ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


دوره توانگری و جذب
زمان کنونی: 05-04-2024, 03:11 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
نویسنده: MARYAR
آخرین ارسال: sokeinia
پاسخ: 69
بازدید: 57858

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 19 رأی - میانگین امیتازات : 3.21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دوره توانگری و جذب
10-22-2014, 01:02 AM
ارسال: #61
Smile RE: دوره توانگری و جذب
(06-15-2014 01:39 AM)MARYAR نوشته شده توسط:  با خودتون مشارطه کنید، امروز، فقط و فقط به دیگران عشق بورزید! با یک تلفن، با یک لبخند، با یک هدیه، با شنیدن حرف ها و درد دلهای دیگران، با دعای خیر کردن برای دیگران، با ساختن تصویر های ذهنی زیبا از دیگران(تجسم خلاق)، عشقی را که خداوند در وجودتون به ودیعه گذاشته به دیگران هدیه کنید! نترسید! هزار برابر اون از راه های عالی به شما بر می گرده! قول می دم! امتحان کنید! و باور کنید از هر اجی مجی لا ترجی جادوگرانه ای پر ثمر تره! در انتهای روز توی دفتر مراقبه تون بنویسید چه کار هایی کردید و در پایانش، بعد از تشکر از خودتون، بنویسید :اکنون هدایای من به دیگران ، موهبتهای خدا را به من می رساند! اکنون من برای دریافت این موهبتها آماده ام!

پروردگار من!کمکمان کن تا به نام نامی تو، عشقی را که در وجودمان نهاده ای به دیگران ببخشیم ، تا لایق دریافت عشق تو بشویم.[/b]

این تمرین واقعا زیبابود انگار روحم رو زنده کرد.سپاس زیبادل.

ترفندبهترین های دنیافقط تکراروتمرین است
تکرارمادرتمام مهارتهاست.آنتونی رابینز
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: MARYAR , delsaa , iranboy
10-27-2014, 06:47 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 10-31-2014 12:36 PM، توسط MARYAR.)
ارسال: #62
RE: دوره توانگری و جذب
جلسه 38_ چرخ اقبال یا آفرینش توانگری ذهنی از طریق تصاویر


سلام به همه ي دوستان خوب. تو جلسه ي قبل از آفرينش توانگري ذهني حرف زديم و گفتيم كه از سه طربق انجام مي شه . اوليش از طريق نوشتن بود كه براتون توضيح دادم. دومين طريق براي آفرينش توانگري ذهني از طريق تصاويره كه تو اين جلسه در موردش با هم حرف مي زنيم.

استفاده از اقتدار تصاوير ، هنر جديدي نيست. آدمهاي غار نشين روي ديوار غارهاشون تصوير خوراكيهايي رو كه دوست داشتند را مي كشيدند چون باور داشتند با نگاه كردن به اين تصاوير، قدرتي نا مرئي اين خوراكها رو به صورت شكار يا ماهي يا طيور در اختيارشون قرار مي ده!
بعدها مصريها گورهاي خودشون رو نقاشي مي كردند و به محض اينكه كودكي زاده مي شد، نقاشي گور او هم شروع مي شد! روي ديوارهاي گور ، تصاويري از همه ي چيزهاي خوبي كه اون كودك در طول زندگيش مي تونست تجربه كند ، را مي كشيدند. از پيروزي در جنگها گرفته تا نيكبختي و سرافرازي و ... مصريان بر اين اعتقادبودند كه اين تصاوير سبب مي شوند تا اين تجربه ها در زندگي كودك زائيده شده در دربار، دوباره متجلي بشود.
دو هزار و چهار صد سال قبل، در دوران عصر طلايي يونان، يونانيان در پيرامون مادران آينده ، تصاوير و مجسمه هاي زيبا مي گذاشتند تا كودكان به دنيا نيامده، از تصاوير ذهني مادران خود سلامت و زيبائي بستانند. امروزه، دانشمندان براي بار دوم در حال اكتشاف اين فن هستند!
خوب! اين مقدمه رو گفتم تا مطمئن بشيد با يه قدرت جادوئي حسابي روبروئيد كه ارزش امتحان كردن داره! حالا بريم سر اصل مطلب.

_ آفرينش توانگري ذهني از طريق تصاوير با ايجاد " چرخ اقبال " :

" كاترين پاندر " معتقده كه بايد تصاوير موهبتهائي رو كه آرزوشون رو داريم، در يك " چرخ اقبال " بكشيم يا درست كنيم. يعني چي؟
_ مثلا" پسر كاترين پاندر آرزو داشته تا به كاليفرنياي جنوبي برن و اونجا زندگي كنند اما شرايطش موجود نبوده. اونها مقواي بزرگي رو بر مي دارن و عكسهاي خودشون رو در ميان عكسهائي كه از كاليفرنياي جنوبي جمع آوري كرده بودند، مي چسبونند. كنار ساحل، در حال بازي گلف، در حال رانندگي در شاهراههاي زيبا، و ساير مناظر اونجا.اونها اسم اين مقوا رو مي گذارند " چرخ اقبال " . اون رو در جائي مي گذارند تا هر روز بتونند لحظاتي بهش نگاه كنند و از احساس برآورده شدن اين آرزو لذت ببرند!
مدتي بعد، از ميان صدها نفر كه در نيروي هوائي بايد به ماموريتهاي مختلف فرستاده مي شدند، فقط پسر كاترين پاندر براي ماموريت در كاليفرنياي جنوبي انتخاب و به آنجا فرستاده مي شه! و به زودي همه ي چيزهائي كه اون توي چرخ اقبال كشيده بوده، واقعي مي شه حتي تصوير دختري كه اون در كنار خودش به عنوان دوست در يك ماشين شيك آبي رنگ كشيده بوده به حقيقت مي پيونده و اون با دختري موبور كه صاحب همون ماشين آبي رنگ بوده نامزد مي كنه!

سوال : با تجسم خلاق و ايجاد چرخه ي اقبال ، چه آرزوهائي رو ميشه ساخت؟
جواب : همه ي آرزوها.اگه شغل جديدي رو آرزو داريد براي اون يه چرخ اقبال درست كنيد. اگه در آرزوي يافتن زوج دلخواهتون هستين ، در اين مورد يه چرخ اقبال درست كنيد. اگه آرزوئي براي فرد ديگه اي داريد ، مي تونيد براي اون هم چرخ اقبال درست كنيد. براي آرزوي سلامتي براي خودتون يا فردي ديگه هم مي شه چرخ اقبال درست كرد. براي حل مشكلات خانوادگي هم مي شه چرخ اقبال درست كرد و خلاصه براي هر آرزويي كه حق الهي شماست، مي شه چرخ اقبال درست كرد. اما فراموش نكنيد اگه آرزوي شما در جهت آزار و اذيت ديگران باشه حتي در صورت برآورده شدن كارماي اون به شما بر مي گرده!

_ نكته ي مهم :كنش ذهن، تصور و تجسم است. اگر آگاهانه آنچه را كه مي خواهيد، به شيوه اي سازنده مجسم نكنيد ، ناخودآگاه آنچه را كه نمي خواهيد به شيوه اي مخرب مجسم مي كنيد و مدام به مشكلات خود مي افزائيد. پس حتما" از شيوه ي تصور و تجسم سنجيده ي موهبت دلخواه كه بهترين راه براي غلبه بر همه ي مشكلاته، استفاده كنيد.

_ نكته ي مهم : اگه در تجسم آرزوهاتون، تنبليد و فقط گاهگاهي اون رو انجام مي ديد، و همين رو بهانه قرار دادين كه اصلا" سراغ اين كار نريد، لطفا" خوب گوش كنيد! لااقل همون گاه به گاه اين كار رو انجام بدين. حتي تجسمات گاه به گاه هم ثمر بخشه، اگر چه نه به سرعت.

_ نكته ي مهم : خيلي از افراد وقتي مي بينند كه تصاوير چرخ اقبال بي درنگ جواب نمي ده و موهبت دلخواهشون رو به وجود نمي آره، دلسرد مي شن. براي ايجاد دگرگونيهاي وسيعي كه اثرات و ثمراتي دوردست دارند،. چون ممكنه تصوير موهبت دلخواه با تجربه هاي گذشته يا اكنون تفاوت داشته باشه ، معمولا" مدت زماني طول مي كشه تا ذهن نيمه هشيار، اين تصاوير رو جذب كنه اما وقتي آنها را جذب كرد، اين تصاوير متجلي مي شوند.

_ نكته ي مهم : اگر با وجود درست كردن چرخ اقبال، تصوير دلخواهتون متجلي نشد، به ذهنتون رجوع كنيد! شايد ذهنتون رو از تصاوير موهبتهاي مختلف انباشته ايد يا برنامه هاي زيادي رو در برنامه تون گنجانده ايد. وقتي آرزوها و تصاويرتان صريح و روشن باشند و چيزهائي رو انتخاب كنيد كه براتون مهم ترند يا در اين لحظه به آنها نياز داريد، راه تجلي فورا" راه مي گشايد.
مثال : " كاترين پاندر " خانمي بازرگان را مثال مي زنه كه هم به اتومبيل براي كارش نياز فوري داشت و هم در آرزوي ازدواج مجدد بود. اون در چرخ اقبالش تصوير مردي را چسباند كه در حال رانندگي بود اما هيچ اتفاقي پيش نيامد . اون يه چرخ اقبال ديگه درست كرد و فقط تصوير اتومبيلي رو كه بهش نياز فوري داشت، در اون چسبوند.بلافاصله يك آشناي قديمي به اون تلفن كرد و گفت چون داره اتومبيل جديدي مي خره؛ به اتومبيل قديميش نياز نداره و مي خواد كه اون رو ، در اختيار اون خانم قرار بده! در واقع چون اون شغل جديدش رو تازه شروع كرده بود و هنوز در حال آموزش بود ، فرصت آن را نداشت كه كاملا" روي مسله ي ازدواج متمركز بشه و نا خودآگاه مدام فكرش به ماشين كشيده مي شد كه براي كارش به اون نياز داشت و نمي تونست روي خواسته ي ازدواجش ، دقيق و صريح متمركز بشه.

در اين مورد قانوني هم در سيستم آرزوها داريم كه مي گه :

قانون چهل و ششم سيستم آرزوها : براي برآورده شدن يك آرزو، بايد ذهن شما از تصاوير مختلف و درهم و برهم مربوط به آرزوهاي پراكنده ، خالي بشود!
شيوه ي تهيه ي چرخ اقبال :

_ يه مقوا يا پوشه برداريد.اون رو به شكل دايره در بياريد. از نقطه ي كانون ( وسط دايره ) اون رو به چهار بخش تقسيم كنيد: بخش امور مالي _ بخش امور شغلي _ بخش مربوط به خانواده _ بخش مربوط به تندرستي. بعد در هر بخش ، تصوير ايده آل مربوط به اون موضوع رو بچسبونيد و زير عكس، عبارت تاكيدي دلخواه مربوط به اون رو بنويسيد. اين عكس رو مي تونيد از بين عكسهاي خودتون يا مجلات _ با توجه به آرزوتون _ استفاده كنيد.

_ چرخ اقبال رو اگه در معرض ديد ديگران نيست، به ديوار اتاقتون بزنيد تا هر وقت مي تونيد نگاهي به اون بندازيد. در غير اين صورت اون رو جائي بگذاريد كه ديگران نبينند اما شما هر شب بتونيد نگاهي به اون بندازيد. اگه مي تونيد هر روز به اون نگاه كنيد.در مورد چيزهائي كه توي چرخ اقبالتون كشيديد، تمرينات تجسم خلاق رو انجام بديد. هرچه بيشتر به اون نگاه كنيد و در باره اون تجسم خلاق كنيد، زودتر ثمراتش پديدار مي شه.

_ درباره ي تجسم و تصاويرتان با هيچ كس صحبت نكنيد. چرخ اقبالتون رو به كسي نشون نديد و نخواهيد ديگران را با اصرار بيش از حد، متقاعد كنيد كه حتما" اين كار را انجام بدهند. درباره ي اين مسئله با ديگران وارد جر و بحث نشويد. واژه هاي secret ( مرموز) و sacred ( مقدس ) هم ريشه اند. يعني آنچه را كه مقدس است، به صورت رازي پنهان نگاهباني كنيد. ( در اين مورد وقتي با هم علم كلمات يا همون لگزيگرام رو بررسي كرديم، صحبت مي كنيم. )

در اين مورد قانوني هم در سيستم آرزوها داريم كه مي گه :

قانون چهل و هفتم سيستم آرزوها : آرزوئي برآورده مي شود كه آن را مثل رازي مقدس براي خودتان حفظ كرده باشيد!

( در جلسات قبلي توضيح داده ام كه فقط با مشاور اصلح كه استاد معنوي شماست اجازه ي صحبت درباره ي آرزوتون رو داريد و بس! )

_اگر ثمراتي بزرگ و زيبا و رنگارنگ مي خواهيد، از مقواهاي بزرگ رنگي استفاده كنيد. هر چيزي كه حس بهتري به شما مي دهد و باور كردن تحقق آرزويتان را برايتان امكان پذيرتر مي كند.

_ بهتره در ابتدا روي مهمترين خواسته تان تكيه كنيد . وقتي به اندازه ي كافي روي تجسم خلاق متمركز شديد، اون وقت به سراغ خواسته هاي ديگه بريد.

_ براي هر خواسته بايد از رنگي معين استفاده كنيد."دانش كهن رنگها " مي گويد كه براي تجلي توانگري مالي بايد از مقواي سبز يا طلائي استفاده كنيد. براي فهم و ادراك معنوي افزون تر بايد از مقواي زرد يا سفيد استفاده كنيد. براي انجام امور فكري، مانند نويسندگي يا موفقيت در امتحانات و ... بايد از مقواي آبي استفاده كنيد.براي تندرستي و انرژي و زندگي شادابتر بايد از مقواي نارنجي يا زرد درخشان استفاده كنيد براي عشق و هماهنگي و ازدواج و توفيق در روابط انساني بايد از مقواي صورتي يا قرمز روشن و درخشان استفاده كنيد. اهميت رنگ به خاطر تاثير آن بر ذهن نيمه هشيار است. تصاوير سياه و سفيد به اندازه ي تصاوير رنگي ، ثمرات دلخواه به وجود نمي آورند. حتي اگر به قوانين كهن رنگها اعتقاد نداريد، از رنگ مورد علاقه تان استفاده كنيد يعني رنگي كه از نظر عاطفي جذبتان مي كند.

_ بر روي مقواي رنگيتان، تصاوير رنگي بچسبانيد نه سياه و سفيد.

_ بر روي مقوا، تصاوير بسيار و درهم و برهم نچسبانيد. تصاوير متعدد و درهم و برهم، سبب آشفتگي ذهن مي شود و ثمرات آشفته و درهم و برهمي را به وجود مي آورد.

_ روي مقواي امور ماليتان عكس پول بچسبانيد، نه اشيائي را كه مي خواهيد داشته باشيد. اگر نه، چه بسا آن اشيا را به دست بياوريد اما زير بار قرض برويد! مي توانيد تصاوير پول را نقاشي كنيد يا از مجلات و روزنامه ها ببريد. مي توانيد از عكس چك استفاده كنيد.

_ در وسط چرخ اقبالتان يك تصوير نمادين معنوي بچسبانيد. اين تصوير مي تونه تصوير گنبد يه امامزاده، تصوير كعبه، تصوير يك تسبيح، يك دعا يا هر چيزي باشه كه به شما اين حس رو مي ده كه خداوند پيگير خواسته ي شماست تا به اون تحقق ببخشه.اين كار به خواسته تان حمايت معنوي مي بخشه و راه تجلي تصوير دلخواهتان يا چيزي بهتر از آن را مي گشايد.

_ نوشتن عبارت تاكيدي دلخواهتان را در زير چرخ اقبال فراموش نكنيد اين عبارت مثلا" مي تونه اين باشه : " به يمن جوهر غني كائنات، من هم اكنون صاحب ثروت و بركت بيكران _ (يا لباسهاي زيبا و مناسب يا خانه اي دلپذير و راحت يا عاليترين و مناسب ترين وسيله ي نقليه ) _ هستم. "

مثال : نمونه ي يك چرخ اقبال براي سلامتي و شفا :
" كاترين پاندر " در كتاب چشم دل بگشا ، از يك خانم منشي مي نويسه كه شنيد برادرزاده ي كوچك و محبوبش، بايد ظرف چند روز آينده تحت عمل جراحي مغز قرار بگيره. اون براي برادرزاده اش يك چرخ اقبال درست كرد تا بتونه از طريق قدرت جادوئي تصاوير، اون رو سالم و كامل ببينه. اون براي تهيه ي چرخ اقبال از يك پوشه استفاده كرد تا بتونه تمام روز اون رو همراه داشته باشه.در داخل پوشه ، اون عكسهاي جديد برادر زاده اش رو كه در زمان سلامت از اون گرفته شده بود، را چسباند و زير عكسها نوشت : " از وجودت سلامتي تابناك مي تراود. "
در داخل پوشه، بالاي عكسها نوشت : " هم اكنون، به طرزي معجزه آسا شفا مي يابي! "
سمت راست عكسها نوشت : " ذهن و تن و يكايك امور زندگي تو سالم است! "
در زير پوشه نوشت : " خدايا! تو را شكر مي كنم كه برادر زاده ام را صحيح و سالم به من بر مي گرداني! "
سمت چپ عكسها نوشت : " روزهائي خوش در انتظار ماست! "

اون با درست كردن چرخ اقبال و باور كردن اينكه اين چرخ سلامت رو به برادرزاده اش بر مي گردونه، احساس اضطراب و نگرانيش رو از دست داد و احساس ژرفي از آرامش پيدا كرد. جالب اينجاست كه بدونيد برادر زاده ي اون هرگز عمل نشد چون توموري كه در مغزش بود، به طرزي معجزه آسا ناپديد شد!
نكته : اگر مي خواهيد براي كسي كه اصلا" اعتقادي به مسائل ذهني ندارد، چرخه ي اقبال شفا درست كنيد، نيازي نيست كه مسئله را با او در ميان بگذاريد. كار خودتان را بكنيد. باور نداشتن او از قدرت چرخه ي اقبالتان كم نمي كند.

مثال : نمونه ي يك چرخ اقبال براي حل مشكلات خانوادگي :
" كاترين پاندر " مثال ديگه اي مي زنه از پدر و مادري كه بسيار نگران دخترشون بودند. دختر سوگند خورده بود كه به دانشگاه نره چون پسري رو دوست داشت كه از دبيرستان بيرونش كرده بودند.اصرار پدر و مادر بي نتيجه بود. مادر براي دختر يك چرخ اقبال درست كرد.اون آرزو داشت دخترش به دانشگاه بره و با يك تحصيل كرده ازدواج كنه. روي چرخ اقبال عكس دختري معقول و منطقي را چسباند كه به دانشگاه مي رفت و كتاب همراهش بود. حتي زير عكس نوشت كه دخترش با موفقيت دانشكده را به پايان رسونده. اون دقايق زيادي به تجسم دخترش به شكلي كه دوست داشت، پرداخت. پس از چند هفته دختر اعلام كرد كه يك سال آزمايشي به دانشگاه مي رود كه ببيند خوشش مي آيد يا نه. در طول سال اول دانشگاه ، عالم ذهني دختر اينقدر گسترده شد كه علاقه اش را به آن پسر كه تحصيلاتي نداشت، از دست داد و از او جدا شد. اون ليسانسش رو گرفت و با پسر دلخواهش كه تحصيلات بالايي داشت ازدواج كرد.


مثال : نمونه ي يك چرخ اقبال براي توانگري مالي :
" كاترين پاندر " از خانمي بازرگان حرف مي زنه كه براي خودش يك چك ده هزاردلاري درست كرد و اون رو در چرخ اقبالش گذاشت. او هر روز به اين چك با اشتياق نگاه مي كردو با خودش تكرار مي كرد : "خدا اكنون به هر طريق كه خودش صلاح مي داند اين هزار دلار را به من مي دهد تا در نهايت شادماني براي خودم خرج كنم. من هم آن را به مصارف خردمندانه مي رسانم. " چند ماه بعد يكي از بستگان ده هزار و هفتصد دلار براي اون ارث باقي گذاشت.


_ مثالي درباره ي ناپلئون بناپارت :
ناپلئون همواره نقشه اي بزرگ با پرچمهاي رنگارنگي كه نشانه ي فتح كشورهاي مورد نظرش بود مقابل خود مي گذاشت و ماهها پيش از فتح آنها ، آنها را فتح شده مي ديد! حتي از فن نوشتن آرزوها و نقشه ها هم سود مي جست . مورخين مي گويند در يكي از موارد، دو ماه قبل از جنگ، و از فاصله ي هفتصد فرسنگ ، همه ي جزئيات و طول رژه ها و نقطه ي رويارويي دو سپاه و حمله و حتي اشتباهاتي را كه دلش مي خواست دشمن انجام بدهد، در نوشته هاي خود ، نوشته و كشيده بود!
اما ناپلئون در جنگ آخر خود يعني " واترلو " شكست خورد زيرا از فني جادوئي و بسيار قدرتمند براي شيوه اي مخرب استفاده مي كرد و بالاخره كارماي خود را دريافت كرد! ( اين همون قسمت از جادوست كه ما به اون مي گيم جادوي سياه. يعني شما با چرخ اقبال شايد خواسته هاتون رو به ديگران هم تحميل كنيد اما اگر در جهت مخربي باشه بالاخره كارماي بدي در مقابل اون دريافت مي كنيد! )


نكته ي مهم _ توقف تجسم :
خانمي مجرد براي " پاندر " نوشت من مدتهاست تجسم مي كنم كه ازدواج كرده ام اما هنوز هيچ اتفاقي نيفتاده است.او چند بار نامزد كرده بود يا تا پاي ازدواج رفته بود، اما به نتيجه نرسيده بود. پاندر به اون پاسخ مي ده : كه اولا" بايد نامزدها و كساني رو كه اون رو نخواسته اند كاملا" ببخشه و از اين بار اضافي احساسي خودش رو رها كنه. ثانيا" پاندر متوجه شد اون خانم به جاي لذت بردن از تجسم خلاق و چرخ اقبال، مدام در هر تجسم مشغول تقلاي ذهني مي شه. تقلاي ذهني كه بالاخره چه مي شود و ...تقلاي ذهني سبب مي شود كه آرزوهاي انسان به جاي جذب، دفع بشود. نيروي ذهن، براي اين نيست كه به ضرب زور به خواسته مان برسيم.

بنابراين پس از تهيه ي چرخ اقبال و كار روزانه با آن، هر گاه خودتان را سرشار از احساس ايمني و آرامش يافتيد؛ يا علاقه تان را به آن از دست داديد ، آن را رها كنيد! اين معمولا" نشانه ي آنست كه حاضريد دست از سر آرزويتان برداريد تا خود كائنات سرگرم كار بشوند و آن را در زمان درست ، به شما برسانند.
به اين زمان مي گويند : " زمان تعطيل و مرخصي! " در اين هنگام ، آسوده بياسائيد و آرزوهايتان را فراموش كنيد. اين زمان ، زمان توكل به خدا و سپردن همه ي بارها به خداست. وقتي در عرصه ي ذهن، كار لازم را به انجام رسانديد، مي توانيد مطمن باشيد كه زمان و انسانها و موقعيتها دست به دست هم مي دهند تا موهبت دلخواهتان در عرصه ي بيروني هم تجلي پيدا كند. اما هماهنگي جزئيات در دست شما نيست پس بهتر است به خود بگوئيد كه تنها كار شما، تجسم و آرزوي صميمانه ي تجلي است نه استدلال و زور و ساير تدابير.

در پايان اين درس جادوئي ، سخني از " دكتر اميل كوئه "كه از مشاهير فرانسه است، براتون دارم.او ن مي گه : " قدرت تخيل نيرومند تر از قدرت اراده است.اگر تخيل و اراده با يكديگر در كشمكش و تضاد باشند، همواره تخيل پيروز مي شود! "

خدايا! به قدرت تخيل ما بركت بده تا بهترينها را بيافرينيم! آمين!

من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید
اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری
اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید
اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود
پس بخواه


دوره توانگری و جذب
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: delsaa
10-31-2014, 12:30 PM
ارسال: #63
RE: دوره توانگری و جذب
جلسه 40_ پرداخت عشریه)

قسمت اول

سلام . در این درس من مستقیما" از کتابهای کاترین پاندر براتون می نویسم. من فقط اونچه را که در کتاب قید شده عنوان می کنم. نوشته های زیر مجموعا " از جملات کتابهای کاترین پاندره که البته اون از دیگرانی مثل امت فاکس آموخته .و من نقل کننده ی مطالب کتاب پاندر هستم و انتخاب درست یا غلط بودن این قانون با خود شماست.

اگر تا اينجا به قوانين توانگري عمل كرده ايد، پس اكنون طلاي شما آماده است كه از آسمان بر زندگيتان ببارد تنها بايد :
1 _ ذهنتان را براي دريافت توانگري پاك كنيد. ( پالايش)
2 _ به آفرينش توانگري ذهني از طريق نوشتن و تصاوير و كلام بپردازيد.

اينها راههاي گشودن چشم دل و دريافت توانگري اند. اما مهمترين راه يا بزرگترين قانون براي ايجاد توانگري پايدار، استفاده از رقم جادوئي ده ( يا رقم افزايش ) است. قدما از اين راز با خبر بودند، از اين رو با پرداخت عشريه ي منظم و مدام و پيوسته، توانگري خويش را پايدار مي كردند. يعني يك دهم از شكار، دام، محصول، درآمد، ميراث، يا هر آنچه را كه به دست مي آوردند ، به پيشگاه خدا تقديم مي كردند. در واقع، يك دهم از آنچه را كه خدا به آنها داده بود، به كار خدا اختصاص مي دادند.
واژه ي " عشريه " يعني يك دهم.همه ي تمدنهاي بزرگ، رقم ده را رقم جادوئي افزايش مي دانستند . به دلايلي محكم، كشف كرده اند كه مصريان، بابلي ها، پارسيان، اعراب، يونانيان، روميان و حتي چيني ها ، از اين راز با خبر بودند.مصريان بيست درصد ( دو عشريه ) از درآمدشان را به معابد مي دادند. عبرانيان چهار عشريه مي دادند حتي در زماني كه مجبور بودند به دولت روم ماليات بپردازند.هندوها يك دهم از مالشان را مي بخشيدند ( يك عشريه ) اما فقراي هندي دو عشريه از مالشان پرداخت مي كردند تا زودتر توانگر بشوند! ( اين پرداختها اجباري نبوده بلكه آنها بر طبق اعتقاداتشان اين كار را انجام مي دادند! )

سيستم آرزوها هم اين قانون را تائيد مي كند.

قانون چهل و نهم سيستم آرزوها : با پرداخت عشريه ي منظم، نظم الهي را به يكايك امور زندگيتان فرا خوانيد.

قانون توانگري هم در اين مورد مي گه:

قانون 8 توانگري : با بخشيدن عشريه ، خدا را در مرتبه ي نخست قرار دهيد تا به توانگري پايدار برسيد.


پاندر می گه :" عشريه " يعني يك دهم از مال و هر چيزكه به دست مي آوريد ، متعلق به شما نيست ! بلكه سهم خداست كه از شما خواسته تا براي اعتماد به او و براي توانگر شدنتان آن را به كسي كه راه توانگري را به شما مي آموزد، ببخشيد."
پاندر در كتابش، آدمهاي زيادي را نام برده كه با پرداخت عشريه حتي به شفاي جسمي رسيده اند! او مي گويد : بزرگترين مشكل زندگي احتقان است و تنها علاج آن جريان! دادن عشريه به جريان انداختن انرژي است! به همين دليل شفا به همراه مي آورد!

ميثاق يعقوب:
_ پرداخت عشريه، قانون ميليونرهاست!
" كاترين پاندر " مي گه : وقتي نخستين ميليونر كتاب مقدس " ابراهيم " ، به راز كاميابي بابلي ها كه از توانگر ترين مردم بودند،( پرداخت عشريه )، پي برد ، اين راز را به صورت قانون پرداخت عشريه به نوه اش يعقوب سپرد و يعقوب نيز آن را در ميثاق كاميابي خويش گنجاند . اين موضوع در كتاب عهد عتيق( سفر پيدايش، 28: 20 تا 22) به اين صورت ذكر شده است :

" و يعقوب، نذر كرده ، گفت اگر خدا با من باشد و مرا در اين راه كه مي روم محافظت كندو مرا نان دهد تا بخورم و رخت تا بپوشم و به خانه ي پدر خود به سلامتي برگردم ، هر آينه خداي من خواهد بود و اين سنگي را كه چون ستون بر پا كردم بيت الله شود و آنچه به من بدهي، ده يك آن را به تو خواهم داد."

ميثاق، عهد و پيماني است ميان دو نفر براي انجام كاري معين و براي دريافت ثمراتي معين. ميثاق يعقوب، متشكل از دو بخش است :
_ بخش اول : يعقوب تعيين كرده است كه از خدا چه مي خواهد ، آنچه از خدا مي خواهد توانگري و هدايت و آرامش خيال است.
_ بخش دوم : در اينجا سوگند مي خورد كه اگر خدا آن كارها را برايش بكند، قطعا" ده يك آنچه را كه خدا به او مي دهد، به خدا اختصاص خواهد داد.

قانون توانگري ( و قانون كندن گودال كه در بخش سيستم آرزوها براتون گفته ام ) مي گه انسان بايد گام نخست را بردارد و مطمئن باشد كه خدا همه ي گامهاي بعدي را برخواهد داشت. يعني اول بايد عشريه را بپردازيد و بعد يقين داشته باشيد كه خدا توانگري راستين را به شما هديه مي دهد.

تمرين نوشتن ميثاق كاميابي :
نوشتن ميثاق كاميابي را انجام بدهيد. در دو بخش.
_ بخش اول آن بايد شامل آنچه كه از توانگري مي خواهيد، باشد. ( شبيه فهرست كوتاه مدت آرزوها اما مختصر و مفيد)
_ در بخش دوم با خداوند عهد كنيد كه عشريه ي خود را بپردازيد .
هر گاه ميثاق كاميابي خود را مي نويسيد، به تاكيد ندا در دهيد كه : " براي دريافت بركت خود، تنها به خدا توكل مي كنم. براي آفرينش توانگري خويش به انسانها و اوضاع و شرايط چشم نمي دوزم. تنها تكيه گاه من خداست. " و با خود تكرار كنيد : " از نظر مالي خدا را در مرتبه ي نخست قرار مي دهم. پيش از هر كار، عشريه ام را مي پردازم تا راه توانگريم را بگشايم. "
بكوشيد براي ميثاق خود مهلتي مشخص كنيد مثلا" شش ماهه يا يك ساله. ميثاق خود را در جاي امني بگذاريد تا احدي نتواند آن را ببيند.از همين لحظه پرداخت منظم عشريه را آغاز كنيد. قبل از پرداخت ساير قبض ها و صورتحسابها، اول يك دهم در آمدتان را بپردازيد. گاه گاهي به سراغ ميثاق خود برويد تا ببينيد به كدام يك از ثمرات نيكو رسيده ايد. خواسته هاي برآورده شده تان را در ميثاق، مشخص كنيد و سپاس بگزاريد.بعد از آن، مي توانيد خود را براي آماده كردن ميثاقهاي بلند مدت تر آماده كنيد. ( اين ميثاق مثل همان فهرست بلند مدت آرزوهاست)

نكته ي مهم _ پاندر می گه لازم نيست صبر كنيد تا اول اوضاع ماليتان بهتر بشود و از شر قرض هايتان خلاص بشويد و آنگاه عشريه بپردازيد. (چون اين كار يعني هرگز اعتقادي به برآورده شدن آرزويتان نداريد، پس قطعا" نبايد منتظر برآورده شدنش هم باشيد! ! ) به محض اينكه پولي يا محصولي به دستتان رسيد، بي درنگ اول عشريه ي آن را بپردازيد يعني يك دهم آن را پرداخت كنيد. شايد فكر كنيد : " اما من كه استطاعت پرداخت عشريه ندارم! " اين جا " پاندر " در جواب مي گويد: "پس بگذاريد به شما بگويم كه به همين دليل بايد بي درنگ عشريه ي خود را بپردازيد. زيرا اگر عشريه ي خود را ندهيد، روز به روز وضع ماليتان بدتر هم خواهد شد! هر چه نياز ماليتان شديد تر باشد، بايد زودتر عشريه ي خود را بپردازيد. زيرا رقم جادوئي ده، رقم افزايش است و رد خور ندارد! "

در عهد عتيق آمده كه خدا به موسي دستور داد تا قوم يهود براي ثروتمند شدن، عشريه بدهند.هر گاه قوم يهود عشريه مي داد، توانگر مي شد اما هر گاه از نظر مالي خدا را در مرتبه ي نخست قرار نمي داد _ مانند دوران حكومت سليمان_ حكومت دچار تفرقه مي شد و فرزندان يهود به تبعيد بابلي ها گرفتار مي آمدند! هنگامي كه بازماندگان قوم به اورشليم بازگشتند، نبي به آنها يادآوري كرد كه اگر دوباره " ده يك " خود را بپردازند، " روزنهاي آسمان " برآنها گشوده خواهد شد!
در عهد جديد، آمده كه هم عيسي و هم پولس عشريه مي پرداختند.پرداخت عشريه از قوانين معبد بود و عيسي به عنوان يك يهود همواره عشريه مي پرداخت. در زمان عيسي، يك فريسي بايد يك چهارم درآمدش را در راه خدا مي بخشيد! پرداخت عشريه در روزگار كتاب مقدس، يكي از معمول ترين كارها بوده است.

" كاترين پاندر " در كتاب "چشم دل بگشا " تاكيد مي كند كه پرداخت عشريه ، زائيده ي هوس يا روياي يك كشيش يا معلم معنوي، براي پول به جيب زدن و جمع آوري درآمد نيست، بلكه قانون جهاني و كيهاني توانگري است كه در سده هاي زيادي براي توانگري پايدار به كار مي رفته است. او مي گويد : " بسياري از افراد ، نسبت به پرداخت عشريه گرايشي ناخوشايند يا مانعي رواني دارند، زيرا خيلي از كشيش ها يا استادهاي معنوي به دادن عشريه تاكيد كرده اند! اما وقتي به وعده هاي كتاب مقدس نگاه كنيد _ مانند وعده هاي ملاكي نبي _ در مي يابيد كه عشريه دهنده توانگر مي شود. البته عشريه گيرنده هم توانگر مي شود اما اين در درجه ي دوم اهميت قرار دارد.
" كاترين پاندر " افراد بسياري را مثال مي زند كه با وجود درآمد كم شروع به دادن عشريه كردند و توانگر شدند!

من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید
اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری
اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید
اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود
پس بخواه


دوره توانگری و جذب
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: delsaa
10-31-2014, 12:31 PM
ارسال: #64
RE: دوره توانگری و جذب
جلسه 40_ پرداخت عشریه)

قسمت دوم

نكته ي مهم _ يك دهم از وقت كافي نيست!
" پاندر "مي گويد ، خانمي كه گره از مشكلاتش باز نمي شد، مي گفت " نمي فهمم چرا بايد از پولم عشريه بدهم؟ من يك روز در هفته ام را گذاشته ام تا براي رضاي خدا تدريس كنم! در واقع دارم از وقتم عشريه مي دهم! " : پاندر " به او مي گويد : " كار بسيار خوبي مي كني اما مي خواهي به چه برسي؟ به وقت بيشتر يا پول بيشتر؟ " زن پاسخ مي دهد : " آنچه به راستي نياز دارم، پول بيشتر است! " " پاندر " به زن مي گويد كه كتاب مقدس را بردارد و وعده هاي مربوط به عشريه را دوباره بخواند. تمام اين وعده ها درباره ي كساني است كه ده يك از پول و دارائيهاي خود را مي بخشند. هيچ جاي كتاب مقدس نيامده كه بايد از وقت خود عشريه بدهيد! اگر چه آن هم تحسين برانگيز است منتها قانون توانگري، پرداخت عشريه از هر گونه درآمد است. "

مثالي از كسي كه به خاطر پرداخت عشريه به توانگري رسيد :
" رابرت لوتورنو " نابغه ي امور مهندسي كه به علت پرداخت عشريه هايش مشهور شده است، در كتابش با نام " آنچه انسان و كوه را تكان مي دهد " از دوراني مي نويسد كه با قوانين توانگري آشنا شده و تازه پرداخت عشريه را شروع كرده بود. با بهبود وضع ماليش، به خودش مي گويد كه يك سال عشريه نمي دهد و پس انداز مي كند.او به خدا مي گويد : " خدايا! صد هزار دلار، عشريه ام را سرمايه ي كارم مي كنم و در عوض، سال بعد عشريه ام را ، بيشتر، مي پردازم! " اما از همان لحظه همه ي كارهايش گره مي خورد. پشت سر هم دچار مشكلات مالي مي شود و هواي بد باعث مي شود كه كارهاي ساختمانيش، پيش نرود. در پايان سال، او صد هزار دلار قرض بالا مي آورد! او مي گويد از اين تجربه دريافتم كه قانون عشريه با وعده و وعيد به جائي نمي رسد و شوخي ندارد! او، آن زمان، با وجود قرضي كه بالا آورده بود، به محض دريافت درآمدي، عشريه ي خود را پرداخت و به اين رويه ادامه داد. او به چنان توانگري و ثروتي دست پيدا كرد كه بعدها مجبور شد براي توزيع درست عشريه هايش كه به ميليونها دلار مي رسيد، موسسه اي خصوصي تاسيس كند!

نكته ي مهم _ يادتون باشه عشريه را بايد از كل درآمدتان بدهيد .( نه از باقيمانده و پس اندازي كه ته پولتان، مي ماند. )

سوال _ عشريه را به كجا بايد پرداخت؟
قوانين كهن درباره ي اينكه عشريه را بايد به كجا پرداخت، بسيار دقيق بودند چون در آن روزگار، عشريه يك قانون فراگير بود. آنها مي گفتند اولين يك دهم از مالتان بايد به عابدان و جايگاه عبادت كه قانون عشريه را به مردم مي آموخت، سپرده بشود.اين يك دهم نبايد به نيت خاصي داده داده بشود. يعني عشريه دهنده نيايد به اين كه اين پول در كجا خرج مي شده، كاري داشته باشد. دومين يك دهم در آمد بايد به مصرف جشنها مي رسيد. سومين يك دهم درآمد، بايد به مصارف خيريه مي رسيد.

امروزه دانشمندان ذهني معتقدند عشريه را بايد به جائي بپردازيد، كه از آنجا كمك معنوي و الهام مي گيريد. يعني به استاد معنويتان. استادهاي معنوي كساني هستند كه آن كنش هاي ذهن را كه شفا مي بخشد و توانگري مي آورد، به شما مي آموزد. عشريه را بايد بدون چشمداشت بپردازيد. " امت فاكس" مي گويد : " نهضت حقيقت ( نهضتي كه قوانين توانگري را مي آموزد) تنها راه نجات جهان است. " پاندر " و " امت فاكس " و ساير دانشمندان ذهني، گفته اند كه " بايد بخشش و ايثارتان را به مردماني اهدا كنيد كه وجودشان منشا الهام و تعالي انسانهاست و به آدميان آن حقيقت را مي آموزند كه شفا مي دهد و مي تواند توانگر كند. " آنها مي گويند " پولتان هر جا برود، ايمانتان همان جا مي رود! "

سوال _ اگر عشريه را به جائي غير از جائي كه بايد بپردازيم ، پرداخت كنيم، چه مي شود؟
" پاندر " مي گويد زني كه عشريه اش را به چند موسسه ي پزشكي پرداخته بود، پيش او آمده بود و شكايت مي كرد كه چرا بيماريش شفا نيافته است؟" پاندر " براي او توضيح مي دهد كه او مي تواند از پولش به فقرا كمك كند يا به جاهاي مختلف ببخشد اما اين عشريه به حساب نمي آيد وبايد عشريه اش را به استاد معنوي اش بپردازد. كمك به خويشاوندان مستمند، صدقه است نه عشريه.
زن ديگري به پاندر شكايت مي كند كه چرا با وجود پرداختن عشريه اش توانگر نمي شود؟ " پاندر " از او مي پرسد كه عشريه اش را به كجا پرداخته ؟ زن پاسخ مي دهد : الان استاد معنوي اي در يك كليسا دارم كه برايم مفيد است اما عشريه ام را به همان كليسائي مي دهم كه سابقا" به آنجا مي رفتم و در آغاز با آنجا شروع كردم! مگر اهميت دارد كه عشريه را به كجا بدهم؟!
" پاندر " مي گويد : " اگر مي خواهي توانگر بشوي، به جائي عشريه ات را بپرداز كه حالا از آنجا كمك معنوي و الهام مي گيري .( چون در غير اين صورت حقي را از كسي ضايع كرده اي كه خودش كارما دارد! )ستاندن كمك معنوي از يك جا و پرداخت عشريه به جائي ديگر مثل اين مي ماند كه نزد پزشكي بروي و پولش را به پزشك ديگري بپردازي!


سوال _ عشريه را بايد از درآمد خالص پرداخت يا درآمد ناخالص؟
" پاندر " مي گويد : دوستي مي گفت : من از درآمد خالصم ( ماليات در رفته ) عشريه مي پرداختم اما متوجه شدم هيچ وقت آنقدر پول ندارم كه مالياتهايم را بپردازم. فورا" از درآمد ناخالصم ( بدون كسر ماليات ) عشريه پرداختم و چنان گشايشي در امور ماليم پيدا شد كه ديدم به راحتي مي توانم مالياتهايم را هم بدهم!
پاندر می گه:اگر در اين لحظه دستتان آنقدر باز نيست يا هنوز آنقدر به قانون توانگري، اعتماد نداريد كه بتوانيد از همه ي درآمدهايتان عشريه بپردازيد، لااقل از يكي از آنها به طور منظم عشريه بدهيد. هر چه بيشتر ببخشائيد، بيشتر دريافت مي كنيد. بخشيدن راه گرفتن را مي گشايد.


سوال _ اگر عشريه ندهيم، چه مي شود؟
پاندر می گه :
1 _ اگر چيزي ندهيد، چيزي نمي ستانيد. كسي كه مي خواهد مطابق با نهضت حقيقت پيش برود و به آرزوها و توانگري برسد نمي تواند از بعضي از قوانين آن تخلف كند و انتظار دريافت داشته باشد.

2 _ اگر داوطلبانه در راه خير ندهيد، ناگزير بايد به زور از دست بدهيد! و آن هم براي تجربه هاي ناخوشايند و مخرب زندگي. ( مثل پول بيماري، گم كردن پول، ربوده شدن مال، فنا شدن لوازمتان ، پرداخت بهاي گزاف براي تعمير لوازمي كه دم به ساعت خراب مي شوند ، به كساني كه قرض مي دهيد پولتان را پس نمي دهند، چكهائي كه دريافت مي كنيد پاس نمي شود، حقوقتان را به موقع نمي دهند و ...) چون قانون كائنات يك دهم مال شما را متعلق به شما نمي داند و اگر آن را در راهي كه بايد ، خرج نكنيد، به هر قيمتي آن را از شما مي گيرد! بنابراين ، هر گاه چيزي از شما ربوده شد، بدانيد كه به اندازه ي كافي نبخشيده ايد! اين يك قانون ذهني مهم است كه مي گويد :

اگر بخواهيد در ازاي هيچ، چيزي بستانيد، چيزي از شما ربوده مي شود!


استاد معنوي فقط مي تواند عشريه هائي را كه شما به ميل خودتان به او پرداخت كرده ايد، دريافت كند. استاد اجازه نداره کسی را مجبور کند که به او عشریه بدهد چون عشریه چیزی است که فرد به میل خود به استاد می پردازد.

پاندر معتقده اگر شما استاد معنوي كسي هستيد يعني قوانين توانگري را به او آموختيد( يا همان نهضت حقيقت را) و او به شما عشريه پرداخت، باید حتما" آن را دريافت كنيد . چون دريافت نكردن آن يعني باور نداريد كه او با دادن آن مال به توانگري مي رسد.( يعني او را فقير فرض كرده ايد) حتي اگر دلتان نمي خواهد ، آن را دريافت كنيد و به ديگران ببخشيد. او معتقده حتما" از پول عشريه اي كه مي گيريد ، هم ، عشريه بدهيدو فكر نكنيد چون جزو عشريه بگير ها هستيد نبايد عشريه بدهيد.

اين مطلب را به استناد آيات كتب مقدس عهد عتيق براتون مي گم. در باب سوم كتاب ملاكي نبي آمده :
" خداوند مي گويد به سمت من باز گشت نمائيد و من به سوي شما بازگشت خواهم كرد. اما شما به من مي گوئيد به چه بازگشت نمائيم.آيا انسان خدا را گول مي زند؟! اما شما مرا گول زده ايد و مي گوئيد در چه چيز تو را گول زده ايم . در عشرها و هدايا! " و گفته : " شما سخت ملعون شده ايد! زيرا شما مرا گول زده ايد! "

خود " كاترين پاندر " ميگه عشريه ي سخاوتمندانه ي خوانندگانش باعث شد تا اون سه كليساي جهاني حقيقت درست كنه و در اون نهضت حقيقت رو ياد بده چون اين عشريه ها باعث شده كه اون بتونه تمام وقتش را صرف نوشتن كتاب و سخنراني هايش بكند. بنابراين هم عشريه دهنده و هم عشريه گيرنده به توانگري مي رسند.
اين درس را با وعده ي خداوند به پايان مي برم. اميدوارم همانقدر كه اين وعده ي الهي، قلب من را سرشار از عشق و آرامش مي كند ، به شما هم آرامش و شادي هديه كند!

در عهد عتيق آمده : " خداوند مي گويد مرا با عشريه هاي خود امتحان كنيد تا ببينيد كه آيا روزنهاي آسمان را بر شما نخواهم گشود و چنان بركتي بر شما نخواهم ريخت كه گنجايش آن نخواهد بود!!"


پروردگارا! كمكمان كن تا با باور وعده هاي راستين تو، به حقيقت دست بيابيم! آمين!

من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید
اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری
اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید
اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود
پس بخواه


دوره توانگری و جذب
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: delsaa
10-31-2014, 12:34 PM
ارسال: #65
RE: دوره توانگری و جذب
جلسه 39_ آفرینش توانگری ذهنی از طریق کلام)

سلام و سلام و سلام و سلام و سلام و سلام و سلام. با ادامه ي درس آفرينش توانگري با شما همراهم . گفتيم كه آفرينش توانگري ذهني از سه طريق انجام ميشه. طريق اول ، نوشتن. طريق دوم ، تصاوير( چرخ اقبال). و روش سوم كلام. طريق اول و دوم را كه براتون توضيح دادم، حالا مي ريم سراغ روش سوم .

_آفرينش توانگري ذهني از طريق كلام :

من در پستهاي زيادي راجع به جادوي كلام براتون صحبت كردم و اين قانون ذهني كه مي گه :"هر آنچه به گفتار در آيد، به رفتار در مي آيد." دانشمندان ذهني، تخمين زده اند كه تكرار عبارت تاكيدي ويژه ي توانگري مي تواند هشتاد درصد بر سرعت تجلي ثمرات دلخواه بيفزايد.
"كاترين پاندر " معتقده كه" در ازاي هر پانزده دقيقه مطالعه ي مطالب و كتابهاي الهام بخش، دست كم بايد پنج دقيقه عبارات تاكيدي را تكرار كرد. فقط با مطالعه ي مطالب ذهني نمي توان به توانگري رسيد "
كاترين پاندر در كتاب " قانون توانگري " آدمهاي زيادي را كه از اين طريق، توانستند درهاي توانگري را به روي خودشان باز كنند، مثال مي زند. او حتي اعتراف مي كند كه فقط از طريق تكرار عبارت تاكيدي ( كه آن را دعاي روزانه ي خود مي نامد) توانست به شيوه اي عجيب، ناشري معروف بيابد تا دست نوشته هايش درباره ي توانگري را چاپ كند و اين آغاز شهرت جهاني و توانگري او شد!

قانون تجلي : هر چقدر هم كه ظاهر امور مخالف به نظر برسد ، بايد شرايط دلخواه را مجسم كنيد و از اقتدار و نفوذ كلام غافل نمانيد. در جملات تاكيدي حتما" از قانون " تجلي "پيروي كنيد.قانون تجلي حكم مي كند كه هر آنچه را كه دوست داريد باشيد يا به انجام برسانيد، بايد بگوئيد كه پيشاپيش چنان هستيد و آن كار را به انجام مي رسانيد. مثال " نگوئيد من آپارتماني زيبا مي خواهم. " بگوئيد : خدا را شكر مي كنم كه اكنون داراي آپارتماني زيبا هستم. "

سيستم آرزوها هم اين موضوع رو تائيد مي كنه و مي گه :

قانون چهل و هشتم سيستم آرزوها : حتي وقتي ظاهر امور به نظر مخالف مي رسد، از قانون تجلي پيروي كنيد.( تجسم شرايط دلخواه و استفاده از جملات تاكيدي به گونه اي كه انگار الان آنچه را مي خواهيد ستانده ايد)

نكته ي مهم _ لااقل روزي پنج دقيقه عبارتهاي تاكيدي دلخواهتان را با صداي بلند تكرار كنيد.اگر مي خواهيد توانگري شما به صورتي روشن و قطعي رفتار كند، بايد كلامي كه براي توانگري بر زبان مي آوريد، روشن و قطعي باشد.

_ قدرت جادوئي اسمهاي مقدس براي توانگري:
قدما معتقد بودند كه آگاهي از واژه هاي مرموز يا آيه اي مقدس، بسيار نيكوست و به هنگام فشار يا دشواريهاي آزمونهاي زندگي، به آنها كمك مي كند. يكي از نامهائي را كه مقتدر مي دانستند " يهوه " بود و ديگري عبارت " من هستم" .
"كاترين پاندر " مي گويد ما عيسي مسيح را به عنوان شفادهنده مي شناسيم، حال آنكه او در معجزات مربوط به توانگري اش، قوانين ذهني و معنوي توانگري را به كار مي بست. " عيسي مسيح همواره از عبارات تاكيدي مثبت استفاده مي كرد. بزرگترين چيزها را از خدا مي خواست و همه ي آنها را متجلي مي كرد، زيرا دعايش سرشار از اقتدار بود. ( مگر دعاي رباني چيزي غير از عبارات تاكيدي مثبت و مصمم است؟)
يكي از استادهاي خوب من هميشه مي گفت "حتي نام كساني كه انسانهاي بزرگي بوده اند داراي يك گاست ( انرژي) است و چون انرژي هرگز از بين نمي رود، هنوز انرژي آن ها، در جهان باقيست و به هر كس كه از آنها كمك بخواهد، كمك مي كند. به همين دليل است كه خيلي از معجزات با توسل به بزرگان ديني انجام ميشود. "
( من خودم به اين موضوع اعتقاد زيادي دارم. زماني بود كه كتابهائي در زمينه هاي متافيزيك يا نيروهاي ماورائي مي خواندم اما نمي فهميدم. به محض اينكه از گاست نويسنده ي كتاب يا استادي كه ، آن فن را آموزش مي داد، كمك طلبيدم، شبهاي متوالي به خوابم آمد و مباحث را برايم توضيح داد و موشكافي كرد! )
" چارلز فيلمور" در كتابش "توانگري" مي نويسد : "از نام عيسي مسيح امواجي نيرومند و طيفي قدرتمند بر مي خيزد كه توانگري مي بخشد. نامي كه اقتدار زمين و آسمان را در بر دارد و به آساني مي تواند به جوهر كائنات ، شكل ببخشد. نامي كه با جوهر نمادهاي پدر و مادر يگانه است و چون بر زبان آيد، همه ي نيروها را به كار وا مي دارد تا ثمرات دلخواه را به بار آورد."
"كاترين پاندر " بر اساس همين اعتقاد به قدرت جادوئي اسمهاي مقدس، وقتي نياز به يك ماشين نويس داشته، اين عبارت تاكيدي را تكرار مي كند: "عيسي مسيح هم اكنون ماشين نويسي عالي را متجلي مي كند تا اين كار من را به انجام برساند." و چند ساعت بعد يكي از آشنايان كه تايپيست بوده پيش او مي آيد تا خدمتي براي او انجام بدهد!

شما مي تونيد انواع و اقسام جملات تاكيدي را بسازيد يا از كتب مختلف برداريد. من چند تا از آنها را برايتان مي نويسم :
_ من به روح جهاني توانگري اعتماد مي كنم تا هم اكنون بركت بيكرانش را بر همه ي گوشه هاي زندگيم بباراند.

_ من در جوهر الهي احاطه شده ام و اين جوهر الهي هم اكنون در شكلي غني و مناسب و شايسته به سويم مي آيد.

_ خدايا من به تو و عدالت تو توكل مي كنم. مي دانم آنچه كه متعلق به من است نمي تواند از من باز گرفته بشود.پس آرام و آسوده بر جا مي مانم.

_ من هم اكنون از درآمدي مدام و قابل توجه و روزافزون برخوردارم.

_ از افزايش درآمدم كه هم اكنون پيش مي آيد و به طرزي قابل ملاحظه به من رضايت مي بخشد، سپاسگزارم.

_ من در ذهن الهي، آرماني الهي ام و اكنون به سوي مكان راستين و انسانهاي راستين و توانگري راستين زندگيم هدايت مي شوم.

شما در "چهار كتاب " نوشته ي "فلورانس اسكاول شين" مي توانيد جملات تاكيدي زيادي براي موارد مختلف پيدا كنيد.

ساختن جمله ي تاكيدي با استفاده از قدرت جادوئي اسم مقدسين :جملات تاكيدي زيادي در كتابها نوشته شده اما من پيشنهاد مي كنم خودتون اون جمله ي تاكيدي رو كه در اين زمان بهش نياز داريد بسازيد و از قدرت جادوئي اسم مقدسين " مثل عيسي مسيح، حضرت علي(ع)، امام حسين و يا هر كسي كه حس روحاني اي در شما به وجود مي آره..." استفاده كنيد و بگيد : " عيسي مسيح يا امام حسين يا ... اينجاست و اكنون عاليترين چيز را براي من درباره ي( فلان موضوع) فراهم و متجلي مي كند. "
يا بگوئيد : " اكنون نور پاك و سفيد (عيسي مسيح يا حضرت امام رضا يا ....) همه ي زندگي من را احاطه كرده است و هيچ چيز منفي نمي تواند وارد اين حلقه ي نور بشود و تنها نيكي مي تواند به من نزديك بشود. ميزان كار و زناشوئي و تندرستي و ... مستقيما" در دست ( نام آن آدم روحاني مقدس را بياوريد) است و در هر گامي كه بر مي دارم او پيشاپيش مي رود و همه ي امور زندگيم را هدايت مي كند . "
يا بگوئيد: " قدرت ( عيسي مسيح يا ...) سرگرم عاليترين كار خود است تا كاملترين ثمرات نيكو را به بار بياورد."
يا بگوئيد: " مسئوليت ( كار يا مشكلي كه داريد را عنوان كنيد) با ( عيسي مسيح يا ...) است و خودش نشانم مي دهد كه چه كنم و راه درست را مي گشايد."

مثال: " كاترين پاندر " از خودش مثال مي زند كه مي خواسته كليسائي باز كند و امور ذهني را در آن آموزش بدهد اما پول نداشته است. او شروع مي كند با اسم مقدسين جملات تاكيدي گفتن. يك بار موقع گفتن اين جملات، اسم يك نفر آدم كه دورادور مي شناخته به ذهنش مي رسد. " پاندر " به او زنگ مي زند و اون آدم ميگه مايل است او را ببيند. وقتي به ديدنش مي آيد به پاندر مي گويد " يك چك هزار دلاري داره كه با چند نفر ديگه اون رو جمع كردند و مي خوان اون رو در اختيار كسي بگذارن كه مي خواد كليساي جديدي بسازه! "
" پاندر" مي گه : " من كه از اين موضوع اطلاعي نداشتم اما ضمن مراقبه روي جمله ي تاكيدي انگار خداوند به دلم انداخته بود تا با او تماس بگيرم! " و اين طوري پول كليسا جور ميشه!

_ قدرت توانگري بخش و اقتدار دعاي رباني : پاندر مي گه دعاي رباني كه در انجيل آمده، از اقتداري عظيم بهرمند است. به شرط آنكه آن را آهسته و سنجيده و كلمه به كلمه بخوانيد و به هر كلمه اش بينديشيد تا از نيروي سرشار و تاثير شگرفش بهره مند بشويد.آنگاه مي بينيد كه همه ي مشكلاتتان حل مي شود. تاثير تكرار روزانه ي " دعاي رباني" شما را به حيرت مي اندازد.پس چنين دعا كنيد :

" اي پدر مقدس ما كه در آسماني
نام تو مقدس باد
ملكوت تو بيايد
اراده ي تو چنان كه در آسمان است،
بر زمين نيز كرده شود.
نان كفاف ما را امروز به ما بده.
و قرضهاي ما را ببخش
چنان كه ما نيز قرضداران خود را مي بخشيم
و ما را در آزمايش مياور
بلكه از شرير ما را رهايي ده
زيرا ملكوت و قوت و جلال
تا ابدالاباد از آن توست.
آمين. "
( انجيل متي، 6: 9_13)

_ اما چرا دعاي رباني چنين قدرتمند است؟
شايد به اين دليل كه شما را به آن آگاهي مي كشاند كه عيسي مسيح براي انجام معجزه هايش در آن قرار داشت. به آن آگاهي كه توانگري را متجلي مي كند و قرصهاي نان و ماهي را هزار برابر مي كند!

(من شخصا"، با افتخار، پيرو دين مقدس اسلام هستم اما معتقدم به تعداد آدمها راه براي رسيدن به خداوند وجود داره! پس به همه ي ادياني كه خداي واحد رو قبول دارند احترام مي گذارم و از دعاهاي همه شون استفاده مي كنم و معتقدم اين انرژي در همه ي دعاهاي كتب مقدس موجوده. حديثي هم درباره ي آيات قرآن خوندم كه " هر تعداد از آيات قرآن را كه براي انجام نيتي بخوانيد، براي برآورده شدن آن حاجت، كفايت مي كند." به نظرم اين هم به خاطر انرژي بالائي است كه در اين آيات وجود داره. دعاها و آيات قراني درست مثل جملات تاكيدي مي مونند و اثر مي كنند.)

نكته ي مهم _ عبارت تاكيدي را براي ديگران هم مي توانيد به كار ببريد. حتي اگر خودشان هم به اين موضوع اعتقاد نداشته باشند. ( اگرچه اعتقاد خود آن فرد، اثراتي عميق تر و سريع تر به بار مي آورد)
مثلا" براي دوستتان كه بيكار است ، تكرار كنيد : " تو شغلي بي نظير و درآمدي بي همتا داري. تو به شيوه اي بي نظير خدمتي بي همتا را به انجام مي رساني."

همونطور كه گفتم جملات تاكيدي بيشماري وجود داره اما بهترين كار اينه كه شما خودتون كشف كنيد كه به چه جمله ي تاكيدي اي واقعا" نياز داريد. من اينجا به شما شيوه اي رو ياد مي دم كه در" تجسم خلاق " اون رو جزو كارهاي پالايشگر مي دونند.

_ پالايش و ساخت جملات تاكيدي پالايشگر:
اصل نهفته در شيوه هاي پالايش اين است كه بايد مشتاق باشيد كه هر گونه احساس منفي سركوب شده را در جسم يا عواطف يا ذهن يا روحتان كاملا" بشناسيد و آن را مورد بررسي قرار دهيد تا بتوانيد آن را رها كنيد. بيشتر افراد اميدوارند كه با ناديده گرفتن احساسهاي منفي، آنها راهشان را مي گيرند و مي روند! در حالي كه اگه درسهاي نيمه ي تاريك رو به ياد داشته باشيد، حتما" مي دونيد كه اين طوري نيست. هرچه بيشتر بكوشيد تا آنها را ناديده بگيريد، بيشتر خودشان را در زندگيتان نشان خواهند داد. گوئي همه ي زواياي تاريك وجودتان، عملا" مي كوشند كه نور آگاهي را به سوي خود بكشانند، تا بتوانند پاك و صيقل يافته بشوند. فرايند صيقل يافتن يا پالايش، فقط با درخشش نور آگاهي به زواياي تاريك ، و با اشتياق تجربه ي هر چه كه در آنجا هست، رخ مي دهد. با تجربه ي آن، انرژي مسدود شده و متراكم، براي هميشه رها مي شود.
بنابراين اگر در هنگام به كار بردن جملات تاكيدي و مثبت، احساس نا خوشايندي بهتون دست مي ده، يا اينكه احساس مي كنيد هدف يا آرزويتان با مانع روبرو شده، يا مدتهاست كه از جملات تاكيديتون ثمره ي مفيدي به دست نمي آريد، بدونيد كه اون جمله متعلق به شما نيست! حتما" جملاتي را كه به كار مي بريد رها كنيد و به سراغ ساخت جملات تاكيدي پالايشگر بريد.

تمرين براي ساختن جمله ي تاكيدي پالايشگر:

نخست در دفتر مراقبه تان، آرزو يا همان هدفتان را به صورت يك عبارت تاكيدي بنويسيد. آنگاه بنويسيد :" علت اينكه نمي توانم به هدفم برسم اينست كه ..." هنگامي كه اين دلايل را مي نويسيد ، به يكايك فكرهائي كه از سرتان مي گذرد ، هر اندازه هم كه ...انه يا عجيب يا وحشتناك يا بي اهميت به نظر مي رسد، توجه كنيد. به خودتان اجازه بدهيد هر دليلي را كه به ذهنتان مي رسد، در اينجا بنويسيد.
مثال :

هدف : مي خواهم صاحب حرفه اي شگفت آور باشم با ... ريال درآمد ماهانه.

ساخت جمله ي تاكيدي اوليه : طبق قانون تجلي بايد اون رو به شكل يك جمله ي مثبت ، به شكلي كه انگار تحقق پيدا كرده ، بنويسيد. يعني اين جمله مي شود جمله ي تاكيدي اوليه ي شما:
" اكنون صاحب حرفه اي شگفت و خلاقم. كارم را دوست دارم و درآمد ماهانه ام .... ريال است."

سوال : دليل اين كه نمي توانم به خواسته ام برسم، چيست؟

جواب : هرگز موفق نخواهم شد _ نمي دانم مي خواهم چه كار كنم. _ از كجا مي توانم چنين شغلي را پيدا كنم؟ _ عالي تر از آنست كه بتواند حقيقت پيدا كند. _ لياقتش را ندارم. _ مي ترسم از اينكه اين همه پول به دست بياورم! _ پدرم هرگز چنين پولي به دست نياورد من هم نمي خواهم با در آوردن اين پول، باعث احساس خواري در او بشوم! _ و غيره ...

اگه احساس كردين باز هم دلايل ديگه اي وجود داره در يك فرصت ديگه دوباره سراغ اين جوابها بياين و به اونها اضافه كنيد. بعد مدتي بنشينيد و به دلايل خودتون بنگريد تا ببينيد كداميك از اونها بيشتر شما را تحت تاثير قرار مي دهند و كنارشان علامت بگذاريد. آنگاه براي خنثي كردن يكايك آنها، يك جمله ي تاكيدي مناسب با اون دليل بنويسيد. به اين جمله ي تاكيدي مي گن "جمله ي تاكيدي پالايشگر ".
_ براي دلايلي كه در بالا نوشتيد، اين جملات تاكيدي پالايشگر ساخته مي شوند :
من اكنون موفق هستم. من اكنون توانائي به دست آوردن عالي ترين ها را دارم. من اكنون با هدايت الهي، دريافته ام كه از كجا بايد شروع كنم. و ...

اينها جملاتي هستند كه شما بايد به كار ببريد و به كار بردن جمله ي تاكيدي اوليه، در اين زمان نه تنها نمي تونه به شما كمكي بكند، بلكه حتي چيزهاي زيادي را كه در نيمه ي تاريكتان پنهان كرده ايد، به سطح مي آورد و مانع تحقق آرزويتان مي شود. پس از جملات تاكيدي پالايشگرتان استفاده بكنيد.

خدايا! تو را شكر مي كنم كه ضمير برترم اكنون مرا به سوي بهترينهائي كه لايقش هستم، هدايت مي كند. آمين

من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید
اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری
اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید
اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود
پس بخواه


دوره توانگری و جذب
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: delsaa
11-28-2014, 01:57 PM
ارسال: #66
RE: دوره توانگری و جذب
سلام به همه دوست گرامی من مهندس مکانیک طراحی جامدات هستم.33 رو دارم پر می کنم....چند سالی کارمندی کردم و توی شرکت های مختلفی در زمینه ساخت و تولید کار کردم....نزدیک 6 سال و تجربه ها و بالا و پایین ها و محیط های کاری مختلف و افراد حسود و ناحسود زیادی رو دیدم و پشت سر گذاشتم....تا اینکه با چند شرکت مجری لوله کشی گاز برخورد کردم... بنظرم کار خوب و با درامد خوب و استارت مناسبی اومد.شرکت ثبت کردم و مجوز ها رو هم گرفتم....یه کار اولش گرفتم و کلی خوشحال شدم و انرژی گزفتم....اما افسوس که صنعت ساختمون به رکود خورد و اونقدر دست زیاده و کار کم که با کمترین قیمتها قرارداد می بندند و از در و دیوار کارفرما برای کار اویزون میشن.این اویزون شدن و التماس متاسفانه یا خوشبختانه در من نیست....الان چند وقته کار نتونستم بگیرم....برای کلرمندی هم هز جا رزومه می فرستم نمی دونم چرا نمیشه...تا پای کمیته جذبم می رم اما نمیشه... انرژیم کم شده....اما دارم سعی می کنم به خودم انرژی و روحیه بدم.....حتی چند روز رفتم اژانس اما تحملش برام سخت بود.البته نون حلال و کار عار نیست.اما با توجه به شرایط قبلم سخت بود....بنظر شما من چکار کنم توان و انرژیمو دوباره بدست بیارم....
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
11-28-2014, 02:17 PM
ارسال: #67
RE: دوره توانگری و جذب
سلام به همه دوستان گرامی من مهندس مکانیک طراحی جامدات هستم.33 رو دارم پر می کنم....چند سالی کارمندی کردم و توی شرکت های مختلفی در زمینه ساخت و تولید کار کردم....نزدیک 6 سال و تجربه ها و بالا و پایین ها و محیط های کاری مختلف و افراد حسود و ناحسود زیادی رو دیدم و پشت سر گذاشتم....تا اینکه با چند شرکت مجری لوله کشی گاز برخورد کردم... بنظرم کار خوب و با درامد خوب و استارت مناسبی اومد.شرکت ثبت کردم و مجوز ها رو هم گرفتم....یه کار اولش گرفتم و کلی خوشحال شدم و انرژی گزفتم....اما افسوس که صنعت ساختمون به رکود خورد و اونقدر دست زیاده و کار کم که با کمترین قیمتها قرارداد می بندند و از در و دیوار کارفرما برای کار اویزون میشن.این اویزون شدن و التماس متاسفانه یا خوشبختانه در من نیست....الان چند وقته کار نتونستم بگیرم....برای کلرمندی هم هز جا رزومه می فرستم نمی دونم چرا نمیشه...تا پای کمیته جذبم می رم اما نمیشه... انرژیم کم شده....اما دارم سعی می کنم به خودم انرژی و روحیه بدم.....حتی چند روز رفتم اژانس اما تحملش برام سخت بود.البته نون حلال و کار عار نیست.اما با توجه به شرایط قبلم سخت بود....بنظر شما من چکار کنم توان و انرژیمو دوباره بدست بیارم....
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
12-24-2014, 12:02 AM
ارسال: #68
RE: دوره توانگری و جذب
خدايا! تو را شكر مي كنم كه ضمير برترم اكنون مرا به سوي بهترينهائي كه لايقش هستم، هدايت مي كند. آمين
عالي بود من واقعا دلیل خستگيم از جملات تاكيدیم رو فهمیدم
بهترینها رو براتون ارزو دارم

چه سخت است خود شکستن

و از خودگذشتن و پریدن

تا رسیدن به معبود ومعشوق.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
08-26-2015, 05:27 PM
ارسال: #69
RE: دوره توانگری و جذب
(06-05-2014 03:21 PM)MARYAR نوشته شده توسط:  جلسه اول کلاس...
جلسه ۱ (دفتر مراقبه)

سلام .سلام.سلام.سلام.سلام! سبز باشی! میخوایم به قول هایی که به خدا دادیم عمل کنیم ،آخه می دونی... قول دادن راحته که خدایا دیگه مهربون می شم! دیگه فکر بد نمی کنم! دیگه دل کسی رو نمی شکنم! اما عمل کردنش...؟! می خوایم عمل کنیم، اما یکهو می بینیم باز یه دروغ کوچولو، بعدش یه فکر منفی کوچولو،بعدش یه غیبت کوچولو... وای! یکهو می بینیم سال دیگه شده و همونی هستیم که بودیم! خودم رو می گم!ایادته که گفتم منم یه شاگرد کوچولوی این کلاسم! اما به هم کمک می کنیم تا همه مون بی تجدیدی قبول بشیم، باشه؟!

اول کلاس ، از خدا تشکر می کنم! بعدش ازبابا و مامان. بعدش از همه ی استاد های خوبم تو همه ی این سالها
واما اولین درس...
یادتونه گفتم هر کسی یه دفترچه ی کوچیک داشته باشه؟ اسم این دفتر رو می گذاریم:

دفتر مراقبه

ما همه ی تمرینهایی رو که باید انجام بدیم و اون هایی رو که انجام دادیم و حتی اون هایی رو که تنبلی کردیم و انجام ندادیم ، این تو می نویسیم. باشه؟
ما،بارها و بارها ، مثلا" تصمیم گرفتیم، فکر بد نکنیم ، اما یکهو به خودمون میایم و می بینیم یه عالم فکر بد و منفی کردیم.در حالی که می دونیم کارمون درست نیست اما در طی سالها اینجوری خودمون رو شرطی کردیم که اختیار افکار و کارهامون کاملا" دستمون نیست! ببین... این فکر بد واسه ی هر کسی یه شکلی داره! واسه یکی فکر و رفتار گناه آلوده که می تونه هر چیزی باشه! واسه یکی مثلا این که از عشقش جدا شده، حالا باید فراموشش کنه اما نمی تونه! واسه ی یکی همه ی استرس هاو اضطراب هایی که داره و... و... و... و... همه ی ما، یه چیزهایی داریم که می دونیم نباید داشته باشیم اما به داشتن اون ها شرطی شدیم! نا آگاهانه هم شرطی شدیم! اولین کار تو کلاس، اینه که یاد بگیریم دوباره خودمون رو شرطی کنیم! اما این دفعه آگاهانه!
برای شرطی شدن آگاهانه ، یه روش سه قسمتی وجود داره، به نام:
مشارطه.مراقبه.مکاشفه.
مشارطه:یعنی ما ،یه شرطی واسه ی خودمون می گذاریم! حالا هر شرطی!مثلا" شرط می گذاریم به هیچ چیز ناراحت کننده ای فکر نکنیم یایه روز شکلات نخوریم یا...

مراقبه:یعنی ما،مراقبت می کنیم که به شرطی که گذاشتیم، عمل کنیم!

مکاشفه:یعنی ما،کشف می کنیم! یعنی ما خودمون رو بررسی می کنیم، ببینیم، به شرطی که واسه خودمون گذاشتیم، چقدر عمل کردیم!
نکته ی اول: سنگ بزرگ، علامت نزدنه! هیچ وقت در شروع یه مشارطه، نمی گیم تا ابد! تا آخر عمر!
مثلا" صد بار هم بگیم تا ابد همیشه خوشحال می مونم،فایده ای نداره!چون، بعد می بینیم در واقعیت اینجوری اتفاق نمی افته! اون وقت ، فقط دوباره ناامید می شیم ، تازه به خودمون هم بی اعتماد می شیم و این باعث می شه این پیام بد رو به خودمون القا کنیم که من هیچ وقت نمی تونم!
پس در ابتدا برای هر مشارطه یه زمان کوچولوی قابل تحمل می گذاریم! مثلا" یک ساعت! بعد کم کم می کنیمش 5 ساعت، بعد یه روز در هفته، بعد ... تا برسیم به همیشه!

نکته ی دوم:بعد از اینکه یه شرط واسه خودمون گذاشتیم، همه ی سعیمون رو می کنیم تا بهش عمل کنیم . بعدش دفتر مراقبه رو بر میداریم و واسه ی خودمون می نویسیم که :
من ، (اسمتم بنویس)،موفق شدم به شرطی که برای خودم گذاشتم ،عمل کنم! آفرین به من!
تازه می تونی یک عالم هم خودت رو تحویل بگیری و از خودت تشکر کنی! حتما" این کار رو بکن! تو خیلی قوی هستی که تونستی به شرطت عمل کنی! اصلا" مهم نیست شرط چی بوده یا اینکه زمانش خیلی کوتاه بوده! مهم اینه که تونستی! وقتی زمان عمل کردن به شرطت طولانی تر شد ، حتی برای خودت هدیه بخر! کادوش کن ! روش بنویس تقدیم به خودم که به قولی که به خودم دادم، عمل کردم! یا به خودت جایزه بده! هر چی! مثلا" یه چایی داغ! یه کش سر! یه استراحت دلچسب! هر چی که دوست داری! اما یادت باشه ،، حتما" ، هم شرطت رو و هم زمان مراقبه و هم مکاشفه ی تهش رو توی دفتر مراقبه بنویس!
نکته ی سوم:ما از حالا زیاد با این مشارطه، مراقبه، مکاشفه سر و کار داریم! پس جدی بگیرش!

تمرین این جلسه:
می خوام یه چیزی رو واسه خودت مشارطه کنی و بعد مراقبه و بعد مکاشفه.و همین الان توی دفتر مراقبه بنویسیش.اگه دوست داشتی می تونی شرطت رو بنویسی. مثلامن الان واسه ی خودم مشارطه کردم به مدت 3 ساعت،خیلی خوش اخلاق باشم، به همه لبخند بزنم، و هر کسی رو که دیدم توی دلم براش آرزو کنم همه ی آرزوهاش بر آورده بشه!
اینم شعار ما تو کلاس:
خدایا، به ما کمک کن اینقدر با جادوی عشق درونمون یکی بشیم که از ما فقط اسمی باقی بمونه و بقیه اش، فقط، تو باشی!
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  10 نقل قول از کهن مرد دوره رنسانس، لئوناردو داوینچی.... mallarme 0 1,738 05-04-2013 02:30 PM
آخرین ارسال: mallarme
  SUCCESS آهنرباي جذب موفقيت در درون شماست اقاي ايـــده 0 892 02-29-2012 04:43 PM
آخرین ارسال: اقاي ايـــده

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS