کافه گپ میلیاردرها

[yu3f]

وظیفه است استاد عزیزم
انشاالله زودتر وصل بشه
به جرات میگم یکی از بهترین خبرهایی ک در سال ۹۱ شنیدم حضور شما در تهران است!
ب قول دوستان جوانتر! انشاالله می ترکونیم استاد

آقا کامیار عزیز، این شما و این استاد. از این ب بعد هیچ بهانه ای برای عدم تشکیل جلسات هفتگی تهران و صندوق تهران قابل قبول نیست (شایدم هست بنده در جریان نیستم )

[3ObHaN]

روزی که علی کریمی پول بنزین نداشت


بخوانی یا برایت بخوانند و خبربیاورند برزخی می شوی، می دانم. بهشت را اما تنهایی نرو...

ترمز زد، پیاده شد و سریع به سمت پیاده رو دوید. پیرزن را از روی زمین بلند کرد. تصور کردم او را می شناسد. اما نه. زمین خوردنش را دیده بود. مثل من که همراهش بودم و مانند همه عابران آن پیاده رو آمیخته با جغرافیای مشابه کوفه. گفت: «مادر پیر شی. بذار اینجا نفسی چاق کنم.»

کیسه داروهایش را برانداز کرد. خدا را شکر آمپولش نشکسته بود. دستش را گرفت و به سمت ماشین آورد. او را نشاند روی صندلی عقب ماشین و آدرسش را پرسید. پیرزن سر درد و دلش باز شد. علی را نمی شناخت اما نشانی بنده های خدا سر راست است.

یک شباهت و یکسان بودن آسمانی. دلها پل می زنند به همدیگر. او را تا منزلش رساندیم. تا آنجایی که مرد خانه روی آن تشک کهنه دراز کشیده بود با درد کهنه ترش. من آمدم بیرون، پیرزن قصه بیماری و تنهایی همسرش را تا روی چارچوب درب آن حیاط پر از فقر جنوب شهر روایت کرده بود.

علی با چشمانی پر از بغض کنارم نشست. حرفی نزد، حرفی نزدم. وارد پمپ بنزین که شدیم و بنزین که زد پرسید: «داداش کارتخوان دارید؟» کارگر پمپ بنزین که تازه باور کرده بود او کیست گفت: «داریم اما خرابه. قابل نداره آقای کریمی»

به من گفت پول همراهته؟ گفتم آره. دادم و بغضم گرفت. همین دوساعت پیش، همان بانک، باجه داری که استقلالی بود و کری خواند و خندید...

4میلیون و 700هزاری که تراول گرفت و گذاشت کنج جیبش. حالا چرا پولها نبود؟

پیرزن امشب تا قیامت دعایت می کند اسطوره!


منبع: صمدابراهیمی که دوست کریمی و وکیل قلعه نویی است دیروز از یک کمک ویژه کریمی به یک پیرزن و پیرمرد پرده برداشت

[yu3f]

اینو دیدی؟

کلیک کنید!

حالا هی بیا کوری بخون بگو وطن فروشین شماها! بشینین مملکت رو آباد کنید و ....

چنین مملکتی داریم ما!!

پ.ن: خدا آخر عاقبتمونو بخیر کنه!

[MARYAR]

بعضی از آدمها پر از مفهوم هستند
پر از حس های خوبند
پر از حرفهای نگفته اند
چه هستند، هستند
و چه نیستند، هستند
... یادشان
خاطرشان
حس های خوبشان
"مث آقای قربانیان عزیز که این چند وقت نبودند"

[فرهاد قربانی]

امروز فهمیدم که نمیدونم انجمن یه مقدار بی سر صدا شده یا من ؟..

[MARYAR]

منم فکر کنم دلیل این همه سکوت اینه که دوستان رفتند ساکاشونو ببندند

[MARYAR]

هرگز به گذشته برنگردید
اگر سیندرلا برای برداشتن کفشش برمیگشت ،
هیچگاه یک پرنسس نمیشد

[MARYAR]

برای انجام کارها سه راه وجود داره : راه درست ، راه غلط و راهی که من انجامش میدم!
رابرت دنیرو

[MARYAR]

پرسیدم..... ،
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با كمی مكث جواب داد :
گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر ،
با اعتماد ، زمان حالت را بگذران ،
... وبدون ترس برای آینده آماده شو .
ایمان را نگهدار وترس را به گوشه ای انداز .
شک هایت را باور نکن ،
وهیچگاه به باورهایت شک نکن .
زندگی شگفت انگیز است ،
در صورتیكه بدانی چطور زندگی کنی .

[mir abbas]

عادت کنید که عاشق خودتان باشید .این یک احترام به نفس ساده و منطقی است.
همینطور که خودتان را دوست دارید ،بقیه را هم دوست خواهید داشت.