به عنوان یک ملیاردر سخترین روزی که داشتین یادتونه(از لحاظ بحران مالی)

[ملیاردرسی ساله]

این یک واقعیته که بسیاری از ملیاردهای جهان روزهای داشتن تو زندگیشون که که حتی حسرت یک پرس غذا رو داشتن(البته ملیاردرهای خودساخته نه کسانی که بی هیچ زحمتی ثروتمند شدن)!
اول خودم میگم که هیچ وقت یادم نمیره وقتی پدرم مرد 6ماه بعد اعزام شدم خدمت و بعد از اتمام آموزشی وقتی به یگان معرفی شدم نتوستم لباس راهنمایی و رانندگی تهیه کنم به هر دری زدم تا اینکه تصمیم گرفتم که با همون لباسای آموزشی برم سر یگان وقتی رفتم آسایشگاه یه نفر داشت تسویه میکرد و لباساشو به من داد .الان شکر خدا وضعم خوبه و تشکیل زندگی دادم ولی هیچ وقت اون روز یادم نمیره .اون روز فهمیدم که پول چه چیز با ارزشیه

[شاهرخی49]

سلام:
حدود بیست سال پیش بود نیاز به مبلغی زیر 50 هزار تومان داشتم مبلغش دقیق یادم نیست
به چند نفر از دوستان رو انداختم همه آنها بجز یک نفر از قرض دادن امتناع کردند و فقط یکی قول مساعد داد ولی مشروط گفت تا بعد از ظهر باید پس بدی
خنده ام گرفت
شاید قدر داشته هایمان را ندانیم ولی خدای نکرده محتاج شویم انوقت می فهمیم پول اندک ما چگونه آبرو و شرف ما را حفظ می کند.
کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
شادزی مهر افزون

[مهدی 1]

13 14 سال پیش ، اون روز کلا یکی دو میلیون نقدی از خودم داشتم ، 3 4 میلیون هم از یک نفر گرفته بودم و کار می کردم و ماه به ماه سودش را بهش می دادم. که اون روز بیکار بود و توی حساب

توی مزایده ها شرکت می کردیم و مواردی که برنده می شدیم را می اوردیم احیا و بازسازی می کردیم و می دادیم توی بازار .

برای شرکت در هر مزایده باید 15 یا 20 درصد مبلغ پایه را به حسابشون می ریختیم (الان هم همینطوره) که اگر برنده شدیم و سرموعد مابقی مبلغ را واریز نمی کردیم این مبلغ ودیه به نفع سازمان برگزارکننده مزایده ضبط می شد (الان هم همینطوره )

یک مزایده بود توش اقلامی بود که خیلی ارزنده بود ، هر پارتی بار قیمت پایش 10 میلیون بود ولی ارزشش 20 میلیون به بالا بود.
توی 3 تاش شرکت کردم 4.5 میلیون را به عنوان ودیه ریختم به حسابشون و قیمت را زدم 12 میلیون هر کدامش را ! گفتم برنده که نمی شم ! اگر خدا زد و برنده شدم ، 5 دارم 6 7 تومنم پیش فروش می کنم و دستی از دور و بری ها می گیرم و می ریزم به حساب .
اصلا فکر برنده شدن نمی کردم شاید احتمال برنده شدنم را 1 درصد می دونستم !

تا اینکه دو روز گذشت و نتایج را اعلام کردند ، هر سه تا پارتی را برنده شده بودم و باید منهای 4.5 ودیه ام 31.5 میلیون دیگه می ریختم به حساب و اجناس را تحویل می گرفتم. اگر انصراف می دادم 4.5 میلیونم می سوخت .

حالا شما فکر کنید توی چنین شرایطی هستید ، سنتون هم زیر 20 سال ، موجودی حساب پدر و مادر همگی جمع بزنید یک میلیون نمی شه ، تازه از کاری که من می کنم هم بی اطلاع هستند و کاملا مخالف! شما باشید چه حس و حالی توی این 7 روز زمانی که وقت دارید وجه را واریز کنید پیدا می کنید و چه چاره ای پیدا می کنید.

به نظرم سخت ترین روزهای زندگی مالیم بود !!

ادامه دارد..