کشف توانمندی ها

[مهدی گل محمدی]

با سلام خدمت دوستان عزیز از کی بود که کتاب های جالب دیگه تو انجمن نمیذاشتم امروز که تو اینترنت میچرخیدم چشمم به این کتاب خورد گفتم شما هم بخونید که خیلی بدردتون میخوره.بعد باهم در رابطه با این کتاب بحث و گفتگو داشته باشیم.


دانلود کتاب

[jahanagahi]

مهدی جان کاش کتاب را اول معرفی میکردید. ممنون.

[مهدی گل محمدی]

آقا هوشنگ اسم کتاب «کشف توامندی هاست»
این کتاب کمک می کنه تا ما از سر در گمی دربیایم و بتونیم استعدادهای خودمون رو بشناسیم و اونارو پرورش بدیم.بیشتر ماها نمی دونیم چه استعدادی داریم به همین خاطر همیشه به بیراهه میریم.

[مهتاب]

باید کتاب جالبی باشه.ممنون مهدی جان

[shahram......32]

ممنون مهدي جان...
مرسي

[mosafere55]

البته من نتونستم دانلودش کنم فایلش مشکل نداره؟تست کردی مهدی؟

[3ObHaN]

ممنون مهدی جون

[مهتاب]

(01-03-2012 07:19 AM)mosafere55 نوشته شده توسط:  البته من نتونستم دانلودش کنم فایلش مشکل نداره؟تست کردی مهدی؟

دوست عزیز من دانلود کردم فایل مشکلی نداره. مرورگرتون رو عوض کنید شاید مشکلتون حل شه.

[mosafer bedar]

سلام دوست گرامی
ممنون از اینکه زحمت کتاب را کشیده اید
موفق باشید

[jahanagahi]

خلاصه مطلب کتاب:
فصل 1
زندگيهاي نيرومند
يك زندگي نيرومند،چگونه چيزي است؟
براي جواب به اين پرسش زندگي وارن بافت كه يكي از ثروتنمدترين مردان جهان است كه با ظاهر هميشگي اندكي ‍‍‍‍ژوليده براي گروهي ازدانشجويان دانشگاه نبراسكا سخن مي گويد مورد بررسي قرار مي دهيم.
بافت مي گويد ممكن است من بيش از شما پول داشته باشم، ولي پول تفاوت نمي آورد. اگر تفاوتي ميان من و شما باشد اين است كه من هر بامداد كه از خواب بر مي خيزم،مي توانم آنچه را دوست دارم،انجام دهم.هر روز چنين است و بر اين باور است كه نام آوري او به عنوان يكي از بزرگترين سرمايه گذاران،ناشي از برگزيدن نقشي مناسب با توانمنديهايش مي باشد.
او شكيبايي طبيعي خود را تبديل به سياستي كرده است كه امروز به " چشم انداز 20ساله" معروف است.بر پايه اين ديدكاه،تنها در شركتهايي سرمايه گذاري مي كرد كه با برداشتهاي خودش،در بيست سال آينده گل خواهند كرد،طبيعت اعتماد ورزي خود را به كار مي گيرد و به مديران شركتهايي كه مي خرد اعتماد نموده،در كارها و فعاليتهاي روزمره آنان دخالت نمي كند.خودش مي گويد خوش شانسي فردي هم موثر بوده است.
آنچه بافت را ويژه كرده است،رفتاري است كه با الگوي شخصيتي خود دارد.نخست آن را شناخته است.دوم و مهمتر از همه،او تصميم گرفته كه به نخهاي ضعيف خود نچسبد.برعكس آن،نخهاي پرتوان را در آموزش و تجربه هاي خود ببافد و آن شود كه امروز مي بينيم.
توانمندي چيست؟
" عملكردي پيوسته نزديك به كامل در يك فعاليت "
در كسب و كار،نبوغ بيل گيستس در نوآوري و تبديل آن به برنامه هاي آسان براي كاربران رايانه،يك توانمندي است.
با تعريفي كه از توانمندي كرديم سه اصل بسيار مهم در نيرومندانه ‍ندگي كردن آشكار مي گردد.
نخست ، فعاليتي توانمندانه است كه پيوسته بتوانيد آن را همچنان انجام دهيد.
دوم ، نيازي نيست كه در همه جنبه هاي كار خود " توانمند " باشيد تا بتوانيد آن را با برتري نسبت به ديگران انجام دهيد.
سوم ، تنها با بيشينه كردن توانمنديها، نه برطرف كردن كاستيها، مي توان به برتري رسيد. نه اينكه كاستيهاي خود را فراموش كنيم بلكه به جاي پرداختن به آنها، فعاليتي بس موثرتر را پي گيريم.
سه ابزار انتخابي
" براي برپا ساختن زندگي بر گرد توانمنديهاي خود، به چه نياز داريد؟
1-نخستين ابزار انقلابي اين است كه چگونه مي توان به كمك چيزهايي كه مي آموزيد،هوشمندي طبيعي خود را بشناسيد.
لكن بايد دانست " با تمرين همواره نمي توان كامل شد " توانمدي در هر فعاليت، نيازمند به برخورداري از گونه اي هوشمندي طبيعي است.
هوشمندي- الگوي طبيعي و تكرار پذير انديشيدن،احساس كردن،يا رفتار فرد
آگاهي- واقعيتها و درسهايي كه آموخته ايد.
مهارت- گامهاي انجام يك فعاليت.
به هم آميختن هوشمندي،آگاهي و مهارت،توانمندي انسان را مي آفريند.هرچند كه بايد توانمندي را از تركيب اين سه ماده خام بوجود آورد ، ولي در اين ميان هوشمندي از همه مهمتر است .هوشمندي ذاتي است ولي مهارت و اگاهي را مي توان از راه تمرين و آموزش ياد گرفت.
2-دومين ابزار انقلابي، نظام (سيستم) مناسب براي تشخيص هوشمندي برتر است.
در گذر زمان به هوشمندي برتر خود آگاه مي شويد و مي توانيد به پالايش آن به سوي يك توانمندي شايسته و نيرومند اقدام كنيد.
3-ابزار انقلابي سوم، زبان مشتركي است كه به شرح هوشمنديها مي پردازد.
اين زبان بايستي بسيار دقيق باشد تا با نشان دادن اختلافهاي كوچك،افراد را از هم متمايز نمايد.بايد مثبت باشد- به ما كمك كند تا توانمنديها ، نه كاستي ها را بيان كنيم،بايستي مشترك و براي همه شناخته شده باشد.
فصل2
ساختن توانمندي
" ساختن توانمندي درخود" به دو گونه آگاهي نياز داريم و خوشبختانه،هردو آموختني هستند.
نخست: به آگاهيهاي بنيادين نياز داريم. براي آموختن يك زبان، بايستي واژه ها و معناي آنها را ياد گرفت و گرنه، سخن گفتن بدان زبان شدني نيست.
دوم: آگاهيها،تجربي هستند- آنهايي كه نمي توان در كلاس درس آموخت يا در كتابهاي راهنما پيدا كرد.بلكه بايستي رفته رفته،خود را به نظم آموخت يا در كتابهاي راهنما پيدا كرد.بلكه بايستي رفته رفته،خود را به نظم ويژه آنها عادت داد.بخشي از آن با تمرين حاصل مي شود.
مهارتها
مهارتها شكل ساختاريافته اگاهيهاي تجربي هستند.بدين معني كه فرد هوشمند زماني مي نشيند و گامهاي منتهي به يك فعاليت را- هر فعاليتي كه باشد- تنظيم و فرموله مي كند به گونه اي كه پيروي از آنها به عملكرد مي رسد.
مهارتها آنچنان سودمندند كه دو كاستي خودرا آشكار نمي سازند.يكي اينكه به رغم سودمندي در بهبود عملكرد شما را به برتري نمي رسانند.دوم اينكه برخي هز فعاليتها را نمي توان به گامهاي جداكانه بخش كرد.
هوشمندي چيست؟
هوشمندي هر الگويي تكرار پذير از انديشيدن،احساس كردن ،و رفتار انساني است،كه هر الگويي تكرارپذير از انديشيدن،احساس كردن و رفتار انساني است،كه مي توان در شكلي بهره ور به كار گرفت.
قراردادن آموزش برپايه زمينه هاي هوشمندي،دوسود دارد : نخست پيشرفت شايسته و گسترده در يادگيري و دوم بروز احساس خوب و خوشنود كننده از اين فعاليت.
فصل 3
توانمندي ياب
چگونه مي توان هوشمنديهاي خود را شناخت؟
نخست توانمنديهاي فردي را مي توان از واكنشهاي ناگهاني و برخاسته بي واسطه از مغز به رخدادها،بازشناخت.
زود آموختن، خشنودي،يادگيري با شتاب ازديگر نشانه هاي هوشمندي است.
نمودار توانمندي ياب
روش توانمندي يابي به گونه اي طرح شده است كه درك و آگاهي شما را تيزتر و نمايانتر مي سازد.چند عنوان و عبارت به شما عرضه مي كند گزينش هاي شما را آشكار مي سازد ،آنها را دسته بندي مي كند و برترين الگوي رفتاري شما را نشان مي دهد.
نمودار توامندي ياب به اندازه گيري سي و چهار زمينه هوشمندي مي پردازدوهدف آن دست يافتن به زمينه هاي شاخص و كنار گذاشتن ديگران است.
فصل 4
سي و چهار زمينه توانمندي ياب
Achiver-دست يابنده
زمينه دست يابندگي به شما كمك مي كند تا انگيزه خودراتعريف كنيد- نياز پيوسته براي رسيدن به چيزي.
Activator بكاراندازه-
تنها حركت است كه موجب انجام كارها مي گردد.همينكه تصميمي گرفته شود نمي توانيداز حركت در اجراي آن باز ايستيد.
Adaptabilityسازگاري-
زمينه سازگاري به ما كمك مي كند تا به نيازهاي اكنون پاسخ دهيم حتي اگر از برنامه اندكي دور شويم.
Analyticalتحليل گري-
زمينه تحليلگري شما با ديگران به چالش مي ايستد تا آنچه ديگران ادعا مي كنند ثابت كنند.
Arrangerسامان دهنده-
سامان دهنده ها هنكامي كه با وضعيتي پيچيده با متغيرهاي كوناگون روبرو مي شوند از سامان دادن به آنها لذت مي برند.
Beliefباور/ايمان-
انسانهاي باايمان به برخي ارزشهاي بنيادين باور دارند و پيروزي چيزي برتر از مزاياي مادي و ظاهري است.
Commandفرماندهي-
زمينه فرماندهي شما رابه پذيرش رهبري مي كشاندو همواره آماده روبرو شدن با حقيقت خوشايند يا ناخوشايند مي باشند.
Communicationبرقراري ارتباط-
انساني با اين زمينه دوست دارد كه تعريف كند،شرح دهد،ميزباني نمايد،درجمع سخن بگويدوبنويسد.وجود انديشه آغازگر فعاليت اين زمينه است.
Connectednessهمپيوندي-
انسانها همه به همديگر پيوند دارند اين زمينه را گاهي نيروي زندگي يا وجدان اجتماعي مي نامند.اين احساس همپيوندي،برخي مسئوليتها را به همراه مي آورد.
Contexكنكا شگر-
براي شناخت آينده،بايستي به جايي كه ريشه دارد به گذشته برگشت تا دريابيم كه هدف و رويكرد اصلي چه بوده است.
Deliberativeانديشه ورز-
اينگونه افراد خطر را تشخيص مي دهند،تاثيرهاي آنرا برانداز مي كنند،آنگاه با انديشه ورزي به ميدان گام مي گذارند.
Developerپرورش دهنده-
اينگونه افراد به ديگران نزديك مي شوند و مي كوشند تا در پيروز شدن به آنان كمك كنند.
Disciplineانضباط-
اينگونه افراد به برنامه و زمان آغاز انجام كارها توجه دارند و برنامه هاي بلند مدت را به كوتاه مدت تقسيم مي كنندو برهركدام وقت مي گذارند.
Empathyيكدلي-

اينگونه افراد به انسانها كمك مي كنند تا عبارتهاي مناسبي براي بيان احساسات خود بيابند-مناسب براي خودشان و ديگران.
Fairnessانصاف-
اينگونه افراد به تراز رفتاري اهميت مي دهندو هشيارند تا با همگان صرفنظر از وضعيت زندگي آنان ،انصاف را بكار بريد.
Focusتمركز نمودن-
زمينه اي است شما را وامي دارد تا با از صافي گذراندن و ارزيابي حركتها درست به سوي هدف پيش رويد.
Futuristicآينده نگري-
اينگونه افراد در روياهاي خود ديدگاههاي آينده را مي بينندو انديشيدن به آينده آنها را شكوفا مي كند.
Harmonyهمسازي-
اينكونه افراد مي كوشند تا ديگران از برخوردها بپرهيزند و بر نقطه هاي مشترك تكيه كنند و مي كوشند تا باآنهاهمراه شوند.
Ideationخيال پروري-
اينگونه افراد هنگامي كه با انديشه تازه اي روبرو مي شوند توان و نيروي سرشاري در آنها زنده مي شود .
Inclusivenessدربرگيرندگي-
اينگونه افراد ميل دارندكه گروه خود را آنچنان گسترش دهند كه بتوانند از همگان پشتيباني نمايند وهمه انسانها يكسان و برابرند.
Individualizationفردشناسي-
زمينه فردشناسي درفرد سبب مي شود تا به همه ويژگيهاي بي همتاي هركس بنگردو درساختن تيمهاي پيروزمند سخت كمك مي كند.
Inputدرون داد-
اينگونه افراد كنجكاو وپيجو هستند،به گردآوري چيزها مي پردازند،خيلي چيزها را روي هم انباشته مي كنند تا شايد روزي برخي از آنها ارزش خود را نشان دهد.
Intellectionخردورزي-
پايمد اينگونه افراد مي تواند: پرداختن به حل مساله،ابزار انديشه هاي تازه يا شناسايي ااحساسات ديگران باشد.
Learnerيادگيرنده-
اينگونه افراد توان كاركردن در محيطهاي پويا-طرحهاي كوتاه مدت،آموختن حرفه هاي تازه،يادگيري مطالب گوناگون را دارند.
Maximizerبيشينه ساز-
اينگونه افارد از هرفرصتي براي رسيدن به برتري استفاده مي كنند و از كساني كه مايه ايستايي آنان شوند مي گريزند.
Positivityمثبت نگري-
اينگونه افراد در تشويق سخاوتمند هستند و هرگونه پيروزي و دستيابي را مي ستايند و كاري مي كنند كه ديگران بيشتر احساس زندگي و هيجان نمايند.
Realtorبازگوگري-
زمينه بازگوگري نگرش شما به ارتباطهايتان را نشان مي دهد و شما را به سوي كساني مي كشاند كه مي شناسيد و علاقه مند به وقت گذراني با آشنايان هستيد.
Responsibilityپاسخگويي-
زمينه پاسخگويي شما را وا مي دارد تا مسئوليت روانشناختي آنچه را تعهد مي كنيد بپذيريد و كوچك و بزرگ،كار را به پايان برسانيد.
Restorativeبرگرداننده-
اينگونه افراد عاشق حل مساله ها هستندو مساله هاي پيچيده تر آنها را به كوشش بيشتر وا مي دارد.
Self-assuranceاطمينان به خود-
اطمينان به خود اندكي بيشتر از اعتماد به نفس است با برخورداري از اين زمينه افزون بر اعتماد به نفس،به داوريهاي خود نيز اعتماد داريد كه همواره پابرجا مي ماند.
Significationارجمندي-
اينگونه افراد مايلند كه شناخته شوند و مردم توانمنديهايشان را بشناسند و از ميانه بودن به استثنا شدن مي گريزند.
Strategicراهبردي-
برخرداري از اين زمينه راهبردي كمك مي كند تا از ميان راههاي فراوان بهترين مسير را ارزيابي و انتخاب كنيد.اين مهارت آموختني نيست.
Wooعشق خواه-
عشق خواهي شما را به پيروزي بر ديگران مي رساند و از چالش ديدار با كساني تازه و واداشتن آنان به پذيرش خودتان خشنود مي شويد.
فصل 5
پرسش از خود
آيا مانعي در راه ساختن توانمنديهايمان و جود دارد؟
آري به دليل نخواستن خودمان كه دليلهاي فراواني وجود دارد ولي همگي پايه در سه ترس بنيادين دارند:ترس از داشتن كاستيها،ترس از شكست و ترس از روبرو شدن با خود راستين
ترس از كاستيها
توجه گسترده به كاستيها و برطرف كردن آنها،تنها ما را از اشتباه كردن باز مي دارد در راه رسيدن به
" برتري" هيچگونه كمكي از اينگونه كوششها ساخته نيست و براي رسيدن به برتري بايد روي توانمنديهاي خود سرمايه گذاري كنيم.
ترس از شكست
-شكست هيچگاه خوشايند نيست، ازينرو بسياري مي كوشند تا از خطر روبرو شدن با آن بگريزند.
-از موارد تشديد كننده ترس شكست در هنگام توانمندي يكي هم اينست كه مردم از كسي كه مدعي توانمندي است انتظار شكست خوردن ندارند و او را به باد انتقاد مي گيرند.
بنا به دو دليلي كه آورديم،بسياري از ما در پي ساختن و آشكار نمودن توانمنديهاي خود نمي رويم.
ترس از خويشتن راستين
به هنكام رسيدن به خواسته ها نمي دانيم كه براستي هوشمندي آنگونه كه ديگران مي پندارند سبب اين پيروزي هاست يا شانس و موقعيتهاي مناسب. با اين دليل است كه هنكامي كه از توامنديهاي كسي مي پرسيم بجاي يادآوري هوشمنديهاي ببارآورنده آنها از چيزهاي بيرون از خود همچون مدرك تحصيلي وغيره ياد مي كند.
براي كنارآمدن با كاستيها چه بايد كرد؟
نخست بايد فهميد كه هر كاستي از كدام دسته است؟مهارت،آگاهي،يا هوشمندي. چنانچه كاستيها به حوزه مهارت يا آگاهي مربوط باشند حل مساله بسيار آسان است.انسان به فراگيري آن مهارتها يا دانشهاي لازم مي پردازد.
در مورد هوشمندي،بجاي هدر دادن زمان،پول و ديگر منابع بايستي راهبرد حرفه اي خود را تغيير دهيد و به شاخه هايي بپونديد كه توانمنديهاي شاخص وي نشان مي دهند.
پنج راهبردي كه مي توانند در برخورد با كاستيهاي ناشي از نبود هوشمندي به ما كمك كنند عبارتند از:
1-خود را از آنچه هستيد،اندكي بهتر كنيد براي مثال براي برخي از ويژگي ها مانند توان ارتباط باديگران،يكدلي،انضباط و ....
2-طراحي يك نظام پشتيبان: به ما كمك مي كند تا پيوسته به ياد موضوع بوده و پيشاپيش راه حلهاي جانشين براي هردو مسالهاي بينديشد.
3-به ياري يكي از زمينه هاي برتر ذهني خود،بركاستيهايتان چيره شويد
4-شريكي بيابيد: انسانهاي هوشمند به خوبي بر توانمنديهاي خود و ديگران آگاه مي شوند و بدون هرگونه احساس بدي، شريكاني برمي گزينند تا كاستيهاي آنان را بپوشانند.
5-به سادگي از نقش ناسازگاري دوري كنيد: اگرچنين كنيد هيچكس مانع نمي شود.ممكنست درآن صورت سه پيامد شما را به شگفتي بيندازد،نخست اينكه گروهي اندك مخالفت مي كنند.دوم اينكه احترام شما افزايش مي يابد،سوم اينكه خودتان نيز احساس بهتري خواهيد يافت.
فصل 6
مديريت توانمنديها
يك به يك
چگونه مي توان به سي و چهار زمينه توانمندي ياب پرداخت ؟
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي " دست يابنده "
- در اندازه گيري و سنجش كارهايي كه انجام داده است كمكش كنيد
-پس از انجام يك كار خوب اور اتشويق و تائيد نماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي" بكاراندازه "
-دربخش مناسبي اورا مسئول سازماندهي و پيشبرد آن طرح قراردهيد.
-اورابه عضويت گروهي بگماريد كه بيش از عمل حرف مي زنند.
مديريت نمودن با توانمندي بالا " سازگاري "
-درماموريتهاي كوتاه مدت و زودبازده بسيار بهره ور و پيروز است.
-با طبيعت نرمش پذيري كه دارد درهرگروه مي تواند عضوي كارآمد شود.
مديريت نمودن با توانمندي بالاي " تحليلگري "
-چنانچه مايليد اوخود را دراجراي آن تصميم،درگير و متعهد سازد بايستي زيروبم آنرا بداند.
-هيچگاه داده هاي گنگ و ناروشن را به عنوان شاهد مدعا به وي عرضه نداريد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي " سامان دهنده "
-عاشق مسئوليت پذيري هستند بنابراين آنها را در حوزه دانش و مهارتها به اوكاردهيد.
-هنگامي كه درپي راه انداختن طرحي هستيد به او فرصت دهيد تا اعضاي گروه كاري را برگزيند.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي " ايمان/باور"
-بيانديشيد كه چگونه مي توان ارزشهاي وي را با ارزشهاي سازمان گره زد.
-نيازي نيست كه درباورهاي اين شخص شريك شويد،ولي بايستي آنها را بشناسيد و بكارگيريد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "فرماندهي"
-تاجايي كه ممكن است به وي فرصت رهبري و تصميم گيري بدهيد.
-همواره از وي بخواهيد تا رخدادها درسازمان را ارزيابي نمايد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "برقراري ارتباط"
به او ماموريت دهيد تا درنشستهاي معرفي سازمان و فراورده هايش به كارشناسان كمك كند.
-براي او گفتگو و مذاكره آسان است .در نشستها و رويدادهاي كاري اورا هم به جمع خود دعوت كنيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "رقابت"
-يكي از راههاي مديريت افراد رقابتي استخدام كس ديگري است كه از ايشان بهره ورتر باشد.
-با چنين شخصي با زبان رقاتي گفت گو كنيد ،معيارهاي رقابتي تعيين كنيد و اورا با رقيبان بسنجيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "همپيوندي"
-اوراتشويق كنيد تا درميان گروههاي گوناگون موجود در سازمان پل بزند.
-به وي و ديدگاههاي اجتماعي ايشان خوب گوش دهيد تا ديدگاهش را بشناسيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "كنكاشگري"
-هنگامي كه از چنين شخصي انجام كاري را مي خواهيد موضوع را برايش خوب بشكافيد.
-درنشستها پيوسته به او روي كرده و از وي بخواهيد تا چكيده آنچه را تاكنون گذشته است بازگو نماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "انديشه ورزي"
-پيش از تصميم گيري از وي بخواهيد تا نقاط كور و خطرآفرين را كه مي توانند بر برنامه شما اثرانحرافي بگذارند شناسايي كند.
-دروضعيتهاي نيازمند به هوشياري و احتياط همچون مسائل ايمني،حقوقي و حساس اورا به سركردگي بگماريد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "پرورش دهنده"
-ويژگي آنان را به عنوان اشخاص پرورش دهنده تقويت كنيد.
-آنان را به سمتهايي بگماريد كه بتوانند فرصت رشد ديگران را فراهم سازند.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "انضباط"
-به ايشان فرصت ساختاردهي به موقعيتهاي خطرناك و بحران را بدهيد.
-هنگامي كه چندين فعاليت را با هم آغاز مي كنيد اولويتها را به وي يادآور شويد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "يكدلي"
ترتيبي دهيد تا با افراد مثبت و خوش بين همكار باشد.
-از چنين شخصي بخواهيد تا شما را از احساس برخي از كاركنان آگاه سازد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "انصاف"
-درشرايطي كه با همگان بايد يكسان رفتارشود،تنظيم روش كار را به او بسپاريد.
-هنگامي كه چنين شخصي را در نقشهاي تحليلگري داريد.داده هاي گروهي-نه فردي را به وي واگذار نماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "تمركز نمودن"
-درطرح هايي كه بايد در زماني معين تمام شوند اينگونه افراد را بكار بگيريد.
-درهنگام نياز به دگرگوني،زباني را بكار ببريد كه براي او قابل درك باشد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "آينده نگري"
-به شخص آينده نگر فرصت دهيد تا درباره نيازمنديهاي توليد فرآورده ها بيانديشد و برنامه ريزي كند.
-هنگامي كه سازمان نيازمند دگرگوني است از افراد آينده نگربخواهيدتااين نياز را براي ديگران روشن سازند.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "همسازي"
-ببينيد درجه مسيرهايي با اوهمراه هستيد-پيوسته اينها را بازنگري و تقويت كنيد.
-شخص همساز انتظار دارد كه از آنچه مي كند مطمئن باشد.بكوشيد تا پشتوانه هاي توانا براي وي بيابيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "خيال پروري"
-اوراتشويق كنيد تا به پرورش انديش هايي بپردازد كه مي توان با بهترين مشتريان در ميان نهاده و آنان را در موضوع مشاركت داد.
- از آنجايي كه دركامياب نمودن انديشه ها ماهر است بكوشيد تا او را بسوي انديشه هاي موردنظر سازمان بكشانيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "دربرگيرندگي"
-درفعاليتهاي گروهي از وي بخواهيد تا مواظبت كند كه هيچكس از قلم نيافتد.
-از وي بخواهيد تا دربرنامه هاي معرفي سازمان به تازه استخدام شده ها مشاركت نماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "فردشناسي"
-ازوي بخواهيد تا بهره وري سازمان را بامعرفي افراد مناسب براي نقشهاي مناسب بالا ببرد.
-هنگامي كه از درك ديدگاه يكي از كاركنان ناتوانيد از فردشناسان كمك بگيريد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "درون داد"
-در نشستهايي كه شركت داريد از او بخواهيد تا برخي آگاهيها را به حاضران بدهد.
-بركنجكاوي طبيعي چنين شخصي با واگذاري پژوهش در يك زمينه مهم موردنظر سازمان تمركز نماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "خردورزي"
-اوراتشويق كنيد تا بجاي احساس كردن بيشتر به انديشيدن بپردازد.
-فرصتهايي فراهم آوريد تا اوبتواند خودرا به ديگرهمكاران بشناساند.فشاربرقراري ارتباط با ديگران سبب مي شود تا انديشه هاي خودرابهترپالايش داده و روشن تر سازد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "يادگيرنده"
-چنين كسي رادراختيار مديري بگذاريد كه پيوسته آنان را به يادگيري بيشترتشويق كند.
-با هدفگذاري مشخص،پيشرفت اورا در يادگيري بسنجيد و جشن بگيريد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "بيشينه ساز"
-اورا به رهبري يك تيم كاري براي جستجوي بهترين فعاليتهاي مناسب درسازمانتان بگماريد.
-از ائبخواهيدتادرطراحي برنامه اي به منظوراندازه گيري كاركردفردفردنيروي انساني سازمان و قدرداني از ايشان كمك بگيرد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "مثبت نگري"
-ازوي بخواهيد تادربرنامه ريزي موقعيتهايي كه سازمان ميزبان مشتريان مي شود شركت نمايد.
-از او نخواهيد كه به شادكردن انسانهاي منفي بپردازد.اودر به نشاط درآوردن انسانهاي مثبت پيروزتراست.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "بازگوگري"
-ازوي بخواهيد تابا افاد كليدي سازمان كه مايل به نگهداري آنان هستيد.روابط صميمانه برقرار سازد.
-به اوكمك كنيد تا با هدفهاي همكاران آشنا شود با دانستن اين هدفها بهتر به آنان نزديك مي شود.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "پاسخگويي"
-بدانيد كه وي فردي خودآغازگر است وبراي انجام كاردرست،به سرپرستي اندكي نياز دارد.
-درگفت و گو از كار او نخست پاي كيفيت را به ميان بكشيد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "برگردانندگي"
-هنگامي كه بخشي ازبنگاه شما نياز به بهبودفوري داردبه سراغ وي برويد.
-اورادر نقشي بگماريد كه مبناي پرداخت به كاركنان را،حل مشكلات بهترين مشتريان قرارداده است.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "اطمينان به خود"
-به اين شخص نقشي بدهيد كه درآن بتواند آزادانه تصميم بگيردچراكه از سرپرستي نزديك خشنود نيست.
-اورا به نقشي بگماريد كه ويژگي آن پيوسته اصرار بر پيروزي است.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "ارجمندي"
به او نقشي بسپاريد كه با افراد معتبر،بهره ور،وحرفه اي همكاري داشته باشد.
-به او ميدان حركت بدهيدولي هيچگاه اورافراموش نكنيد ازهيچگونه ستايش وي كوتاهي منماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "راهبرد گزيني"
-همواره پيش ازطرح هرپرسشي،زمينه اي فراهم آوريد تا درباره آن پرسش بيانديشد.
-باشركت دادن اين شخص دريك همايش برنامه ريزي راهبردي يا آينده نگري،توانمندي اورادر اين زمينه بيازماييد.
مديريت نمودن فردي با توانمندي بالاي "عشق خواهي"
-چناچه موقعتي پيش آيد اورا به آفرينش نيك نامي براي سازمانتان درجامعه بگذاريد.
-اورادر نقطه تماس سازمان خودبا دنياي بيرون قراردهيد.مي تواند به غريبه ها آرامش بخشيده و كاري كند كه نسبت به سازمان شما احساس خوب و راحتي بنمايد.
فصل 7
سازماني برپايه توانمنديها بنا كنيد
چگونه مي توان سازماني برپايه توانمنديها بنا نمود؟
نظام گزينش نيرو برپايه توانمنديها
نخست، نيازمند به ساختن نظام گزينش خودبرگرد ابزاري هستيد كه توانايي اندازه گيري هوشمندي انسانها را داشته باشد كه بايستي از دو استاندارد برخوردار باشد:
الف- ازديدگاه روانشناسي، يعني بتواند آنچه را هدف است اندازه گيري نمايد
ب- بر امتياز بندي مشخص و عيني تكيه كند
گام دوم- دربرپا نمودن نظام گزينش و واسنجيدن ابزار برگزيده نسبت به برترين كاركردها درهريك از نقشهاي كليدي مي باشد
گام سوم- شامل آموزش زبان حوزه هاي هوشمندي به كاركنان سراسر سازمان است.تا مديران آخرين تصميم گيري رادر گزينش افرادتازه بنمايد.
گام چهارم- اينست كه نموداري از زمينه هاي هوشمندي سراسر سازمان- موجودي زمينه ها- بسازيم
نظام مديريت كاركردبرپايه توانمنديها
بيشتر سازمانها سه حوزه كليدي كاركرد راكه ارزش تمركز برآنها روشن است، مي پذيرند.
1-اثرفرد بر برونداد كسب و كار- مانند كاهش سهم درآمد يك فروشگاه و مدير آن در زنجيره فروشگاهها
2-اثرفردبرمشتريان درون سازماني يا برون سازماني
3-تاثير فرد بر همكاران و كساني كه برگرد او هستند.
سازمانهايي كه بخواهند توامندي محور شوند چه بايد بكنند؟
ما برداشتن چهارگام را به آنها توصيه مي كنيم:
گام نخست- يافتن راه درست اندازه گيري نتيجه و پيامد دلخواه
گام دوم- براي هر يك از كاركنان يك كارنامه تهيه كنند.
گام سوم- مديران با يكايك كاركنان، نشست شناخت توانمنديها را برپا نمايند.
گام چهارم- بهادادن گسترده به دريافتهاي نشست مدير
نظام گسترش حرفه اي برپايه توانمنديها
درآغاز گام نخست، نقشهاي كليدي را مشخص كرده و براي نردبان هركدام سه پله خوب،برتر،برترين منظور نماييد.پله آخر بايستي اوج و برترين شكل عملكرد در هرنقشي را نشان دهد.همچنين بايد معيار روشن و مشخصي براي گذر از هرپله تعيين و اعلام مي كنيم.
كاركنان هنگامي از پلكان تازه ساخته شده بالا خواهند رفت، كه انگيزه چشمگير درميان باشد.بنابراين گام دوم به انگيزه آفريني دربالارفتن از نردبان پيشرفت مي پردازد.بهترين راه در اين زمينه دادن اعتبار و احترام به پله هاي نردبان است.
آناني كه در سازمانهاي بزرگ را رهبري مي كنند بايستي پيچيده تر و در سرمايه گذاري بر توانمنديهاي انساني كارآمدتر شوند.بايد در شناسايي نقشها و توانمنديهاي مناسب آنها به بهترين صورت اقدام نمود.تنها از اين راه است كه مي توان به شايستگي نيرومند شد.