سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران

نسخه کامل: سوال و جواب های تاپیک سیستم سازی
شما در حال مشاهده نسخه تکمیل نشده می باشید. مشاهده نسخه کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6
(10-20-2013 08:52 PM)hamid.h نوشته شده توسط: [ -> ]بنظرم تو ایران روسای شرکتها فقط دوست دارند درآمد شرکت رو تنهایی به جیب مبارک بزنن ودر عین حال هم توقع دارند کارمندان با تمام وجود براشون کار کنند و از کار ندزدن و در ضمن نوآوری هم داشته باشن ! واقعا خنده داره10_003
البته اینو هم بگم مسلما تنها دلیل موفقیت مایکروسافت و شرکتهایی ازین دست این مساله به تنهایی نیست...
با نظرتون کاملا موافقم.و این یکی از دلایل عدم پیشرفت شرکتهای ایرانیه.Dodgy
موقع مقايسه كردن سعي كنيد درست از مثال ها استفاده كنيد
وضعيت مالي ايران وآمريكا بسيار باهم فرق ميكند وشفافيت ايران خيلي كم هست

نمونه اش همين مورد آخر

تا اول سال 92 كسي بابك زنجاني رو نمي شناخت در سال 92 با 13.5 ميليارد دلار ثروت ترين مرد ايران ودر ليست هم قرار گرفت

درخصوص حقوق ومزايا هم هيچ موقع شفاف سازي بيان نمي شود

ولي سهام ويا سودي رو پرداخت كردن به كاركنان ومديران....
همان آمريكا وشركت هاي معتبر
اكثرشان با بيشتر سهم در بازار بورس حضور دارند وهركسي توانايي خريد دارد
و اكثر مدير هاي شركت گوگل،ماكروسافت، ياهو، فيس بوك اپل رو درنظر داشته باشيد خودشان هم فعاليت هاي مختلف تجاري بخصوص در فناوري الترونيك دارند
واين خودش باعث بيشتر شدن درآمدشان شده است


مثال:
بانكها:
درسته از لحاظ نظام بانكداري مشكلاتي هست ولي با همين وضعيت...
شعب استاني يا شهرستاني مديران تام الختيار قرار ميدهند تا توانايي جذب سرمايه به هرنحوه كه شده را داشته باشند ودرعوض اين عمكلرد اضافه كارهايي به آن شعبه تخصيص داده مي شود
خيلي راحت با مراجعه به چند بانك مي توانيم مديران شعب ونحوه مديريت رو مقايسه كنيم
(10-20-2013 09:10 PM)hamid.h نوشته شده توسط: [ -> ]جناب رضایی عزیز و بزرگوار
کاملا با فرمایش حضرتعالی موافقم
بعنوان مثال اگر از همان اول کار به طرف بگوییم تو در 5 درصد سود شرکت سهیم هستی در صورتی که کارهای معمولی محوله شده را انجام بدهی هیچ تاثیری نخواهد گذاشت که هیچ ،شاید نتیجه عکس هم بدهد!

اين كه در سود بخوايم شريك باشيم در شركت ها بسيار سخت وشايد محال باشد


مثلا شركت ايران خودرو يكي از مديران رو عوض ميكند
ما براي تشويق اين مدير بگيم شما سهيم باش در سهام وشركت

اولا كارهاي اداري بسيار سخت وطولاني وشايد غير ممكن

دوما مبلغي كه به طرف داده مي شود بسيار بسيار بزرگ وزياد در صورتي كه شايد طرف هنوز كل توانايي هاش رو اثبات نكرده است

بجاي اينكار سود بازاريابي رو بهش ميدم
يا اگر توانست مخارج رو كم كند بخشي از كم كردن مخارج رو به عنوان سود پرداخت ميكنيم
[/quote]

[color=#9370DB]من به وضعیت اقتصادی کشورها اصلا کاری ندارم و اینجا هم مورد بحث ما نیست.بحث ما رفتار و سیاست های مدیریتی مدیران شرکتهای برتز دنیاست که هر سال روسا و کارمندانشان درآمدی میلیارد دلاری دارند !
البته این هم مورد بحث ما نیست و بنده فقط بعنوان مثال عرض کردم. لطفا از بحث خارج نشوید!!!
در ضمن همه میدونن که قضیه بابک زنجانی کلی فرق داره! ما تو سیاست نمیخوایم وارد بشیم اینجا و با افرادی مثل بابک زنجانی هم کاری نداریم!!!

میتونید چند نمونه از فعالیتهای تجاری الکترونیکی این شرکتهایی که فرمودید مثال بزنید که تا این اندازه کارمندان شرکتها را ثروتمند کرده؟!!

باز هم مثالهای دولتی زدید !
من هرگز نگفتم که کارمند رو در سهام و سود شرکت سهیم کنیم بی دلیل !
تقاضا دارم مطالب و بحثهای قبل را با دقت بیشتری مرور کنید لطفا...

سود فروش شرکت باید به اندازه بسیار کمی و در صورت انجام کار خاصی که توسط کارمند صورت گرفته و موجب افزایش درآمد شرکت شده است به فرد تعلق بگیرد. در صورت انجام کارهای عادی و در بعضی مواقع ناقص انجام دادن همین کارها توسط کارمندان چه دلیلی داره آنها رو در سود شرکت سهیم کنیم؟!!
لطفا مطالب جناب رضایی بزرگوار رو در این رابطه مطالعه کنید[/color
[size=medium]
]
مديران ارشد شركت گوگل:
اریک اشمیت، رییس هیئت مدیره و مدیر اجرایی

دکتر اریک اشمیت در آگوست ۲۰۰۱ - شهریور ۱۳۸۰ - یعنی بعد از پنج ماه از پیوستن ایشان به اعضای هیئت مدیره به عنوان رییس اجرایی انتخاب شد. همچنین اشمیدت رییس هیت مدیر شرکت Novell است که ایشان به عنوان شخص مرکزی و تصمیم گیرنده در مدیریت و توسعه این شرکت به حساب می‌آید.

اشمیت از شرکت Sun Microsystems به شرکت Novell در سال ۱۹۹۷ پیوست، ایشان در Sun سمت رییس تکنولوژی را داشتند. در مدت خدمت ایشان به Sun که ۱۴ سال طول کشید، ایشان موقعیت های اجرایی را در این شرکت ایفا می‌کرد که نتیجه آن کسب شناخت های بین المللی در توسعه تکنولوژی و اینترنت در ارتباط جمعی های تجارت، دولت، تحصیلات، فرهنگ ودانش بود. اشمیدت همچنین نقش بسیار مهم و اساسی را در بازار Java، زبان برنامه نویسی independent کامپیوترهای Sun را داشت.

قبل از پیوستن به Sun، اشمیدت جزو یکی از اعضای پژوهشی در لابراتوار دانش کامپیوتری شرکت (Xerox palo Alto Research Center PARC) را داشت. او همچنین مقام هایی را در Bell Laboratories و Zilog نیز داشت.

اشمیدت دارای دکترای کامپیوتر و دیپلم عالی مهندسی برق از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی است. ایشان کارشناسی مهندسی برق خود را از دانشگاه پرینستون دریافت کرده است.
لری پیج، از بنیانگذاران و رییس کل

لری پیج دارای تحصیلات عالی مهندسی علوم از دانشگاه میشیگان است. همچنین ایشان رییس این دانشگاه نیز بوده است. پیج همچنین دارای مدرک دکترای کامپیوتر از دانشگاه استنفورد است.

پیشینه کاری او شامل طراحی نرم‌افزار در شرکت Advanced Management Systems در واشنگتون و شرکت CogniTek در اوانستون بوده است. پیج اولین تجربه کاری خود را در زمینه کامپیوتر در سال ۱۹۷۹ شروع کرده است. ایشان به همراه سرجی برین در سال ۱۹۹۸ بنیانگذار گوگل بودند.


سرگئی برین، از بنیانگذاران و رییس تکنولوژی

سرگئی برین که اهل مسکو است، مدرک کارشناسی کامپیوتر خود را با افتخارات ریاضیات از دانشگاه مریلند دریافت کرده است. ایشان هم اکنون دارای دکترای کامپیوتر از دانشگاه استنفورد است. سرگئی 27 سال سن دارد و آشنایی و با لری پیج در دانشگاه استنفورد سبب شد که در همکاری و تاسیس گوگل نقش داشته باشد.

دلبستگی های پژوهشی آقای برین، موتورهای جست وجو، تامین اطلاعات از منابع ساختار نیافته، و داده کاوی در مجموعه‌های بزرگ متنی و داده‌های علمی را دربرمی گیرد. وی بیش از یک دوجین مقاله و رساله در ژورنالهای دانشگاهی به چاپ رسانده است. عنوانهای برخی از نوشته‌های او عبارتند از: آشکار کردن الگوها و ارتباطها در وب؛ داده کاوی پویا: معماری تازه‌ای برای داده‌های پربعدی، که همرا ه با Larry Page منتشر کرده است؛ فنون مقیاس پذیر برای کاوش ساختارهای سببی؛ شمارش پویای Itemset و تدوین قواعد برای داده‌های سبد خرید؛ وفراتر از سبدهای خرید: تعمیم قواعد تداعی به همبستگی ها.

برین یکی از بهترین سخنگوها و مباحثگرها در انجمن ها و آکادمی های ملی و بین المللی بوده که می‌توان از آناه Academy of American Achievemen، European Technology Forum، Entertainment and Design و Silicon Alley 2001 را نام برد.
امید کردستانی، معاون رییس فروش و توسعه تجاری

امید کردستانی بیش از ۱۲ سال سابقه در سرمایه گذاری و مصرف تکنولوژی سطح بالا، به همراه نقش کلیدی در بخش پیشگام اینترنت شرکت Netscape Communications را داراست. ایشان به عنوان معاون رییس فروش و توسعه تجاری در شرکت Netscape باعث شد تا این شرکت در یک سال ۸۸ میلیون دلار و ۲۰۰ میلیون دلار را در ۱۸ ماه فقط از وب‌گاه خود حاصل نماید.

کردستانی به شرکت Netscape به عنوان مسئول فروشهای OEM پیوست در حالی که ایشان مسئولیت هایی را در شرکتهایی مانند [[Citibank، AOL، Amazon، Intuit، Travelocity، Intel، @Home، [[eBay، و Ecite را داشت. پیش از Netscape نیز ایشان به عنوان مدیر تبلیغات و بازاریابی در شرکتهای 3DO Company، Go Corporation و HP را داشت.

کردستانی یک مدرک MBA را نیز از دانشگاه استنفورد و کارشناسی مهندسی خود را نیز از دانشگاه San Jose Stat دریافت کرده است.
تیم آرمسترانگ، معاون رییس فروش تبلیغات

تیم آرمسترانگ از Snowball.com به گوگل آمد. تیم در آن شرکت معاون رییس فروش و برنامه ریزی بود، او مدیریت گروهی شامل از ۱۰۰ کادرکن را در حدود ۱۶ ماه به عهده داشت. ایشان همچنین مسئول بخش برنامه ریزی و خویشاوندی و بازاریابی بود که شرکت های خویشاوند آن را می‌توان New Line Cinema و لیگ های NFL نامید.

قبل از Snowball.com، آرمسترونگ در شرکت IDG مسئولیت مدیر فروش ملی را به عهده گرفته بود.

آرمسترانگ دارای مدارک تخصصی اجتماعی و اقتصادی است. ایشان همچنین یکی از قهرمانان دو ماراتن است.
اورس هلتزل

اورس از دانشگاه کالیفرنیا به پیوست. ایشان یکی از اساتید علوم کامپیوتر آن دانشگاه بودند. ایشان مدرک کامپیوتر خود را در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه زوریخ دریافت کرد. در سال ۱۹۹۴، ایشان دکترای کامپیوتر خود را از دانشگاه استنفورد دریافت کرد.

اورس یکی از پیشگامان علم Java نیز می‌باشد. قبل از پیوستن به گوگل، ایشان یکی از بنیانگذاران Animorphic Systems بود که این سیستم کامپایلر Smalltalk و Java را فراهم آورد. بعد از Animorphic Systems در سال ۱۹۹۷، ایشان به Hostpro برای کامپایلر Hostpro Java کمک چشمگیری را کرد.

در سال ۱۹۹۶، ایشان جایزه CAREER را از National Science Foundation برای تخصص آند در زبان object-oriented دریافت کرد.

ایشان "شخص گوگل" نامید شد پس از آن که نخستین شخص VP شد.
کریگ سیلوراذشتاین، مدیر تکنولوژی

سیلوراشتاین هم اکنون جدا از دانشگاه استنفورد جایی که دکترای کامپیوتر خود را دریافت کرده می‌باشد. سیلوراشتاین یکی از اعضایی بود که در الگوریتم پژوهشی گوگل در دانشگاه استنفورد حضور داشت. پیشه آکادمیک ایشان در مدیریت ساختاری است. ایشان همچنین با Xerox PARC همکاری داشته است.

سیلواشتاین دارای کارشناسی کامپیوتر از کالج هاروارد است. ایشان همچنین یکی از بنیانگذاران گوگل است.

ایشان نیز نان روزانه گوگل را فراهم آورده است که توسط سیستم‌عامل لینوکس کار می‌کند.

منبع:
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%DB%8...A%AF%D9%84
در مورد بحث دادن سهام به کارمندان من هم خالفم . به نظر من بهترین کار همون روشی هست که اقا یوسف عزیز مطرح کردند
البته یک روش دیگه هم که خیلی کمک میکنه انضباط شخصی در محیط کاره . این که فعالیت از زمان مشخصی شروع و در زمان مشخصی به اتمام برسه .
چند وقت پیش در کتابی ( که اسمش هم یادم نیست ) نوشته بود که یک مدیر حتی باید برای آخر هفته های کارمندش هم برنامه بریزه . کارمندی که آخر هفته ها از سر بیکار فقط بشینه پشت کامپیوتر یا تلویزیون و تا نصف شب بیدار باشه ، روز اول کاری رو نمی تونه با انرژی شروع کنه .
خرید یک بلیط سینما و پرداخت هزینه یک شام خوشمزه برای کارمند و خانوادش و یا فرستادن کارمندان به یک مسافرت یک روزه همراه با خانواده در آخر هفته ، فکر نکنم هزینه ی زیادی برای شرکت داشته باشه اما تاثیری که بر روی کارمند و انرژی کارمند میزاره غیر قابل توصیفه .
این که ساعات کار از ساعتی مثل 8 به جای 7 شروع بشه باعث میشه که کارمندان راحت تر کار رو شروع کنند .

من احساس میکنم با اینکه مطالب خیلی خوبی داره نقل میشه ولی یکم تاپیک از مسیر اصلی داره خارج میشه .
کاش اول بر مبنای توضیحات اساسی سعی میکردیم مبنای سیستم سازی رو یاد بگیریم و بعد سراغ مباحثی تجربی نظیر این بحث بریم .
جناب گلدمن عزیز
ظاهرا شما بطور کلی منظور بنده را متوجه نشدید!
شما در ابتدا فرمودید مدیران قسمتهای مختلف مایکروسافت و اپل و ... در ضمن فعالیت در شرکتشتان ، فعالیتهای تجاری الکترونیکی دیگری را نیز انجام میدهند که باعث افزایش درآمدشان شده است و این درآمد بالا حاصل کار فرد در یک شرکت نیست !
بنده عرض کردم :
میتونید چند نمونه از فعالیتهای تجاری الکترونیکی این شرکتهایی که فرمودید مثال بزنید که تا این اندازه کارمندان شرکتها را ثروتمند کرده؟!!

شما در پاسخ رزومه کاری برخی از مدیران ارشد سایت گوگل رو نوشتید که اصلا هیچ گونه ارتباطی هم نداشت !

تقاضا دارم خواهشا از بحث اصلی خارج نشویم و با این متون طولانی که ربطی به بحث ندارد تاپیک را شلوغ نکرده تا دوستان دیگر هم سر در گم نشوند
با تشکر
با تشکر ویژه اززحمات تمام عزیزان برای پیشبرد این تاپیک
یک پیشنهاد به سبک خانم معلمی....

لطفا در صورت مشاهده ی کاستی ها ی احتمالی در بحث ها و تفاوت سلیقه ها در ابراز نظر بحث رو با سعه ی صدر به مسیر اصلی هدایت کنیم تا ناخواسته موجب دلسردی یا ایجاد تنش نشویم.در هر صورت یک مدیر خوب لازمه ویژگیهای خوب مدیریتی رو از الان در خودش تقویت کنه که به نظر بنده یادگیری مطالب تئوری خیلی سریعتر از نهادینه کردن ویژگیهای مثبت اتفاق میفته.

در پایان این اظهار نظربنده رو بذارید به حساب ویژگی وحشتناک معلمین که فکر میکنن همیشه باید نقش یه معلم اخلاق رو ایفا کنند.بد دردیه دوستان اما قول میدم خودمو اصلاح کنمBlush
(10-20-2013 09:30 PM)hamid.h نوشته شده توسط: [ -> ]" مایکل گربر مهمترین خصوصیت سیستم های موفق را قابلیت جایگزینی افرادی با کمترین مهارت در بخش های مختلف آن می داند که با آموزش کوتاهی به فعالیت وارد شوند "


عذر میخوام جناب رضایی
منظورتون اینه که در یک سیستم کسب و کار موفق کارمحول شده به کارمندان آنقدر باید ساده باشد که اگر به هر دلیلی بخواهیم جایگاه فردی رو تغییر بدیم سریع بتونیم اینکارو انجام بدیم و فرد جدید با یک آموزش مختصر جایگزین فرد قبلی شود ؟

بنده فکر میکنم سختی کارها و گاهی تخصص لازم در بعضی کارها آنقدرها آسان نباشد که این جایگزینی به این آسونی امکان پذیر باشه و متاسفانه این موضوع دست ما هم نیست !
درست متوجه شدم منظورتون رو ؟

خب واقعاً اگر سیستمی روی تخصص خاصی بنا شده باشد که نتوان آنرا براحتی جایگزین کرد ، خب نمی توان به آسانی انرا تکثیر کرد و یا گسترش داد .

البته منظور طراحی سیستمی است که بتوان منابع آنرا به آسانی تهیه و جایگزین کرد .

نیازهای نهایی یک سیستم : منابع مورد نیاز آن چه منابع مالی ، منابع انسانی و یا منایع ابزاری است . شما ممکن است بهترین سیستم نظیر گوگل را طراحی کنید ، اما منابع لازم را در ایران نداشته باشید که انجام آن به تاخیر افتاده و یا اصلاً نشدنی باشد .

به هر حال هر سیستمی که به سادگی قابل گسترش و تکثیر با کمترین میزان انرژی باشد و ایجاد گردش مالی بکند ، بطوریکه نیازهای خود را مرتفع کنید ، یک سیستم پویا خواهد بود .
من در ادامه مطالب توضیح بیشتری راجع به چگونگی این فرایند خواهم داد.
خب واقعاً اگر سیستمی روی تخصص خاصی بنا شده باشد که نتوان آنرا براحتی جایگزین کرد ، خب نمی توان به آسانی انرا تکثیر کرد و یا گسترش داد.

به هر حال هر شغل یا سیستمی به تخصصی مربوط میشه! میشه شغلی رو مثال بزنید که تخصصی در اون نباشه ؟

البته منظور طراحی سیستمی است که بتوان منابع آنرا به آسانی تهیه و جایگزین کرد .
نیازهای نهایی یک سیستم : منابع مورد نیاز آن چه منابع مالی ، منابع انسانی و یا منایع ابزاری است . شما ممکن است بهترین سیستم نظیر گوگل را طراحی کنید ، اما منابع لازم را در ایران نداشته باشید که انجام آن به تاخیر افتاده و یا اصلاً نشدنی باشد.

فکر میکنم انتخاب شغل یا حرفه ای که بتوان سه منبع اون رو به آسانی تهیه و جایگزین کرد کمی دشوار باشه. میشه در رابطه با یک سیستم یا شغل سه منبع اون رو مثال بزنید تا بحث روشن تر بشه؟ احساس میکنم منظورتونو متوجه نشدم متاسفانه...

به هر حال هر سیستمی که به سادگی قابل گسترش و تکثیر با کمترین میزان انرژی باشد و ایجاد گردش مالی بکند ، بطوریکه نیازهای خود را مرتفع کنید ، یک سیستم پویا خواهد بود .
من در ادامه مطالب توضیح بیشتری راجع به چگونگی این فرایند خواهم داد.[/b]

بی صبرانه منتظر توضیحات جامع تر و دقیق تر و البته همراه با مثال حضرتعالی هستیم.مرسی

[/quote]
(10-21-2013 04:58 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ]
(10-21-2013 04:38 PM)sir-mahyar نوشته شده توسط: [ -> ]امروز که نشسته بودم و داشتم به کارم به صورتی که سیستم بشه فکر میکردم متوجه چیزی شدم

اولین کاری که من راه انداختم کافه بود که کاملا کارش سیستم هست و کاراش واسه خودش انجام میشه و اصلا نیازی به من نیست و من فقط شب پولارو میشمرم و صبح به حسابم میریزم

و من متوجه نبودم که نا خواسته یه سیستم درست کردم
البته سیستم به صورت خیلی خیلی ساده ای بنا شده

همونطور که اکثرا در جریانید این کافه رو تو مغازه بابام راه انداختم که چای و قهوه و شکلات داغ و انواع کیک و نون قندی داره...

کار فروش رو پدرم انجام میده که البته کافه طوریه که هرکی می تونه خودش چای یا قهوه ش رو بریزه و پول رو بده و بره و پدرم نظارت داره و پولارو میگیره

تو هفته ی اول هم لیست کیک و غیره رو تهیه کردم و مادرم هر روز که برای خرید خونه میره اونارم به مقدار لازم میخره و میده به بابام

و هر شب بابام پول فروش رو میاره خونه و میره تو جیبم Yosef.gif

اینقدر این کار واسه خودش و بدون حضور من انجام میشه که من اصلا حواسم نبود این سیستم رو راه انداختم

آقای رضایی بدو بیا یه سیستم عالی واسه تجزیه و تحلیل پیدا کردم Yosef.gif

اجرای این سیستم بسیار راحت و گسترش آن بسیار اسان خواهد بود .
از نمونه های موفق این کار مهیار میتونیم استارباکس و یا کافی شاپ های کی اف سی و حتی قهوه ی مک دونالدز رو نام برد .

این کار مهیار اون سه ویژگی که شما میگید رو داره ، یعنی :
منابع مالی ---> میزان منباع مالی شروع این کار به راحتی قابل تامین هست .
منابع انسانی ----> نیاز به تخصص خاصی ندارد ، فقط کارمندان بخش فروش نیاز به چند جلسه آموزش فروش دارند . در نمونه های بزرگ تر از کار مهیار میتونیم این آموزش ها رو به شکل همایش ارائه کنیم . اموزش درست کردن قهوه هم کار چندانی نداره . میتونیم دوره های خاصی بزاریم و توسط یک فرد زبر دست ، این اموزش ها رو به مسئولین درست کردن قهوه آموزش بدیم .
منایع ابزاری ----> منابع ابزاری زیادی نیاز نیست و به وفور در هر شهر و روستایی پیدا میشود . با توجه به سوپر مارکتی بودن کار ، تنها نیاز به سینی کیک ، قوه جوش ، لیوان یکبار مصرف و امثالهم می باشد .

مدت زمان سیستم سازی ----> حداکثر 6 ماه .
نحوه ی گسترش ----- > مهیار میتونه به سوپر مارکت ها سر بزنه و بهشون نمایندگی برندش رو بده . فقط کافیه به تعداد سوپر مارکت ها قهوه جوش بخره و در اختیار صاحب فروشگاه بزاره . هر روز هم کیک و کلوچه مخصوص رو بین سوپر مارکتی ها پخش کنه . میزان سود هم میتونه 30-70 به نفع مهیار باشه .
اینجوری در مدت زمان کوتاه میتونه به وسیله ی سوپر مارکت های موجود ، کارش رو گسترش بده و از راه درامدی که کسب میکنه ، شروع به تبلیغات پیوسته کنه .


خیلی عالیه اما یه سوال برای من پیش اومد!!!!
چرا من نوعی که سوپر دارم اینکارو برای آقا مهیار انجام بدم ؟؟؟؟خدمتی هست که
خود من میتونم بدون همراهی ایشون انجام بدم.ضمنا نه قراردادی بایت اینکار بسته شده
نه تعهدی بابت اون دادم نه برند معروفی هست که باعث تبلیغ کار من و در جهت درامد زایی بیشتر من بشه .

هر طور حساب میکنم میبینم برای من بجز دردسر بیشتر نفع خاصی نداره .حالا بماندکه بعنوان خواهر مهیار خان تمام این زحمتها رو به جون میخرم و اینکارو با کمال میل انجام میدم اما برای شخص ثالث هرگز.10_004

ببخشید کمی غیر رسمی شد12_002
(10-21-2013 10:51 PM)alma نوشته شده توسط: [ -> ]
(10-21-2013 04:58 PM)3ObHaN نوشته شده توسط: [ -> ]
(10-21-2013 04:38 PM)sir-mahyar نوشته شده توسط: [ -> ]امروز که نشسته بودم و داشتم به کارم به صورتی که سیستم بشه فکر میکردم متوجه چیزی شدم

اولین کاری که من راه انداختم کافه بود که کاملا کارش سیستم هست و کاراش واسه خودش انجام میشه و اصلا نیازی به من نیست و من فقط شب پولارو میشمرم و صبح به حسابم میریزم

و من متوجه نبودم که نا خواسته یه سیستم درست کردم
البته سیستم به صورت خیلی خیلی ساده ای بنا شده

همونطور که اکثرا در جریانید این کافه رو تو مغازه بابام راه انداختم که چای و قهوه و شکلات داغ و انواع کیک و نون قندی داره...

کار فروش رو پدرم انجام میده که البته کافه طوریه که هرکی می تونه خودش چای یا قهوه ش رو بریزه و پول رو بده و بره و پدرم نظارت داره و پولارو میگیره

تو هفته ی اول هم لیست کیک و غیره رو تهیه کردم و مادرم هر روز که برای خرید خونه میره اونارم به مقدار لازم میخره و میده به بابام

و هر شب بابام پول فروش رو میاره خونه و میره تو جیبم Yosef.gif

اینقدر این کار واسه خودش و بدون حضور من انجام میشه که من اصلا حواسم نبود این سیستم رو راه انداختم

آقای رضایی بدو بیا یه سیستم عالی واسه تجزیه و تحلیل پیدا کردم Yosef.gif

اجرای این سیستم بسیار راحت و گسترش آن بسیار اسان خواهد بود .
از نمونه های موفق این کار مهیار میتونیم استارباکس و یا کافی شاپ های کی اف سی و حتی قهوه ی مک دونالدز رو نام برد .

این کار مهیار اون سه ویژگی که شما میگید رو داره ، یعنی :
منابع مالی ---> میزان منباع مالی شروع این کار به راحتی قابل تامین هست .
منابع انسانی ----> نیاز به تخصص خاصی ندارد ، فقط کارمندان بخش فروش نیاز به چند جلسه آموزش فروش دارند . در نمونه های بزرگ تر از کار مهیار میتونیم این آموزش ها رو به شکل همایش ارائه کنیم . اموزش درست کردن قهوه هم کار چندانی نداره . میتونیم دوره های خاصی بزاریم و توسط یک فرد زبر دست ، این اموزش ها رو به مسئولین درست کردن قهوه آموزش بدیم .
منایع ابزاری ----> منابع ابزاری زیادی نیاز نیست و به وفور در هر شهر و روستایی پیدا میشود . با توجه به سوپر مارکتی بودن کار ، تنها نیاز به سینی کیک ، قوه جوش ، لیوان یکبار مصرف و امثالهم می باشد .

مدت زمان سیستم سازی ----> حداکثر 6 ماه .
نحوه ی گسترش ----- > مهیار میتونه به سوپر مارکت ها سر بزنه و بهشون نمایندگی برندش رو بده . فقط کافیه به تعداد سوپر مارکت ها قهوه جوش بخره و در اختیار صاحب فروشگاه بزاره . هر روز هم کیک و کلوچه مخصوص رو بین سوپر مارکتی ها پخش کنه . میزان سود هم میتونه 30-70 به نفع مهیار باشه .
اینجوری در مدت زمان کوتاه میتونه به وسیله ی سوپر مارکت های موجود ، کارش رو گسترش بده و از راه درامدی که کسب میکنه ، شروع به تبلیغات پیوسته کنه .


خیلی عالیه اما یه سوال برای من پیش اومد!!!!
چرا من نوعی که سوپر دارم اینکارو برای آقا مهیار انجام بدم ؟؟؟؟خدمتی هست که
خود من میتونم بدون همراهی ایشون انجام بدم.ضمنا نه قراردادی بایت اینکار بسته شده
نه تعهدی بابت اون دادم نه برند معروفی هست که باعث تبلیغ کار من و در جهت درامد زایی بیشتر من بشه .

هر طور حساب میکنم میبینم برای من بجز دردسر بیشتر نفع خاصی نداره .حالا بماندکه بعنوان خواهر مهیار خان تمام این زحمتها رو به جون میخرم و اینکارو با کمال میل انجام میدم اما برای شخص ثالث هرگز.10_004

ببخشید کمی غیر رسمی شد12_002

به یا دلیل ساده !
مهیار هماهنگ کننده ی شماست .
من این سیستم رو توی آموزشگاه های کنکور دیدم . یه معلم میتونه همه جا درس بده ، حتی خیلی هاشون میتونند خودشون آموزشگاه بزنند ولی چرا میان با یه موسسه قرارداد می بندند ؟

مهیار ، باید اول تبدیل به یک برند بشه . بعد از اون باید تبلغات و یا تامین مواد اولیه رو خودش به دست بگیره .
شما که سوپر مارکت داری و روزی مثلا 20 هزار تومن فروش قهوه و کیک داری برات تبلیغ نمی صرفه .
اما مهیار با 100 تا سوپر مارکت قرارداد داره . 100 تا 2000 هزار تومن هم از هر فروشگاه سود خالص داشته باشه چیزی میشه حدود 200 هزار تومن . یعنی 10 برابر کل فروش شما .
تبلیغات برای مهیار به صرفست ، چیزی که برای شما به صرفه نیست .
تبلیغات مهیار فروش شما رو بالا میبره .

البته این یه مثال ساده بود ، چیزهای بسیار زیادی هستند مثل تامین مواد اولیه .
وقتی کار بزرگتر شد شما باید امتیاز بفروشید .
یعنی سوپر مارکت باید پول بده تا بهش امتیاز بده مهیار .
صفحه ها: 1 2 3 4 5 6
لینک مرجع