ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


دوره توانگری و جذب
زمان کنونی: 05-18-2024, 05:59 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان
نویسنده: MARYAR
آخرین ارسال: sokeinia
پاسخ:
بازدید: 58195

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 19 رأی - میانگین امیتازات : 3.21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دوره توانگری و جذب
06-25-2014, 03:44 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 06-29-2014 03:13 PM، توسط MARYAR.)
ارسال: #21
RE: دوره توانگری و جذب
(جلسه 14 _ نیمه تاریک)


سلام.سلام.به چهاردهمین جلسه ی کلاس خوش اومدین!

پوسته ی بیرونی:



پوسته ی ما از " من ایده ال" درست شده یعنی چیزی که دلمون می خواد باشیم، و اون رو به دیگران نشون میدیم!

پوسته ی ما اون بخش از وجودمونه که با دنیا روبرو میشه. این پوسته، خصایلی رو که سایه ی ما رو تشکیل میده، پنهان می کنه! دردی که از مشاهده ی کاستی هامون احساس می کنیم، وادارمون می کنه تا اون ها رو پنهان کنیم و برای جبران جنبه هایی که در خودمون نفی می کنیم، نقطه ی مقابل آنها بشیم. به همین دلیل نقاب های شخصیتی برای خودمون به وجود می آریم تا به خودمون و دیگران بقبولانیم که "آن"نیستیم!!





برای توضیح بیشتر می خوام یه داستان واقعی رو براتون تعریف کنم.


داستان بودای طلایی:


سال 1957 در تایلند، معبدی رو به محل دیگری منتقل می کردن .چند تا راهب مسئول جابجایی مجسمه ی بزرگ و سفالی بودا شدن.توی راه یکی از راهب ها متوجه ترکی در مجسمه شد.راهب ها نگران شدن که مجسمه آسیب ببینه ، در نتیجه تصمیم گرفتن شب رو همون جا استراحت کنن تا فکر کنن چه طوری اون رو منتقل کنن که آسیب نبینه.

شب یکی از راهب ها که از نگرانی خوابش نمی برد یه چراغ قوه برداشت و به سراغ مجسمه رفت تا مطمئن بشه که ترک دیگه ای توی اون نیست و ترک قبلی بزرگتر نشده. همین که نور چراغ قوه رو به محل ترک قبلی تابوند، متوجه شد یه چیزی داره اون زیر می درخشه! اون اینقدر کنجکاو شد که نتونست جلوی خودش رو بگیره و با یه قلم شروع به تراشیدن بودای سفالی کرد!هر چی ترک بیشتر می شد و لایه ی سفالی بیشتر می ریخت، اون حیرت زده تر می شد و بیشتر سفال رو می کند! می دونین اون چی دیده بود؟! اون با یه بودا که از طلای ناب بود روبرو شده بود! یک گنج عظیم و باور نکردنی!

خیلی از مورخین گفتن که در زمان حمله ی لشکریان برمه،یعنی چندین صد سال قبل از این ماجرا، راهب های بودایی تایلند این بودای زرین رو با لایه های گل رس پوشوندند، تا مانع دزدیدن اون بشن.توی اون حمله همه ی اون راهب ها کشته شدن و این مجسمه ، به صورت سفالی باقی موند تا سال 1957 _ یعنی زمان جابجایی مجسمه_که بودای طلایی کشف شد!



خوب ! حالا برگردیم به توضیح پوسته ی بیرونی.ساده تر بگم؟

ما سایه هامون رو چنان خوب پنهان می کنیم که بیشتر اوقات چهره ای رو که به جهان نشون می دیم، نقطه ی مقابل وجود درون ماست.

بعضی از مردم زره ای از بیرحمی می پوشن تا حساس بودنشون رو پنهان کنن!

بعضی ها برای این که غمگینی درونشون رو پنهان کنن نقابی از شوخ طبعی به چهره می زنن!

به قول دبی فورد مردمی که وانمود می کنن عقل کل هستن در بیشتر مواقع همون هایی هستن که سعی دارن احساس نادانیشون رو مخفی کنن!

آدم هایی که در ظاهر متکبرن معمولا" درونشون احساس نا امنی می کنن!



ما در کار تغییر چهره استادیم! اما واقعیت اینه که ما فقط دیگران رو با چهره ی بیرونیمون فریب نمی دیم!در واقع خودمون رو قبل از دیگران و بیشتر از بقیه ، فریب می دیم! یا بهتره بگم این قدر برای پنهان کردن صفات نیمه ی تاریکمون تلاش میکنیم که در واقع پوسته ی بیرونیمون کاملا" به یه چیزی مقابل نیمه ی تاریکمون تبدیل میشه! ما در واقع این قدر این کار رو انجام دادیم که دیگه باور نمی کنیم که نیمه ی تاریک هم داریم و باورمون شده که ما همونی هستیم که داریم به دیگران نشون می دیم! یعنی ما بیشتر از همه به خودمون دروغ می گیم!

ما باید به دروغ هایی که به خودمون می گیم پی ببریم . چون اگه کاملا" راضی و شادمان و سالم نیستیم یا آرزوهامون برآورده نمیشه به خاطر اینه که دروغهایی که توی پوسته ی بیرونیمون داریم مانع ما هستند. مشاهده و بررسی هر رخداد، احساس و تجربه ای که باعث شده ما اون پوسته ی بیرونی رو بسازیم، به ما کمک می کنه صفات سایه رو بشناسیم و به ما کمک می کنه بفهمیم که پوسته ی ما یک دیوار حفاظتی برای ما بوده. اما وقتی بودای درونمون رو پیدا کنیم دیگه نیازی به دیوار حفاظتی نداریم.



حالا می خوام بهتون بگم پوشش بیرونی و نقاب های ما ، که ما رو در برابر جهان محافظت می کنه ،گنج درون ما رو پنهان نگه می داره! ما انسان ها نا آگاهانه طلای درونمون رو با لایه های سفالی پوشوندیم.تنها کاری که باید برای نمایان کردن طلای وجودمون انجام بدیم، اینه که شجاعانه لاک خودمون رو لایه لایه بتراشیم!

این تمرین ها تا پایان عمر با ماست و این جوری نیست که ما یه بار نیمه ی تاریک رو کشف کنیم و بگذاریم کنار! چون هر روز یه ماجرای جدید و حوادث جدید در پیش رو داریم و مدام پوسته های جدید برای خودمون می سازیم، پس باید همیشه دقت کنیم چه چیزی رو داریم در نیمه ی تاریکمون پنهان می کنیم.



دبی فورد در کتاب نیمه تاریک وجود میگه در سمینار ها و کلاس های آموزش نیمه ی تاریک، آدمهای زیادی رو دیده که سالها ی سال روی شناخت خودشون کار کردن اما گاهی می پرسن چرا تمرین های نیمه ی تاریک رو باید همیشه انجام داد و تا کی باید این کار رو ادامه بدن؟ دبی فورد می گه این آدم ها خودشون رو به شکل اون بودای طلایی باشکوه نمی بینن که با لایه ای از سفال پوشونده شدن! اون ها از پوسته ی خودشون بیزارند.اون ها در نیافتن که این لایه های سفالی تا چه اندازه اون ها رو محافظت کرده!

ما به دلایل گوناگون به این پوسته ها نیاز داشتیم و این دلایل برای هر کدوم مامتفاوته.


ما از پوسته ی بیرونیمون جهت محافظت از خودمون استفاده کردیم.یعنی نقابهای ما مثل همون لایه های سفالین روی بودای طلایی می مونن که از درون ما محافظت کردن.

.هرچند که هدف نهایی ما ریختن این پوسته هاست اما اول باید این نقاب ها رو بشناسیم و با نیمه ی تاریک خودمون که انکارش کردیم ، آشتی کنیم.اما در انجام این کار دلیلی برای نفرت از خودمون وجود نداره.

دلیلی وجود نداره که با پیدا کردن صفات نیمه ی تاریکمون از خودمون بیزار بشیم یا نا امید بشیم یا تمرینات نیمه ی تاریک رو ول کنیم.به نظرتون بعد از اون که راهب، پوشش بودای زرین روفرو ریخت، بودا با خشم بهش گفت: " من از اون پوسته ی وحشتناک بیزارم؟! " یا این که مجسمه ی بودا با وجود این که دوست داشت از اون پوسته رها بشه تا وجود زرینش هویدا بشه، اون پوسته رو که سالیان سال مانع دزدیده شدنش شده بود، رو محترم می داشت؟!

ما برای رسیدن به بودای زرین درونمون چاره ای جز تراشیدن لایه های سفالیمون( شناخت و کشف صفات نیمه ی تاریک وجود) نداریم. اما در عین حال نباید از خودمون بیزار بشیم چون هر کدوم از اون صفات، زمانی ما رو در مقابل چیزی حفظ کرده، یعنی هر صفت نیمه ی تاریک برای ما یک موهبت به همراه داشته که ما اگه اون موهبت رو بشناسیم ، راحت می تونیم صفات نیمه ی تاریکمون رو و در نتیجه خودمون رو بپذیریم.( جلسه ی بعد این موهبت ها رو با هم یاد می گیریم و پیدا می کنیم)





دبی فورد میگه بیشتر مردم به دنبال پی بردن به اون ویژگیهایی که مدتی طولانی پنهان کردن، دچار اندوه میشن.اگر درباره ی میزان علاقه ای که به خودتون دارین، خودتون رو فریب دادین، بگذارین مدتی هم دچار اندوه بشین! مثل اندوه راهب ها وقتی ترک رو دیدند! اما نگران نباشین! اگه شجاعانه ادامه بدین و پوسته های بیرونی رو بتراشین، با پیدا کردن بودای طلایی درون از آرامش واقعی پذیرفتن خودتون لذت می برین! قول می دم!

یه تمرین عالی وجود داره که توصیه می کنم این تمرین رو درباره ی هر صفت خوب و بدی که باور نمی کنین در شما هست انجام بدین.



تمرین: این تمرین رو باید بعد از انجام دادن تمرینات پست قبلی انجام بدین. یعنی اول یه لیست از صفاتی که به دیگران نسبت می دین، چه مثبت و چه منفی ، تهیه کنین.حالا در دفتر مراقبه تون این چهارسوال رو بنویسین.



1 _ آیا هیچ گاه در گذشته این رفتار رو از خودم نشون دادم؟

2 –آیا اکنون این رفتار رو نشون می دم؟

3 _آیاتحت شرایط دیگری می تونم این رفتار رو از خودم نشون بدم؟

4 _آیا ممکن است شخص دیگری بگوید که من چنین رفتاری داشته ام؟



مثال: اگه من به دیگران صفت دروغگو رو نسبت می دم، اما معتقدم من اصلا" دروغگو نیستم، باید این چهارسوال رو در دفترم بنویسم و بهش پاسخ بدم.( پاسخ به سوال سوم خیلی مهمه از این نظر که به ما کمک می کنه دیگران رو راحت تر ببخشیم.)اگه تونستین به یاد بیارین که این صفت رو از خودتون بروز دادین، سعی کنین به اولین باری که اون کار رو کردین فکرکنین و به یاد بیارین برخورد دیگران در موردتون چطور بوده؟ این به شما کمک می کنه اون لحظه ای رو که یقین کردین باید اون ویژگی رو در سایه تون مخفی کنین، به یاد بیارین. نگران نباشین. به مرور زمان ضمیر نا خود آگاهتون به کمکتون می آد و چیز های عجیبی از زندگیتون رو به یادتون می آره فقط به شرط این که با خودتون صادق باشین!



ادامه ی تمرین : ببینید تا حالا چند نفر رو به خاطر داشتن اون صفت طرد کردین یا در ذهنتون محکوم کردین؟سعی نکنین خودتون رو برتر از اون ها بدونین یا بین رفتار خودتون با اون ها تمایزی قائل بشین! اجازه ندید که منیت شما، رفتارتون رو موجه جلوه بده! به یاد داشته باشین از نظر دیگران یه دروغگو یه دروغگوئه! حتی اگه دلایل شما رو داشته باشه! پس به جواب دادن به سوال 4 هم خیلی دقت کنین و سعی نکنین خودتون رو توجیه کنین. البته اگه شجاعت روبرو شدن با نیمه ی تاریکتون رو دارین! که حتما" هم دارین!و الا تا این جای این پست رو نخونده بودین! خواستن اولین گامه! و اولین گام همیشه سخت ترین گام! پس من به همتون تبریک می گم که اولین گام رو برداشتین!


خدایا! کمکمان کن تا آن کسی را که گمان می کنیم هستیم، به مبارزه بطلبیم تا کسی را که می توانیم بشویم،آشکار کنیم! آمین

من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید
اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری
اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید
اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود
پس بخواه


دوره توانگری و جذب
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: ahmad rezaee , Barran , مهدی 1 , jahanagahi , koruosh
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
RE: دوره توانگری و جذب - MARYAR - 06-25-2014 03:44 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  10 نقل قول از کهن مرد دوره رنسانس، لئوناردو داوینچی.... mallarme 0 1,750 05-04-2013 02:30 PM
آخرین ارسال: mallarme
  SUCCESS آهنرباي جذب موفقيت در درون شماست اقاي ايـــده 0 898 02-29-2012 04:43 PM
آخرین ارسال: اقاي ايـــده

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS