ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


مطالب مختلف
زمان کنونی: 05-31-2024, 11:25 AM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
نویسنده: حامد
آخرین ارسال: رنسانس فکر
پاسخ: 492
بازدید: 59385

ارسال پاسخ 
مطالب مختلف
12-24-2012, 11:17 PM
ارسال: #101
RE: همجور مطلب
(12-24-2012 09:49 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  
(12-24-2012 08:49 PM)mir abas نوشته شده توسط:  برگ درخت به برای از بین بردن گرفتگی عروق
شخصی از آشنایان به دلیل گرفتگی عروق نیازمند عمل بالن بوده و به توصیه یکی از دوستان به خوردن دم کرده برگ به همانند چای- به جای چای به مدت ۲۰ روز می پردازد. پس از ۲۰ روز نزد پزشک می رود و پزشک او را از انجام عمل معاف می کند.لازم به ذکر است برگ درخت به در عطاریها به فروش می رسد.

برگ چه نوع درختی؟
درخت به

کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته)
گروه برتر،برتر از همه
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , maxsoulfly , حامد , صابری
12-26-2012, 11:12 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 12-26-2012 11:13 PM، توسط صدفی.)
ارسال: #102
RE: همجور مطلب
(12-26-2012 10:45 PM)mallarme نوشته شده توسط:  وقتی این متن رو دیدم، احساس کردم ، مشهد همچنان ظرفیت برف و سرما رو داره!!!!

این سرمای ۵۹- درجه سانتیگراد برابر با ۷۴- فارنهایت در کاراگاندا در قزاقستان است.و تصاویر نمایانگر آن چیزی است در داخل یک آپارتمان میگذرد .


احساس سرما بهم دست داد لرز کردم

کلام تو عصای معجزه گر توست سرشار از سحر و اقتدار هرچه به زبان جاری کنی متجلی میشه خواه مثبت خواه منفی
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: maxsoulfly , mallarme , فرهاد قربانی , M3HDI , حامد , mir abbas , jahanagahi , صابری
12-27-2012, 12:43 AM
ارسال: #103
RE: همجور مطلب
داستان یک نشنیدن ساده!
دختری جوان همراه برادرش نزد حکیمی آمد و از او در مورد مشکلش راهنمایی خواست. دختر جوان گفت: "مدتی قبل پسر خاله‌ام به خواستگاری‌ام آمد و با توجه به رابطه فامیلی قرار بر این شد که با هم ازدواج کنیم. اما چند روز مانده به ازدواج پسر خاله‌ام شروع به بهانه‌گیری کرد و نشان داد که به شدت نسبت به من و خانواده‌ام بدبین است و در نهایت از ازدواج سر باز زد و با بدنامی مرا پس زد و دیگر سراغم را نگرفت."

الآن نزدیک یک ماه است که از آن روز می‌گذرد و من کم‌کم با این ماجرا کنار آمده‌ام. اما مشکل این جاست که او هر از چند گاهی پشت سر من و خانواده‌ام بدگویی می‌کند و ما را تحقیر کرده و بعد پی کار خود می‌رود و من و خانواده‌ام چند روز به خاطر کنایه و حرف‌های او دچار ناراحتی و عذاب روحی می‌شویم. به من و خانواده‌ام بگویید چه کنم؟"

حکیم لبخندی زد و گفت: "خیلی ساده به حرف‌هایش توجهی نکنید و به زندگی خود برسید!"

دختر جوان با ناراحتی گفت: "این غیرممکن است! گوشه و کنایه‌های او بسیار عذاب‌آور است و او از اینکه مرا ترک کرده احساس قدرت می‌کند!"
حکیم شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت: "خوب بگذارید احساس قدرت کند و با این باور زندگی کند که شما را پست و حقیر ساخته است. شما که نمی‌توانید روی احساس و باور مردم تأثیر بگذارید اما می‌توانید مواظب احساس و باور خود باشید. خوب این کار را انجام دهید."

برادر دختر جوان که تا این لحظه ساکت بود با خشم گفت: "یعنی شما می‌گویید ما به بدگویی‌های او توجهی نکنیم و چنان رفتار کنیم انگار این حرف‌ها زده نشده است؟"

حکیم به برکه آبی که در نزدیکی آنها بود اشاره‌ای کرد و گفت: "الآن در این برکه تعدادی قورباغه هست که از وقتی آمدید دارند از خود صدا درمی‌آورند. تا الآن که نگفته بودم شما صدای آنها را نمی‌شنیدید با وجودی که از اول صبح سر و صدایشان بلند بود. همان‌طوری که صدای این قورباغه‌ها را با اینکه وجود داشتند نشنیدید صدای این خواستگار مغز پریش را هم نشنوید."

دختر جوان با ناراحتی گفت: "من که نمی‌توانم خود را به کری بزنم و هر چه او می‌گوید را نشنوم! او که قورباغه نیست!"
حکیم تبسمی کرد و گفت: "موجودی که تو از او یاد می‌کنی فردی است پیمان‌شکن و روان‌پریش که نه تنها از پذیرش تعهد فراری است بلکه از آزار دیگران هم لذت می‌برد. من هیچ قورباغه‌ای را نمی‌شناسم که این‌گونه باشد."

دختر جوان مات و مستأصل به حکیم خیره شد و بعد از مدتی گفت: "برای آخرین بار از شما می‌پرسم چاره کار من و خانواده‌ام چیست؟"

حکیم با لبخند گفت: "همان که گفتم! شما از همان ابتدا اشتباه کردید که یک فرد بدبین روان‌پریش و هذیان‌گو را فقط چون فامیل بود به حریم خود راه دادید. از سوی دیگر شکرگزار باشید که این شخص بیمار، نیامده، از پیش شما رفت. حال اینکه گهگاه برای دفاع از خود پیش دوست و آشنا چیزی می‌گوید این یک موضوعی است که شما روی آن کنترلی ندارید و اینکه شما از بدگویی‌های او ناراحت می‌شوید موضوع دیگری است. پیشنهاد من همان است که اول گفتم. ناراحت نشوید و همان‌طوری که صدای خیلی چیزها را نمی‌شنوید تصمیم بگیرید که دسته‌جمعی دیگر صدای او را نشنوید. ناراحتی اتفاق نمی‌افتد و همه چیز حل می‌شود. فراموش نکنید که او پشت سر شما یاوه می‌گوید تا شما را ناراحت کند و شما با ناراحت شدن باعث رضایت و قدرت گرفتن او می‌شوید. پس اصلاً به این موضوع توجهی نکنید و به کار و زندگی خود برسید. چاره کار شما یک نشنیدن ساده است!"

کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته)
گروه برتر،برتر از همه
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , maxsoulfly , goldmen , ahmad rezaee , حامد , mir abbas , مهدی گل محمدی , reza_egbali , صابری
12-27-2012, 12:49 AM
ارسال: #104
RE: همجور مطلب
داستان عشق مادری و باران ... !!

http://www.taknaz.ir

WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN

وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
BROTHER SAID : “ WHY DON’T YOU TAKE AN UMBRELLA WITH YOU?”

برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
SISTER SAID:”WHY DIDN’T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED”

خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
DAD ANGRILIY SAID: “ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”.

پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID”

اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت
“STUPID RAIN”
باران ...
THAT’S MOM

کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته)
گروه برتر،برتر از همه
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , maxsoulfly , Peanut , goldmen , ahmad rezaee , حامد , mir abbas , safari-cht , صابری
12-27-2012, 08:57 AM
ارسال: #105
RE: همجور مطلب
(12-24-2012 10:38 PM)فرهاد قربانی نوشته شده توسط:  لعنتی این صحفه آی پد چقدر زود کثیف میشه .......
.
.
..
متوجه شدید من آی پد خریدم یا بیشتر توضیح بدم ؟ Smile

مبارکتون باشه،این که یکی از کوچیکترین آرزوهاتون بوده امیدوارم به زودی به آرزوهای بزرگترتون هم برسید و به ما اطلاع دهید .10_004
راستی میخوام رمز موفقیتتون را هم بگویید با تشکر.

مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: maxsoulfly , mir abbas , jahanagahi , مهدی گل محمدی , صابری
12-27-2012, 09:38 AM
ارسال: #106
RE: همجور مطلب
اندرز سقراط حکیم

• روزی سقراط ، حکیم معروف یونانی، مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثراست. علت ناراحتیش را پرسید ،پاسخ داد:"در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم.سلام کردم جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذ شت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم."
سقراط گفت:"چرا رنجیدی؟" مرد با تعجب گفت :"خب معلوم است، چنین رفتاری ناراحت کننده است."
سقراط پرسید:"اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد وبیماری به خود می پیچد، آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی؟"
مرد گفت:"مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.آدم که از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود."
سقراط پرسید:"به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟"
مرد جواب داد:"احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم."
سقراط گفت:"همه ی این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی،آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود؟ و آیا کسی که رفتارش نادرست است،روانش بیمار نیست؟ اگر کسی فکر و روانش سالم باشد،هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟ بیماری فکر و روان نامش "غفلت" است و باید به جای دلخوری و رنجش ،نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است،دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچکس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده و بدان که هر وقت کسی بدی می کند، در آن لحظه بیمار است.

باسلام
اگر واقعا طالب آرامش در زندگی خودتون و اطرافیانتان هستید خواهش می کنم این متن رو مجددا بخونید و به آن عمل کنید.
تجربیات شخصی بنده کاملا موضوع رو تایید می کنه . به عنوان برادر کوچکتر دوباره خواهش می کنم که حتما توجه کنید.
با تقدیم احترام
جعفران

امن ترین جای استخر قسمت کم عمق استخره27ولی نه برای کسی که قصد شیرجه زدن دارد5_004
[/b]
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: maxsoulfly , حامد , Peanut , کامیار کاظمی , mir abbas , jahanagahi , مهدی گل محمدی , reza_egbali , javad am
12-28-2012, 03:00 AM
ارسال: #107
RE: همجور مطلب
بخند بروی دنیا تا دنیا بروت بخنده....


[تصویر: g5xtpxaq50zez6zvq9uw.jpg]

همیشه قدرت را در حرف زدن راه رفتن و نگاهتان داشته باشید.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: فرهاد قربانی , m.1805 , maxsoulfly , Delta.H , Peanut , mir abbas , jahanagahi , safari-cht , مهدی گل محمدی
12-28-2012, 02:08 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 12-28-2012 02:09 PM، توسط jahanagahi.)
ارسال: #108
RE: همجور مطلب
وقتی شمال میرم به عشق پلو کباب میرم.
مخصوصا اگر در رستوران خاور خاله باشد.
لطفا یک کوبیده اضافه هم بگذارید وسط پلو.زرده تخم مرغ فراموش نشود لطفا.
شوخی کردم اصلا نمی دانم پلو کباب چیه. حامد جان یکبار فرمود بیا شمال بهت پلو کباب بدم بخوری. از آنروز همه اش میگم : آخ جان پلو کباب.با باقلی خام و گردو و مخلفات.

خدایا با همه بزرگیت در قلب کوچک من جای داری
اینستاگرام من :
hoshangghorbanian
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: فرهاد قربانی , mir abbas , Peanut , مهدی گل محمدی , حامد , maxsoulfly , صابری
12-28-2012, 02:19 PM (آخرین ویرایش در این ارسال: 12-28-2012 08:05 PM، توسط فرهاد قربانی.)
ارسال: #109
RE: همجور مطلب
این آپارتمان نشینیم خیلی عذابه ها !!
رفتم زیر دوش دارم آهنگ می خونم، بعد از پنج دیقه مادرم اومده دمه حموم می گه : دختر همسایه اومد گفت: ما از آهنگای داریوش خوشمون نمیاد ، محسن یگانه بخون !!!

میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛
همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی رو لو میده… در جـــــــــریان باشید
.
پسر داییم تو کنکور ۱۰۰تا مونده به آخر شده
بعد داییم شیرینی پخش کرده
به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟
گف آخه فک نمیکردم ۱۰۰نفر از این خنگ تر باشن !

طرز تهیه کوکو سبزی
گردن خود را مقادیری کج می نمایید
با نگاه گربه شرک وار به خواهر خود مینگرید و میگویید دلم کوکو سبزی میخواد!
یه ساعت بعد حاضر و محیاست !
نوش جان
..

کوشش اولین وظیفه انسان است.(گوته)
گروه برتر،برتر از همه
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: jahanagahi , mir abbas , Peanut , مهدی گل محمدی , yu3f , M3HDI , حامد , Delta.H , maxsoulfly
12-28-2012, 03:41 PM
ارسال: #110
RE: همجور مطلب
روزی که می خواست بره 10 تا بذر گل بهم داده گفت :

این 10 تا بزر رو بکار ،

هر وقت جوونه زدن من بر میگردم

منم اونا رو یکی یکی کاشتم ،

اما انگار این آخریه قصده جوونه زدن نداره

من اونقدر عاشق بودم که نفهمیدم

یک سنگ ریزه هیچوقت جوونه نمیزنه....

یعنی اون هیچوقت بر نمیگرده

منتظر نشوید هیچ زمانی مانند اکنون نخواهد بود.
یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
 تشکر شده توسط: ahmad rezaee , jahanagahi , مهدی گل محمدی , حامد , Delta.H , maxsoulfly , صابری
ارسال پاسخ 


موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  سلام و احوالپرسی در نقاط مختلف دنیا... mallarme 0 666 05-13-2013 10:12 PM
آخرین ارسال: mallarme
  نحوه خواستگاری در دوران‌های مختلف! صدفی 3 1,463 06-13-2012 08:35 PM
آخرین ارسال: sherafati

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع:
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS