هيچ فكر كرده ايد ميلياردرهاي سه سال آينده ايران چه كساني هستند؟و به چه شغلي مشغولند؟

[سخنگوی دولت]

حالا میخوام برم بشینم کنار یه مرتاض هندی ببینم چه کار میکنه.
دویونه شدی؟ می خای بری هند؟ مرتاض بشی؟

می دونید چرا مرتازای هندی با یه دونه بادام و یه جرعه آب تا چند ماه یه جا بس می شینند؟
واقعا اگه بفهمید اونا چه لذتی می برند چکار می کنید؟
البته فقط تعداد بسیار اندکی از انسانها قدرت انجام این کار را دارند.

گفتیم که بیشتر خصوصیاتی که ما آدما داریم اکتسابی و آموزش دادنی هستند.

خوب اینا رو که این بچه کوچولوهای پایین برره هم می دونند. خوب که چه؟
خوب اینکه ما رو آموزش دادند از همون کوچیکی.
به هر چیز که از خودش حرارت می ده گفتن بگیم داغه.
چرا بگیم داغ اصلا بگیم آبی؟

چرند نگو؟ نه بخدا کمی فهمش سخته ولی باز گوش کن ببین چی میگم.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز اخه و بده.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز ترسناکه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز شیرینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سنگینه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز سبزه.
تو دوران کودکی بهمون گفتند: این چیز زرده.
وخلاصه اینکه:


تو کودکی نا خواسته به تمام ما ظلم شده و حالا ما داریم به فرزندانمان هم همین ظلم را می کنیم؟
وگوویم پاک قاطی کردیا؟

نه بابا حالم خوبه.

آره عموجون تو دوران کودکی نا خواسته ذهن زیبای ما دچار اموزشهایی شده است و کمی از توانایی هایمان را ضعیف کردیم.

حتما شنیدید بهش میگن حس ششم.

این یه حس باحاله بهتره بهش بگم چشم بصیرت.
آره چشم بصیرت ما تو کودکی با این آموزشها کور شده.

اینا چه ربطی به مرتاض داره؟
خودتون را بزارید جای حاج آقای مرتاض.
یارو مرتاضه میگیره بس میشینه روی زمین سفت و خیره میشه به یه نقطه تا.......
یه مدت چند ساعتی می گذره وای پاهام دیگه مال خودم نیست کم کم داره بی حس می شه. از نظر پزشکی پا خواب نمی ره فقط داره جزئی از محیط پیرامونش میشه .
آنقدر به یه نقطه خیره میمونه که دیگه چشماش هم انگاری نمی بینه.
بابا چشماش سالمه ولی تو ذهنش قدرت بینائیش تحلیل می ره.
چی شد حال؟
یارو دو تا از احساساتش را از دست داده. البته بطور موقتی.
بعد یه مدت حس چشایی از بس مزه و طعم بهش نرسیده تعطیل می شه.
یه مدت دیگه انگار حس شنوایی و بویاییش هم تحلیل می ره.

حالا چی داریم؟
یه مرتاض کر-کور-چلاغ-و.....
نه بابا. حالا تازه مرتاضه انگار بر میگرده به اون نقطه آغازین مسیر.
این بابا داره کم کم یه احساس دیگش را تقویت می کنه و اون حس ششم است.
فکر می کنی تو این لحظه که تمام حواس این بابا تعطیل شده و فقط حس ششمش فعاله و فقط در مدتی کمتر از کسر ثانیه تو این شرایط به سر می بره چی می شه؟

میخای بدونی چی می شه؟
دقیقا و دقیقا نیروی ذهن زیبا از جسم جدا می شود و به اصطلاع معراج می یابد.
بابا خل شدی چی می گی؟

یه خورده باورش سخته. اما تو اون لحظه (اون لحظه برای ما آدمای ناظر ممکن کوتاه باشه ولی برای ذهن زیبا یا همون انرژی که با سرعتی معادل و مافوق نور حرکت می کند یه عالمه طول می کشه) که دیگه قابل محاسبه و سنجش نیست چون:
روح یا همان انرزی از کالبد جسم خارج می گردد همه چیز را با خود یکی می بیند.
یعنی خود را بر همه چیز و هر جا و هر زمانی که اراده کند مسلط می بیند.
تو اون عالم دیگه این بابا محدودیت جسمانی ندارد و چون به انرژی تبدیل شده است می تواند اصل و ذات هر چه را که اراده کند مشاهده کند البته نه با چشمان خویش بلکه با آن بخش از ذهن که تصویر ذهنی را می سازد.

کمی نوشتن و گفتن اینا سخته. برای همینه که هیچ مرتاضی نمی تونه بگه تو اون حالت چه اتفاقی براش افتاده و حاظر است دوباره اون حالت را به هر قیمتی تجربه کنه.

اینا را گفتم بدونی: با چه قدرتی مواجه هستیم.

حالا ببین خدا که منشاء این قدرت است دیگه چه عظمتی داره.

[3ObHaN]

wow
ببین یه صدم این قدرت واسه ما افراد معمولی چیکار ها که نمیتونه بکنه

[سخنگوی دولت]

اینا همگی بخشی از واقعیت کوانتومی خلقت است.
ماهیت ذات هر جنبنده و غیر جنبنده ای از ذرات کوانتایی است که تو فیزیک بهش میگن انرژی.
این انرژی چون شکل و فرم خاصی نداره باید بره تو بعضی از غالبهایی که بهشون میگن عناصر.
این عناصر چیرو می سازند؟
ملکولها را و این ملکولها ماده را می سازند.

پس منشاء همه خلقت یه چیزه و اون انرزی است.
تمام کائنات و هستی از انرژی تشکیل میشن.


حالا کار این مغز چیه؟ مغز باید به هر چیزی که از طریق چشم دریافت میشه فرم بده و شکل بده.
مثلا یه توپ فوتبال را گرد نشون بده.
یعنی اگه بخاد می تونه توپ فوتبال را مسطح نشان بده یا بهر شکل دیگه ای. به شرط اینکه تو کودکی اون توپ را برامون مسطح تشریح کرده باشند.

یعنی آموزش می تونه باعث تضعیف قدرت ذهن انسان بشه.

راستی تو فیلم ماتریکس موضوع همش همین بود.

می گفت تو همون چیزی را می بینی که می خواهی.
پس: باید نگاهمون را چیکار کنیم؟
درسته: تغییر بدیم.

[jahanagahi]

دوست عزیز مهمترین مطالب را در قالب طنزی شیرین بیان کردی. عالی است . خیلی عالی. موفقتر باشی.

[کتایون کاظمی]

دوستان میلیاردر من تکرار وتکرارهرچیزی باعث می شود که ان چیز ملکه ذهنتان شود ....تمامیت قانون موفقیت دنیا همان قانون راز است که بر خلاف ظاهر به نظر ساده اش سنگین است....شاید برای آنکه شکستن باور ذهنی ما از کودکی مانع پذیرش آن است!یا شاید ترس از پولدار شدن که در فرهنگ ما ایرانی ها شاید گناه!وخارج عرف باشد......ما عاشقانه و پی گیرانه با جملات انرژی بخش اقای قربانیان با زبان حکیمانه اشان و بعد با زبان ساده وطنز شیرین آقای سخنگوی دولت ویا با تایپیکهای روشنفکرانه ی آقای کاظمی و.... و نیزبا "سپاس"کردنهایمان!می خواهیم تکرار و تکرار و تکرار کنیم که ما می توانیم و باور کنیم این توانستن را....پس باور کن آنچه می خواهی از قبل مال خودت است ....تا حالا دقت کرده اید ؟وقتی با پول زیاد وارد مغازه ای می شوید و کاتالوگ محصولات را جلویتان می گذارند چه کرده اید؟ وقتی تو از کاتالوگ چیزی سفارش می دهی,خیالت جمع است چون میدانی به پشتوانه جیب پر پولت هر آنچه را سفارش دادی دریافت می کنی,پس دیگر در موردش نگران نیستی و لازم نیست کسی مدام برایت اس ام اس بزند یا دم گوشت تکرار کند تو پول داری پس هرچه می خواهی سفارش بده ! حال این "راز"می گه اینقدر باورت را قوی کن(با تجسم خلاق)که قدرت کائنات پشتوانه ذهنی تو شوند....که واقعا هم اینطور است.....چون کائنات حکم آیینه را دارد. و قانون جذب منعکس کننده ی افکار غالب تو به سوی توست ...
من به شخصه با این باور ذهنی به رشته دانشگاهی دلخواهم....به شغل دلخواهم...به سمت استاد دانشگاهی....و... و.... و به قسمت خوبی از ارزوهای دورم (که الان تقاضاهای کوچکم از حجم عظیم کائنات نام گذاری کرده ام )رسیده ام....خدا را شاکرم... ولی چرا کم خواستم؟پس بیشتر وبیشتر می خواهم.....چون باور کرده ام دنیا به اندازه هریک از ما ادمها توانایی دادن خواسته هایمان را دارد بستگی دارد تو چقدر بخواهی و چقدر قلبت ظرفیت پذیرش داشته باشد تا هنگ نکنی و مغرور نشی...راستی اینقدر کائنات می توانند به تو بدهند که به مرحله ای برسی که ذهنت دیگر جرات خواستن چیزی رانکند (بدون انکه نیاز باشد با حسادت وارد حوزه ی کس دیگری شوی یا با کسی هم پوشانی منفی داشته باشی و بخواهی کسی را له کنی تا جایش را بگیری!) آیا واقعا چیزی را از کائنات خواسته ای؟...الان و همیشه با جیب پرپول!(توانایی بی حصر) جلوی کاتالوگ باز تمام نعمتهاهستی ....کائنات منتظر دریافت سفارشهای تو هستند....باورکن....امتحان کن .....

[mosafer bedar]

دولت سخنگو بسیار متشکرم حضورت باعث دلگرم تمامی دوستان می باشد. موفق باشید

[jahanagahi]

عزیزانی که در این انجمن ثبت نام کرده اند به این نیت بوده که خواهان ثروتمند شدن هستند.یعنی 50 در صد موفقیت خود را تضمین کرده اند (بارها این مسئله را نوشته ام). 50 در صد بعدی شامل :
- نوشتن هدف (با تمام وجود این کار را بکنید . چرا نمی نویسید؟ از خودتان خجالت میکشید؟ می ترسید کسی ببیند و بشما بخندد؟ پس چرا نمی نویسید؟)
- ایمان به رسبدن هدف . مگر افرادی که به هدفشان رسیده اند از شما بالاتر بوده اند؟
- باور به رسبدن هدف . چرا باور نکنیم؟ مگر اعتماد بنفس نداریم؟
- تجسم خلاق . فکر میکنید تجسم نقشی ندارد؟ اگر ندارد پس چرا در این انجمن ثبت نام کرده اید؟
- شکستن دیوار ذهنی . همان نوشته های من و آقای کاظمی عزیز و سخنگوی عزیز و دیگر عزیزان همین نیست که بابا این دیوار ذهنی از دوران طفولیت برای ما ساخته اند و ما ملاتش را اضافه کرده و محکمترش کرده ایم.نمی توانم و نمی شود بدترین جملاتی است که یاد گرفته ایم.
- نوشتن جملات مثبت و تکرار روزانه آن . نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.این جمله سخنگوی عزیزم در گوش من تکرار می شود که طوری دروغ بگو که باورت شود. کسی آنقدر در یک مورد با تکرار دروغ میگوید که واقعا باورش می شود آن کار را انجام داده.حالا جنبه مثبت : آنقدر در مورد ثروتمند شدن خودتان بگوئید و مجسم کنید تا باورتان بشود و انرژی مثبت بگیرید.
خداوندا از تو می خواهم تمام عزیزان انجمن را سرشار از انرژی مثبت و باور و ایمان کن.موفق هستید , موفقتر باشید.

[سخنگوی دولت]

شده بعد یه هفته یا چند ماهی بری کت وشلوارت یا بلوزت را از تو کمد برداری تا بپوشی و وقتی دست توجیبت می کنی یه دفعه می بینی 10 یا 15 یا .... هزار تومان پول تو جیباشه.
حال می کنی؟ نه؟

می دونید چی می خام بگم.

تو حرکت صحیح به سوی هدف یا همان جاده موفقیت یکی از نکاتی که باید بهش توجه کرد همینه که:
آقا این قدر مثل کنه نچسب و اینقدر مثل یه بچه بی حوصله نباش.
وقتی هدفت انتخاب شد و بر آورد و تحلیل تجزیه اش کردی و بعدش بسوی هدف گامهای کایزنی( کایزن یه واژه ژاپنی است و معنی اون حرکت مستمر و بدون وقفه بسوی هدفه) برداشتی دیگه باید خودت را به جریان ایجاد شده بسپاری و دیگه مثل کنه نچسبی که ای بابا پس چی شد این چک یه میلیاردی من.
اگه درست رفتار کنی یه روز صبح که پاشدی اون چکه دقیقا همون روبروته. روی میز کارته و داره میگه:
یالا منو امضاء کن.
یادت نره همه اون یه میلیارد فقط مال خوت نیست. یه بخشی از اون سهم سایر ذهن های زیبایی است که تو مسیر بهت نیرو دادن.
عجب آدمی هستی هنوز هیچی نشده میخای پولم را از تو چنگم در بیاری؟
نه اشتباه نکن.

وقتی اون یه میلیلرد میخواد شکل بگیره ممکن است هزاران نیروی ذهنی دیگر بیان باهات اشتراک کنند و از اشتراک( اسمشو بزاریم بخشش) این نیروها بوده که این یه میلیلارد موجودیت پیدا کرده.
حالا نوبت ما است که با بخششهای کوچیکمون و جمع شدن آنها کنار هم باعث بشیم یکی دیگه میلیلردر بشه.

این دقیقا همون قانون اصلی موفقیت است. تیم ورک کردن و بخشنده بودن.

تیم ورکی تیم ورک می شه که اساسنامه اش را با بخشش نوشته باشند.
میدونی اینو کی بهم گفت:

خدا بیامرزدش جناب آقای دکتر جوران

[mosafer bedar]

سلام دوستان گرامی
بنظر شما ما در این انجمن یک تیم ورک می باشیم؟
اصلا تیم ورک بایست چه مشخصاتی داشته باشد که به معنای واقعی تیم ورک باشد ؟
آیا کسی که عقاید یش با دیگران فرق می کند می تواند دریک تیم ورک حضور فعال داشته باشد حتی اگر هدفش با گروه تیم ورک یکی باشد؟
مثل همیشه متشکرم از حضور گرمتان

[سخنگوی دولت]

team work
یعنی
Together Everyone Achieves More
حروف اول جمله بالا را به هم متصل کنید. چی میبینید؟

درسته واژه Team را می بینیم.


فرض کن یه خانواده 20 نفره داریم. هر کدومشون ماهانه 700 هزار تومان در آمد داره.
همشون هم در آرزوی خرید خانه هستند.
همشون می دونند قیمت یه خونه 150 میلیون تومانه.
هر کدوم از این آدما حتی اگه تمام حقوقشون را پس انداز کنند و با نون خالی بگذراننی باید 214 ماه صبر کنند تا حقوقشون بشه 150 میلیون تومان. یعنی 17 سال منتظر بمونند.
نظرتون چیه بیام اینا رو تیم ورک بدیم؟
حالا اگه فقط هر کدوم از این آدما هر ماه 500 هزار بزارن تو تیم بعد هر 15 ماه یکیشون صاحب خونه می شه.
حالا فرض کنید سه سال این سه تا خونه اولی اجاره داده بشن چی میشه؟
خوب سرعت خونه دار شدن بقیه افزایش پیدا می کنه.
شاید بعد 89 سال تمام این آدما به آرزوشون برسن.
به نظر ساده میاد؟ ولی باید بگم خیلی خیلی دشواره که بشه تمام این آدما را با فرهنگ کار تیمی آشنا کرد. بعدش یه رهبر بتونه این تیم را رهبری کنه. بهای اینکار از خود گذشتگی است.

این فقط یه مثال ساده بود.
تو کارایی مثل همین سایت. ما کاربرا فقط از پشت کیبورد از خودمان احساس در می کنیم.
اما آیا خود من مرد عمل هم هستم؟
تو کار تیمی :
زمان و بخشندگی و هماهنگی لازمه
مدیریت می خاد
و......

---

تصحیح می کنم:
شاید بعد 8 یا9 سال تمام این آدما به آرزوشون برسن.

---

یه مثال ساده می زنم:
شاید خیلی ها ناراحت بشن.
بر و بچ ایرونی به دل نگیرند ولی حقیقت داره.
اصلا این مثال را در مورد خودم می زنم.

اگه قرار باشه از 5 کشور آمریکا- انگلستان - ایران- فرانسه و ژاپن یه متخصص را بیارن تا به صورت انفرادی یه پروژه 2 میلیون دولاری را راه بیاندازه می دونی کی موفق می شه؟

درسته اون ایرانیه.


اما سوال بعدی اینه :
گه قرار باشه از 5 کشور آمریکا- انگلستان - ایران- فرانسه و ژاپن یه 10 تا متخصص مثلا 10 تا ایرانی باهم و یا 10 تا آمریکایی با هم و یا ....را بیارن تا به صورت تیمی یه پروژه 10 میلیون دولاری را راه بیاندازه می دونی کدوم تیم موفق می شه؟

جوابش اینه: هر تیمی به غیر از تیم ایرانی.

آخه چرا؟

وقتی ما 10 تا ایرانی با ضریب هوشی 90 را کنار هم بزاریم تیم ورک کنن مجموع ضریب هوشی ها شون میشه: چیزی در حدود 210 اما
وقتی ما 10 تا غیر ایرانی با ضریب هوشی 50 را کنار هم بزاریم تیم ورک کنن مجموع ضریب هوشی ها شون میشه: چیزی در حدود 450

چون ما ایرانی ها یاد گرفتیم:
تخته گاز بریم و له کنیم و زیراب بزنیم و..... تا سهم بیشتری گیرمون بیاد
اما اون یکی تیمها می دونند این با هم بودنشونه که اونا را به موفقیت می رسونه

تو کار تیمی ضرر و زیان مال همه است. همه باید حوصله کنند. پسر عمو و دختر خاله هم نداریم و ...