امکان سنجی تشکیل اتحادیه شرکتها و گروههای پخش حاضر در انجمن

[سعید یوسفی]

(04-01-2013 07:43 PM)حامد نوشته شده توسط:  سبحان عزیز کاملا" درست میگی.
ولی برای انجام هر کار بزرگی باید از کم شروع کرد تا به تمام نکات ریز کار آشنا بشیم.
وقتی کم کم کار در حال شکل گیری باشه مشکلات و نقاط ضعف ان هم پیدا خواهد شد که برای رفع ان راهکارهای ارایه می شود.
و وقتی هدف از اجرا این ایده بزرگ شدن در سطح کشوری باشد باید باید باید همه چیز از اول کاملا" قانونی و روی اصول سازمانی باشد.

جواب من هم دقیقا همینه، منظور من از اتحادیه این نیست که یه طرح ملی راه بندازیم، منظورم اینه که برای شروع مثلا چهار گروه پخش تو انجمن باهم هماهنگ بشن. بعد اگه موفقیت امیز بود و در عمل هم تست شد تعداد رو بیشتر کنن.
ولی خوب هماهنگ شدن همین چند تا شرکت هم نیاز به کلی بحث داره، و قبل از شروع حداقل یه نقشه ای باید طراحی بشه.

[3ObHaN]

(04-01-2013 07:43 PM)حامد نوشته شده توسط:  سبحان عزیز کاملا" درست میگی.
ولی برای انجام هر کار بزرگی باید از کم شروع کرد تا به تمام نکات ریز کار آشنا بشیم.
وقتی کم کم کار در حال شکل گیری باشه مشکلات و نقاط ضعف ان هم پیدا خواهد شد که برای رفع ان راهکارهای ارایه می شود.
و وقتی هدف از اجرا این ایده بزرگ شدن در سطح کشوری باشد باید باید باید همه چیز از اول کاملا" قانونی و روی اصول سازمانی باشد.

اخه حامد از کم شروع کردن ها رو ما انجام دادیم .
مثلا صندوق های استانی ، مثلا همین شرکت شما ، همین گروه واقعا برتر گروه برتر و غیره که 99 درصد به واسطه ی انجمن تشکیل شدند و اکثرا به موفقیت رسیدن .
اما در بحث ملی و بزرگ ، مثلا در بحث متصل کردن به طور مثال صندوق ها و یا فعال کردن کارگروه ها ، بحث از ازمون و خطا فراتر میره و جای ریسک باقی نمیزاره .
اون موقع ما تعهد کردیم که اقای مهندس عمران ، جناب تاجر ، اقای کشاورز ، شما بیا ما تعهد میکنیم که حداقل میزان زمانی که برای ما میزاری رو به بهترین نحو جبران کنیم که این خودش بلا استثنا نیازمند یک برنامه ریزی دقیقه ...
به نظر من باید اصل اول هر فعالیتی اولین اشتباه=اخرین اشتباه باشه .
به قول بعضی ها بهتره برای قطع کردن یک درخت در 24 ساعت ، 20 ساعت اون رو صرف تیز کردن تبر خودمون بکنیم .

اما در مورد شروع کردن از کم میتونیم کم خرید کنیم ، میتونیم روی سود های کم و پیوسته حساب باز کنیم و غیره .

اما نباید روی بطن و ریشه های کار ، به نظر من ، کم کاری کنیم .
و باز هم میرسیم به همون مثل قدیمی جهانی فکر کن ، منطقه ای عمل کن خودمون .

---

من با کوچکی و بزرگی فعالیت کاری ندارم ...
اصلا شما برید دست فروشی کنید یا برید تجارت نفت کنید .
این ها مال چند مرحله ی دیگست ..
الان بحث من بطن و ریشه ی کاره .
بدون برنامه ریزی از همین الان بگم این طرح شکست میخوره .
بعد از برنامه ریزی هم بدون مدیریت درست هم این کار شکست میخوره .
بعد از مدیریت هم نداشتن قانون درست حسابی و مرام نامه های حقوقی باعث شکست این طرح میشه
و بعد از همه ی اینها تازه میرسیم به بحث اینکه از کجا شروع کنیم به فعالیت ؟ چطور جذب نیرو کنیم و غیره

[حامد]

فقط یک مقداری زمان بدهید تا استاد نامی بحث را بیشتر باز نمایند و اعضا هم پیشنهاد های خودشان را بدهند تا به یک نتیجه گیری برسیم و پس از ان طرح نهایی توسط خود استاد نامی و کارشناسان ایشان برای عملیاتی شدن. تکمیل گردد

[سعید یوسفی]

هدف این پست فقط امکان سنجی این طرح، شامل
1-شناسایی اشخاص و گروههای فعال در زمینه پخش
2- جمع آوری پیشنهاد و راهکارها و تجربیات اعضا در زمینه پخش
3-شناسایی نقاط قوت وضعف طرح
4-و در نهایت رسیدن به یک طرح جامع و قابل اجرا
لطفا فقط و فقط تو این زمینه ها پست ارسال کرده و از ارسال پستهای نامرتبط خودداری کنید،

[سعید یوسفی]

شرکت: تعاونی آریان تندیس هگمتانه
زمینه فعالیت: پخش مواد غذایی و خرید و فروش محصولات کشاورزی
محل فعالیت: همدان، کردستان عراق(فعلا ارسال محصولات کشاورزی در حد محدود)
امکانات: انبار و نیسان جهت پخش
تعداد پرسنل :7 نفر

[فرهاد قربانی]

با سلام.به نظر من ، کلیات طرح خوبه. ولی نیاز به مقداری زیادی هم فکری و تغییر و تحول داره.
1- ار اینکه الان در این موقیعت فعلی بخوایم که یک شرکت بزرگ ،برای شرکتها و گروه های در حال فعالیت فعلی بزنیم،قابل قبول نیست.
دلایل
الف:الان اکثر دوستان در حال ثبت شرکت و یا برند بصورت شخصی هستند و دوست دارند اول شرکت خودشان جا بیفتد.
ب: جمع کردن یک شرکت بزرگ و نو پا با تجارب کم اعضا مشکل ساز میباشد.

پیشنهاد من:اعضایی که در حال حاضر مشغول فعالیت هستند و اکثرا از تواناییهای همدیگر آگاهند،میتوانند خیلی صمیمانه تر با هم فعالیتهایی رو شروع کنند و بهم کمک کرده و بهم منافعه ای هم برسانند.تا به اون درجه از اعتماد و تجربه کافی برسیم.

[سعید یوسفی]

سلام آقای قربانی، ممنون از اینکه تو بحث شرکت کردین.
اینکه فرمودین "الان اکثر دوستان در حال ثبت شرکت و یا برند بصورت شخصی هستند و دوست دارند اول شرکت خودشان جا بیفتد."، اتفاقا اگه گروهها باهم باشند رشد سریعتری پیدا می کنند، چون هم از تجربیات همدیگه استفاده می کنند و هم اینکه قرار نیست برند خودشون از بین بره، اتحادیه برند خودش رو داره و هر گروه هم برند خودش رو حفظ می کنه. اینکه شرکتها عضو اتحادیه بزرگ باشند یه مزیت براشون حساب می شه. بدون اینکه در اون حل بشن.
در مورد قسمت ب: که فرمودین"جمع کردن یک شرکت بزرگ و نو پا با تجارب کم اعضا مشکل ساز میباشد."
اگه درست فهمیده باشم لپ کلام شما اینه که این کار باعث تعدد مراکز تصمیم گیری و توزیع قدرت می شه، بخصوص اگه تعدادی از این مراکز بی تجربه بوده و درک درستی از شرایط کار نداشته باشن، کار رو با مشکل روبرو می کنند. اما اگه همه داری تجارب خوب باشند، هم تصمیم گیری راحته و هم هر، گروهی کار خودش رو خوب بلده.
حرف شما کاملا درسته، ولی به نظرتون نمی شه تجربیات رو به شرکتهای کم تجربه آموزش داد، منتها در عوضش شرکت آموزش گیرنده بهای این آموزش رو بایدپرداخت کنه، حالا با انجام کار بیشتر یا هر روش دیگه. از طرف دیگه ممکنه کسی در یک کار تجربه کمتری داشته باشه اما تو بخش دیگه ای بهتر از طرف مقابل باشه، اولین کار اینه که امکانات، سرمایه، و تجربیات همه مشخص باشه تا بشه تصمیم گرفت
به هر حال موردی که فرمودین یکی از ده ها مسائلیه که حتما راه حلی داره و نباید بخاطر یه سنگ از چشمه گذشت.
شما اگه مزایا و معایب این کار رو در کنار هم قرار بدید، مطمئنا کفه مربوط به مزایا خیلی سنگینتر می شه.

از همه اینها گذشته حتما لازم نیست که اتحادیه یا شرکت بزرگتری تشکیل بشه، این همکاری می تونه در اشل کوچکتری هم انجام بشه، مثلا برای گرفتن نمایندگی یه محصول ، گروهها می تونند باهم اقدام کنند تا احتمال موفقیتشون بیشتر بشه، بعد از گرفتن نمایندگی دیگه کار هر کس به خودش مربوط می شه و دیگه کاری باهم ندارند. این نوع همکاری شبیه یه کاتالیزوره که در مواقع لازم ازش استفاده می شه.
من یه مثالی از مزایا می زنم، الان همین چای ایرانی که شما در حال پخشش هستید، اگه موقع خرید کالا شما ادعا کنید که نیروهای پخشی در سایر شهرهای ایران هم دارید و حجم بیشتری هم خرید کنید نمی تونید تخفیف بهتری بگیرید؟ یا اینکه با پحش همزمان چای در کل ایران خیلی سریعتر به برند تبدیلش کنید.
یا مثلا اگه گروهها هزینه های تبلیغاتی خودشون رو جمع کنن و تبلیغات مشترک قویتری راه بندازن، خیلی سریعتر تبدیل به برند می شن، بدون اینکه هزینه تبلیغاتشون بالا بره.

[فرهاد قربانی]

(04-02-2013 01:50 AM)سعید یوسفی نوشته شده توسط:  سلام آقای قربانی، ممنون از اینکه تو بحث شرکت کردین.
اگه درست فهمیده باشم لپ کلام شما اینه که این کار باعث تعدد مراکز تصمیم گیری و توزیع قدرت می شه، بخصوص اگه تعدادی از این مراکز بی تجربه بوده و درک درستی از شرایط کار نداشته باشن، کار رو با مشکل روبرو می کنند. اما اگه همه داری تجارب خوب باشند، هم تصمیم گیری راحته و هم هر، گروهی کار خودش رو خوب بلده.
حرف شما کاملا درسته، ولی به نظرتون نمی شه تجربیات رو به شرکتهای کم تجربه آموزش داد، منتها در عوضش شرکت آموزش گیرنده بهای این آموزش رو بایدپرداخت کنه، حالا با انجام کار بیشتر یا هر روش دیگه. از طرف دیگه ممکنه کسی در یک کار تجربه کمتری داشته باشه اما تو بخش دیگه ای بهتر از طرف مقابل باشه، اولین کار اینه که امکانات، سرمایه، و تجربیات همه مشخص باشه تا بشه تصمیم گرفت
به هر حال موردی که فرمودین یکی از ده ها مسائلیه که حتما راه حلی داره و نباید بخاطر یه سنگ از چشمه گذشت.
شما اگه مزایا و معایب این کار رو در کنار هم قرار بدید، مطمئنا کفه مربوط به مزایا خیلی سنگینتر می شه.
از همه اینها گذشته حتما لازم نیست که اتحادیه یا شرکت بزرگتری تشکیل بشه، این همکاری می تونه در اشل کوچکتری هم انجام بشه، مثلا برای گرفتن نمایندگی یه محصول ، گروهها می تونند باهم اقدام کنند تا احتمال موفقیتشون بیشتر بشه، بعد از گرفتن نمایندگی دیگه کار هر کس به خودش مربوط می شه و دیگه کاری باهم ندارند. این نوع همکاری شبیه یه کاتالیزوره که در مواقع لازم ازش استفاده می شه.

سلام جناب یوسفی .ممنون بابت تایپیک زیبایتون.آیا به نظر شما افراد کم تجربه توان ضرر و ریسک بالا رو دارند؟آیا شما حاضر میشوید شرکت خود و توانایی های خود را در اختیار افراد کم تجربه قرار دهید؟ بحث آموزش افراد کم تجربه وظیفه همه ماست(البته من خودمو تو اون حد نمیبینم که بخوام به عزیزی آموزش بدم). ولی هر موقع هر کمکی که از دستم بر بیاد در خدمتم.

[سعید یوسفی]

بله اگه انتقال این تجربه ضرری رو متوجه شرکت ما نکنه و حتی سود هم برامون داشته باشه، چرا که نه. این یه قانونه، برای اینکه چیزی رو بدست بیاری باید چیزی رو از دست بدی.
تازه انتقال تجربه و فوت و فنها ضرری رو متوجه شرکت نمی کنه، چون منطقه فعالیت گروهها جداست و رقیب هم حساب نمی شن.
شما می فرمایید شرکتهای کم تجربه توان ضرر دارند یا نه؟
دقیقا یکی از اهدافی که این طرح دنبال می کنه، پایین اوردن احتمال ضرر برای همه است. دلیلش هم اینه که از تجربیات و هم فکری دیگرانی استفاده می کنه که ضرر و سودش با اونها گره خرده.

[سعید یوسفی]

مثل اینکه دیگه کسی علاقمند به کارهای گروهی نیست، حتی کسی حوصلشو نداره در موردش نظر بده.