اون 3 سال پیش شروع کرد و حالا ...

[mehdi62]

یکی از آشناهای ما که تقریبا همسن هستیم بعد سربازی تو شرکت مترو استخدام شده بود که ماهی 800 هزار تومن حدود 2-3 سال پیش حقوقش بود. لیسانس برق داشت. ولی همون موقع ها (تقریبا 3 سال پیش) مدت 2 ماه برا یک شرکت بالابر سازی بازاریابی کرد. تراکت برا خودش زده بود با تلفن خودش نه شرکته. بعد به پای قرارداد که می رسید به شرکت می گفت برن با طرف صحبت کنن و براش بالابر بسازن. شاکی بود اون موقع که اینا براشون کار می گیرم ولی الکی می گن یارو سفارش نداد.
که تصمیم میگیره برا خودش کار کنه. تو اون 2 ماه یک چیزهایی از بالابر سازی فهمیده بود. به این ترتیب باز برا خودش تراکت می زد و دیگه وقتی طرف می گفت می خوام، خودش از یارو نوع بالابری که می خواست و مشخصاتش رو می گرفت. بعد می داد این بالابرسازها براش درست کنن و برای طرف نصب کنن. ولی دیگه قرار داد و حساب کتاب با خودش بود. چون خودش برق خونده بود و آشنایی با کارهای فنی داشت یواش یواش پیشرفت کرد و مثلا جاهایی رو پیدا کرده بود که ارزون تر براش تموم شه یا مثلا هر قطعه رو از یک جا می گرفت بعد یک مدت خودش قطعات رو می برد سر پروژه مونتاژ می کرد. کم کم سفارش بیشتری گرفت. تبلیغاتش هم تراکت و آگهی رایگان تو این سایت های آگهی بود. خلاصه دیگه دید به کار مترو نمی رسه. کار ثابت با حقوق 800 تومنی اون موقع که الان شاید یک و نیم باشه رو ول کرد و افتاد دنبال کسب و کار خودش.
یادمه اون روز که داشت می رفت برا استعفا صحبت کنه منم باهاش بودم و قرار بود باهاش تو کسب و کار جدیدش همکاری کنم که من حماقت کردم و بعدش نرفتم. حدود 2-3 سال پیش بود.
یک ماشین 206 قراضه داشت که باهاش این ور اون ور می رفت با یک سرمایه کم که خرج تراکت می کرد یا قطعات سفارشی مشتری ها رو می خرید. نه شرکتی داشت نه دم و دستگاهی خودش تراکت پخش می کرد پشت تلفن با مشتری حرف می زد و ...
آدرس خونه خودش رو داده بود به عنوان دفتر کارش و خط موبایل خودش و خط ثابت خونشو. تازه هم ازدواج کرده بود.
یواش یواش پیشرفت کرد. تو همین سفارشا خیلی ها پولشو ندادن یا پولشو خوردن. اول کارش بود زیاد پولشو خوردن. بالابرهاش ایراد پیدا می کرد. خودش گفت 2 سال اول طول کشید تا قشنگ جا بیافته و چم و خم کار دستش بیاد بدونه چه طور قراداد ببنده. می گفت الان دیگه من بالابر رو کامل بلدم. الان دیگه به قول استاد نامی عزیز از قدم زدن و سوار الاغ و اسب شدن گذشتم دارم یواش یواش سوار اون موشکه می شم (اون نگفت ها به تعبیر خودم می گم). اول یک کارگاه اجاره کرد. چندتا کارگر گرفت. بعد یک مدت خبر اومد یک کارگاه دیگه هم گرفته. خبر اومد باهاش شریک شدن تو بعضی پروژه ها و پول خوبی سود کردن.
روز به روز خبر پیشرفت جدیدتری ازش میاد.
همین دو سه روز پیش فهمیدم یک ماشین شاسی بلند 50 ملیونی خریده.
خلاصه ایشون 3 سال پیش با سرمایه خیلی کم و از بازاریابی و پخش تراکت شروع کرد و رسید به الان که:
- 2 تا کارگاه تو خود تهران داره
- یک بیزنس جاافتاده داره که ماهی ازش 5-10 ملیون درمیاره (رقمش رو لو نمی ده)
- یک بیزنس در حال پیشرفت که درامد و گسترش تصاعدی داره
- یک ماشین شاسی بلند 50 ملیونی البته فعلا
و او مسلما از میلیاردرهای آینده ایرانه.
بعضی خصوصیاتش ایناست:
- خیلی کاری و اهل عمله
- از کار زیادی که میکنه معلومه عاشق کارشه آره واقعا عاشق کارشه
- روابط اجتماعی خوبی داره.
- اعتماد به نفس شروع و ادامه کار تا رسیدن به نتیجه رو داره

[سیدمهدی هاشمی]

بگو بیاد تو انجمن از تجربیاتش استفاده کنیم .
شایدم فرجی شد و بوسیله ی آشنا شدن با بچه های انجمن سرعت رشد و موفقیتش بیشر شد.

[سعید یوسفی]

یواش یواش پیشرفت کرد. تو همین سفارشا خیلی ها پولشو ندادن یا پولشو خوردن. اول کارش بود زیاد پولشو خوردن. بالابرهاش ایراد پیدا می کرد. خودش گفت 2 سال اول طول کشید تا قشنگ جا بیافته و چم و خم کار دستش بیاد