حرف دل من :D هنرجویان مطالعه کنند

[mohammadshamosi]

سلام به دوستان عزیز و گلم
یکسری نکته بود که چند وقته روی دلم مونده!!! که بهتر دیدم اینجا برای دوستان بگم که ممکنه جواب اکثر دوستان باشه

مدت هاست که اعضا و دوستان عزیز در پیام های خصوصی یا ایمیل از بنده راهنمایی میخواند در خصوص وارد شدن به حرفه طراحی ، همیشه بنده هر چی در توانم بوده و اطلاعاتم یاری میداده راهنمایی میکنم
اما گاهی مواقع بعضی دوستان قبل از اینکه نظرات بنده را جویا بشند ، فکرهای خودشون رو کردند و در نهایت ممکنه با صحبت های من مقداری دلسرد میشند و ناراحتی به وجود میاد.

چرا اصولی یاد نمیگیریم؟ چرا عجله داریم؟

خواستم بدونم که چرا برخی دوستان همش دنبال یاد گرفتن تکنیک های فتوشاپ یا برنامه های دیگه هستن؟ چرا دنبال اصولی یاد گرفتن این برنامه ها نیستن؟

یه زمانی بود که من فقط توی یکسری سایت هنری وگرافیکی فعالیت می کردم؛ ولی کم کم وقتی با چند نفر هنرمند واقعی آشنا شدم تازه فهمیدم که چقدر عقب هستم...

دلیلش چیزی نبود جز اینکه من دنبال تکنیک بودم نه اصول! یعنی خواستم از فصل آخر شروع کنم! از جایی که همه دارند تموم می کنند!

الان طرز تفکرم 180 درجه عوض شده، چون هنرمندانی مثل بهمن رئوفی و وحید عبدالحسینی و رسول کمالی دولت آبادی و ... به من روش درست یاد گرفتن رو آموختن...

الان گلایه دارم از خیلی ها... از همه ی اونایی که فقط چندتا تکنیک بلدن و دارند با همونا مانور میدن...


به خدا ، به قرآن یاد گرفتن دو سه تا تکنیک هیچ کاری نداره، ولی آخرش چی میشم؟ یه آدم که هیچ دانشی نداره و فقط می تونه در حد همون 2-3تا تکنیک یه طرح بزنه...

اسم نمیارم ولی سایتهایی که فقط تکنیک رو آموزش میدن بدون اینکه حتی تعریفی از ابزار مورد استفاده قرار بدن دشمن بزرگی برای کاربران هستند...

نذارید خلاقیت در درونتون کشته بشه... بیایید و سعی کنید خلاقیت مثل یک آتشفشان جوشان با شعله هاش زبانه بکشه و طرح های زیبایی بزنید...

از کارهای دیگران الهام بگیرید؛ کپی نکنید، آرشیو قوی از آثار بهترین هنرمندان داشته باشید، و با دیدنشون بذارید ذهنتون آزادانه ایده بگیره... نه اینکه کپی بکنید...

پس دوستان :

همیشه میشه از اول شروع کرد اما یه شروع خوب...

[بيلا بالا]

ممنون دوست عزيزمان به مطلب مهمي اشاره كردند
مخصوصادر طراحي
اينكه ميبينيم تبليغات ايران اينقد ضعيفه واسه همينه
يه فتوشاپ دستا پا شكسته از كسي ياد گرفتيم
كه اونم استفاده از چندتا ف/ي/ل/ت/ر و دراپ شادو واسكرين هست و اسم خودمونم ميزاريم طراح و ميشيم گرافيست ابكي(به كسي توهين نباشه اول از همه خودما ميگم)
در صورتي كه اگر همين تكنيك را عميقادرك كرده باشيم و بلد باشيم ميتونيم معجزه كنيم
پس هر كاريا از ريشه و بن شروع به يادگيري كنين تا بتونين حرفي واسه گفتن داشته باشين

[M3HDI]

دقیقا همینه

مثلا من خودم چند تا کار کوچیک با فتو شاپ بلدم

واقعا فقط میتونم همین چند تا کار و انجام بدم نه بیشتر یعنی وقتی میخوام یه عکس رو تغییر بدم هیچ راه دیگه ای به ذهنم نمیرسه

ولی چون کار نقشه کشی رو به صورت حرفه ای یاد گرفتم ، برای ترسیم یه مدل انواع و اقسام روش ها رو بلدم و هر کدوم رو که بهتر باشه ( بسته به وضعیت) انجام میدم

منم پیشنهاد میکنم برای شروع یک کتاب همیشه از مقدمه شروع کنید نه با ورق زدن کتاب به صورت گزینشی کار کنید

[mohammadshamosi]

ممنونم دوستانی که نظر دادند

به گفتار ساده تر اگر بخوام موضوع رو بشکافم، ما داریم به سمتی می ریم که دچار یک تنبلی شدیم، ما نمیتونیم یا نمی خوایم که واقعا بدونیم هنر چیست و ما در مواجهه با یک اثر هنری و یا حتی یک هنرمند باید چه برخوردی داشته باشیم...

از طرفی اگر بخوایم به هنر رو بیاریم اصلا از تاریخ و سابقه ی هنری سبکی که مدنظرمون هست اطلاعی نداریم... ما حتی هنرمندهای مطرح کشور خودمون رو هم نمیشناسیم ولی سنگ هنرمند بودن به سینه میزنیم!

در این جریان من هم مستثنی نیستم و منم هم جزئی از کل محسوب میشم...

الان اگه به خودمون نگاه کنیم می بینیم که هیچ اطلاع کاملی از ابزار دم دستمون که همون نرم افزارها هستند نداریم؛

فقط دلمون به یک سری سایت خوشه که دارند تکنیک های سایت های خارجی رو ترجمه و با عنوان اینکه این مقالات به صورت اختصاصی در سایتشون منتشر شده؛ عملا هنر بی هنری رو به کاربران و هنر دوستان آموزش میدن...

و ما هم دلخوش اینه که بله خیلی حرفه ای شدیم!

آیا این انتهای هنره؟ آیا ساختن یک متن آتشین یا چهارتا تصویر انتزاعی تمام هنر محسوب میشه؟

باید ریشه یابی کرد که چرا هنر دوستان ایرانی علاقه دارند از آخر شروع کنند؟

از دیدگاه این حقیر و با توجه به جو حاکم بر سیستم آموزشی وب فارسی، مافیای انحصاری گرافیک باعث شده که به جای ساخت هنرمند از کاربران، یک سری مقلد رو وارد جامعه می کنند که در راستای اهدافشون این کاربران مقلد مجبور هستند همیشه برای آموختن و تقلید تکنیک های جدید به وب سایتهاشو رجوع کنند؛ و این برای اونها یعنی سود، سود و باز هم سود...

این جو رو من یک جو مسموم می دونم و مافیای موجود رو آفتی بر پیکره ی هنر ایرانی...

باید از نو فرهنگ سازی کرد؛ باید یک هدف داشت و باید علم رو به اشتراک گذاشت...

و خاطر نشان می کنم که علم فروشی نیست!


هر آنچه داریم باید با دیگران به اشتراک بگذاریم تا بتونیم با هم پیشرفت کنیم...

پس دوستان قبل از هر چیز و در ابتدا باید علاقه داشته باشید به این حرفه، ابتدا فکر مادیات را نکنید، بیشتر سعی در به دست آوردن تجربه کنید.

سعی کنید ابتدا با کتاب های آموزشی و کلاس های آموزشی نیاز خودتون رو برای یادگیری برطرف کنید و بعد از اون هم تمرین تمرین و تمرین

همیشه از یک سبک خاص پیروی نکنید، ایده خلق کنید، نمونه کارها دیگران را ببینید و از ایده های آنها در ابتدا استفاده کنید تا ذهنتان فعال شود و سپس از خودتون ایده ارائه بدید.

مطمئن باشید زمانی میرسه که شما اصلا احتیاج به بازاریابی هم نخواهید داشت و با ارائه نمونه کارهایتان، سیل مشتری به شما روی میارند!

[MohamadMJ]

مرسی داش محمد گلم
دقیقا حرف دل منم همینه.
میدونی مشکل از کجا و چطوری شروع شد ؟؟؟

از وقتی یه نفر عینهو آرنولد میومد جلو و همه کارا رو خودش انجام میداد.
منظورم ؟؟؟
مثال
خود طراحی وب میشه کد نویسی. فتوشاپ ( برای شکل و شمایل صفحات و شکیلتر کردن ظاهر ) امنیت و بهینه سازی و ... خیر سرشون این بنده های خدا هر کدومش یه تخصصه. هر کدوم کار یک متخصص هستش. وقتی ما میخوایم یک تنه همه این کارارو بکنیم. یعنی چی ؟ مطمئنا اونقدری قدرت و زمان نیست که همه این موارد رو یه نفری به صورت تخصصی کار کنیم. در نتیجه مجبوریم چند نکته ای از هر کدوم از این تخصصا یاد بگیریم و توی همه کارامون بکار ببریم. ( توجه کنید منظور من کلیه و حتی خود شخص بنده هم همین کارو در بعضی مواقع کردم و میکنم )

در صورتی که اصل این قضیه اینطوریه که این کارها گروهی هستش. یه نفر گرافیک رو میزنه. یک نفر کدارو میزنه. یک نفر امنیت رو اوکی میکنه. یک نفر بهینه سازی و و و
وقتی ما دلمون نمیاد برای هر موردش هزینه جدا بدیم. پس همرو میسپاریم به یه نفر که باور کنید شاید توی هیچ کدوم از موارد متخصص نباشه. از هر کدوم 4 تا نکته بلده که تمام نمونه کاراشو ببینید یه شکل و یه مدلیه.

مشکل اینه.
همیشه به خودم میگه. از خودم شروع کنم و بعد بریم سر بقیه. ولی وقتی میبینی مشتری میاد میگه یه سایت میخوام اینطوری قیمتش زیر 200 تومن باشه. یه حساب سر انگشتی در حالت اصلی اون سایت نزدیک 2 میلیون خرجشه. این طرف با 200 تومن میخواد پس آدم مجبور میشه همون کار قبلو تکرار کنه.

ای کاش میشد طوری فرهنگ سازی کرد که هرکس تخصص خودشو بچسبه. یه نفر که وارد کار یه نفر دیگه بشه اون شخص دوم مجبوره وارد کار یه نفر دیگه بشه و این چرخه ادامه پیدا میکنه تا اینکه هیچ متخصصی در هیچ زمینه ای وجود نداشته باشه.

دقیقا مثل الان روزگار ما که توی محیط نت کمتر کسی رو میشناسم که بتونم بگم متخصص واقعی فلان چیزه.

اینه مشکل

[مهدی گل محمدی]

محمد جان منو تو مدتی که داریم باهم کار میکنیم.
خودتم میدونی که منم عین همون هنر جو هایی هستم که فقط تقلید کارن. و این داره منو عذاب میده.من هیچ موقه روم نمیشه جلوی مشتری کار طراحی انجام بدم و همیشه موکولش میکنم برا بعد.
من خودم شخصا به گرافیک و طراحی علاقه زیادی دارم ولی نیمدونم از کجا شروع کنم.

چه خوب میشد که یه راهی رو برای ما هنر دوست ها که شاگردان شما ها هستیم نشون بدی تا ماهم از همون جا شروع کنیم.

[mohammadshamosi]

اختیار داری مهدی جان ، شما تاج سری
این مطالب که خدمتتون گفتم، شامل خود من هم هست و همونطور که گفتم من هم تافته جدا بافته نیستم که بخوام جسارتی کنم و به کسی راه و روشی نشون بدم
ولی واقعا آدم ناراحت میشه وقتی میبینه کسانی که علاقه دارند به این حرفه ، اما دارند راه یادگیریشون رو اشتباه میرند و یا بدون برنامه ریزی و هدفی جلو میاند.
---------------------------------------------------------
خوب میریم به دنبال بحث خودمون و راه یادگیری
متاسفانه ما دیدمون رو نسبت به هنر طراحی و گرافیک محدود به یک سری نرم افزار مثل فتوشاپ و کورل و... کردیم که کاملا اشتباه هست
توی طراحی چند عامل هست که برای یادگیری ابتدا باید اینها رو یاد بگیریم ، که اینجا چند مورد مهمش رو میگم خدمتتون:

1- رنگ شناسی:
اصلا ما با دنیای رنگ ها آشنایی داریم؟ میدونیم برای هر طرح از چه رنگ های استفاده کنیم؟ ( رنگ های سرد و گرم )
برای مثال:
یک منو برای رستوران و یا فست فود باید اشتها برانگیز باشه!
منظورم از اشتها برانگیز اینه که وقتی مشتری برای سفارش غذا اون منو رو میبینه ، احساس گرسنگی بکنه و جذب لیست منو بشه
برای همین در طراحی چنین منویی از رنگبندی گرم استفاده میشه ( قرمز ، زرد و... )

2- طبع شناسی جامعه
وقتی مشتری ما ، به عنوان مثال سفارش طراحی یک پوستر میده ، تنها نباید روی سلیقه و نظر مشتری طراحی کرد
باید ببینیم این پوستر که داره طراحی میشه و قراره چاپ بشه، کجا میخواد نصب بشه
آیا توی مکان های عمومی نصب میشه؟
یا مثلا توی مغازه ها و پشت شیشه ها نصب میشه؟
یا اصلا جایی نصب نمیشه و دست به دست میچرخه؟
یا در نشریه ها چاپ میشه؟
باید تمام این موارد را در نظر گرفت
اگر بخواهیم فقط از دید مشتری سفارش را طراحی کنیم مشکل ساز میشه!
چرا؟
چون اکثر سفارش دهنده ها از بحث روانشناسی طراحی اطلاع ندارند و احساسی و سلیقه ای برخورد میکنند
ولی یک گرافیست تمامی موارد را در نظر میگیره و بر اساس اونها سفارش رو طراحی میکنه
و مشتری خودش رو نسبت به نوع طراحی اون سفارش در جریان میذاره و توضیحات کامل رو میده
با این رویه طراحی نه اینکه مشتریتان ناراحت و دلخور نمیشه ، بلکه بسیار خوشحال میشه که میبینه برای گرافیست مورد نظر کار و هزینه مشتری مهم هست و برای اون ارزش قائل میشه

و دیگر موارد

من نوعی که میخوام در زمینه طراحی فعالیت کنم اصلا از تاریخ گرافیک در ایران اطلاع دارم؟ یک بار شده کتابی تهیه کنیم و یک برگ از اون رو بخونیم؟
نه والله ، نشده!
سعی داریم فقط به صورت عملی کاری رو انجام داده باشیم ، و در نهایت احساس نارضایتی میکنیم

پیشنهادات من برای شروع کار هنرجویان عزیز:

1- ابتدا سعی نکنید که بخواهید از هر شاخه هنر فعالیتی داشته باشید. یک شاخه هنر را انتخاب کنید.

2- رفتن به کلاس های آموزشی و یا مطالعه کتاب ها و آموزش ها اون هنر. ( دانشجوهای رشته گرافیک لذت یادگیری این هنر رو میدونند )

3- در حین مطالعه فعالیت عملی هم انجام بدید که در محیط واقعی اون هم قرار بگیرید

4- تمرین تمرین تمرین و .......................... و باز هم تمرین

5- این مرحله مهم هست:
در این مرحله یک طراح را انتخاب کنید و نمونه کارهای طراحی شده اون طراح رو روی کامپیوتر خودتون ذخیره کنید!
اینجاست که اون مطالعه ها و تمرین ها جواب خودش رو باید بده
سعی کنید از روی نمونه کارهای اون طراح کاملا کپی کنید!
اشتباه نکنید ، این کپی برداری نه اینکه اشکالی نداره ، بلکه کاملا مفید و اساسی هست
چون ذهن شما رو از طرح های دیگه خارج میکنه و صرفا روی اون طرح ها کار میکنید
البته این کپی برداری صرفا جهت تمرین هست
حتما نمیخواد طرح هایی که به نظر مشکل میاد را انتخاب کنید. چون برای طراحی طرح های سنگین احتیاج به تجربه دارید.

6- تمرین و.............. باز هم تمرین

7- و در مرحله آخر ، سعی کنید ایده ارائه بدید!
در این مرحله ذهنتون نسبت به قبل شکوفاتر شده ، چون از روی نمونه کارهای دیگر طراحان تمرین های مداوم کردید.
سعی کنید در زمانی که مشغول کار و تمرین هستید، ذهنتان را مشغول و درگیر نکنید
چون طراحی ذهن آزاد و آرامش میخواد ( حداقل در زمان طراحی )

الان شما هستید و بازار کار این هنر زیبا
-------------------

هنر ، حرفه ای هست که باید با تمام وجود احساسش کنید تا بتونید از آن لذت ببرید و ادامه دهید.
موفق باشید

[goldmen]

استاد شموسي
يك مشكلي دارم كه از يك دكتر پرسيدم بهم گفت بعضي از مردها اينطور هستند

اسم رنگ ها رو بلدم ولي اگر چند تا سطل رنگ بزارين جلوم وبگين حالا اسم هر رنگ رو بگو نميدونم

يعني فرق بين رنگ سبز وابي وزرد رو ميدونم ولي وقتي خود رنگ رو ميبينم اسمش رو بلد نيستم

برام بعضي مواقع مشكل ساز مي شود وقتي بدون ديدن رنگ بخوام اسم رنگ رو بكار ببرم تو كارهام

پيشنهادي داري تا بهتر بتونم با رنگ ها آشنا بشم؟؟

[ahmad rezaee]

(11-26-2012 12:51 AM)goldmen نوشته شده توسط:  استاد شموسي
يك مشكلي دارم كه از يك دكتر پرسيدم بهم گفت بعضي از مردها اينطور هستند

اسم رنگ ها رو بلدم ولي اگر چند تا سطل رنگ بزارين جلوم وبگين حالا اسم هر رنگ رو بگو نميدونم

يعني فرق بين رنگ سبز وابي وزرد رو ميدونم ولي وقتي خود رنگ رو ميبينم اسمش رو بلد نيستم

برام بعضي مواقع مشكل ساز مي شود وقتي بدون ديدن رنگ بخوام اسم رنگ رو بكار ببرم تو كارهام

پيشنهادي داري تا بهتر بتونم با رنگ ها آشنا بشم؟؟

با تشکر از آقای شموسی و آقای قدسی عزیز :

شاید سوال آقای قدسی در ابتدا خنده دار به نظر آید ولی این یکی از ابتدایی ترین مشکلات در باره رنگ شناسی و همینطور بسیاری از چیزهای دیگر است .

ما چون همیشه از حس شنوایی زودتر و بهتر از حس بینایی استفاده می کنیم این مشکلات بوجود می آید .

من یک زمانی قالیبافی می کردم . تصور کنید در حالت بافت قالی 60 رج حدود 200 رنگ مختلف بود که باید دقیقاً در جای خودش رعایت می کردی و در ابتدا برای من گیج کننده بود . اما آنقدر تکرار ملموس و مداوم اتفاق می افتاد که براحتی رنگهای مشابه را تشخیص می دادم . با اینحال هنوز وقتی قالیبافان نقش صورت را می بینم که رنگهای کاربردی آنها به 1000 رنگ می رسد حیرت زده می شوم .

این مشکل در بسیاری از امور اتفاق می افتد . شما اسم سبزی ها را می دانید ولی وقتی جعفری و گشنیز را می بینید اشتباه می کنید .
شما اسم قطعات کامپیوتر را می دانید اما رم و گرافیک را اشتباه می گیرید .
این تنها به خاطر اینست که تمرین بصری نداشته اید .

با تمرکز و دیدن رنگها و لمس آنها و تلفیق و ترکیب آنها مشکل حل می شود آقای قدسی عزیز .

[mohammadshamosi]

(11-26-2012 12:51 AM)goldmen نوشته شده توسط:  استاد شموسي
يك مشكلي دارم كه از يك دكتر پرسيدم بهم گفت بعضي از مردها اينطور هستند

اسم رنگ ها رو بلدم ولي اگر چند تا سطل رنگ بزارين جلوم وبگين حالا اسم هر رنگ رو بگو نميدونم

يعني فرق بين رنگ سبز وابي وزرد رو ميدونم ولي وقتي خود رنگ رو ميبينم اسمش رو بلد نيستم

برام بعضي مواقع مشكل ساز مي شود وقتي بدون ديدن رنگ بخوام اسم رنگ رو بكار ببرم تو كارهام

پيشنهادي داري تا بهتر بتونم با رنگ ها آشنا بشم؟؟

سلام آقا قدسی عزیز
ببخشید دیر پاسخ میدم
و تشکر از صحبت جناب رضایی که بسیار به جا بود
-----------
آقای قدسی من یک روش بهتون پیشنهاد میکنم ، این روش رو معمولا به هنرجویان گرافیک میگند تا به رنگ ها تسلط بهتری پیدا کنند.
یکسری کاغذ رنگی تهیه کنید
روی هر کاغذ رنگی ، اسم رنگ خلاف اون کاغذ رو بنویسید
به عنوان مثال:
روی کاغذ رنگ قرمز ، بنویسید سفید
یا
روی کاغذ رنگ زرد ، بنویسید آبی
حالا این کاغذ ها رو روی زمین بریزید و در هم کنید ( داخل هم پراکنده کنید )
تو این مرحله یک رنگ در ذهن خودتون انتخاب کنید ، البته نه اینکه کاغذ رنگ مورد نظر رو روی زمین ببینید و رنگ رو انتخاب کنید
یعنی
وقتی کاغذ ها رو در هم پراکنده و قاطی کردید ، در ذهن خودتون رنگ قرمز رو انتخاب کنید
و بین کاغذ ها یک بار کاغذ رنگ قرمز رو پیدا کنید
و یکبار هم کاغذی که روی اون بر خلاف رنگ کاغذ نوشتید قرمز

با اینکار ، به احتمال زیاد تسلط بیشتری نسبت به رنگ ها پیدا میکنید.