ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


الـــو! خـونـــه خــــدا؟ خـدایـــا نـــذار بـزرگـــــ شـــم...
زمان کنونی: 05-21-2024, 03:20 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: اقاي ايـــده
آخرین ارسال: اقاي ايـــده
پاسخ: 1
بازدید: 626

ارسال پاسخ 
الـــو! خـونـــه خــــدا؟ خـدایـــا نـــذار بـزرگـــــ شـــم...
03-17-2012, 01:20 PM
ارسال: #1
الـــو! خـونـــه خــــدا؟ خـدایـــا نـــذار بـزرگـــــ شـــم...
خيلي هاتون شايد تا به حال اين متن رو خونده باشيد.ولي با اين وجود خواندن دوباره اش خالي از لطف نيست.

الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدایا نذار بزرگ شم

الو ... الو... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟

پس چرا کسی جواب نمی ده؟

یهو یه صدای مهربون! ..مثل اینکه صدای یه فرشتس. بله با کی کار داری کوچولو؟

خدا هست؟ باهاش قرار داشتم. قول داده امشب جوابمو بده.

بگو من می شنوم.

کودک متعجب پرسید: مگه تو خدایی ؟من با خدا کار دارم ...

هر چی می خوای به من بگو قول می دم به خدا بگم .

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره؟؟؟؟

فرشته ساکت بود .بعد از مکثی نه چندان طولانی:

نه خدا خیلی دوستت داره. مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید و با همان بغض گفت :

اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه می کنما...

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت ؛

بگو زیبا بگو. هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو...

دیگر بغض امانش را بریده بود.

بلند بلند گریه کرد و گفت:

خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم، می خواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم... تو رو خدا...

چرا؟ این مخالف تقدیره. چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، پنج تا دوستت دارم. اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه...

فراموشت کنم؟

نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟

نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟

مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن.

مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم.

مگه ما باهم دوست نیستیم؟

پس چرا کسی حرفمو باور نمی کنه؟

خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه این طوری نمی شه باهات حرف زد...

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت:

آدم، محبوب ترین مخلوق من... چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش می کنه...

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب می کردند!

تا تمام دنیا در دستشان جا می گرفت...

کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای خودخواهی شان می خواستند.

دنیا برای تو کوچک است...

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی...

کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت.

كانال ايده يار: @ideayar
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: kafshduzak , مهتاب , مهدی گل محمدی , hasan-f , venus2
ارسال پاسخ 


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS