حسودیم میشود ...!

[کامیار کاظمی]

سلام دوستان

دوستی داشتم، بعد از سال ها شاگردی در دوره دانشجویی، توانست مغازه ای را اجاره کند و بعد از ان یک دفتر و شروع به پیشرفت کرد.

اما زندگی و کسب او چند نکته جالب داشت که بنظرم ممکن است میان بسیاری از افراد مشترک باشد.

- ابتدا اینکه با آنکه عیان بود وضع مالی بدی ندارد، پی در پی از بدی بازار و دست تنگ بودن حرف میزد، یکبار که علت را از او سوال کردم، حرف جالبی زد، گفت: "پیش خودمان بماند، این ها را میگویم که کسی چشمم نکند!"

- مغازه و دفترش هم پر بود از نعل اسب و نظرچشم و ...!

سوال اول اینکه، شما چقدر به چشم بد و استفاده از نظر چشم و غیره اعتقاد دارید؟
و سوال مهم تر اینکه، در برابر این افراد حسود چه کاری بهتر است بکنیم؟ آیا ناله از روزگار بد راه خوبی است

دوستان لطفا تجربیات و نظرات خود را بفرمایید تا به یک نتیجه گیری خوب برسیم.