کار , کار - چگونه شروع کنم؟

[jahanagahi]

در اینجا جا دارد کلی در رابطه با موفقیت عزیزان این مطلب را دو باره در این تایپیک منعکس کنم:
موفقیت

نوشتن اهداف یکی از مهمترین موارد رسیدن به آن است.
بارها نویسنده های خارجی و ایرانی در رابطه با این موضوع مطلب می نویسند و حتی از این راه ثروتمند شده اند .
همه افرادی که این کتابها را می خوانند چنان دچار احساسات شده که با عشق و علاقه و به امید رسیدن به اهدافشان چنان غرق در مطالعه می شوند که انگار همین لحظه می توانند میلیاردر شوند.حتی برای نوشتن اهداف اقدام هم میکنند.ولی متاسفانه بعد از مدتی سرد شده و کتاب دیگری و از نویسنده دیگری را برای مطالعه در نظر می گیرند.
فیلم راز را می بینند چنان احساسی برخورد میکنند و هیجان زده می شوند که انگاری همین الان با این مسئله آشنا شد اند. صدای موزیک و صحبت چند نفر وی را به هیجان می آورد. باز بعد از گذشت چند روز سرد شده و از اینکه هنوز درجا می زند نسبت به این مسئله باور خود را از دست می دهد.

آقا ی جهان آگهی اجازه؟ چکار کنیم که این موارد اشاره شده شما پیش نیاید؟
جهان آگهی جواب می دهد:
نفس عمیقی بکشید.بدن خود را شل کنید. شل شل .
باز نفس عمیقی بکشید.
یک کاغذ و یک خودکار را آماده کنید.
اهداف خود را بنویسید. هر چه که دوست دارید.
مادی
معنوی
با ریز جزئیات.
کمی وبرایش کنید. دوباره بخوانید.
مگر نمی خواهید به اهدافتان برسید.
پس دوباره نوشته خود را مطالعه کنید.
جملاتش را تصحیح کنید.
روزانه یکبار آنرا بخوانید.
حالا برای رسیدن به اهداف باور و ایمان خود را قوی کنید. سخت است . خیلی سخت. شاید به اینکار خود بخندید. بخندید مسئله ای نیست . هر چقدر دوست دارید بخندید.
اینجا دیوار ذهنی پیدا می شود.
آقا اجازه؟ دیوار ذهنی یعنی چه . اینی که گفتی یعنی چه؟
جهان آگهی چون تو فکر استادش بود فکر کرد این سئوال را استادش کرده است.
گفت : آقا اجازه؟
بعد فهمید که استادش نبوده. خندید.
جواب داد: دیوار ذهنی می گوید نمی شود . نمی توانم. ولی چون ما کمی مطالب روانشناسی نوین را خوانده ایم می گوئیم می شود . می توانم.
البته خود نیز چندان باوری به این مسئله نداریم.چون این دیوار ذهنی را از دوران کودکی در ما ایجاد کرده اند و خود نیز با جان و دل پذیرفته ایم.
ما در این انجمن ثبت نام کرده ایم. مطالب زیادی از عزیزان انجمن یاد گرفته ایم.ضمن اینکه کتابها خوانده ایم. پس کمی باور داریم که می توانم. می شود.
حالا نقش جملات تاکیدی برجسته می شود.تکرار این جملات تاکیدی ذهن را فرا می گیرد. ذهن کم کم باور میکند. فقط کافی است که ذهن کاملا آنرا باور کند. تجسم شروع می شود.
1- من در آرامش کامل به سر می برم و همواره روحیه ای شاد و لبخندی بر لب دارم.
2- من سزاوار بهترین ها هستم.
3- از راه شگفت خدا , پول مثل سیل بطرف من سرازیر می شود.
4- من خودم را دوست دارم و به خود افتخار می کنم.
5- هر چه بیشتر می بخشم بیشتر می ستانم و احساس شادمانی می کنم.
6- سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است.
7- من ایده های بزرگی در سر دارم و آنها را به واقعیت تبدیل می کنم.
8- من انسانی توانا ، خلاق و دوست داشتنی هستم.
9- تمام بدهی های من از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت می شود.
10- سراسر وجودم غرق در انرژی و شادی است.
11- روز بروز اعتماد بنفس من بیشتر و بیشتر می شود.
12- رابطه من با خانواده روز به روز بهتر و بهتر می شود.
این جملات تاکیدی را با توجه به موضوع اهداف بارها و بارها تکرار فرمائید.
تجسم یعنی عکسبرداری و فیلم برداری ذهن از تک تک اهداف.
کمی تار است. تکرار جملات تاکیدی بیشتر و بیشتر می شود.
ناخودآگاه اعتماد بنفس را قوی میکند. یاد مطلب ای کاش می افتد:
ای کاش
بارها عرض کردم اگر زمان مرگ وقتی در اختیار ما قرار گیرید می گوئیم:
ای کاش اعتماد بنفس زیادی داشتم.
ای کاش از کسی خجالت نمی کشیدم.
ای کاش انسانهای بالا دست را از خودم بالاتر نمی دیدم.
ای کاش اهدافم را بسیار بزرگ انتخاب میکردم. و از مسیر رسیدن به اهداف لذت میبردم.
ای کاش کار را ارجح بر خانواده نمی دانستم.
ای کاش می دانستم چه ارزش بالائی داشتم.
ای کاش . ای کاش.
ای کاش جوری زندگی میکردم که الان نگویم ای کاش .
پس از این مطلب درس میگیرد.
آماده برای پذیرش.
1 الی سه ماه نیاز است که این مطالب را بخود بقبولاند. باور کند . ایمان بیاورد .
ایده ها چون جرقه از ذهنش خارج می شود.
وقتی به اولین هدفش رسید . حتی کوچک باور و ایمانش بیشتر می شود.

ای کاش عزیزان این خلاصه شده مطالب رسیدن به اهداف را به دقت خوانده و عمل نمایند.