آشنایی با سیستم پولسازی و سرمایه گذاری

[ahmad rezaee]

جملات زیر را از کتاب افسانه کار آفرینی مایکل گربر برایتان در رابطه با استراتژی مدیریت
می آورم :


شما ممکن است فکر کنید پایدار کردن موفق یک استراتژی مدیریت به پیدا کردن افراد در جه یک وابسته است. افرادی که کاملاً متخصص در این زمینه باشند . بلکه این طور نیست که چون این افراد پول زیادی می گیرند و شما را به ورشکستگی می کشانند.
شما نیاز به چنین افرادی ندارید آنچه که شما نیاز دارید یک سیستم مدیریت به جای آن است. سیستم راهنمای شماست و راه حل را برای شما نشان می دهد وقتی با موارد مختلف در علائق گوناگون مواجه شدید شما را هدایت می کند .

مثلاً در یک هتل که شما صاحب آن هستید باید طوری مدیریت شود که همه چیز از قبل پیش بینی شده باشد و افرادی که وارد می شوند در مورد خواسته های آنان شرایط فراهم باشد. برای مثال : چه نوع غذایی،‌روزنامه و چای و قهوه و برای چه کسانی در چه زمانی باید آماده باشد تا این که احساس راحتی و خوشایند بودن محیط به او دست بدهد و یک نمونه مؤثر ایجاد می کنید که مشتری را جذب و حفظ کند برای سود بیشتر.

خب شاید بعضی از دوستان با خود بگویند که من سیستمی راه اندازی می کنم و رهبری و مدیریت آنرا خودم بر عهده می گیرم و جوابگویی به مشتریان هم که کاری ندارد ، یک منشی می آورم و یا فروشنده ای که این کار ساده را انجام دهد .حسابداری را نیز می توانم شبها رسیدگی کنم و خوش بحال من با اینهمه سود و بدون هزینه کرد زیاد .

دوستان کمی تامل کنید :

واقعیت اینست که همانطور که در قسمت های قبل گفتیم وقتی یکنفر در جایگاه سه گانه تکنسین - مدیر و رهبر قرار می گیرد هنگام افزایش امور و سفارشات و زمانی که می خواهید جهش کنید ، بالهای پروازتان وجود خارجی ندارد و نمی توانید گسترش به سیستمتان بدهید ، چون تمامی امور وابسته به شخص خودتان است ، و توانایی پاسخگویی و درآمد بیشتر از شما سلب می شود و سیستمتان به هم می ریزد .

نه اینکه فعالیت سیستم شما کند شود ، بلکه یکدفعه می بینید که سیستم شما از بالا واژگون می شود و شما شکست می خورید . ورشکستگان اغلب اینگونه اند .

خب چه باید کرد ؟

گفتیم که باید سیستمی پایه ریزی کنیم که امور به افراد در جایگاه های مخصوص طبق پیش نویس و شرح وظایف هر کدام واگذار شود و در این قسمت به بخش بسیار مهم یعنی استراتژی مدیریت رسیده ایم .

به جرات می توان گفت که مدیریت در اقتصاد بعد از بازاریابی مهمترین قسمت یک سیستم است .شما تا به رموز مدیریت در کسب و کارتان و اداره امور از تولید تا کارکنان و مدیریت شرایط و دخل و خرج ها را نداشته باشید راه به جایی نخواهید برد .

گاه سیستم ها و زیر سیستم ها آنقدر پیشرفت می کنند که شما نیاز به مدیران بیشتری برای کنترل امور دارید ، پس بهتر است وقت بیشتری برای ترفندهای مدیریت در کارتان بگذارید و افراد لایقی را آموزش دهید تا بتوانند آنچه شما نیاز دارید و از کارمندانتان می خواهید برآورده کنند .

تمامی این امور هفتگانه برای اینست که شما درگیر انجام چرخه سیستم نشوید تا بتوانید فارغ از انجام امور به ساماندهی و ایجاد سیستم های پولساز دیگر بپردازید .

در این انجمن موارد بسیاری راجع به مهارتهای مدیریتی وجود دارد و شما می توانید با جستجو به این امر بپردازید .

به هر حال واگذاری امور برای رهبر یک سیستم از اولویت اصلی است و هنر واگذاری بخش های تولید - بازاریابی - فروش - حسابداری - مدیریت هنری است که باید وقت صرف یادگیری آن کرد ، چون اغلب افراد بیشتر عمر خود را صرف یاد گیری مهارت های تولید و یا کسب تخصص خدماتی خود می کنند و از قسمت های دیگر غافل می شوند .

امیدوارم که این نکته های اجمالی بتواند دوستان را در راه ایجاد ستونهای محکم یک سیستم موفق کمک کند ، مخصوصاً که می دانم بسیاری از دوستان در قصد راه اندازی اینگونه سیستم ها در کسب و کار خودشان هستند .


تا وقت دیگر موفق باشید