کافه گپ میلیاردرها

[3ObHaN]

من و ولیک جان
اهواز - دو سه روز پیش

[jahanagahi]

(07-25-2013 11:37 PM)3ObHaN نوشته شده توسط:  من و ولیک جان
اهواز - دو سه روز پیش

من آنروز تلفنی با هر دوی شما عزیزان صحبت کردم. هر دو نفرتان را دوست دارم. باید به چه کسی نامه بنویسم که دوستتان دارم؟

[Delta.H]

روز سه شنبه اول مرداد سبحان عزیز برای کاری به اهواز آمده بود که چند ساعتی در خدمت ایشان بودم و خیلی خوش گذشت گرچه با هوای شرجی 50 درجه آن هم در ماه رمضان گشت و گذار چنگی به دل نمی زند اما از ایشان خواهش کردم که شب را بماند تا شبهای زیبای ماه رمضان را در اهواز ببیند ولی نموند:|!
با استاد قربانیان خوش خنده تلفنی حرف زدیم و قرار شد چند روز دیگر به اتفاق هم به دفتر راهکار برویم.

[3ObHaN]

بعد دیدن ولیک جان باز هم به شدت انرژی گرفتم خیلی مزاحم اقا حمزه شدم انشالله جبران کنم
به احتمال قوی فردا صبح باز هم به اهواز برگردم

[mohammadshamosi]

سلاااااااااام به دوستان گلم
آقا منم بعد از مدتی که مشغول یکسری کار بودم ، دوباره با انرژی مثــــــــبـــــت هستم تو انجمن
بچه ها دلم برای همتون تنگ شده
از اونجایی که بچا اصفهان با معرفتن! دیگه دوستان رو خجالت زده کردیم و زنگ زدیم بهشون ، آره دادا
ایشالا دوباره از نزدیک ببینمتون ♥

[jahanagahi]

(07-26-2013 02:48 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  سلاااااااااام به دوستان گلم
آقا منم بعد از مدتی که مشغول یکسری کار بودم ، دوباره با انرژی مثــــــــبـــــت هستم تو انجمن
بچه ها دلم برای همتون تنگ شده
از اونجایی که بچا اصفهان با معرفتن! دیگه دوستان رو خجالت زده کردیم و زنگ زدیم بهشون ، آره دادا
ایشالا دوباره از نزدیک ببینمتون ♥

آقا اجازه:
بفرمائید جهان آگهی.
اجازه آقا با من تماس نگرفتند.
خوب شاید نخواسته تو خجالت زده شوی.

[mohammadshamosi]

(07-26-2013 02:52 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(07-26-2013 02:48 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  سلاااااااااام به دوستان گلم
آقا منم بعد از مدتی که مشغول یکسری کار بودم ، دوباره با انرژی مثــــــــبـــــت هستم تو انجمن
بچه ها دلم برای همتون تنگ شده
از اونجایی که بچا اصفهان با معرفتن! دیگه دوستان رو خجالت زده کردیم و زنگ زدیم بهشون ، آره دادا
ایشالا دوباره از نزدیک ببینمتون ♥

آقا اجازه:
بفرمائید جهان آگهی.
اجازه آقا با من تماس نگرفتند.
خوب شاید نخواسته تو خجالت زده شوی.

آقاااااااااااااااااا هوشنگ
من میدونم و شما!
صب تا حالا چند بار به شماره 0912 تون زنگ زدم ، جواب ندادید

[jahanagahi]

(07-26-2013 02:58 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  

(07-26-2013 02:52 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  

(07-26-2013 02:48 PM)mohammadshamosi نوشته شده توسط:  سلاااااااااام به دوستان گلم
آقا منم بعد از مدتی که مشغول یکسری کار بودم ، دوباره با انرژی مثــــــــبـــــت هستم تو انجمن
بچه ها دلم برای همتون تنگ شده
از اونجایی که بچا اصفهان با معرفتن! دیگه دوستان رو خجالت زده کردیم و زنگ زدیم بهشون ، آره دادا
ایشالا دوباره از نزدیک ببینمتون ♥

آقا اجازه:
بفرمائید جهان آگهی.
اجازه آقا با من تماس نگرفتند.
خوب شاید نخواسته تو خجالت زده شوی.

آقاااااااااااااااااا هوشنگ
من میدونم و شما!
صب تا حالا چند بار به شماره 0912 تون زنگ زدم ، جواب ندادید

آقا اجازه؟ کاملا درسته.
پس میخواست من را هم خجالت زده کنه.

======================

محمد جان بینهایت ممنونم.امروز را گذاشته بودم استراحت مطلق و گوشیها رو سایلنت بود. معذرت خواهی میکنم.

[صدفی]

امروز استاد عزیز آقای شموسی تماس گرفتند و ما رو خجالت زده کردند و احوالات ما رو پرسیدند
خیلی خوشحال شدیم و انرژی گرفتیم

[jahanagahi]

وقتی جوان بودم دلم میگرفت.
اکنون که سنی دارم بفکر فرو می روم.
آنزمان گریه میکردم.
این زمان لبخند می زنم.
آنزمان می گفتم خدایا چرا من؟
این زمان می گویم:
خدایا در هر کاری حکمت تو نهفته است و در هر حکمتت دنیائی از خیر.
لبختد می زنم.

جهان آگهی