نگرش یعنی همه چیز بخش اول: پندار

[jahanagahi]

موفقیت خودتان را مجسم کنید.

[abdolhossein]

معنای فیلم های قدیمی را عوض کنید
اگر تجارب گذشته، ناکامی ها و وقایع تلخ آن را انکار کنید، فایده ای به حالتان ندارد. منثلا نمی توانید این حقیقت را انکار کنید که معلمتان از شما انتقاد کرد. اما در عوض می توانید آن را به گونه ای دگیر تعبیر کنید.
هنکامی که از سوی معلمتان مورد انتقاد قرار گرفتید، شاید چنین استنباط کردید "من آن طور که باید زرنگ و باهوش نیستم یا عقاید من بی ارزش هستند." اگر چه این تعبیر یک کودک بوده است، شاید ندانسته آن را به دوران بزرگسالی خود منتقل کرده بشید. اما امروز آگاهانه می توانید آن را به گونه ها ی دگیر تعبیر کنید. به عنوان مثال، شاید معلم با شما مخالفت کرده باشد اما اظهار نظر او دربازه هوش یا ارزش فردی شما نبوده است!

[abdolhossein]

تصاویر جدید بسازید.
ما هر وقت بخواهیم، می توانیم فیلم های ذهنی جدیدی بسازیم. وقتی تصاویر جدید خلق کنیم که با تمرکز بر آن ها احساسات قدرتمند در ما ایجاد شود در جهت حمایت آز آن ها اقدام خواهیم کرد. پس، اولین قدم خلق تصویر از نتیجه دلخواهتان است. از آن جا که نیروی تخیل و تصور شما نامحدود است، نباید خودتان را با تصورات ناچیز محدود کنید.
حتما می دانید که بیشتر مردم از سخنرانی در جمع هراس دارند. تحقیقات متعدد ثابت کرده است که وحشت سخنرانی در جمع حتی ترسناک تر از مرگ شمرده می شود! از این رو، حتی اگر از کسی خواسته شود که خودش را در حال سخنرانی تصور کند ، او خودش را در حالی مجسم می کند که مضطرب در جلوی جمع قرار گرفته و به قدری هول شده که زبانش بند آمده و کلمات را فراموش کرده است! اگر این تصاویر را به طور مرتب بر پرده ذهنتان تکرار کنید، مطمئن باشید که سخنران موفقی از آب در نخواهید آمد!
در عوض ، تصویری را در ذهنتان بسازید که در آن با اعتماد به نفس و خیالی آسوده در حال سخنرانی هستید، حضار به دقت به تک تک کلماتتان گوش می کنند؛ با فراست و بیان شیوا پیام خود را انتقال می دهید؛ حکایتی با مزه را تعریف می کنید و حضار می خندند؛ و در پایان همه برایتان کف می زنند. سپس ، به نزدتتان می آیند و به شما تبریک می گویند. ملاحظه می کنید این تصاویر ذهنی چقدر به شما کمک می کنند تا به سخنران بهتری تبدیل شوید؟
البته به خاطر داشته باشید که تصاویر ذهنی شما یک شبه محقق نخواهند شد اما اگر صبور باشید و با پشتکار و مداومت بر این تصاویر ذهنی تصور کنید خود به خود از راههایی وارد عمل خواهید شد که به تحقق تصور شما می انجامد.

[abdolhossein]

موفقیت در فروش را در ذهن خود ترسیم کنید
اگر به کار فروشندگی اشتغال دارید، باید به طور پیوسته خودتان را فروشنده ای موفق تصور کنید. اگر به نتایج دلخواه نمی رسید، بدون شک تصویر فروشنده ای معمولی یا ناموفق را از خود در ذهن دارید. چنین تصاویری با فروشنده ای موفق مغایرت دارند.
همین حالا فرض کنید که با یک مشتری در حال ملاقات و گفتگو هستید. در ذهنتان چه رابطه را به تصویر می کشید؟ آیا خودتان را فروشنده ای ماهر می بینید؟ آیا با حرارت و اشتیاق مزایای کالا یا خدمت خود را برایش شرح می دهید؟ آیا مشتری مجذوب توضیحات شما شده است؟ آیا می توانید نتیجه موفقیت آمیز این ملاقات را به روشنی بینید؟ به یاد داشته باشید که شما تهیه کننده، کارگردان ، نویسنده، نورپرداز، طراح صحنه و بازیگردان فیلم های ذهنی خود هستید. دیگر، هر گلی که زدید به سر خودتان زده اید! می توانید با پخش تصاویر موفقیت در ذهنتان راه را برای فروش موفق هموار سازید.
بدیهی است که اگر تصاویر فروش ناموفق و عدم جذب مشتری را در ذهن پخش کنید به موفقیت چندانی در فروش دست نخواهید یافت و اشخاص و شرایطی جذب شما خواهند شد که با تصاویر منفی تان مطابقت دارند.

[abdolhossein]

در اوج آرامش احساستان را وارد عمل کنید
بهترین روشی که برای تمرکز بر تصاویر جدیدتان می توانید اتخاذ کنید، چیست؟
ثابت شده است که ذهن انسان هنگامی که فرد از آرامش برخوردار است و درگیر افکار مختلف نیست بیشتر پذیرا است. پس ، در خانه روی یک صندلی راحتی بنشینید، چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید تا ذهنتان از افکار مزاحم پاک شود و جسمتان منبسط و آسوده . حالا تصاویری را در ذهن بپرورانید که بیشترین احساسات را در شما بر می انگیزد. هر چه این تصاویر زنده تر باشند و حواس پنجگانه شما را بیشتر برانگیزند موثرترند و شما را بیشتر به سمت تحقق تصویر ذهنی‏تان سوق می دهند. به بیان دیگر ، این تصاویر باید حس بینایی، شنوایی ، بویایی، چشایی و لامسه شما را هر چه بیشتر درگیر کنند.
بگذارید مثالی برایتان بزنم. فرض کنید رویای شما این باشد که صاحب خانه ویلایی در سواحل زیبای دریای کاراییب شوید.
ساختمان آن را که با رنگ‏های سفید و صورتی نقاشی شده است، مجسم کنید. درختان نخل آن جا را که برگ های سبزشان با نسیم به آرامی تکان می خورند در نظر آورید. بوی نمک دریا را استشمام کنید. ماسه های گرم ساحل را در زیر انگشتان پایتان احساس کنید. گرمای آفتاب را روی صورتتان حس کنید. مثل بهشت نیست؟!
اگر به این تصویر بچسبید و اقدامات لازم را برای دستیابی به آن انجام دهید، همه این ها از آن شما خواهند بود! همچنین به یاد داشته باشید تصاویری که با احساسات قوی توام باشند از تاثیر بیشتری برخوردارند.
پس حتما احساسات مثبت را به تجسم خود بیافزایید. به عنوان مثال، وقتی شغل دلخواهتان را مجسم می کنید، تصویر ذهنی و حواس مادی خود را با احساسات عالی رضایت و افتخار ناشی از شغل جدید تطبیق کنید.
و بالاخره، در شروع کار نگران کیفیت تصاویر ذهنی خود نباشید. بعضی ها قادرند تصاویری زنده در ذهن خود خلق کنند، در حالی که دیگران چنین کاری برایشان مشکل است و فقط می توانند تصاویر مبهم و تیره در ذهن بسازند. شاید شما هم در ابتدای کار احساس کنید که قادر نیستید تصاویری شفاف در ذهن خود بسازید.
اما نگران نباشید. تمام تلاشتان را به کار بگیرید و خودتان را را دیگران مقایسه نکنید. به مرور زمان تصاویر شما واضحتر و شفاف تر خواهد شد. رمز موفقیت در این کار این است که هرروز چند دقیقه این فیلم های جدید را در ذهن خود پخش کنید.

[abdolhossein]

برای خودتان چک بکشید!
ایجاد تصاویر ذهنی برای کسب موفقیت بسیار موثر است. اما روش دیگری وجود دارد که به شما بیشتر در این راه کمک می کند و آن استفاده از نمود یا نشانی مرئی است. بگذارید آن را برایتان شرح دهم:
در سال 1990، کمدین معروف جیم کری ،که البته در آن زمان از شهرتی برخوردار نبود ،چکی به مبلغ ده میلیون دلار بابت دستمزد بازیگری ، به نام خود نوشت و تاریخ آن را برای روز شکر گذاری 1995 رقم زد. به گفته جیم کری ، این کار برای پول نبود. او می دانست که اگر بتواند دستمزد خود را به آن مبلغ برساند، به معنای این است که با بزرگان عرصه سینما و در فیلم های مطرح کار می کند.
کری برای بازی در فیلم های ایس ونچورا و ماسک 800 هزار دلار دستمزد گرفت سپس در اواخر سال 1994 ، 7 میلیون دلار بابت نقش آفرینی در فیلم خرفت و خرفت تر به او پرداخت شد. در سال 1995 چندین میلیون دلار دیگر هم دستمزد گرفت و اکنون برای بازی در هر فیلم 20 میلیون دلار می گیرد!
چک تاریخ دار جیم کری نمونه بسیار خوبی برای نشان دادن نیروی ذهن ناخودآگاه و نقش آن در تحقق اهدافی است که اعتقادی عمیق و قلبی نسبت به آن ها داریم. اگر چه اندیشیدن درباره هدف و ساختن تصاویری ذهنی در کسب موفقیت شما تاثیری به سزا دارد، اگر آن را با نمودی مادی از تحقق هدفتان تلفیق کنید (مثل نوشتن چک) شانس موفقیتتان بیشتر می شود!
من این مثال را فقط از آن جهت که حکایت جالبی درباره جیم کری بود با شما در میان نگذاشتم، بلکه همین روش برای شما هم می تواند موثر واقع شود!
چرا همین حالا چکی به مبلغ در آمد مورد نظرتان و به تاریخ سه یا پنج سال دیگر برای خودتان نمی کشید! دست کم، روزی یک بار به این چک نگاه کنید و ایمان داشته باشید که به سمت آن هدف رهسپارید.

[abdolhossein]

یافتن شغلی که دوست دارید
نمود یا نشان مرئی به چک محدود نمی شود. بلکه می توانید به طرق مختلف از آن استفاده کنید. بگذارید از دوستم رابرت جونز مثالی برایتان بزنم. رابرت خود را نامزد مقام قضاوت کرده است و چندی بعد تکلیف او از طریق رای گیری مشخص خواهد شد.
با این که رابرت شانس زیاد برای پیروزی در این انتخابات دارد( و رویای قاضی شدن را در سر می پروراند)، کمی مضطرب است ... و گهگاهی تردید به ذهنش رخنه می کند. به رابرت پیشنهاد کردم تابلویی با عنوان قاضی رابرت جونز بنویسد و آن را در جایی نصب کند که هر روز مقابل چشمش باشد (مثلا آن را روی میز پاتختی خود یا بالای آینه دستشویی قرار دهد). همچنین به او پیشنهاد کردم که این مطلب را روی کارتی بنویسد و آن را در کیفش قرار دهد.
حالا ، هر وقت رابرت در طول روز چشمش به این کلمات می افتد در ذهنش خود را قاضی تصور می کند . خود را در حالی می بیند که ردایی سیاه قضاوت را بر تن کرده است و وقتی وارد سالن دادگاه می شود ، همه جلوی پایش بلند می شوند. هر چه این تصاویر پررنگ تر و پررنگ تر شوند، اقدامات رابرت برای محقق کردن این تصاویر بیشتر خواهد شد و تلاش بیشتری برای پیروزی در این رقابت خواهد کرد.
اگر چه رابرت بدون این نمود هم می توانست تصاویر ذهنی موثری را در ذهن بپروراند، این نشان بیشتر به او کمک خواهد کرد! این نشان به رابرت یاد آور می شود که در رابطه با قاضی شدن بیاندیشد و تصاویر موفقیت را در ذهن خود پخش کند.
البته هیچ تضمینی وجود ندارد که رابرت با این کار در انتخابات پیروز شود؛ همان طور که نمی توان تضمین کرد که شما همیشه از آن نتیجه بگیرید. اما همان طور که گفته شد، این کار احتمال موفقیت شما را به طرز چشم گیری افزایش خواهد داد.
پس، آیا مقامی هست که بخواهید از آن خود کنید؟ مدیریت فروش ... ریاست... وکالت.... راه اندازی یک شغل آزاد؟ هدفتان هر چه هست یک نمود یا نشان مرئی برایش تهیه کنید و از آن جهت تحقق رویایتان کمک بگیرید.

[abdolhossein]

مراقب آن سوی سکه باشید!
بعضی ها با قرار دادن شعارهای منفی در معرض دید خود، دستی دستی خودشان را به خاک سیاه می نشانند. نوشته هایی که روی سپر یا شیشه پنجره عقب کامیون ها و اتوموبیل ها چسبانده می شوند مثال خوبی از این دسته اند.
چند سال پیش ، در حال رانندگی بودم که شعاری روی سپر عقب اتوموبیل جلویی نظرم را جلب کرد. آن شعار این بود: «بدهکارم ، بدهکارم، بدهکاری شده کارم!» در چند سال اخیر ، بارها این نوع شعارها روی بدنه اتوموبیل ها به چشمم خورده و گویا خیلی معروف شده است.
شاید فکر کنید که این شعر یک شوخی با مزه و بی ضرر است. اما اشتباه نکنید! این شعار تاثیراتی مخرب و ویرانگر دارد. نصب این شعار روی بدنه اتوموبیلتان باعث می شود به خودتان بقبولانید که به زمین و زمان بدهکار هستید!
فرض کنید یک نفر به اسم آلیس این شعار را روی بدنه اتوموبیلش نصب کند. هر روز صبح وقتی آلیس می خواهد سوار اتوموبیلش شود و به سر کار رود، این کلمه به چشمش می خورد؛ «بدهکارم!» موقع برگشتن از محل کار دوباره چشمش به آن می افتد؛ «بدهکارم»!. این تصور در ضمیر ناخودآگاهش می نشیند و باعث می شود تصاویر ذهنی مرتبط با بدهکاری در ذهنش پدیدار شود. با توجه به مطالب درس دوم، آلیس همواره چیزی را جذب خود می کند که بیشتر درباره اش فکر می کند. پس، در این حالت بدهکاری جذب او می شود .
حالا اگر از آلیس بپرسید چرا نمی تواند پول کافی در بیاورد به شما خواهد گفت که بد اقبال است! اما حقیقت این است که آلیس نمی داند خودش این بلا را بر سر خودش آورده است! در واقع، همان برچسب کوچک و به ظاهر بی اهمیت دمار از روزگارش در آورده است! پس مراقب باشید!
آلیس نمونه ای خوب از فردی است که روی شیشه کثیف پنجره خود گل و لای بیشتری می پاشد. با توجه به این که همه چیز از نگرش حاصل می شود، نگرش غالب آلیس این است: «بدهکارم!» به نظر شما، چنین نگرشی چه آینده ای را برایش به ارمغان می آورد. رونق یا بدهکاری؟
هر دوی ما می دانیم که جواب این پرسش چیست؟

[abdolhossein]

نور ... دوربین ... حرکت
حالا شما می دانید که چطور باید فیلم های ذهنی تان را بسازید و از آن ها بهره ببرید. به یاد داشته باشید که اگر فیلم جدیدی را درذهن خود نسازید فیلم های قدیمی و تکراری در ذهنتان پخش خواهندشد . اگر این فیلم های قدیمی مفید و به دردبخور باشند که خوشا به حالتان! اما اگر به طریقی شما را از پیشرفت باز می دارند ، همین امروز دست به کار شوید و از نیروی خارق العاده ذهنتان برای به تصویر کشیدن موفقیتی باشکوه بهره ببرید!

[abdolhossein]

درس چهارم
متعهد شوید و کوه را جابه جا کنید
پیش تر ها خیال می کردم تعهد و پشتکار به معنای سختکوشی و تلاش فراوان است. اما معنای واقعی این واژه ها زمانی برایم روشن شد که کتاب راز دستیابی به همه خواسته ها اثر مایک هرنکی را خواندم.
تعهد ، جوهر این راز است. به نظر نویسنده برای دستیابی به آرزوها یی که دارید باید مشتاقانه به هر کاری که لازم است دست بزنید . اما پیش از این که عجولانه تصمیم بگیرید، باید اضافه کنم که منظور از هر کاری ، کارهای خلاف ، غیر اخلاقی یا کارهایی نیست که باعث آزار و اذیت دیگران می شود. حالا ببینیم منظور من از اشتیاق چیست؟ منظورم نگرشی است ذهنی که می گوید :
اگر برای رسیدن به هدفم لازم باشد پنج گام بردارم، آن پنج گام را برخواهم داشت.
اگر برای رسیدن به هدفم لازم باشد پنجاه و پنج گام بردارم ، آن پنجاه و پنج گام را بر خواهم داشت.
اگر برای رسیدن به هدفم لازم باشد صدو پنجاه و پنج گام بردارم، آن صدو پنجاه و پنج گام را برخواهم داشت.
البته در شروع کار معمولا به طور دقیق نمی دانید که برای رسیدن به هدفتان باید چند گام بردارید. این مهم نیست. آن چه برای موفقیت لازم است این است که باید متعهد شوید همه کارهای لازم را انجام دهید و همه گام ها را بردارید.
پس پشتکار در این جا چه نقشی دارد ؟ پشتکار پس از تعهد وارد عمل می شود؛ یعنی ابتدا باید برای انجام یک کار متعهد شوید و سپس با پشتکار آن را به انجام رسانید. زمانی که برای رسیدن به یک هدف متعید شوید با جدیت و پشتکار به آن نایل خواهید شد.