ثروتمندترين ايراني

[اقاي ايـــده]

داستان موفقيت يک ايراني اميديار

نامش پير و فاميلش اميديار بود. او هم مانند ديگر بازيگران بزرگ عصر ديجيتال، در اواسط آخرين دهه قرن بيستم ميلادي، يعني سپتامبر (1995)، پورتالي را طراحي و راه اندازي کرد که ايده خلاقانه و ديجيتالي او و همسرش Pam ، اکنون به نام ebay ، مشهورترين و برترين سايت حراجي آنلاين وب به شمار مي رود.
پيراميديار در(21)ژوئن (1967)از پدري ايراني و مادري فرانسوي در پاريس به دنيا آمد. پيراميديار رئيس و موسس سايت اي بي (ebay) اولين و معروفترين وبگاه مخصوص حراج و خريد و فروش اينترنتي که تا آخر سال (1998، 2/1)ميليون عضو (750) ميليون دلار حجم معاملات و حدود (8)ميليون دلار سود به هم زده بود، راه اندازي کرد. حالا بعد از گذشت مدت کمي، شرکت بزرگي شده است با بيش از (6000)کارمند ميليون ها مشتري ثبت شده. پير اميديار، جوان ايراني الاصل مقيم آمريکا، در سال (2006)با (10)ميليارد دلار ثروت که همه اش از راه کسب و کار الکترونيکي و رهبري بر بازارهاي عصر ديجيتال حاصل شده است، سي و پنجمين ميليارد در جهان و نوزدهمين ميليارد در آمريکا به شمار آمد. در آن سال هاي نه چندان دور، تصور اينکه روزي، خلق مکاني براي خريد و فروش اجناس دست دوم يا تا حدي نو و آفرينش يک حراجي واقعي ديجيتالي، حتمي شود، آرزويي به بزرگي آرزوهاي چارلز ديکنز بود! اما آرمان طلايي پير، چند سال پس از هزاره سوم، به واقعيتي مسلم مبدل گشت اکنون آن روياي شيرين به چنان حقيقتي مبدل شده است که فقط دامنه ebay.com ، ميليون ها دلار قيمت دارد.
آيا تاريخ بشريت اين چنين زمان هايي براي پول درآوردن ميليون دلاري بازيگر زمان هاي مختلف خود، به خاطر مي آورد؟ از انقلاب کشاورزي تا گذار به دوران صنعتي شدن بشر، و حتي قبل از پيدايش انقلاب ارتباطات يا موج سوم تافلر، هيچ گاه بدون دستيابي به دانش و ابزار فيزيکي و به خدمت گرفتن ده ها هزار کارمند، شخصي ميلياردر نشده بود. اما اکنون از سال هاي پاياني قرن بيستم به اين سو، تاريخ شاهد تولد ميلياردرهاي جواني است که نه طلا دارند و نه نفت و ارثيه خارق العاده! آن ها فقط دانش دارند و بس. در واقع، انديشه هاي نابي که با نوآوري و پژوهش خلاقانه در محيط مجازي متولد مي شوند. تجربه ها و آموزه هاي ارزنده اي را به همراه دارند که حتي در دانشگاه هاروارد هم قابل آموختن نيست!
دانشگاه MIT، که ده ها برنده جايزه نوبل و هزاران پرفسور و دانشجوي نخبه از سراسر جهان را در لابراتوارها و مراکز آموزشي و صنعتي خود در اختيار دارد، در دهه هاي پاياني قرن بيستم، باعث تشکيل (4000)شرکت کارآفرين شده است که بيش از (230)ميليارد دلار درآمد داشته اند.
درآمدي که از طريق حمايت هاي يک دانشگاه صورت گرفته است، به اندازه درآمد کل کشورهاي قاره آفريقا است. شکاف فقير و غني در هزاره دوم، بيش از هزاره اول افزايش يافت و اکنون در آغاز هزاره سوم، اين شکاف به دليل اتکاي شديد کسب و کار به توليد دانش و به قولي اقتصاد دانش محور افزايش خواهد يافت. مجموعه رهيافت هايي که تا اين بخش از کتاب مورد کسب و کار بازيگران صنعت ديجيتال جهان آموختيم، به ما خاطر نشان مي کند که ديگر بيشترين درآمد، حاصل بيشترين نفر/ساعت کار فيزيکي و حضوري نيست. امري که حتي تا دهه شصت ميلادي نيز، اقتصاد جهاني بر پايه آن حاکم بود. دنيا اکنون به سمت ديجيتالي شدن کامل و گذار به پست مدرنيسم ديجيتالي هدايت مي شود. مصرع ناب حماسه سراي بزرگ پارسي گويان، حکيم ابوالقاسم فردوسي، که مي فرمايد توانا بود هرکه دانا بود، اکنون بيش از گذشته، مفسر موفقيت هاي خارق العاده بزرگان عصر ديجيتال مي باشد. شکاف ديجيتالي بين انسان ها، علاوه بر تاثيرات منفي در گسترش ارتباطات و اطلاع رساني در دنياي امروزي، در ايجاد فاصله طبقاتي در جوامع نيز موثر بوده است. اگرچه، خود صنعت ديجيتال و ارتباطات، عاملي در راستاي ارتقاي صلح جهاني و توسعه پايدار مبتني بر توسعه امکانات در اقصي نقاط جهان است، اما اگر وضع به همين منوال پيش رود و کشورهاي جهان سوم و در حال توسعه، به انديشه کاهش فاصله علمي وابزاري خود با جهان اول نباشد،ضعف در رفتارهاي اقتصادي ،علمي و فرهنگي جهان، کسب و کار غربي ها را هم با چالش رو به رو خواهد کرد. اگر در آسيا و آفريقا، که دو سوم جمعيت و منابع انرژي را در اختيار دارند، توسعه امکانات ارتباطي و اطلاعاتي مدرن در دسترس نباشد، مجموعا يک ميليارد جمعيت اروپا و آمريکا، نمي تواند در انتظار بازارها و فرصت هاي بي بديل در آسيا و آفريقا باشد. با رشد امکانات ارتباطي و فناوري در اقصي نقاط جهان، مي طلبد تا ضريب نفوذ فناوري هاي مدرن بيش از گذشته ارتقا يابد تا فراگيري توانمندي هاي ICT، دسترسي جهاني را براي ساکنان دهکده جهاني، به ارمغان آورد. ناگفته پيداست که سهم دانش و توليد علم در کارآفريني و در مجموع، ثروت سازي براي خلاقان عصر ديجيتال، غيرقابل انکار است. دانشي که در بستر توانمندي ديجيتالي هدايت و با تلفيق مديريت، خلاقيت و هنر، شکوفا شود، آن چيزي خواهد شد که ebay، بهترين مثال براي تفسيرش است. پير اميديار، در بهترين زمان ممکن، نسبت به راه اندازي و خلق حراج اي بي، اقدام کرد. اکنون، ده ها هزار سايت خريد و فروش در اينترنت وجود دارد، اما هيچ کدام به اندازه اين پايگاه گردش مالي در اختيار ندارند.

داستان موفقيت يک ايراني


موفقيت او از اتاق نشيمن آغاز شد. شايد آن روز نمي دانست در اين اتاق سنگ بناي يک تجارت بسيار موفق بين المللي را مي گذارد. صحبت از يک برنامه نويس ايراني به نام «پير اميديار» است.
انساني که علاقه اي به معروف شدن و محبوب شدن نزد رسانه هاي جمعي را ندارد. او در سال (1346)در شهر پاريس به دنيا آمد. پدر او ايراني الاصل و مادرش فرانسوي است. بعد از (6)سال از پاريس به اتفاق پدر و مادرش به آمريکا مهاجرت کرد.
او از (14)سالگي شروع به برنامه نويسي کرد، اولين پروژه اش مربوط به دسته بندي کردن کتاب ها در کتابخانه مدرسه به وسيله يک نرم افزار بود، پس از اتمام تحصيل در رشته انفورماتيک از دانشگاه «Tufts» در ماساچوست آمريکا به شهر سانفرانسيسکو مهاجرت نمود، جايي که پايتخت صنعت، کامپيوتر آمريکاست يعني در «سليکونولي.» داستان موفقيت او از اينجا شروع شد که در سال (1995) نامزد او که امروز همسر اوست، علاقه بسياري به جمع آوري جعبه هاي پلاستيکي شکلات که به صورت سر حيوانات مختلف بودند، داشت و از نبود امکانات جهت يافتن افراد ديگري که به اين سرگرمي او علاقه داشته باشند و بتوانند با يکديگر ارتباط برقرار کرده و در صورت لزوم اين اشيا را با يکديگر معاوضه و يا اين که خريد و فروش کنند شکايت داشت. آقاي «اميديار» سريعاً طرح جامعي براي اين که نامزدش بتواند اجناس خود را در معرض فروش بگذارد ريخت و آن طرح خريد و فروش و يا حراج از طريق اينترنت بود. پس از اين که موفق به راه اندازي سايت خود شد تصميم گرفت از طريق اين سايت تمام وسايل مستعمل خود را در معرض حراج بگذارد. در اين راه موفق بود زيرا براي «اشاره گر ليزري» خود که خراب بود و ديگر کارايي نداشت توانست به مبلغ(14)دلار خريدار پيدا کند. کم کم با کمک دوستانش و تبليغات دهان به دهان سايت او طرفداران زيادي پيدا نمود تا آنجايي که «server» نيز حق العمل خود را از (30)دلار به (250)دلار افزايش داد. در اينجا بود که اين «ايده ميلياردري» را بنا گذاشت و در ابتدا شرکت کوچک «eshop» که کمپاني عظيم مايکروسافت به خريد شرکت او تمايل نشان داد.
او معتقد است که در اينترنت مي توان يک بازار کامل به وجود آورد که عرضه و تقاضا براي همه کاربران در سطح جهان شفاف و مشخص باشد. «اميديار» در مصاحبه اي اعلام کرد: من مي خواستم کاري کنم که ديگران هرگز توانايي انجامش را نداشته باشند، با اين ايده خواستم به تک تک افراد جامعه اين قدرت را بدهم که در حالي که توليد کننده و فروشنده هستند، خريدار و مصرف کننده هم باشند.
اين ايده جديد او که در ابتداي کار فقط به صورت يک سرگرمي بود، تبديل به يک کمپاني عظيم تجاري بين المللي شد.
ايده «اميديار» فروشندگان و خريداران را به يکديگر ارتباط مي داد. فروشنده کالا، جنس مورد نظر خود را از طريق کمپاني «Ebay» به معرض حراج مي گذاشت و قيمتي براي شروع حراج تعيين مي کرد. خريداران اين کالا از سرتا سر گيتي قيمتي را که مناسب مي دانستند به «Ebay» اعلام مي کردند. در اين ميان بايد فروشنده مدت زمان برگزاري حراج را نيز در ابتداي حراج مشخص نمايد. در پايان زمان اعلام شده از طرف فروشنده کالا، به بهترين پيشنهاد رسيده، کالا تحويل داده مي شود. در اين ميان کمپاني «اميديار»(2 تا 4)درصد را به عنوان مجري اين حراج از فروشنده کالا دريافت مي کند.

گفت و گو با پير اميديار


هنوز هم با موفقيت پول پاروکني در دنياي اينترنت ادامه مي دهد. بقيه سرگذشت پيراميديار را از زمان خودش بخوانيد.
کجا به دنيا آمدي؟


من در فرانسه شهر پاريس به دنيا آمدم. تا (6)سالگي آنجا زندگي مي کردم. در همان سال ها به مدرسه دوزبانه اي مي رفتم و انگليسي را آنجا ياد گرفتم.(6)ساله بودم که به آمريکا رفتيم به واشنگتن دي. سي. براي تحصيل در کالج به کاليفرنيا رفتم. طولاني ترين زماني که من در يک جا ماندگار شدم، همين دوران کالجم بود که (4)سال طول کشيد: چون خانواده ما هر دو سه سال جايشان را عوض مي کردند.

دوران کودکي ات چه طوري بود؟


من واقعاً به وسايل الکترونيک علاقه داشتم، به دستگاه هاي الکترونيک کوچک مانند ماشين حساب. اين وسايل هميشه مرا مجذوب خودشان مي کردند و هميشه مايل بودم که آن را بشکنم و قطعاتشان را جدا کنم و بکوشم که آن ها را دوباره سرهم کنم و تعميرشان کنم، کاري که البته هيچ وقت نتوانستم انجام بدهم!

دانش آموز خوبي بودي؟


نه، دانش آموز خوبي نبود. از آنهايي بودم که اصلاً درس نمي خوانند.
گويا، اولين کار برنامه نويسي حرفه اي ات در دبيرستان اتفاق افتاد. آن موقع در ذهنت بود که علم رايانه: Computer science (رشته تحصيلي اميديار در دانشگاه) همان چيزي است که تو مي خواهي؟


من هميشه دوست داشتم با رايانه مشغول بشوم. نوع شغل انتخابي من اين بود که مي خواستم يک مهندس رايانه باشم. دلم مي خواست نرم افزار و سخت افزار را کشف کنم و آن ها را با هم ترکيب کنم تا درباره رايانه ها چيزي ياد بگيرم. وقتي در دانشگاه Tufts به کالج رفتم، قبول کردند به مدرسه مهندسي بروم تا دوره مهندسي برق و رايانه را بگذرانم. من همان ترم اول يا شايد هم ترم دوم سريع فهميدم که دوره مهندسي کمي برايم سخت است. مثلاً براي دانشجويان مهندسي لازم بود که به طور حتم درس شيمي بگذرانند: ولي من هيچ علاقه اي به شيمي نداشتم. من خودم را کشتم تا از شيمي سردربياورم و براي امتحان حسابي درس خواندم؛ ولي نتيجه اش تقريباً هيچ بود. يادم هست که براي ميان ترم اين قدر زياد درس خواندم که تا پيش از آن براي هيچ درسي اين کار را نکرده بودم؛ اما نمره ام از (100، 30)شد.آنجا بود که به خودم گفتم: مي داني، اين کاري که تو داري مي کني خيلي مضحک است. براي همين از کالج مهندسي بيرون آمدم و رشته علم رايانه را دنبال کردم.

از دوران کالج چه چيزهاي ديگر برايت مانده است؟


وقتي در کالج بودم، خودم ياد گرفتم که چه طور براي رايانه هاي مکينتاش برنامه نويسي کنم؛ البته کاملاً خودم ياد نگرفتم.

آن لحظه که اين کار را گرفتي، حواست بود که زندگي ات به چه سمتي مي رود؟


نه، هرگز. من فقط داشتم چيزي را که از آن لذت مي بردم، دنبال مي کردم. منظورم اين است که حسم را دنبال مي کردم. قابليت نوشتن نرم افزارهايي که فايده اي داشته باشند يا روي آدم هايي که از آن ها استفاده مي کنند، تاثير بگذارند، به من انگيزه مي داد و من را به جلو مي برد. براي همين من از نرم افزارهايي که به درد بازار مصرف مردم مي خورد و اين فکر که قادر باشي يک کار خوب انجام بدهي، انگيزه مي گرفتم. مانند بيشتر برنامه نويس ها اين به خاطر علاقه و اشتياق شديد بود تا چيز ديگر. براي همين مانند خيلي هاي ديگر که اين حرف را زده اند، کاري که من مي کردم واقعاً کار نبود، مانند اين بود که دارم تفريح مي کنم.

احساسي که از آن مي گويي، احساس چه چيزي بود؟


پيچيده است. من اشتياق و علاقه شديدي دارم براي حل مسائلي که فکر مي کنم مي توانم آن ها را با راه جديدي حل کنم. منظورم اين است که انجام يک کار جديد به ما آدم ها حس غرور مي دهد. براي من مسائلي جذاب بود که به نظرم مي رسيد به سادگي قابل حل است. منظورم مسائل مشکل نيست. از آن مساله ها که فيزيک دان ها دنبال حل آن هستند. منظورم مسائل ساده اي است که هيچ کس خودش را براي حل آن ها به دردسر نمي اندازد، چون فکر مي کنند حل شان غيرممکن است. ايده eBay هم اين جوري بود. فکر من فقط کمک به آدم هايي بود که مي خواستند با همديگر در اينترنت داد و ستد کنند. مردم فکر مي کردند اين کار غيرممکن است. آن ها مي گفتند آخر چه طور مي توانند از طريق اينترنت به همديگر اعتماد کنند؟ (حواستان باشد داريم از سال 1995 حرف مي زنيم.) چه طور مي توانند همديگر را بشناسند؟ ولي من فکر مي کردم تصورات مردم ...انه است، چون آدم ها اساساً خوب و درستکار هستند. اين فکر خيلي مرا تحريک کرد. من بايد اين کار را سريع انجام بدهم. من بايد به مردم نشان بدهم که فکرشان درست نيست. بايد بروم جلو تا ببينم چه مي شود.
نمي خواهم خريد اينترنتي را يک کار عجيب و سخت جلوه دهيم اما وقتي شما به صورت فيزيکي هم خريد مي کنيد مطمئنا از يک مکان معتبر خريد خود را انجام مي دهيد خريد الکترونيکي شايد ساده ترين و لذت بخش ترين کاري باشد که شما در اينترنت مي توانيد انجام دهيد به شرطي که به يک سري نکات مهم توجه داشته باشيد.

خريد از فروشگاه هاي معتبر


قبل از خريد در مورد فروشگاهي که مي خواهيد از آن خريد کنيد، تحقيق کنيد فروشگاه هاي معتبر عموما آدرس پستي، تلفن و مشخصات خود را به طور دقيق بر روي وب سايتشان درج مي کنند دقت کنيد که فروشگاهي که از آن خريد مي کنيد يک فروشگاه فعال است يا يک وب سايت رها شده. در نظر داشته باشيد تعداد زيادي وب سايت رها شده در اينترنت وجود دارد که روزي به مشتريان خود سرويس دهي مي کردند اما به علل مختلف بي استفاده مانده اند اگر از طريق تبليغات با فروشگاه آشنا شديد تقريبا مي توان اطمينان يافت که فروشگاه مورد نظر فعال است، اما اگر به طور اتفاقي وارد فروشگاه شديد بايد بررسي بيشتري نماييد.
معمولا وب سايت هاي فعال، بخش اخبارشان به روز است و آن را به عنوان يکي از نشانه هاي به روز بودن فروشگاه مي توان در نظر گرفت و يا اينکه بررسي کنيد اطلاعات تکميلي درمورد کالا به همراه قيمت دقيق و شرايط و هزينه هاي ارسال درج شده باشد. معمولا فروشگاه هايي که يک شعبه فيزيکي دارند بسيار مطمئن تر از فروشگاه هايي هستند که فقط به صورت مجازي پايه گذاري شده اند و آمارها نيز نشان مي دهد اعتماد افراد به فروشگاه هايي که شعبه فيزيکي دارند بيشتر است زيرا احتمال کلاهبرداري و يا اينکه کالاي خريداري شده به دست شما نرسد کمتر است و اگر مشکلي پيش بيايد مي توانيد به آدرس فروشگاه مربوطه مراجعه کنيد.

انتخاب روش خريد مناسب


وقتي از يک فروشگاه مجازي معتبر خريد مي کنيد معمولا انتخاب هاي متعددي براي نحوه خريد و دريافت کالا براي شما وجود خواهد داشت از جمله پرداخت وجه صورت آنلاين، خريد به صورت پستي، واريز به حساب و ... هميشه سعي کنيد روشي براي خوريد خود انتخاب کنيد که کمترين ريسک پذيري را داشته باشد.

خريد به صورت آنلاين


معمولا فروشگاه هايي که ارائه دهنده سرويس هاي آنلاين هستند خدمات پرداخت اينترنتي را از يکي از بانک هاي کشور دريافت مي کنند و بانک ها نيز معمولا بابت ارائه اين نوع سرويس از فروشگاه ها مبالغي بابت ضمانت دريافت مي کنند تا در مواردي که از فروشگاه مربوطه شکايتي صورت گرفت مورد اجرا قرار دهند. استفاده از اين سيستم بيشتر در مواقعي مناسب است که شما محصول خود را مي خواهيد به صورت الکترونيکي دريافت کنيد مانند خريد اينترنت و ... در پرداخت هاي آنلاين هميشه وقتي مي خواهيد پرداخت وجه را از طريق کارت انجام دهيد وارد سايت دومي خواهيد شد که سايت بانک دريافت کننده وجه است. دقت کنيد بسياري از سارقان اينترنتي با راه اندازي سايت هايي شبيه سايت هاي بانک ها و آدرس هاي شبيه به آنها اقدام به کلاهبرداري نموده اند. اگر از مرورگر IE استفاده مي کنيد، بعد از ورود به صفحه پرداخت بانک، تصوير يک قفل زرد رنگ پايين صفحه مشاهده مي شود روي آن قفل دوبار کليک کنيد تا گواهينامه سايت بانک مزبور باز شود.
در قسمت Issuedto آدرس بانک نوشته شده است. مثلا اگر وارد درگاه بانک پارسيان شده باشيد بايد http://www.pec.ir داخل اين قسمت نوشته شده باشد ولي اگر وارد قسمت پرداخت شديد و اين قفل زرد رنگ را نديديد، يا نام داده شده در قسمت Issedto درست نبود، شماره کارت و رمز خود را وارد نکنيد چون نشان دهنده اين است که اين سايت از نظر امنيتي تاييد شده نيست و يا اصلا سايت بانک نمي باشد و اطلاعات شما در اختيار افراد ديگري قرار خواهد گرفت.

شيوه خريد از طريق واريز به حساب


در اين روش براي خريد يک کالا بايد ساعت ها در صف بانک بايستيد تا مبلغ را به حساب فروشگاه واريز کرده سپس شماره فيش را در وب سايت وارد کنيد تا محصول مورد نظر براي شما ارسال کنند. اين شيوه يکي از بدترين شيوه هاي خريد اينترنتي است و حتي شايد نتوان آن را يک خريد اينترنتي قلمداد کرد! زيرا استفاده از تجارت الکترونيک بايد باعث سرعت و سهولت در خريد گردد، اما در اين روش شما دردسر بيشتري نسبت به خريد فيزيکي خواهيد داشت. از نظر امنيتي هم استفاده از اين روش خريد غيرعاقلانه است در پرداخت هاي الکترونيکي تمام سوابق تراکنش هاي مالي شما در سيستم ثبت مي شود و حتي مشخص است که اين کالا در چه تاريخي و از چه فروشگاهي و با چه قيمتي خريداري شده است. اما در حالتي که شما به حساب فرد مبلغي واريز مي کنيد ممکن است هيچ وقت چيزي به دست شما نرسد و چون شما مبلغ را در بانک واريز کرده ايد و اين فروشگاه اينترنتي براي بانک شناخته شده نيست و فروشگاه ضمانتي هم به بانک نداده است اثبات اينکه شما مبلغي را بابت خريد محصول خاصي که در اينترنت وجود داشته پرداخت کرده ايد مشکل تر است و رديابي آن سخت تر و يا اگر بر فرض فيش بانکي را گم کنيد که اوضاع وخيم تر خواهد شد. بسياري از سارقان از اين روش نيز براي کلاهبرداري هاي اينترنتي خود استفاده مي کنند و با راه اندازي يک سايت و ارائه يک محصول با قيمت وسوسه انگيز و ارائه شماره حساب از مشتريان مي خواهند مبالغ را واريز کنند. معمولا اين افراد درخواست مبالغ اندکي از مشتريان مي کنند، به طور مثال (3 تا 5)هزار تومان. به همين خاطر بيشتر افراد وقتي چيزي بدستشان نمي رسد در پي شکايت نمي روند، اما اين افراد از هزاران نفر به اين شيوه کلاهبرداري مي کنند و مبالغ کلاني به جيب مي زنند!

خريد پستي


شايد بتوان گفت امن ترين روش خريد اينترنتي استفاده از سيستم پست خريد شرکت پست باشد که امروزه اغلب فروشگاه ها نيز از اين سرويس استفاده مي کنند. شما با استفاده از اين شيوه مي توانيد محصولات خود را سفارش دهيد و محصول مورد نظر توسط شرکت پست براي شما ارسال شده و سپس مبلغ کالا را به مامور پست تحويل مي دهيد مي بينيد که در اين روش شما با اطمينان خاطر و بدون اينکه پولي را از پيش پرداخت کرده باشيد مي توانيد محصول خود را خريداري کنيد. استفاده از اين روش براي کالاهايي که ماهيت فيزيکي دارند بسيار مناسب است. هميشه سعي کنيد در فروشگاهي که امکان خريد پستي وجود دارد از اين روش استفاده کنيد البته از اين شيوه در محصولاتي که ماهيت فيزيکي ندارند مانند کارت اينترنتي و اطلاعات و حق عضويت و ... نمي توان استفاده کرد و بايد از شيوه پرداخت آنلاين استفاده شود.
منبع:راه کمال شماره 29مجله روانشناسي خانواده