بپرس تا بگم (هوشنگ قربانیان)

[jahanagahi]

(03-06-2015 09:18 PM)king_young نوشته شده توسط:  سلام استاد عزیز ، خوبید ؟
من نمیدونم چرا وقتی به خواسته هام میرسم دیگه واسم بی ارزش میشند . من یه شغلی رو توی رویاهام تصور می کردم که الان بهش رسیدم ولی بعد از 9 ماه الان به فکر تغییر شغل افتادم .
خوب مشکل بیشتر اینه که من وقتی برای رسیدن به ارزوهام تصویر میسازم به چیزهای بدش فکر نمیکنم و فقط مثلا به جنبه های مثبت اون کار فکر میکنم ولی وقتی بهش میرسم میبینم اون چیزی نیست که من انتظازش رو داشتم . اخه من تصویر سازی ذهنیم عالیه با اینکه پشتکار قوی ندارم اما الان شغلی دارم که با تمام جزئیات چند سال قبل بهش فکر میکردم دقیقا هر چیزی که از ذهنم گذروندم برام اتفاق افتاده اما الان پشیمونم .
شما فرمودید که باید خواسته هام رو مکتوب کنم اما اگر مکتوب هم میکردم بازم این مشکلات پیش بینی نشده بودند ... پس تاثیر توی وضعیت الان من چی میتونست باشه ؟

ممنون

امید جان در وایبر سئوال فرمودند و چون فکر میکردیم ممکن است عزیزان دیگر هم ممکنه چنین سئوالی داشته باشند با هماهنگی هم در این تایپیک مطرح شد.

و اما جواب شما:
امید جان در سن شما طبیعی است که به اهداف اولیه خود زیاد راضی نباشید. اهداف را باید با بررسی و مطالعه و تحقیق کامل بنویسید. ضمن اینکه بر اساس توانائیهای خود در نظر بگیرید. حتما اهداف مکتوب شود و اگر نیازی بود تغییر داده شود.
همینی که فرمودید قدرت ذهنی سازی قوی داری پس میتوانی خواسته هایت را بقول معروف ابدیت کنی و روز بروز بیشتر به انچه که میخواهی برسی گرچه انسانها هیچوقت راضی نیستند و همیشه فکر میکنند که باید حرکتهای دیگری انجام دهند.
اهدافت را بزرگتر انتخاب کنید. توانائی رسیدن به آنها را خواهید داشت.
همیشه در خدمتم