مجتمع گردشگری ستاره سهیل

[MARYAR]

واقعا آفرین به همت بلند شما و این تجسم خلاق قوی که باعث به تحقق پیوستن اهداف و آرزوهای شما شده.
ما همچنان منتظر بقیه خبرهای موفقیت شما هستیم.
البته به زودی سفر شیراز را راه می ندازیم و میایم ویلا سوپرایزتون می کنیممممممم

[MohamadMJ]

موفق هستید. موفق تر باشید
فقط ای کاش در مورد مسیر طی کرده هم صحبت میکردید.
راستش از یه طرف خوشحال بودم که یکی از کاربرای انجمن و بچه های خانواده به اینجا رسیده
از یه طرف گیج و گم شدم که چی شده خب. چطوری رسیده. صحبتی در مورد 19 سالگی و حقوق 200-300 و بعد یهویی ماشین و خونه و ....

ممنون میشم در مورد مسیری که طی کردید صحبت کنید
با تشکر

[jahanagahi]

موفقیت عزیزی از انجمن موفقیت همه عزیزان انجمن است.
ما زمانی صحبت از رسیدن به اهداف کردیم برای تجارب عزیزان چزئیات را نوشتیم. ضمن خوشحالی از موفقیت شما اینک جزئیات رسیدن به اهدافتان مهم است. لطفا در رابطه با موضوع هم اگر امکان دارد توضیحی نوشته شود تا انرژی مضاعفی در انجمن به وجود بیاید.

[مسعود کوچولو]

فقط میتونم بگم مرسی بخاطر موفقیتتون....
به احترام شما از جام بلند شدم.البت نه برای ماشین و خونتون...
ممنون...

[StarSoheil]

ممنون از تمامی دوستان عزیزم و پیام های پرانرژی تون. خب به نظر میرسه اکثر دوستان سوالشون پیرامون چگونگی رسیدن بنده به این دستاوردها بوده. مسلما متن پست های من برای کسانی که درکی از این راز ندارن ممکنه در نگاه اول با مقاومت ذهنی اونا مواجه بشه و برعکس برای کسانی که این مثبت اندیشی رو تونستن درک کنن با دید عمیق تری به نوشته ها نگاه میکنن. بعنوان مثال در جایی از متن نوشته ام که:

نقل قول :خلاصه طبق معمول تونستیم این ماشین رو همین جوری و به همین راحتی خریداری کنیم

اینجا ممکنه خیلی از افراد عام جامعه با شنیدن این حرف بگن آره تو گفتی و ما هم باور کردیم. یا بگن طرف بچه پولداره از پول پدر خرج کردن که هنر نیست. اما افرادی امثال شما هم هستن که با دید دیگه ای به این متن ها نگاه میکنن. بله واقعا خرید اون ها به همین راحتی بوده اما پشت این راحتی تلاش ، اراده و پشتکار بوده نه پا روی پا گذاشتن و شعار دادن.

همچنین هدف از گذاشتن عکس در این پست هم به همین خاطر بود. اینکه کمی از فضای مجازی فاصله بگیریم و دنیای واقعی را به تصویر بکشیم. شاید خیلی ها با خوندن اولین پست بنده در تاپیک میلیاردرهای ایرانی بگن از کجا معلوم که طرف واقعا راست بگه. اینجا یک محیط مجازی هست و هر کسی هر چیزی میتونه بیاد و بگه. برای همین خواستم که فضا رو شفاف تر کرده باشم.

برای اینکه این تاپیک جنبه آموزشی هم داشته باشه من سعی میکنم برای هر مورد مثالی بیارم تا شاید کمکی کرده باشم به دوستانی که در این راه قدم برداشتن. هرچند میدونم همه شما بارها فیلم راز دیده اید و یا کتاب های مختلفی خوانده اید ولی این رو بدونید که این کار مثل زبان انگلیسی به شدت فرار هست و اگر لحظه ای ازش غافل بشید ... پس اگر فیلم راز را 1000 بار و هر روز ببینید باز هم کم است.

اولین مورد رو با چگونگی خرید ماشین شروع میکنم تا انشاالله اگر وقت اجازه داد میریم روی موارد دیگه هم بحث میکنیم.

من زمانی که 206 داشتم فکر کنم 18 سالم بود. این ماشین رو از پدرم بصورت قسطی گرفته بودم. یادمه پدرم قول داده بود اگر کنکور دانشگاه شیراز قبول بشم میتونم با این ماشین به دانشگاه برم. شاید بدست آوردن این ماشین انگیزه ای بود که برای کنکور تلاش کنم. شبی نبود که 1 ساعت از وقتم در هنگام خواندن رو به مجسم کردن سواری با این ماشین و رفتن به دانشگاه نزارم. خب تا اینکه ما کنکور دادیم و قبول شدیم. یکبار پدرم که دید خیلی در حال گذاشتن وقت روی کارام هستم و بیشتر از اینکه روی درس خوندن وقتم رو بزارم دارم روی کارم میزارم گفتن که نیازی نیست پول ماشین رو بهشون بدم و اینقدر خودت رو خسته نکن ؛ اما من زیر بار نرفتم. گفتم دوست دارم طبق حرفی که زدم با پول خودم این ماشین رو داشته باشم و تا ریال آخرش رو ندم نمیتونم از کارم دست بکشم. خب شاید یکسال از این ماجرا نگذشت که من نه تنها پول کامل ماشین رو تونستم جور کنم هیچ بلکه توانستم یک ماشین کوپه خریداری کنم بدون اینکه حتی 206 رو بفروشم. زمانی که من 206 داشتم هر شب سواری کوپه رو برای خودم مجسم میکردم به این شکل که در ماشین نشستم دنده رو روی حالت شتاب میزنم و برو که رفتیم . اولین باری که کوپه رو دیدم اون رو با فراری اشتباه گرفتم شاید اون زمان ها 1-2 تا از این ماشین در شیراز بود. اون زمان ماشین کوپه 40 تومن بود و من کل موجودیم 10 تومن/ یک روز باخبر شدم که در نمایشگاه بین المللی شیراز نمایشگاه ماشین برگزار شده. بدون اتلاف وقت خودم رو به نمایشگاه رسوندم و از شانسم کوپه هم جز ماشین های اونجا بود. وقتی رفتم نمایشگاه جالبه بدونین با دید شخصی رفتم که میخواد ماشین بخره. درسته که هیچ پولی نداشتم ( 40 تومن ) ولی مطمئن بودم که این ماشین رو میخرم. بنا براین از دید یک خریدار رفتم جلو و باهاشون صحبت کردم و توی ماشین نشستم. بعد که داشتم قیمتش رو سوال میکردم دیدم که شرایط قسطی ویژه نمایشگاه ارائه شده بدین شکل که 16 تومن پیش میدین و مابقی اقساط 1 تا 2 ساله. خب به یکباره جرقه ای در ذهنم زده شد یه حساب کتاب کوچیک کردم گفتم اگر از اینجا و اونجا بزنم و پولام رو جمع کنم میتونم پول اولیه اش رو تا فلان تاریخ جور کنم و قسط هاش رو هم دو ساله بدم. روز دوم نمایشگاه در کمال ناباوری توی غرفه هیوندای در نمایشگاه در حال امضای قرارداد ماشین بودم! 50 تومن بیعانه دادم که ماشین رو برای من نگه دارن تا در مدت دو هفته بتونم پول اولیه ماشین رو جور کنم. طبق صحبتی که باهاشون انجام دادم اونها هم قبول کردن.

یک هفته بعد بدون اینکه 206 رو بفروشم پول پیش اولیه اش رو جور کردم و یکماه بعد سوار ماشین شدم. از بچگی هدف نهایی ام در بین ماشین ها خرید لامبورگینی بود و من داشتم پله پله در مسیر رسیدن به اون هدف گام برمیداشتم. 1.5 سال پس از خرید کوپه بطور جدی به فکر خرید BMW افتادم. البته بین Benz ، Porscheو BMW و مدل های مختلفشون شک داشتم و این باعث میشد که در خریدش تاخیر پیش بیاد چون یکبار سواری بنز رو مجسم سازی میکردم و بار دیگه میشد BMW . باز از بین BMW یکبار سوار بر 630 بودم و بار دیگر سوار بر 335. یک نکته مهمی که باید در نظر داشته باشین اینه که اون چیزی که میخواین باید با جزییات کامل باشه. از مدل گرفته تا حتی رنگ صندلی هاش دیگه رنگ ماشین که جای خود. اگر ذهنتون روی چند چیز مختلف باشه فکر نکنم نتیجه خوبی از آب در بیاد.

خب مسلما خرید BMW پروژه به نسبت بزرگتری بود و پول بیشتری میخواست. توی این مدت به نمایشگاه های ماشین زیادی سر زدم و سوار انواع مدل های Porsche و Benz و BMW شدم. ( باز هم تاکید میکنم توی این مدت حتی 1/4 پول این ماشین رو هم نداشتم ) سعی میکردم خودم رو در عمل انجام شده قرار بدم. کسی که میخواد ماشین بخره باید بره نمایشگاه ها قیمت ها رو سوال کنه و توی این ماشین ها بشینه. حتی برخی از نمایشگاه داران زمانی که روی برخی از ماشین ها دست میزاشتم فکر میکردن قصد اذیت دارم و پسری با این سن و سال چطور میتونه دست روی این ماشین ها بزاره برای خرید. اما وقتی با اعتماد به نفس کامل ازشون سوال میکردم و ماشین قبلیم رو میدیدن میشد تغییر عقیده رو در نگاهشون دید. خلاصه پس از 1.5 سال شک در انتخاب نوع ماشین یک شب تصمیم گرفتم که تصمیمم رو نهایی کنم و بالاخره رای رو به 335 کروک دادم اونم نه هر رنگی بلکه فقط آبی کاربنی. بدین ترتیب از زمانی که من انتخابم روی مدل ماشین قطعی شد تا لحظه ای که در حال سواری گرفتن از BMW بودم دو ماه گذشت. در واقع دو ماه از تاریخ مجسم سازی دقیق اون مدل با جزییاتش در ذهنم طول کشید تا ماشین رو بخرم. جالبه اینبار زمانی که خرید BMW قطعی شده بود ولی هنوز اون رو نخریده بودم داشتم به خرید Lamborghini فکر میکردم. مثل این بود که انگار چندین ساله سوار BMW هستم و دیگه سواریش برام انگیزه ای نداره مثل قبل. از طرفی خرید این هم مثل سری قبل با حفظ ماشین قبلی صورت گرفت

ممکنه برای خیلی هاتون این سوال پیش بیاد که همین طور میگی پولش جور شد خب این از کجا جور شده. از کسی قرض گرفتی ، پول خودت بوده ، وام بوده ، خدای نکرده دزدی بوده باید بگم زمانی که شما تصمیم به خرید چیزی میگیرین به همون نسبت باید تلاشتون رو هم چند برابر کنید. حالا در هر شاخه و حرفه ای که فعالیت دارین. مطمئنا بدست آوردن اینها بدون کار و تلاش نبوده. اما این خواسته ها بهتون کمک میکنه که انرژی مضاعف بگیرین و وقایعی در کارتون رخ بده که باعث بشه یکباره به پیشرفت های زیادی دست پیدا کنید. مثلا برای خرید BMW من 1/3 پولش رو از پدرم قرض کردم و در کمتر از یکماه بهشون برگردوندم. پس مهم نیست که در اون لحظه حتما کل اون مبلغ رو داشته باشید. ممکنه این پول از طرق مختلفی به دستتون برسه و در واقع همه چی دست به دست هم بدن تا شما اون کار رو انجام بدین.

انشاالله در فرصت های بعدی پیرامون مسائل دیگری صحبت میکنم. موفق باشید

[سیدمهدی هاشمی]

آخرش نگفتی کارت چی بوده؟ نکنه نمیخوای بگی تا مبادا ما هم یاد بگیریم و جات رو بگیریم؟

[StarSoheil]

(02-17-2013 04:43 PM)سیدمهدی هاشمی نوشته شده توسط:  آخرش نگفتی کارت چی بوده؟ نکنه نمیخوای بگی تا مبادا ما هم یاد بگیریم و جات رو بگیریم؟

دوست عزیز قبلا بطور خلاصه در یکی از پست هام این رو گفته بودم و بچه های انجمن تا حدودی در جریان اون هستن. شاید شما تازه عضو این انجمن شدید و در جریان نبودید. با این حال شما رو ارجاع میدم به یکی از پست هام:

نقل قول :من فعالیتم رو از سال 2005 در نت آغاز کردم و در زمینه های Site Management, Seo, Ads Management فعالیت تخصصیم رو از سال 2007 استارت زدم.

[M3HDI]

(02-17-2013 04:28 PM)StarSoheil نوشته شده توسط:  باید بگم زمانی که شما تصمیم به خرید چیزی میگیرین به همون نسبت باید تلاشتون رو هم چند برابر کنید. حالا در هر شاخه و حرفه ای که فعالیت دارین. مطمئنا بدست آوردن اینها بدون کار و تلاش نبوده. اما این خواسته ها بهتون کمک میکنه که انرژی مضاعف بگیرین و وقایعی در کارتون رخ بده که باعث بشه یکباره به پیشرفت های زیادی دست پیدا کنید. مثلا برای خرید BMW من 1/3 پولش رو از پدرم قرض کردم و در کمتر از یکماه بهشون برگردوندم. پس مهم نیست که در اون لحظه حتما کل اون مبلغ رو داشته باشید. ممکنه این پول از طرق مختلفی به دستتون برسه و در واقع همه چی دست به دست هم بدن تا شما اون کار رو انجام بدین.

انشاالله در فرصت های بعدی پیرامون مسائل دیگری صحبت میکنم. موفق باشید

سلام دوست عزیز

تلاش و موفقیتتون قابله تحسینه

با این قسمت صحبتتون به طور موکد موافقم ،

من اینطور میبینم : کار کردن برای رسیدن به خواسته های حقیقی (نه دور از انتظار) بسیار شیرین و دلپذیره و طعم کار رو دو چندان میکنه

موفق هستید، موفق تر باشید

[ahmad rezaee]

.
.
درست مي فرماييد ،‌اينجا هيچ كس به گفته هايتان نمي خندد ، ما راه را مي دانيم و راز را مي شناسيم .

ظرفيتي براي پيشرفت بشر متصور نيست به شرطي كه ما ظرفيتهاي بينهايت را در خود ايجاد كنيم .

رســـــد آدمــــــــي به جايـــــــي كه بجز خــــــــدا نبيند
راه و شيوه مهم نيست مهم خواستن با اشتياق و ايمان محض و عمل بلافاصله بعد از آن است .

تا زماني كه از به اهدافمان تمركز نداشته باشيم و سر درگم باشيم طبق گفته هاي دوستمان به آن نخواهيم رسيم .

بايد از شعله هاي اشتياق رسيدن به اهداف شعله كشيد تا طلاي موفقيت از دل آن استخراج شود .

از ديگر تجربيات رسيدن به هدفهايتان دوستان را باخبر كنيد دوست عزيز .

موفق باشيد

[yu3f]

من هم از طرف خودم تبریک می گم. بی ام و منو خریدی دیگه انشاالله موفق هستی موفق تر باشی :-)

سهیل جان. فکر می کنم منظور دوستان این است که فعالیت های تجاری و اقتصادی ک در کنار این تمرکز و راز و تجسم و ... داشتید رو هم کمی توضیح بدین.