08-30-2011, 03:28 PM
08-30-2011, 04:23 PM
دوستان عزیز من 5 شهریور ماه از کار کارمندی خود با توجه به آنکه تعهد و سفته ای که برای سه سال داشتم و تعهدی که نسبت به خانواده ام دارم استعفا دادم تا به اهداف خود و ایده هایم که در این انجمن هم مطرح کردم برسم و به نظر خود این بهترین تصمیمی بود که میتوانستم بگیرم چون مطمئنا عمر من دوباره تکرار نمیشود و هرچه زودتر میخواهم شاهکار زندگی ام را خلق کنم.
08-30-2011, 04:28 PM
زمانی که از کارمندی بیرون آمدم (به اختیار خودم). چقدر دلشوره داشتم. هیچ وقت آنزمان را فراموش نمیکنم. و زندگی من به شیوه دیگری رقم خورد. خدایا هرچه حکمت توست , سزاوار من است.
آقای کاظمی عزیز این حکمت خدا بوده و ایمان دارم خیری در آن است.
آقای کاظمی عزیز این حکمت خدا بوده و ایمان دارم خیری در آن است.
08-31-2011, 02:30 AM
همه ی اینها بهانه است.ما میتوانیم فقط اراده نمی کنیم.
کسی که یک کوه را توانست بکند در ابتدا از سنگ ریزه ها شروع کرد.
کسی که یک کوه را توانست بکند در ابتدا از سنگ ریزه ها شروع کرد.
08-31-2011, 06:04 PM
آقای کاظمی عزیز با توجه به استعداد و توانائی که شما دارید میتوانم باور کنم غیر از خودتان افراد زیادی را هم بطرف میلیاردرشدن راهنمائی میکنید.موفقتر باشید.
10-25-2011, 12:10 AM
خیر انشالله . منم از این ریسکها زیاد کردم ریسکایی که خیلی ها آنها را حماقت می دانند . مثلاً بارها به من گفته شده بود که در جایی آرام بگیرم و مشغول به کار با حقوق معین شوم . ولی من نپذریفتم . من می خواه در کار خانه باشم اما نه به عنوان کارگر بلکه به عنوان مدیر . مراقب باشید . حضرت هم فرمودند با ترسو مشورت نکن . ترسو ها شما را نیز می ترسانند.
10-25-2011, 10:31 AM
من حرف dara رو كاملا ميفهمم. منم ميگم كه تا زماني كه شرايط بهتري رو پيدا نكنم اين كار و از دست نميدم.ولي به اين نتيجه رسيدم كه زندگي كارمندي و تعهدي كه آدم در مقابل خانوده اش داره يكجورهايي باعث ميشه آدم ترسو بشه.باعث ميشه كه به يكنواختي عادت كني.اگرهم نتوني به يكباره بلند بشي براي هميشه زير همون يكنواختي ها مدفون ميشي .اگر خيلي توكل كني هر روز يك كاري رو شروع مي كني كه آخرش هم بخاطر تلاش ناكافي شكست ميخوري. dara جان من هم توي اين مدت زندگي كارمندي چند تا تجربه شكست داشتم.كارهايي كه نياز به خلاقيت داشت از اين ور و اون ور گرفتم ولي نتونستم اونا رو تموم كنم. دليلش رو هم خودم فهميدم چي بود. همون اطمينان خاطري بود كه زندگي كارمندي براي من ساخته بود.يعني اين حقوق ثابت قوه تخيل و خلاقيت رو در من كور كرده.
10-25-2011, 02:32 PM
همیشه آینده نگر باش . درسته کارمند بودن حقوقش مشخصه و خاطر آدم جمع ولی خوب شما همونطور که ریسک نداری موقعیتهای خوب رو هم از دست می دی
10-25-2011, 04:38 PM
(10-25-2011 02:32 PM)mjdehghani نوشته شده توسط: [ -> ]همیشه آینده نگر باش . درسته کارمند بودن حقوقش مشخصه و خاطر آدم جمع ولی خوب شما همونطور که ریسک نداری موقعیتهای خوب رو هم از دست می دی
وقتي آدم به همه ي آرمانهاي خويش من جمله آسايش و امنيت در كنار ساير مطلوبات خود برسد آيا حتما بايد يك ميليارد پول داشته باشد؟هر چند به او لقب ميلياردر ندهيم ولي او ميلياردر است.كارمندي كه از سلامت روح و جسم و آسايش نسبي برخوردار است و از زندگي خود راضيست او هم يك ميلياردر است. چندي پيش دوستي در همين انجمن تعريف زيبايي از ميلياردر بودن داشت كه بسيار به دلم نشست آنگاه احساس كردم كه به ميلياردر بودن بسيار نزديكم.
تعريف هر كس از موقعيت خوب با ديگري متفاوت است.
موقعيت خوب در نظر من موقعيتي نيست كه پول بيشتري به من برساند موقعيتيست كه آرامش بيشتري به من ببخشد.
10-25-2011, 05:18 PM
در حقیقت هم نوعی از میلیاردر شدن است.