آشنایی با سیستم پولسازی و سرمایه گذاری

[ahmad rezaee]

شب همگی دوستان عزیز بخیر و خوشی باشه .

امشب در ادامه مطالبی که برای سیستم سازی کسب وکار عنوان گردیده به قسمت مدیریت کسب وکارهای سیستماتیک رسیده ایم و در چند قسمت قبلی اجمالاً به مدیریت زمان اشاره شد .امشب به حساس ترین بخش اجرایی یک سیستم یعنی بازوهای اجرایی ماشین پولسازی و یا نیروهای انسانی می رسیم .

شاید به جرات بتوان گفت که هیچ سیستم کسب وکار موفقی بدون وجود نیروهای کارآمد
موفق و پولساز نخواهد بود و به طبع ورود نیروهای جدید به بدنه سیستم ، مدیریت این
افراد هنری است که به عینه مشخص می کند که این کسب وکار موفق خواهد بود و یا خیر .

برای اینکه ما یاد بگیریم که چگونه باید افراد را مدیریت کنیم و چه شیوه
ای را اتخاذ کنیم تا بتوانیم سیستمی کارا و پویا داشته باشیم باید بدانیم که مدیریت
نیروهای انسانی باید قبل از ورود آنها مشخص شده باشد .


این مرحله تعیین ضوابط و مشخصه های نیروهای کاری لازم است که در قسمت استراتژی
سیستم و رسم چارت سازمانی مشخص کردیم و برای هرکدام وظایفی تعیین کردیم ، حالا
باید مشخص کنید که چه نیروهایی لازم است با چه خصوصیات ، جنسیت ، سن ، تخصص ؟

اگر در قسمت گزینش نیروهای انسانی دقت لازم را بخرج دهید ، می توانید
هم به سرعت پیشرفت کارتان را جشن بگیرید و هم از هزینه های بعدی اخراج و کند شدن
روند پولسازی سیستمتان جلوگیری کنید .

بعد از گزینش درست ، نوبت به آموزش افراد می رسد تا آنها را از مسئولیتها ، آگاهی از
چشم انداز کسب وکارتان و همچنین حقوق ، مزایا، تشویق ها ، تنبیه ها و کم کاری و
اضافه کاری و قوانین کارتان و آموزش های تخصصی آگاه کنید . گرچه بنظر این کارها زائد به
نظر می رسد اما انجام آنها اسطهلاک سیستم را کم کرده و بازدهی افراد را به نسبت
بالایی افزایش خواهد داد .

سوال :
آقای رضایی مهمترین موضوعی که برای کسب وکارهای نوپا وجود دارد
اینست که با افزایش نیروها ، هزینه ها بالا می رود ،چون نیروی متخصص دستمزد بالایی
دارد و برای اینکه ما هزینه ها را کم کنیم یا باید نیروهای معمولی را استخدام کنیم و یا
خودمان بیشتر کار کنیم ، برای داشتن نیروهای خوب چکار باید بکنیم ؟

ما در بخش بعدی به مدیریت مالی خواهیم پرداخت و اینکه چگونه آنرا در سیستم کنترل
کنیم . با اینحال اگر به قسمت های قبلی توجه کرده باشید ، بهترین نوع سیستم های پویا
سیستم هایی است که بتوان روند اجرایی امور را با آموزش های مشخص به افرادی با
تخصص های کمتر سپرد . اما بحثی که در قسمت استراتژی سیستم انجام دادیم به نقشه
های اجرایی سیستم پرداختیم و یکی از این نوع استراتژی ها طریقه کلی و روال اجرایی و
سپس نوع انتخاب و استفاده از افرد است .

مثلاً اگر با توان مالی کم شما بخواهید افراد را استخدام و تمامی امور را واگذار کنید حتماً
به مشکل بر خواهید . شیوه ای که تمام کار آفرینان موفق به نوعی اجرا می کنند اینست
که افراد را باشیوه های کم هزینه تر به کار می گیرند . مثلاً حقوق درصدی - حقوق پایه با
پاداش اضافه بهره وری - بکار گیری افراد در چندین پست در ابتدای کار - برون سپاری امور و واگذاری شعبات بصورت حق امتیاز .


اما بهترین روال ایجاد سیستم پولساز و به تبع آن اضافه کردن امور ،
انجام همزمان و راه اندازی قسمت استراتژی بازاریابی است که بخشبسیار مهمی است
که در ادامه کلاس آموزشی بیان خواهد شد ، یعنی شما ابتدا سفارشات را بالا می برید و
همزمان نیوها و شعبات را افزایش می دهید ، با افزایش سفارشات ، سود آوری ، توان
رقابت و خرید با قیمت پایین شما افزایش می یابد و به همین روال اضافه هزینه های
استخدام پوشش داده می شود.

ما در مرحله ای زمین کارخانه ای را خریداری کردیم و با اینکه پول ساخت و راه اندازی
نداشتیم برای اینکه هزینه های ساخت ، راه اندازی و استخدام پرسنل را جبران کنیم ،
استراتژی پیچیده ای را طراحی کردیم که خیلی ریسک آور بود .

1- افزایش شعب اجاره ای
2- تبلیغات گسترده در شهر و نمایشگاه ها
3- برون سپاری بسیاری از امور
4- استخدام نیروهای جدید در کارگاه و سرعت در تولید
5- ساخت کارخانه بصورت اقساطی از ابتدا ( با اینکه کمی هزینه ساخت بالاتر رفت )
6- بازاریابی گسترده توسط نیروهای جدید
7 - مدیریت بی وقفه و حسابداری دقیق برای آنالیز هزینه ها و سود

آنچه از نتیجه چند ماهه این امور برایمان حاصل شد ، افزایش گردش نقدینگی و به مدد آن
افزایش سفارشات و افزایش تولید بود و تا جایی کار گسترش یافت که هزینه های ما
براحتی پوشش داده شد و البته با فروش حق امتیاز شعب و بعد از آن گرانی دلار و افت
محسوس بازار ، ما سیاست انقباضی و کم کردن نیروهای زائد و برون سپاری را در پیش
گرفتیم . حالا دوباره آرام آرام با بهبود نسبی فضای کار به بازاریابی ، افزایش نیروهای
انسانی و افزایش تولید و سود آوری بیشتر می پردازیم .البته آن زمان هنو.ز روال سیستم
سازی دقیق و استراتژی مدیریت را نمی دانستیم و لی الان می فهمم که مدیریت باید
طوری باشد که یک نفر در مقام مدیر و رهبر قرار نگیرد تا در هنگام فشار و بحران بتواند
تصمیمات درست را بگیرد و مدیران آنها را اجرایی کنند .

در شب بعد به نکته هایی از مدیریت افراد ایرانی خواهیم پرداخت .
دوستان اگر نظری دارند می توانند به بنده کمک کنند .
ممنون از اینکه حوصله بخرج دادید و دقایقی از وقت گرانبهایتان را به خواندن این مطالب اختصاص دادید .