس های گرفته شده دوستان رو که می بینم ، بیشتر اشتیاق ، بودن با دوستان رو احساس می کنم .


انشاءالله سفر بعدی در کنار همگی ، اما واقعاً جای خودم رو کنار دوستان خالی می بینم ، شیطونه می گه چند تا عکس از سفر اصفهان آپ کنم که زیادی نسوزیممممممممممممممممممممممممممممممم

اما واقعاً دست دوستان درد نکنه بابت هماهنگی هاشون ، علی الخصوص مهیار عزیز تر از جان ، خانم معاون و بچه های خوب گیلان .

مسافرت بعدی رو از همین الان مشخص کنید که برنامه ریزی آمدن رو زودتر بکنیم .
هفته دیگه خوبـــــــــــــــه ؟ اردبیل و ســــــرعین کنار آقای توانــــــــــا

.

[rad86]

منم از همه دوستان ممنونم

از اقا کامیار و خانومشون و مهیار عزیز بابت تقبل تمامی زحمات و سختی های برنامه ریزی سفر بدون هیچ چشمداشتی.

از اقای قرباینیان عزیز بابت فرمایشات زیبا و تخته بسیار خوبی که بازی می کنند.
از اقای شهراسبی و خانوم صدفی عزیز که پر از انرژی بودند و اقای شهراسبی هم در تخته حریف قدری هستن.
از مهدی گل محمدی و سعید و علی عزیز و همچنین اقای کیارش و حمید اقای عزیز برای انرژی بسیار زیاد و شوخ طبعی و همچنین زحمات کارهای تدارکات و اماده کردن غذا در اون هوای گرم در پای آتیش.
از میرعباس عزیز و خانومشون و دختر گلشون که واقعا خانواده ای شیرین و عزیز هستند.
از خواهران عباسی و همراهانشون که بمبی از انرژی بوندند و همیشه خنده بر لب.
از خانم زاهدی و همسرشون که پر از امید و ایده اند.
از اقا حمزه بابت طی مسیر بسیار زیاد و دادن انرژی و شادی به بچه ها.
از لیلا خانوم و مادرشون و هدی خانوم که ارام بودند و پر از انرژی و شادی و ایده.
از مهدی 1 عزیز که همصحبتی باهاش هم به ادم کلی انرژی میده و هم کلی اطلاعات مفید و اخلاق متینی داره و عکس های حرفه ای و زیبایش.

به امید موفقیت های تمامی دوستان

[jahanagahi]

تشکر از مهیار عزیزم و جناب قاصدی عزیز بخاطر زحمات بی دریغشان.
تشکر از تک تک عزیزانی که شرکت داشتند.
با یاد از تمام عزیزانی که به هر علت نتوانستند در این سفر همراه ما باشند.
چون دیدیم ظرفیت همراهان واقعا بالا است خواستیم ثابت کنیم که مسیر رسیدن به هدف از خود هدف شیرینتر است.
همگی موفقتر باشید.

[pars_gostar]

سلام به همه
متاسفانه به دلایلی که اقای گل محمدی در جریان هستند نتونستم در این سفر دوستان رو همراهی کنم و حتی تا بعدا زظهر چهارشنبه تمام تلاشمو کردم که مشکل حل بشه و بتونم صبح با دوستان باشم اما قسمت چیز دیگه ای بود.خوشحالم که به دوستان خوش گذشته و کم و بیش با تلفن زدن ، جویای حال و احوال و اتفاقات دوستان در سفر بودم و مهدی گل محمدی عزیز هم با صبر و حوصله پاسخ تلفن این حقیر رو میدادند.
انشالله اگر عمر این حقیر به دنیا بود در سفرهای بعد همراه شما هستم.خواهش میکنم مطالب بیان شده در این سفر رو به همراه عکسهای بیشتر در این تایپیک قرار بدید تا بیشتر با نتایج این سفر آشنا بشیم.
خوشحال هستم که اگر وقتی از خودم رو تووی این دنیای مجازی میگذرونم 95 درصد اون در این انجمن میگذره و خوشحالم که با چنین دوستان پر انرژی و استادی همراه و اگر قابل بدوند دوست هستم
هرجا هستید شاد باشید و به فکر تجربیات بیشتر
یا علی
مسعود جلالوند (m-jalalvand)

[Delta.H]

سلام دوستااااااااااااااااااان
حال شوما چطورههههههههههههههههههههههه؟؟؟؟؟
من 2 ساعت پیش رسیدم خونه و این سفر ماراتونی به پایان رسید
جا داره ابتدا از مهدی جان و مریم خانم عزیز که دیروز یک قسمت حساس مارتون رو با من همراهی کردن تشکر ویژه داشته باشم.
عاخه میدونین جریان چی بود؟
من بلیط برای ساعت 19:00 به صورت اینترنتی خریدم ولی یکم دیر از کرج حرکت کردیم آخرش ساعت 19:10 رسیدیم به ایستگاه ترمینال جنوب اومدیم دم در مترو آماده شدیم تا در باز شد عین گلوله دویدیم به سمت راه پله و بعد راهرو هایی که داخل ترمینال میخورد با سرعت هشاد و بیست یارد در ساعت
و در نهایت به اتوبوس رسیدیم شاید اگه تنها میرفتم و بچه ها همراهم نبودن جا میموندم!
بچه ها مچکریم
نفری یه لیمو ترش از من طلب دارین
الان میخوام برم یه کم بخوابم بعد میام شرح مفصل مینویسم از خاطرات این ماراتون نه ببخشید مسافرت

[مرضیه عباسی]

سلام
زندگی من افتاده بود رو دور روزمرگی و تکرار اونهم بدون کوچکترین لذت
تقریباً دو ماهه که تصمیم گرفتم شاد باشم و از لحظه به لحظه زندگیم استفاده کنم شکر خدا که با این انجمن آشنا شدم و قسمت شد بلافاصله بعد آشناییمون یه سفر با بچه ها بریم به ما که خیلی خیلی خوش گذشت بعد مدتها از ته دل خندیدیم و شادی کردیم
از مهیار عزیز و مریم عزیزتر بابت زحمتهای بی دریغشون واقعاً سپاسگزاریم
از جناب قربانیان عزیز پدر خوبمون که تشکر کردن کمه پدر خوبم دوستون داریم
خانم صدفی عزیز عاشق جذبه تم
آقای گل محمدی مرسی که علی رو نخوردی و فقط خوراکیهاش خوردی
برادرای خوبم حمید، رادین ، کیارش ، علی ، مهدی 1 ، سعید ، مهیار (از صندلی جلو دارم میارم میشمرم) از آشناییتون خیلی خیلی خوشحالم بابت راهنماییهاتون ممنون
جناب حمزه صحبتی که تو ساحل کردین جواب یکی از بزرگترین سئوالهام بود ممنونم استادی برازندتونه (فقط حیف اون مطلبه رو کامل نخوندین و ما با دنیایی سئوال که واقعاً تو اون کاغذ چی نوشته شده بود برگشتیم )
هدی هم که کلاً سایلنت بود
آقای خالدی و خانواده محترمشون با صمیمیت خاصی که داشتن
باز هم از مریم بخاطر زحمتهای بی دریغش جداً تشکر می کنم
از اکیپ خودمون که به هرحال به قول ترکها ( اوزوموزو کاملاً گورسدیخ ) هم ممنونم که اومدیم آخه خیلی خوش گذشتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
کلاً جمع خوبی بود چون همه بی نقاب و ماسک بودن من که شخصاً حس می کردم بین خواهر برادرام هستم راحت راحت
البته با شلوغ کاریها و سرو صداهایی که ماکردیم فکر نمی کنیم تو سفرای بعدی ام باز ما رو ببرن و برنامه سفر رو قطعاً با پیام خصوصی هماهنگ می کنن ولی عمراً نیت حرکت کنن اولین نفر دم اتوبوس وایسادیم ها ها

[MARYAR]

بکشیتشششششششششششش

این کلمه را فقط اونایی که با ما اومدن تو دریا می دونن یعنی چی

نترسید این یه بازی کوچولو و هیجان انگیز بود که طی اون دو سه نفری کشته شدن

[MARYAR]

اینم یه عکس زیبا از یه همراه در موزه