خبرمهم ، مرگ یک آشنا

[mosafer bedar]

سلام دوستان گرامی
حالا آدرنالین خونم بقول دوست عزیز دولت سخنگو پائین آمد و نرمال شد.
امیدوارم که همیشه از این مجالس ترحیم برای دوستان محیا شود ( ترحیم باورهای غلط )
متاسفانه به دلیل مسافرت من نمی توانم در این مجلس خدمتتان باشم امیدوارم که در شادیهای دیگر سعادت دیدار داشته باشم .موفق باشید اردتمند شما مهدی

[zaghian]

خدا رحمت کنه این فامیل مشترکمون رو. خدا رو شکر که از بین رفت. برای اولین باره که از مردن کسی خوشحال میشم

[3ObHaN]

اقا کامیار ، اینجا بودید خفتون میکردم
خدا رفتگان همه رو بیامرزه !
میگن برادرش هم داره میمیره ( عادت ها غلط )
این برادرش هم دست کمی از خودش نداره

[مهدی گل محمدی]

آقا من الان این تاپیکو دارم میخونم(دوشنبه.ساعت 12:15).ولی اگر اولین نفری بودم که این تاپیکو میبینه.می فهمیدم که کی مرده.
در هر صورت خدا بیامرزتش.

اتفاقا پارسال دی ماه منهم یه مراسم مجلل برای این بنده خدا گرفتم.ولی خونه خودمون بود و تک بودم.وسیله ایاب ذهابم نداشتم
بعد از اون بجاش یه جـ....... بهم دادن به خاطر زحماتی که من تو این مراسم کشیدم.تو مراسم شما هم شرکت خواهم کرد.
فقط پذیرایی چیه؟؟؟؟؟؟؟خرما مرما من نمی خورما از الان بگم.فقط شیرینی و کیک نمایشگاه.


ولی تو عمرم مراسم تدفین به این باهالی ندیده بودم.همه تو این مراسم شادن اینش خیلی خوبه.

[mehdi098]

آقا وقتی این رو دیدم دلم اومد تو دهنم ولی وقتی بقیه خبر رو خوندم گفتم خوب شد مرد چیز خوبی نبود

[zaghian]

میخواین من ارکستر دعوت کنم؟ تو مجلس خیلی حال میده! آخه میخوام یکم سنت شکنی هم بشه چون قرار با مرگ این بابا عادتهای بد هم از بین برن

[3ObHaN]

من اول دیدم واقعا ترسیدم ! و خیلی هم از دست اقا کامیار شاکی شدم که چرا اسم نبرده .
تو ایرانم مرده یه حرمتی داره که وقتی اسم عزا میاد ، کسی نمیتونه به دیوار ذهنی و... فکر کنه . چون یهو میبینی یارو واقعا مرده

زنگ تفریح
اولین کسی که به ذهنتون رسید از بین بچه ها کی بود ؟؟؟؟

[zaghian]

اولش خیلی باورم نشد چون گفتم از شخصی مثل آقا کامیار گل بعیده اینجوری خبر بد به کسی بده ولی راستش خیلی هم مطمئن نبودم

(09-12-2011 01:33 PM)3ObHaN نوشته شده توسط:  من اول دیدم واقعا ترسیدم ! و خیلی هم از دست اقا کامیار شاکی شدم که چرا اسم نبرده .
تو ایرانم مرده یه حرمتی داره که وقتی اسم عزا میاد ، کسی نمیتونه به دیوار ذهنی و... فکر کنه . چون یهو میبینی یارو واقعا مرده

زنگ تفریح
اولین کسی که به ذهنتون رسید از بین بچه ها کی بود ؟؟؟؟

[کامیار کاظمی]

ابتدا با خودم گفتم اصلا تا شب نگویم!اما صبح تا چشمم را باز کردم همین جور زنگ و تماس بود!خودم هم ترسیدم!!

اما دوستان مراسم ختم حتما خواهیم گرفت!حالا جزئیاتش را به امید خدا اعلام میکنم!

در ضمن این ایده هم برداشت آزاد از یک مستند ایرانی بود که در جشنواره فجر دیدم که یک مرده شور ،جناب آقای عزرائیل!! را که می خواسته جونش را بگیرد غافلگیر کرده و می کشد و بعد از آن تمام شهر بخاطر مردن عزرائیل جشن می گیرند!(واقعا برخی افراد چه ایده های زیبایی دارند!)

موفق باشید

[3ObHaN]

ولی یه نکته ای ثابت شد که واقعا ما مثل یک خانواده میمونیم . یه خانواده واقعی .
-----
به نظرم ، داستان بنویسیم ، نمایشنامه ! باید خیلی به تجسم خلاق کمک کنه .