ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... زمان کنونی: 09-27-2025, 05:08 AM |
|||||||
|
جهان من ایستاده، تو بچرخونش ..........
|
05-08-2013, 08:40 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-08-2013 08:40 PM، توسط mallarme.)
ارسال: #8
|
|||
|
|||
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش ..........
این فرشتهها را خدا فرستاده است. آنها را فرستاده تا زندگی ما را روشن کنند.
تا خوشیهای کوچک را از لای خردهریزهای ته قلبمان بیرون بیاورند و نشانمان بدهند. ما را به دنیای زیبای خودشان مهمان کنند و هر از گاهی یادمان بیندازند که خوبی کردن چه حس بکر و تازهای دارد. خدا این فرشتهها را از کنار خودش برای ما فرستاده. از تهِ تهِ بهشت اما این فرشتهها بعضی وقتها دلشان برای خدا تنگ میشود و میخواهند پیش او برگردند. بعضی وقتها این فرشتهها تاب دنیای بزرگ و آلوده ما را نمیآورند. مریض میشوند و درد میکشند. بعد از آن نوبت ماست که باید به آنها کمک کنیم و با این کار خو دنیای ما بدون فرشتهها دنیای زشت و سیاهی است. باید کمک کنیم این فرشتهها در دنیای ما باقی بمانند. این ماجرا در مجله شهرزاد به چاپ رسیده است: آیدا فقط بلد است بازی کند، نقاشی بکشد و شعر بخواند. گناهی ندارد، او تازه چهار سالش شده. چهار سالگی سن کمی است برای اینکه بدانی LAD یعنی نقص مادرزاد سیستم ایمنی دارد. بدانی این بیماری چقدر خطرناک و کشنده است و پشت درهای خانه کمین کرده تا هر آن تو را از آغوش مادرت بیرون بیاورد و باز به آسمان بفرستد. به جایی که تازه چهار سال است از آن آمدهای. LAD بیماری خطرناکی است. سیستم ایمنی بدن را از بین میبرد و هر روز آن را بیشتر تحلیل میبرد. تا جایی که دیگر چیزی از آن باقی نمیماند. آیدا از سیستم ایمنی بدن چیزی نمیداند. فقط میداند نمیتواند مثل بچههای دیگر بازی کند. آیدا پشت پنجره مینشیند و به بازی بچهها در کوچه نگاه میکند. آیدا میداند هر میکروبی، هر چقدر هم کوچک و ضعیف باشد میتواند باعث یک بیماری بزرگ در او شود. او بارها دیده یک بیماری ساده، که همه میتوانند از پس آن برآیند، باعث میشود تمام بدنش جوش بزند و زخم شود. آیدا نمیداند LAD یعنی چه، اما درد زخمهایی که تا مدتها روی بدنش میمانند را خوب به یاد دارد. آیدا در شهر کوچکی در خوزستان زندگی میکند. او دختری شیطان و بانمک، با چشمهای درشت مشکی است. تنها فرزند خانواده است و تنها همدمش عروسکش عسل است. آیدا بدون عسل هیچجا نمیرود. حتی به بیمارستان. بعد از هربار حمله بیماری، آیدا باید درمان و داروهای خاصی را مصرف کند که بدن بتواند با عفونت مقابله کند. اما پزشک آیدا میگوید این روند نمیتواند مدت زیادی دوام داشته باشد. سیستم ایمنی بدن آیدا هر روز ضعیفتر از روز پیش میشود و ممکن است به جایی برسد که دیگر نشود برای آیدا هیچ کاری کرد. تنها راه باقیمانده برای زنده نگهداشتن این فرشته کوچک پیوند مغز استخوان است. عمل پیوند مغز استخوان بسیار دشوار است و دشواریاش بیشتر از در پیدا شدن یک اهدا کننده سازگار است. برای بسیاری از این بیماران اهدا کننده پیدا نمیشود یا خیلی دیر پیدا میشود اما برای فرشته ما معجزه بزرگی اتفاق افتاده. یک اهدا کننده در بانک سلولهای بنیادی آلمان پیدا شده که سازگاری نمونه خونش با آیدا 10/10 است. بعد از انجام تمام آزمایشها مشخص شد این نمونه تمام شرایط لازم را برای پیوند دارد فقط یک مشکل کوچک باقی است. هزینه انتقال نمونه خون آیدا 18 هزار یورو است. خانواده روستایی آیدا هر چه داشتهاند برای تنها فرزندشان هزینه کردهاند و تامین بقیه هزینهها و ادامه راه برایشان مقدور نیست. خوشبختانه خیرین بسیاری به آیدا کمک کردهاند و بخشی از هزینههای درمانش فراهم شده. هزینه اولیه عمل زیاد نیست اما مشکل دیگری وجود دارد. پزشکان اعلام کردهاند ممکن است بعد از عمل بدن آیدا دچار عفونتهای حاد شود که مقابله با آنها نیاز به داروهای بسیار گرانقیمتی دارد و بدون این داروها از بین رفتن آیدا حتمی است. به همین دلیل فقط در صورتی میتوان سیر درمان را شروع کرد که بتوان از وجود منابع مالی تا انتهای درمان مطمئن بود. انجام عمل بدون امکانات برای مراحل بعدی میتواند برای آیدا بسیار خطرناک باشد. پزشکان میگویند این درمان ممکن است بین 30 تا 50 میلیون تومان هزینه داشته باشد و رقم دقیق آن بعد از آغاز سیر درمان مشخص خواهد شد. فرشتههای نجات آیدا تا کنون توانستهاند 20 میلیون تومان برای تامین هزینه انتقال نمونه جمعآوری کنند...... اینها فرشتهاند کافی است سری به بیمارستانهای کودکان بزنید تا با نمونههای بسیاری مثل آیدا برخورد کنید. فرشتههای کوچکی که منتظرند. منتظر چند سلول کوچک که بتواند آنها را به زندگی برگرداند و درد را از آنها دور کند. این فرشتهها نیاز دارند درمان شوند و درمان آنها نیاز به پول دارد. پول زیادی که شانههای پدر و مادرهای آنها زیر فشار آن خم میشود. به شکرانه سلامتی دست این فرشتهها را بگیرید. آنها زندگی شما را روشن میکنند و یادتان میاندازند که خوبی کردن چه حس بکر و تازهای دارد. ... تمام سپاسم از آن کسی است ... که به من نیازی نداشت ... اما فراموشم نکرد ... ![]() |
|||
|
پیام های داخل این موضوع |
جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-05-2013, 09:31 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - Mrs.Seyedi - 05-05-2013, 10:56 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - bahador - 05-05-2013, 11:56 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-06-2013, 12:23 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - یک همراه سبز - 05-06-2013, 12:54 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-06-2013, 01:18 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - یک همراه سبز - 05-06-2013, 01:29 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-08-2013 08:40 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-09-2013, 12:44 PM
RE: جهان من ایستاده، تو بچرخونش .......... - mallarme - 05-16-2013, 08:40 PM
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
پاسخم گو به نگاهي كه زبان من و توست | اميرعلي | 6 | 1,940 |
12-20-2013 09:54 AM آخرین ارسال: اميرعلي |
|
به تو چه ! کمک نکن | kafshduzak | 0 | 767 |
04-02-2012 12:19 PM آخرین ارسال: kafshduzak |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان