سفر و سفرنامه مشهد (زمستان 1391)

[مهدی گل محمدی]

سلام خدمت دوستان عزیز
شرمنده من یکم دیر شروع به نوشتن کردم...(مهیار و با محمد شموسی رفته بودم راهی کنم به شهراشون)
اولش اینو بگم که فوق العاده سفر توپی بود.واقعا لذت بردم...یعنی الان دارم از دلتنگی میترکم...هی به بچه ه اس ام اس میدم....
من میخواستم یه تاپیک با عنوان خاطرات بچه های اتاق 107 بزنم ولی کامیار گفت که اسپم ممنوع!ماهم گفتیم چشم.
منو مهیار و محمد شموسی با هم تو یه اتاق بودیم و به سه تفنگدار معروف شده بودیم..
هر جا یه اتفاق عجیب میافتاد مطمئنا ردپای یکی از اعضای گروه سه تفنگ دار در اونجا دیذه میشد..از تخم مرغ پیچوندن سر میز صبحونه........تا در زدن به قصد مزاحمت در ساعت 2 نصفه شب

خیلی خوش گذشت اگر وقت کنم خاطرات 107 ای هارو براتون مینوسیم....
جا داره از داداش گلم کامیار جووون و آبجی نازنینم مریم خانم یه تشکر ویژه داشته باشم

از عمو هوشنگ گل که واقعا گل سرسبد مجلسمون بودن ایشون
و اخر هم جک پراید رو برامون تعریف نکردن