ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم... زمان کنونی: 09-24-2025, 03:50 AM |
|||||||
|
ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
|
05-18-2013, 04:23 PM
ارسال: #1
|
|||
|
|||
ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
حقیقتاً نمی توانم تشخیص دهم اشکی که به هنگام خواندن این مطلب از دیدگانم جاری شد اشک غم و حسرت برای پایان جانگداز زندگی جوانی که مانند همه انسانها آرزوها و آمالی داشت و خانواده ای و خانه ای... یا اشک شوق و خرسندی از اینکه هنوز هم در این دنیای شلوغ و پر سرعت، ایثار و از خودگذشتگی تا سرحد جان سپردن وجود دارد آن هم نه با انگیزه خویش و خانواده بودن کسان، بلکه فقط و فقط به خاطر والاترین ارزش اخلاقی یعنی انسانیت و نوعدوستی...
فرهیختگان: ظهر بیستوچهارم اردیبهشت امسال از طریق سامانه ۱۲۵ به مرکز فوریتهای آتشنشانی پایتخت اعلام شد مجتمع مسکونی «زیتون» شهرک «شهید باقری» در غرب بزرگراه «همت» به شدت شعلهور شده است. همانموقع آتشنشانان ایستگاه ۶۸ که به دستگاههای تنفسی و پخشکننده نورهای ضددود مجهز بودند به سرعت دست به کار شدند. در آن بین یک زن جوان، پسر ۱۲سالهاش را در آغوش گرفته بود و با گریه و فریاد از گرفتارشدن دختر هشتسالهاش «ریحانه» در شعلههای سرکش خبر میداد. مادر وحشتزده، توان حرف زدن نداشت اما با دیدن آتشنشانان، امیدوار شد. او که در راهروی ساختمان داغ، انتظار میکشید با التماس از آتشنشانان خواست هرطور شده فرزندش را نجات بدهند. آتشنشانان، همزمان با قطع جریان برق و گاز مجتمع ۱۰ طبقه، عملیات مهار را از چند جهت آغاز کردند. در آن بین «ناجیان ۱۲۵» با استفاده از خودروهای نردبامدار، تانکر و لولههای سیار آبدهی به سختی تلاش میکردند مانع گسترش دامنه آتش در مجتمع شوند. دود زیادی هم مجتمع مسکونی را فرا گرفته بود و همین معضل، عملیات را دشوارتر میساخت. چند لحظه بعد، امید عباسی- فرمانده ایستگاه ۶۸ آتشنشانی- با ماسکی که روی صورت داشت قدم به طبقه دهم گذاشت و جانانه دل به آتش زد اما اثری از «ریحانه» نیافت. این آتشنشان که در محاصره دود و آتش قرار گرفته بود وقتی فهمید دختربچه در کنج اتاق، کنار یک کمد شعلهور پناه گرفته است به سرعت به سراغش رفت. «ریحانه» به سختی نفس میکشید و هر لحظه امکان داشت بر اثر دودگرفتگی، جان خود را از دست بدهد. فرمانده ایستگاه ۶۸ در آن شرایط دشوار، قید جانش را زد و به سرعت ماسک تنفسی را از صورت خود برداشت. او فداکارانه ماسک را بر صورت ریحانه کوچولو زد و پتویی را که در دست داشت روی سر دختربچه کشید. به این ترتیب «ریحانه» از کانون آتش نجات یافت اما نفس فرمانده به شماره افتاده بود. وقتی فرمانده به راهروی ساختمان رسید روی زمین افتاد و از هوش رفت. مادر ریحانه کوچولو، زمانی که جگرگوشهاش را زنده دید از فرط خوشحالی فریاد کشید. یکی از چشمان مادر بهخاطر نجات فرزندش، پر اشک بود و چشم دیگرش از دیدن بدن نیمهجان فرمانده، ملتهب. «امید عباسی» که سر و رویش سوخته بود به سرعت با آمبولانس اورژانس به بیمارستان «پیامبران» تهران برده شد. فرمانده در بخش مراقبتهای ویژه با مرگ دست و پنجه میکرد و همکاران و خانوادهاش پشت در بسته، دست به دعا بلند کرده بودند. چند ساعت بعد، پزشکان مرگ مغزی آتشنشان فداکار را تایید کردند اما این پایان درس ایثار نبود. زندهیاد «امید عباسی» ۳۵ ساله کارت اهدای عضو را دریافت و وصیت کرده بود اگر مرگ مغزی شد اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شود. در نتیجه، خانواده مهربان این آتشنشان، رضایت خود را برای اهدای عضو اعلام کرد و روز پنجشنبه، فرمانده به بیمارستان «مسیح دانشوری» برده شد. این آتشنشان از سال ۱۳۷۹ پس از گذراندن دورههای آموزشی به استخدام سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران درآمده و متاهل بود. آنگاه که در تاریکی، سخاوتی میدرخشد و به لطف نیتی پاک، قلبی از اندوه و نفسی از شماره خارج میشود، تولدی دیگر در پیش است. آن هنگام، شادی و نشاط شروع زندگی دوباره وصفناپذیر است و این رسالت سنگین ماست که جوانمردی را، سخاوت را، بزرگواری را و حیات دوباره را بیمنت جشن بگیریم و این آغاز فرخنده را فریاد بزنیم. باشد که طنین فریاد این تولد، سکوت بیماران نیازمند را بشکافد و همصدایی من و تو آغازی باشد بر پایان خیسی چشمان منتظر، بر پایان نفسهای به شماره افتاده و بر پایان درد قلبهای رنجیده. بنده از طرف خودم و تمام اعضای انجمن شهادت این دلیرمرد شجاع را به خانواده محترم ایشان و همۀ ملت ایران تسلیت عرض نموده و برایشان عالیترین درجات بهشت را از خداوند منان طلب می کنم. . ![]() ![]() |
|||
05-18-2013, 04:29 PM
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
این آدم فرشته ای بود در قالب یک انسان
بزرگ بود و والا روحش شاد خدا به خانواده اش صبر بده
کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
|
|||
05-18-2013, 04:48 PM
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
چی میتونیم بگیم ؟؟؟؟ هیچی !!!
خیلی کم پیدا میشن این آدما ، اینا فرشته هستند رو زمین . |
|||
05-18-2013, 04:49 PM
ارسال: #4
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
من این افتخار رو به خودش و خانواده ی دلیر پرورشون تبریک میگم.
دست مریزاد قهرمان... |
|||
05-18-2013, 05:44 PM
ارسال: #5
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
وقتی بزرگی بعضی آدما رو میبینم اون موقع میفهمم چرا خدا انسان رو اشرف مخلوقات قرار داده
دوستان عزیز که علاقه دارن که بعد از مرگ (البته دور از جون) اعضا بدنشون اهدا بشه میتونن به لینک زیر برن و برای دریافت کارت اهدا عضو ثبت نام کنن ثبت نام کارت اهدا عضو فعلا در وضعیت ورشکستگی |
|||
05-19-2013, 09:34 AM
ارسال: #6
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
بسیار متاسف شدم
روحش شاد خداوند به خانواده داغدارش صبر عنایت فرماید... آمین با خودتان خوب تا کنید با خودتان که خوب تا نکنید روزگار شما را تا میکند می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی ؛ به یک مقصد نامعلوم خودت به جان خودت بیفت خودت خودت را بساز خودت مواظب خودت باش و گرنه دیگران به تو هر شکلی که دلشان بخواهد میدهند. |
|||
05-19-2013, 11:40 AM
ارسال: #7
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
من خبرشو تو تلویزیون دیدم ولی متن رو که خوندم بیشترناراحتم کرد.
چه انتخاب سختی داشته ... نجات یکی ومرگ یکی دیگه ،دوست داشتم پایان بهتری داشت . آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است.
|
|||
05-19-2013, 12:12 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-19-2013 12:13 PM، توسط Mrs.Seyedi.)
ارسال: #8
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
احسنت به این مرد سخی قلب
از اینکه هنوز اینگونه آدمها که نه فرشتگان بر روی زمین هستند به خودم می بالم. ![]() «هر قدر بیشتر بر لبی لبخند بنشانم، ثروتمندترم!» [/align] |
|||
05-19-2013, 10:12 PM
ارسال: #9
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
درود و رحمت خداوند بر اين بزرگمرد.تلنگر عجيبي بود.......
آسانسور
|
|||
05-20-2013, 01:28 PM
ارسال: #10
|
|||
|
|||
RE: ماسک من مال تو، زنده بمان دخترم...
روحش شاد و یادش گرامی...
|
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
درد و دل من:((((( | ali6731 | 7 | 2,507 |
12-04-2015 04:47 PM آخرین ارسال: Divar |
|
زنگ تفریح>>> موزیک های من | samiar afshari | 14 | 4,254 |
07-19-2015 05:26 AM آخرین ارسال: samiar afshari |
|
خدمت آموزشی من تمام شد | MohamadMJ | 13 | 3,830 |
10-31-2014 08:48 PM آخرین ارسال: MohamadMJ |
|
من از همه عذرخواهی میکنم ... | m-jalalvand | 5 | 1,514 |
12-12-2012 09:19 AM آخرین ارسال: سهیل |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان