ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


پرورش خلاقیت
زمان کنونی: 05-18-2024, 01:18 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: avan
آخرین ارسال: avan
پاسخ: 1
بازدید: 663

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امیتازات : 2.89
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
پرورش خلاقیت
07-11-2012, 11:32 AM
ارسال: #1
پرورش خلاقیت
ما می خواهیم در این تایپیک به راههای مختلف پرورش خلاقیت بپردازیم و از تکنیک ها و روشهای مختلف استفاده کنیم بطور مثال تکنيک طوفان فکری را بررسی می کنیم

تکنيک طوفان فکری :

آيا تا به حال در جلسه‌اي بوده‌ايد كه در آن از آدم‌ها بخواهند درموردِ يك موضوعِ مشخص نظر بدهند؟ آيا خودِ شما هم ايده داشتيد؟ جلسه چه طور بود؟ چند تا ايده‌ي جالب و غيرِ منتظره جمع شد؟
يك روز تعدادی از كاركنانِ يك شركتِ ساختمان‌سازي دورِ هم جمع شدند و تشكيلِ يك جلسه‌ي فوري دادند. مسأله‌اي كه آن‌ها را دور هم جمع كرد، اين بود كه چطور مي‌توان وسايلِ ساختماني و بعد هم اثاثِ واحدهاي مسكوني را از طبقه‌ي اول به طبقاتِ ديگرِ ساختمان رساند و اين كار را در كمترين وقت و به آسان‌ترين شكل انجام داد. بعد از اينكه همه‌ي كاركنان نشستند، يك نفر از ميانِ جمع جلو رفت و يك ورق كاغذِ سفيد و يك مداد برداشت. از افراد خواست سكوت و نظمِ جلسه را رعايت كنند. او صورتِ مسأله را توضيح داد. سپس از همه خواست بدونِ اين‌كه كسي حرفِ ديگري را قطع كند، هر راه‌حلي كه براي اين مشكل به نظر مي‌رسد پيشنهاد كنند. در ضمن اين نكته را اعلام كرد كه هيچ‌كس نبايد ايده‌ي کسِ ديگري را هر چند كه به نظرش يك شوخي باشد، مسخره كند و به آن بخندد. جلسه رسما ًشروع شد. به هركس نوبت مي‌رسيد، ايده‌اش را بلند مي‌گفت. يك نفر هم ایده‌ها را مي‌نوشت. يكي گفت «مي‌شود پله‌ها را كم ارتفاع كنيم. » ديگري گفت « مي‌شود به جاي پله‌ها يك جور سطح شيب‌دار درست كرد و با چرخ وسايل را از رويش بالا برد. » به اين ترتيب هركس ايده‌اي مي‌داد كه شاید حتی تا آن لحظه در موردش فكر هم نكرده بود. يك دفعه يك نفر از بينِ كاركنان بلند شد و گفت «من مي‌گويم سقف را سوراخ كنيم!» همه خنديدند. مديرِ جلسه همه را آرام كرد. پرسيد: خوب… حالا سقفِ طبقه‌ی اول را سوراخ كرديم، بعدش چي؟»

ـ «سقفِ طبقه‌ي بعد را هم سوراخ مي‌كنيم»

ـ «طبقاتِ بعدي چطور؟»

ـ «اين كه كاري ندارد، تا طبقه‌ي آخر سقفِ همه‌ي طبقات را سوراخ مي‌كنيم. »

و اين طور بود كه آسانسور ساخته شد. اين يكي از هزاران مثالي بود كه نشان مي‌دهد جلسه‌ي طوفان فکری چه‌طور جلسه‌اي است. حدود ِپنجاه سال از اختراعِ اين روش مي‌گذرد. اين روش نخستين بار در سال 1953 توسطِ دكتر الكس اس اسبورن تعريف شد. امروزه اين روش چنان در آمريكا رواج يافته است كه مي‌توان گفت جزئي از زندگيِ مردمِ آن شده است. همان‌طور كه از مثال هم پيداست، اين تكنيك در واقع يك نوع ايده‌يابيِ گروهي و سازمان يافته است. اساسِ كارِ طوفان فکری اين است كه با جمع‌آوريِ تمامِ ايده‌هايي كه هم زمان در جلسه به وسيله‌ي اعضا ارائه مي‌شود، راه‌حلِ مناسبي براي يك مسأله‌ي خاص پيدا شود. توجه به چهار اصل دربرگزاريِ جلساتِ طوفان فکری اهميت دارد. اول اينكه هر چه بيشتر ايده خلق شود، احتمالِ پيدا كردنِ ايده‌ي مناسب بيشتر مي‌شود. دوم اين‌كه كه ارزيابي، تمسخر و قضاوتِ عجولانه‌ي اعضاي جلسه مانعِ تصور و خيال‌پردازيِ افراد مي‌شود. در نتيجه توليدِ ايده به حداقل مي‌رسد. از آن جايي كه هر ايده‌ي جديد خود به وجودآورنده‌ي ايده‌هاي تازه است، اصل سوم اين است كه توجه داشته باشيم افراد در مواجهه با ايده‌ي جديد، موضوعِ جديدي در ذهنشان مطرح مي‌شود و تعدادِ بيشتري ايده در ذهن ِافراد جرقه خواهد زد. و بالاخره اصلِ چهارم، اين كه اگر دو یا چند چيز با هم تركيب شوند، نتيجه‌ي حاصل چيزي بيش از جمعِ آن‌ها است. به عبارتِ ديگر، ايده‌هاي ايجاد شده در گروه، بهتر و بيشتر از ايده‌هايي است كه مجموعِ افراد به تنهايي پيشنهاد مي‌كنند. در اين مورد كه تعدادِ افرادِ شركت كننده در جلسه‌ي طوفان فکری چند نفر بايد باشد، تحقيقاتِ زيادي شده است. نتايجِ اين تحقيقات نشان مي‌دهد بهتر است جلسات با 12 تا 15 نفر تشكيل شود. كارِ مدير جلسه اهميت زيادي دارد. او است كه بايد تا جايي كه ممكن است جلسه را كنترل، تشويق و هدايت كند و همين كه احساس كرد ايده‌هاي افراد پاسخِ درستي به مشكلِ مطرح شده نيست، با دوباره طرح كردنِ مسأله و توضيح دادنِ بيشتر، صورتِ مسأله را در ذهن افراد روشن‌تر كند. حال اگر شما همين امروز و يا در آينده‌ي نزديك قصدِ برگزاري و يا شركت در يكي از اين جلساتِ طوفان فکری را داريد، بهتر است قواعدِ كليِ ذهن‌انگيزي را به خوبي به ياد داشته باشيد، چرا که مهم‌تر از هر چیز در این تکنیک همین قواعد ساده هستند. شما و دوستان نزدیکتان به راحتی در هر محلی می‌توانید این تکنیک را امتحان کنید و از نتیجه‌ی اعجاب بر انگیز آن آگاه شوید.


تکنيک طوفان فکری معکوس


اين تكنيك بسيار شبيهِ تكنيكِ طوفان فکری است، با اين تفاوت مهم كه در اين روش، انتقاد و ارزيابي نه تنها بد نیست، بلكه اساسِ اين تكنيك است. در واقع پايه‌ي اين تكنيك پرسيدنِ سؤال‌هاي مختلف است. مهم اين است كه در ذهنِ افراد اين سؤال شكل بگيرد كه ايده‌ي مطرح شده در كجاها جواب نمي‌دهد؟ چه مسائلي موفقيتش را تهديدمي‌كند؟ و اين كه واقعاً چه‌قدر كارايي دارد؟ در حقيقت اين تكنيك بر پايه‌ي منفي بيني گذاشته شده است. تكنيكِ طوفان فکريِ معكوس روشِ خوبي است، به شرطي كه قبل از روش‌هاي ديگر به كار گرفته شود. علتِ اين‌كه استفاده از اين روش را قبل از روش‌هاي ديگر توصيه مي‌كنيم، اين است كه مي‌تواند به خوبي سببِ تفكرِ خلاق شود. فرآيندِ استفاده از اين تكنيك به اين شكل است كه تماميِ اشكالاتِ مربوط به پديده‌ي موردِ نظر گفته و جمع مي‌شوند و در موردِ آن‌ها بحث و گفت‌و‌گو مي‌شود و بالاخره راه‌ حلِ مؤثر پيدا مي‌شود. براي مثال يك شركتِ ليوان‌سازيِ سراميك تصميم گرفت نوعِ جديدي از ليوان را وارد بازار كند. مديرِ توليد در پیِ بهترين ايده براي توليدِ ليوانِ جديد بود. او يك جلسه‌ي طوفان فکريِ معكوس تشكیل داد و ليوانِ قديمي را كه ساليانِ سال بود شركت توليد مي‌كرد، وسطِ ميز گذاشت. او از افراد خواست ليوان را نقد كنند. يكي گفت «دسته‌اش چرا اين قدر گرد است؟» ديگري گفت «قدش زيادي كوتاهه.» يكي ديگر گفت «رنگش زيادي تيره است. گُل‌دار بشه بهتره. » و به همين ترتيب هر كس چيزي گفت. بعد از تمام شدنِ جلسه، آدم‌هايي جمع شدند و نظرِ افراد ِجلسه را كنارِ هم گذاشتند به آن‌ها خوب فكر كردند. طرحِ جديدِ ليوان از بينِ نظرهاي جمع شده كم‌كم مشخص شد. حالا شركت ليواني تولید مي‌كند كه اصلاً شبيهِ ليوانِ سابق نيست و بازارِ خيلي خوبي هم دارد.

به حباب نگران لب یک رود، قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم، خواهد رفت
آن چنانی که فقط، خاطره ای خواهد ماند
لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS