ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
تفاوت دانش و خرد زمان کنونی: 05-02-2024, 04:43 PM |
|||||||
|
تفاوت دانش و خرد
|
12-26-2012, 12:17 AM
ارسال: #1
|
|||
|
|||
تفاوت دانش و خرد
دانايي ميگذرد اما فرزانگي ميماند!
مهندس عقيل ملکي فر رييس انديشکده صنعت و فنآوري ( آصف) دانايي با "دانشوري" مترادف است. در دقيق ترين تعريف، دانش (Knowledge) به آميزه اي از اطلاعات، نظريات علمي و تجربه در انجام يك كار مشخص اطلاق مي شود. شما به عنوان يك پژوهشگر يا مهندس ميتوانيد با استفاده از اطلاعات، نظريات علمي و تجربه اي كه در طراحي و ساخت اندوخته ايد، يك دستگاه يا سيستم را بسازيد. شما يك دانشور در زمينه ي طراحي و ساخت سيستم ها هستيد. اما دانش شما و همه ي دانش هاي ديگر گذراست. كاروان دانش با سرعت به پيش مي رود و همه ي دانش هاي ديروز و امروز را منسوخ مي كند. بنابراين، شما نمي توانيد براي هميشه به دانش خود اعتماد كنيد؛ حداقل به تازگي و شادابي آن نمي توانيد اعتماد كنيد. اما "فرزانگي" مي ماند. فرزانگي به "خردمندي" (Wisdom) و خردورزي اشاره دارد، كه خويشاوند نزديك دانش است. كسي كه اصولاً از دانش كافي بهره مند نباشد، نمي تواند به معناي واقعي كلمه خردمند باشد. اما دانش و خرد دو مقوله ي كاملاً متفاوتند. دانش با دو سوال سروكار دارد: "چگونه" و "چرا"؟ دانشي كه چگونگي (چگونگي انجام يك كار، مثلاً طراحي و ساخت سيستم فني) را توضيح ميدهد، دانش چگونگي (Know-How) ناميده مي شود. اين همان مفهومي است كه در صنايع ما به "دانش فني" موسوم است. خيلي ها مي توانند توضيح دهند كه يك كار چگونه انجام مي شود، اما از عهده ي تشريح چرايي آن برنمي آيند. آيا مربياني كه در آموزشگاههاي رانندگي، چگونگي راندن اتومبيل را به هنرجويان خود ياد مي دهند، مي توانند همه ي قوانين مكانيكي و آئروديناميكي اتومبيل را توضيح دهند؟ يا مثلاً مديراني كه به شيوه ي خاصي با كاركنان خود برخورد ميكنند (حتي برخورد درست) آيا لزوماً ميتوانند چرايي هاي علمي رفتار خود را توضيح دهند؟ دانشي كه با تبيين "چراها" سروكار دارد، اصطلاحاً به "دانش چرايي" (Know-Why)موسوم است. (اين بحث مقدماتي نشان مي دهد كه سير تعميق دانش در سازمانها بايد از دانش چگونگي به سمت دانش چرايي باشد). يك دانشور حرفه اي مي تواند توضيح دهد كه كارها را چگونه انجام مي دهد، و دلايل علمي آنها چه مي تواند باشد. او هم يك مهندس است و هم يك صاحبنظر. او ميتواند يك كار را به درستي (يعني طبق اصول و موازين حرفه اي اش انجام دهد). اما خردمندي مقوله ي ديگري است. خردمند مي تواند تشخيص دهد كه چه كاري درست است. كودكي را در نظر بگيريد كه هم مشتاق بازي است و هم مي تواند يك بازي را به درستي انجام دهد؛ اما آيا بازي در فصل امتحانات براي او درست است؟ ملاحظه مي كنيد كه خردمندي با تشخيص مصلحتها و ضرورتها سروكار دارد. خردمند مي تواند بين كارهاي واجب و مستحب فرق بگذارد و تشخيص دهد كه چه كاري واجب و در اولويت است. اين امر، مستلزم قضاوتهاي هوشمندانه است و قضاوت با ارزشها و ملاكها سروكار دارد. پس، يك جنبه از خردمندي به معناي درك و تشخيص ارزشهاست؛ خواه ارزشهاي فردي، خواه ارزشهاي سازماني، و خواه ارزشهاي اجتماعي. اما هر كار واجبي كه امروز صورت مي گيرد، به شرطي خردمندانه است كه معطوف به خلق "آينده ي مطلوب" باشد. كاري كه آينده ي فرد، سازمان يا جامعه را تضمين نمي كند، حتي اگر به درست ترين وجه انجام شود، نمي تواند خردمندانه باشد ـ صرفاً بازيگوشي يا اتلاف وقت و منابع است ـ پس خردمندي متضمن آينده شناسي است. از آنجا كه ارزشها و معرفتي كه نسبت به آينده مي آموزيم، اصولاً از پايداري بيشتري نسبت به دانش برخوردار است، بنابراين گفته ميشود كه دانايي مي گذرد، اما خردمندي مي ماند. کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته) گروه برتر،برتر از همه |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
تفاوت زن و مرد از نظر روانشناسی | صدفی | 0 | 611 |
01-23-2013 10:52 PM آخرین ارسال: صدفی |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان