04-14-2013, 12:26 PM
(04-14-2013 12:23 PM)سیدمهدی هاشمی نوشته شده توسط: [ -> ]شما با توکل به خدا و تلاش در راه جلب رضای خدا حتما موفقتر خواهید شد شک نکنید.
خيلي ممونم آقا مهدي از حمايتتون خوشحال شدم. انشالله شما هم موفق باشيد.
(04-14-2013 12:23 PM)سیدمهدی هاشمی نوشته شده توسط: [ -> ]شما با توکل به خدا و تلاش در راه جلب رضای خدا حتما موفقتر خواهید شد شک نکنید.
(04-14-2013 12:18 PM)حسين بابايي نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام خدمت همه عزيزان
حسين بابايي هستم. ٣٢ ساله . داراي مدرك فوق ليسانس در رشته مهندسي برق قدرت از دانشگاه علم و صنعت ايران. در سال ٨٦ كه هنوز فارغ التحصيل هم نشده بودم نامزد كردم و اين در حالي بود كه هنوز به خدمت سر بازي هم ورقته بودم !!! با مشكلات زيادي مواجه شدم. همزمان با شروع سربازي با كمك دوست عزيزم يك شركت ثبت كرديم. يادمه أون موقع يك ماه طول كشيد تا ٢٠٠ هزار تومان جور كنيم براي افتتاح حساب و ثبت شركت. دست به همه كاري زديم. پيمانكاري احداث شبكه هاي برق ، برگزاري كلاسهاي آمادگي آزمون كارداني به كارشناسي ارشد ، فروش آب تصفيه كن ، رسوبزدا، .....يه تا برگزاري كلاسهاي اتوماسيون صنعتي. ولي يه دو سالي همين جوري در جا ميزديم. تازه من همزمان بصورت حق التدريسي در ٣ تا دانشگاه و موسسه آموزش عالي هم تدريس ميكردم. خلاصه رومون خيلي فشار بود ولي راضي كننده نبود و آخر سال سر جاي اولمون بوديم!!! كم كم با تجربه تر كه شديم رفتيم به سمت طراحي شبكه هاي برق . خيلي زود تو اين كار موفق شديم و در طي يك سال طراحي شبكه هاي ٢٠ كيلولت سه استان شامل البرز، قزوين و زنجان رو گرفتيم. اوج موفقيت ما رفته سمت توليد سيستم هاي گرمايش تابشي بود. الان صاحب برند گرماسان ( طراح و توليد كننده سيستم هاي گرمايش تابشي ) در ايران هستم. الان دومين برند برتر تو اين زمينه تو كشور هستيم. خيلي دوست دارم با كسب تجربيات بيشتر از اين انجمن و دوستان و اساتيد خوبم در اينجا تبديل به برند برتر بشيم. و رقيبمون با برند گرماتاب دار ١٥ سال تجربه و سابقه رو كنار بزنم. پارسال در اوج مشكلات اقتصادي كشور ترن اور ٢ ميلياردي داشتيم و لي ميخوام با كمك خدا إمسال اين رقم ١٠ ميلياردي باشي. به كمك همه عزيزان نياز دارم. ممنون
(04-12-2012 03:05 PM)pourmousa نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام به دوستان عزیزدوست عزيز چجوري همزمان تو دو رشته تحصيل ميكنيد ؟؟ هر دو دانشگاه دولتي كه نميشه ؟؟؟ اگر ميشه يكم بيشتر توضيح بديد
من پورموسی هستم و 38 سال دارم...
تحصیلاتم در زمینۀ کارشناسی کامپیوتر سخت افزار بوده و هم اکنون نیز دانشجوی ترم 3 EMBA و همینطور ترم 3 Interior Designing (( طراحی دکوراسیون داخلی )) هستم.
من در رشتۀ تحصیلی ام یعنی کامپیوتر مدرس و استاد برنامه نویسی بودم اما این برمی گرده به سالهای خیلی دور و سابقۀ برگزاری دوره های روانشاسی و موفقیت و هستی شناسی را دارم ... در حال حاضر هم طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی انجام میدم و استاد یکسری از کلاسهای موفقیت و تحول آگاهی هستم . خودم در کلاسها و دوره های بسیاری هم بعنوان شاگرد شرکت کردم اما در این زمینه خودم را صاحب سبک می دانم و امیدوارم که بتوانم مطالب و تجربیاتم را در اختیار شما دوستان ( چه بصورت آنلاین و چه بصورت کلاسهای حضوری ) قرار دهم.
(04-14-2013 12:44 PM)Peyman AL نوشته شده توسط: [ -> ](04-12-2012 03:05 PM)pourmousa نوشته شده توسط: [ -> ]با سلام به دوستان عزیزدوست عزيز چجوري همزمان تو دو رشته تحصيل ميكنيد ؟؟ هر دو دانشگاه دولتي كه نميشه ؟؟؟ اگر ميشه يكم بيشتر توضيح بديد
من پورموسی هستم و 38 سال دارم...
تحصیلاتم در زمینۀ کارشناسی کامپیوتر سخت افزار بوده و هم اکنون نیز دانشجوی ترم 3 EMBA و همینطور ترم 3 Interior Designing (( طراحی دکوراسیون داخلی )) هستم.
من در رشتۀ تحصیلی ام یعنی کامپیوتر مدرس و استاد برنامه نویسی بودم اما این برمی گرده به سالهای خیلی دور و سابقۀ برگزاری دوره های روانشاسی و موفقیت و هستی شناسی را دارم ... در حال حاضر هم طراحی و اجرای دکوراسیون داخلی انجام میدم و استاد یکسری از کلاسهای موفقیت و تحول آگاهی هستم . خودم در کلاسها و دوره های بسیاری هم بعنوان شاگرد شرکت کردم اما در این زمینه خودم را صاحب سبک می دانم و امیدوارم که بتوانم مطالب و تجربیاتم را در اختیار شما دوستان ( چه بصورت آنلاین و چه بصورت کلاسهای حضوری ) قرار دهم.
(04-21-2012 09:11 AM)SAMIRA نوشته شده توسط: [ -> ]من خانم س.م 27 ساله. اهل شیراز. کارشناسی کامپیوتر. 6 سال سابقه کار دارم در زمینه کامپیوتر. به شبکه علاقه زیادی دارم .در آموزشگاه تدریس میکنم.
تدریس و مدیریت دو شغلی هستش که من در آن بسیار موفق هستم.
در فرهنگ لغت زندگی من کلمات نمیشه، نمیذارند، امکان نداره و... وجود نداره.
بنظر من برای رسیدن به ثروت نباید ذهن فقیرانه ای داشت.
من معتقدم و معتقدم و ایمان دارم که هیچکس و هیچ چیز در زندگی ما مسبب و دلیل شکست و موفقیت ما نخواهد بود جز خود ما.
اگر میخواهی پول درآوری و ثروتمند شوی باید راه پول درآوردن را بلد باشی.
دائماً در انتظار رسیدن الهامات نوید بخش نباش. تو تلاش کن آنها خود به سراغت می آیند.
(04-30-2012 04:21 AM)rad86 نوشته شده توسط: [ -> ]امروز با این انجمن آشنا شدم و اولش فکر کردم از این انجمناست که مثل بقیه مدل تند آتیشی شروع میشه و آروم آروم خاموش اما با خواندن مطالب دوستان نظرم عوض شد و مطالب به حدی دوستانه و صمیمی و محترمانه بود که با وجود اینکه صبح باید 7 پاشم تا الان که 3 شب هست نشستم و تو قسمت های مختلف انجمن سرک کشیدم.دمت گرم آقا رادين يه چيزي بود كه چند وقته دنبالش بودم كه از يكي بشنوم و شما اونو گفتي(هرگز نترس - اگر حرف مردم برات مهمه و میخوای برا اونا زندگی کنی بدون که یک مرده متحرک بیشتر نیستی - تا وقتی که کارمند هستی و از یکی دیگه حقوق میگیری از خودت توقع نداشته باش که کارآفرین و تاجر و ... موفقی بشی - تمام لذت کار آزاد در ریسکش هست و این قانون رو همیشه حفظ باش که ریسک بالاتر = سود بیشتر در کار آزاد . پس تا وقتی که خیالت از حقوق آخر ماه جمع هست خیچ استرسی نداری که از جا بلندت کنه که زودباش فکر کن - ایده بساز - حالا ایده رو اجرا کن - من تاحالا پولداری رو ندیدم که کارمن بوده باشه - نمیگم نیست اما من ندیدم) امروز با خوندن اين تايپيك خيلي حال كردم واقعا بهم انرژي داد خيلي حالم خوبه منتظرم باش كه ميام ازت كمك بگيرم در آينده اي نه چندان دور
منم رادین هستم - متولد فروردین 65 - مجرد و اهل تهران
از دوران دبیرستان بود که فهمیدم رو اموال و ارث پدری نمیشه حساب کرد و فقط از خدا سلامتی همه پدر و مادرها رو خواستار - اعتقاد دارم که اگر اونا سلامت باشن ما خودمون می تونیم به خیلی بیشتر از اموال و ارث اونها برسیم-از دوم دبیرستان کارم رو شروع کردم - اون موقع یادمه که اینترنت خیلی بحث تازه ای بود و هنوز فروشگاه اینترنتی و فروش در اینترنت باب نبود و اصلا سیستمی به اسم پرداخت اینترنتی و پرداخت در محل و ... نبود - یادش بخیر با پول تو جیبی و عیدی و ... کارت اینترنت البرز میگرفتم - 10 ساعت 3000 تومن - جد و آبادم رو میورد جلو چشم تا وصل بشه )) تو سیستم پرشین بلاگ که تازه اره افتاده بود و اجازه نمیداد کسی توش کار تجاری کنه - با ایمیل به ادمینش ازش اجازه گرفتم که من رو مستثنی کنه و اولین وبلاگ تجاری رو زدم از فروش دیتا و سی دی های آموزش متنی در زمینه های مختلف که خودم مطالبش رو جمع آوری و ادیت و ویرایش میکردم می ساختمشون گرفته تا جنس های کادویی و خاص - اولین نفری بودم که تو اینترنت بطور خیلی وسیع گردنبند مروارید عشق در سایتهای خارجی پیدا کردم و تو اینترنت ایرن شدیدا تبلیغ کردم و پخش کردم- بعد مدتی دیدم اوضاعم تو کامپیوتر خرابه و رفتم با خرید کلی کتاب آموزش کامپیوتر و ساخت سایت و .... بعد از 1 سال از تاسیس وبلاگ ، اولین سایتم رو طراحی کردم و زدم و شد شروع درآمد خانگی و خرج بیرون رفتن و دوست و درس و ... و هرگز فکر نماکردم که پایه گذار خیلی از کارهای آیندم میشه .... تو سال 84 جزو اولین نفراتی بودم که با اولین سیستم پرداخت در محل ایران - به اسم سیستم پرداخت-قرار داد بستم برای سایتم و گسترش فروش اینترنتی - تا سال 85 خیلی چیزها رو بصورت تجربی یاد گرفتم - بخصوص بحث بازاریابی و تبلیغات اینترنتی و طوری شد که تا سال 88 بیش از 40 سایت زدم و بیش از 50% سایت ها زمینه کاریشون تا اون موقع در ایران و به فارسی وجود نداشت و من اولین بودم - علاقه خاصی به سایت های خارجی داشتم و شبها با چرخیدن توشون خیلی ایده بهم میداد که ایرانی شدش رو در ایران اجرا کردم - هرگز به کار اینترنتی به چشم کار نگاه نکردم چون کلا از اینترنت و مجازی بدم میومد اما دیگه شده بود قسمتی از زندگیم و درآمدم و هنوزم ولکنم نیست - جالبه که بگم از چت و انجمن و ... متنفرم و اینجا اولین انجمنی هست که عضوشم- اما صبحها در کنار درس و دانشگاه کار های مختفی راه انداختم از جمله زدن دوتا استودیو ضبط موسیقی - راه اندازی گیم نت - ثبت شرکت برنامه نویسی و تبلیغات اینترنتی - شرکت پخش لوازم تزیینی و کادویی خاص - چاپ های خاص مثل چاپ روی گل طبیعی و شمع و ناخن و خدمات و فروش دستگاه های چاپ خاص - شرکت برنامه نویسی آموزش های مجازی - زدن بوتیک - راه اندازی مزون زنانه - کارهای خدمات پتینه ساختمانی و .... ازشون راضی بودم اما دیگه دست تنهایی دیونم میکرد و از طرفیم از دانشگاه و رشته ای که می خوندم - میکروبیولوژی - متنفر شده بودم و داشت اعصابمو خورد میکرد - از طرفی سال 87 بود که با چند نفر از بزرگان آهن ایران در جایی ملاقات داشتم - کسایی که اصلا نامشون در جایی نبود و نیست - البته به جز محمد جابریان که دیدم در این انجمن اسمش رو بخاطر خرید سهام فولاد خوزستان ذکر کرده بودید - این دیدار خیلی روم تاثیر گذاشت و در همون حین خوندن کتاب های موفقیت و یک شکست اساسی عشقی که یهو صبح پاشدم و رفتم دانشگاه انصراف رو دادم و نامردا هم گفتن اگه میخوای فوق دیپلم بدیم بهت برای واحد هایی که پاس کردی باید یک ترم بری در دانشگاه های توابع که منم گفتم نه فوق دیپلم رو یادگاری از من نگه دارین که بشه عبرت برای دانشجوهای بعدی و بعدشم پلیس10 و دفترچه خدمت رو فرستادم و کله رو تراشیدم و رفتم خونه - بماند که چه هیاهویی شد و چقدر بهم برخرد کردن که دیوانه 6 ترم خوندی و حالا با دیپلم و انصرافی میری سربازی؟! گفتم آره..من تصمیمم رو گرفتم می خوام در آینده بشم شبیه آقای فلانی و این شد تصمیمم...بماند که روز قرعه کشی سربازی چه کشیدم و سر از اهواز در آرودم اما بعدش همه چیز همونایی شد که فکر میکردم - باورم نمیشد - من همیشه قانون راز و ... ر. مسخره میکردم و شدیدا آدم مادی گرایی بودم و حالا میدیدم که رفتم سربازی با مدرک انصرافی و دیپلم و تا روز آهر حتی 1 ساعت هم کشیک ندادم و حتی یک شب هم نموندم تو پادگان و بعد از آموزشی منتقل شدم تهران و عصرا خونه بودم!دقیقا همون رویایی که داشتم عملی شد - تو سربازی یک روز در میون و روزی 4 ساعت رفتم کلاس فشرده انگلیسی و تا تافل رسیدم و دیدم که بله ... قانون راز درست هست و به افراد یکه مثل من بهش شک دارن باید گفت که تا وقتی رویات رو حس نکنی نمیتونی برسی بهش ... وقتی حس میکنیش یعنی طوری تو ذهنت تصورش میکنی که تمگار الان توش هستی ، مطمئن باش بهش میرسی ... هنوزم باورم نمیشه اما از سال 87 به بعد به هرچی اینجوری فکر کردم یا رسیدم یا نزدیک شدم - بعد سربازی به اسرار خانواده کنکور دادم - بدون اینکه لای کتاب رو باز کنم - نتیجه ها اومد کسب باور نمیکرد - تو آزاد انتخاب اول مدیریت بازرگانی تهران مرکز و سراسری مدیریت کارآفرینی قبول شدم - چون دیدم کارآفرینی برام جالبه اون رو ثبت نام کردم - البته دانشگاه غیرانتفاعی به حساب میاد - اما چیزی که آزارم میداد دوره از هدف اصلیم بود - تبدیل شدن که یکی از بزرگترنی افراد صنعت آهن ایران - به حدی دورم رو شلوغ کرده بودم که تو کار غرق شده بودم - باور کردنی نیست اما 14 تا سیم کارت داشتم ! چون برای هر سایت و هر کار باید یک شماره میذاشتم تو سایت و نهایتا یک شماره مشترک رو در 3 سایت میذاشتم که مشتری نگه این یارو همه کاره هست پس هیچی حالیش نسیت - تو هر کاری که رفتم سعی کردم تا جایی برم که بتونم مشاوره بدم و اجرا کنم و اینا اذیتم میکرد دیگه حوصله مشتری و موبایل رو نداشتم که شروع کردم به واگذاری کارها و ایده ها و سایت ها ... البته هنوز سایت و دومین های خوب رو دارم و دارم هی با افراد مختلفی که حس میکنم تواناییش رو دارند شریک میشم - دامین و کا رو جا و تلفن از من و گردوندن سایت از اونا که طبق توافق بصورت درصد از فروش کار میکنیم - اما این قضیه راز رو جدی بگیرین دوستان - اصلا شک نکنید - من سال 89 سرباز بودم و شرکتی که الان هم دارمش رو ثبت کردم و جاش رو اجاره کردم ماهی 400 تومن - برای یک سرباز که نمیتونه صبحها سر کار باشه حماقت بنظر میاد اما کردم و شد چون میدونستم میشه -دیده بودمش-دقیقا شرایط شرکت همونیه که میدیدم - کوچولو و با نمک - دنج و بدون هیچ پنجره ای که رو به خیابون و ماشین باز بشه-اما باز از آرزوم دور بودم - کشی که اسطوره من بود خیلی خیلی بالاتر از این حرف بود - همین کافی که بگم به من عریبه وقتی برای بعد از عید رفتم پیشش بعنوان عیدی یک تبلت 10 اینچی داد و پدرانه گفت که دارم با این کارا و این همه این شاخه و اون شاخه پریدن وقت تلف میکنم - قشنگترین حرفی که شنیدم ازش این بود که اگر در یک کار - مثلا چاپ روی گل طبیعی - یکسال بودی دیگه همون رو ادامه بده و مطمئن باش که موفق میشی اما هر سال عوضش نکن و بعد از این حرف تصممی گرفتم برم شارد بشم تو بازار آهن - صبحها شاگرد مغازه بودم - اونم بصورت بدون حقوق و فقط پورسانتی و عصرا میومدم شرکت که ببینم بچه هایی که گذاشتم اونجا چه کردن و فروش چطور بوده و ... و حالا تو بااز آهن یک مغازه رو میشه گفت شراکتی دارم و شرکتمم کارش رو خیلی منظم کردم و دارم شرکت بعدی رو میزنم - و همش رو مدیون همون نصیحتم که گفت اگه پیدا کردی چیزیو که عشقت هست و یکسال انجامش دادی دیگه بچسب بهش ... رفتو تو کار آهن و تخصصی رفتم تو کار لوله و ورق و چون خیلی مطالعه در زمینه بازرگانی داشتم براشون واردات انجام میدم - سرمایه از اونها و کار از من و همین دستم رو پر کرد و بالاخره امسال بعد از عید اولین فروشم 2660 تا لوله 6 متری بود ... خیلی بیشتر از چیزی که تو برنامه و آرزوم بود و خیلی راه مونده تا بتونم به هدفم برسم ... من در حدی نیستم که بخوام نصیحتی کنم و سرتون رو درد آوردم اما چند تا چیز رو تو زندگی یاد گرفتم و بهشون ایمان دارم:
1 - قانون راز وجود داره - اما اگه بخوای بشینی و فقط فکر کنی بدون کهداری وقت تلف میکنی
2 - هرگز نترس - تهش اسمه که قرض بالا میاری و میری زندان - بخدا من تمام کارهام رو با پس انداز خودم و قرض شروع کردم و حتی تا الان 3 بار مجبور شدم پول نزول کنم کمه بیشترین پول قرضی و نزولی مال زمانی بود که سرباز بودم و کارها رو راه اندازی میکردم - پس ترس نداره - تهش اینه که میری زندان و حسابی استراحت میکنی
3 - اگر حرف مردم برات مهمه و میخوای برا اونا زندگی کنی بدون که یک مرده متحرک بیشتر نیستی
4 - تا وقتی که کارمند هستی و از یکی دیگه حقوق میگیری از خودت توقع نداشته باش که کارآفرین و تاجر و ... موفقی بشی - تمام لذت کار آزاد در ریسکش هست و این قانون رو همیشه حفظ باش که ریسک بالاتر = سود بیشتر در کار آزاد . پس تا وقتی که خیالت از حقوق آخر ماه جمع هست خیچ استرسی نداری که از جا بلندت کنه که زودباش فکر کن - ایده بساز - حالا ایده رو اجرا کن - من تاحالا پولداری رو ندیدم که کارمن بوده باشه - نمیگم نیست اما من ندیدم
5 - رویات رو حس کن - شکلش رو بکش - خودت رو توش ببین - اونقدر بهش فکر کن که شبا خوابش رو ببینی - بقول استاد زبان انگلیسی که خیلی دوسش داشتم - میگفت وقتی بگین زبانمون خوبه که بتونین شبا خوابتون رو به زبان انگلیسی ببینید
6 - از آدمای منفی باف و لاف زن و اهل فقط حرف زدن خوشم نمیاد - حس میکنم هم وقتم باهاشون تلف میشه هم انرژی ازم میگیرن - اگر فقط با ایده میشد پولدار شد مطمئن باش نصف جمعیت زمین پولدار بودن - هیچ میدونی رفتگرا که شب تا صبح در تاریکی و آرامش کامل زمین جارو میکنن هر شب تا صبح چند تا ایده خوب به سرشون میزنه!!اگر هم فکر میکنی که با خر کاری میشه به پول رسید بدون که پشتکار رو با خر کاری اشتباه گرفتی - اگر اینطور بود کارگر های ساختمانی و کلا قشر کارگر باید الان میلیاردر بود
7 - عشق کاریت رو پیدا کن و واردش بشو - ازش لذت ببر - واقعا دیگه نمیتونی ازش دل بکنی - همه از حاجی بازاری و قشر بازاری زیاد خوب نمیگن بخصوص اگه بگی که تو بازار آهن شاد آباد هستی!! جایی که صبحها قبل از اینکه کرکره رو بدی بالا میبینی که همسایه هات دارن بجای سلام اول از همدیگه با الفاظ شیک حال خواهر و مادر همدیگرو میپرسن الفاظی که تو 3 دهه زندگی هرگز نشنیده باشی - اما من از همین محیط انرژی میگیرم چون میدونم که از جای درستی شروع کردم و به آرزوم ختم میشه
8 - صبر و صبر و صبر + پشتکار و پشتکار و پشتکار داشته باش که کار آزاد این دو رو حتما میخواد + جرات از داست دادن کل مال در یک شب - هروقت خواستم با کسی شریک بشم تنها سوالم ازش این بوده که فلانی تو که الات 10 ملیون داری میذاری وسط و میدونی که دوره بازگشت این کار 6 ماهه هست ، اینقدر مردش هستی و اینقدر جنبه شراکت داری که 6 ماهه دیگه هم بشینیم روبروی هم و بخندیم بگیم چه باحال پول رو بباد دادیم؟؟ و برامون یه تجربه 20 ملیونی بجا گذاشت که دیگه وارد این کار نشیم یا قبل وارد شدن مثلا فلان کار رو بکنیم؟!
9 - هرگز با دو قشر شریک نشو یکی کسی که خدا رو قبول نداره و یکی کسی که به زنش خیانت میکنه - مطمئن باش این دو قشر تو شراکت اساسی سرت کلاه میذارن - چون وجدان ندارن و به اصلی ترین شریکشون که شریک زندگیشونه دارن خیانت میکنن پس وای به حال تو که شریک مالش هستی
10 - و در آخر بدون که هرگز نگی فلانی شروع کرد چون داشت و از من سر تر بود یا پولش بیشتر بود - همیشه تو شرایط سخت هست که میتونی خودت رو بسنجی و اگر جرات کنی کار راه بندازی مردی - وگرنه در شرایط مطلوب اقتصادی بدون که عمه محترم بنده هم میتونه کارآفرین بشه اونم ار نوع نمونش - خیلیا از صفر شروع کردن - من پول خرید دامین هم نداشتم - شرایطم طوری بود که هرگز نمی خوام به اون سالها برگردم و یا حتی فکرش رو کنم - اما باز میگفتم از من بدبخترم شروع کرده و موفق شده-پس بدون میتونی-قبول دارم با پول نزول که برکت نداره نمیشه کار کرد اما شاید تقدیر الهی بوده که من رو در شرایطی گذاشت که هیچ راهی نداشتم و هیچ کسی حتی صمیمی ترین افراد دورم هم بهم پول قرض ندادن و برای رسیدن به اهدافم مجبور شدم نزول کنم.
خوشحالم که تو این جمع وارد شدم - خیلی زیبا و صمیم هست - ادمین عزیز بدون که از این جا خوب میشه پول ساخت و راحت میشه صندوق رو پرکرد و درست و اساسی خرج ایده های بچه ها کرد - ایده های اجرا شده و در حال اجرای زیادی در زمینه های مشابه دارم که خوب داره سود میده و در دراز مدت مطمئنم که خیلی سود آور هست - در زمینه سود اوری اینترنت ایران شک نکنید که واقعا جای کار داره - بخصوص در زمینه ارائه خدمات!!تو سایت های خارجی ببینید چه خدماتی داره ارائه میشه و ما متاسفانه تازه وارد بحث و فاز فروش اینترنتی شدیم - فروش خدمات سود آوریش خیلی بیشتر از فروش محصول هست - کمی در ایران دیرتر جواب میده و فکر کنم یکسالی نیاز به آماده سازی داره اما اساسی جواب میده
شرمنده که زیاد نوشتم و پر از ایرادات تایپی هست - بزنید پای خواب آلودگیم
به امید دیدار شما عزیزان در جلسات حضوری
(04-14-2013 12:58 PM)حسين بابايي نوشته شده توسط: [ -> ]ممنون محمد جان مرسي از انرژي مثبتت. بالاخره هم فاميلي هستيم و بايد هواي همديگه داشته باشيم