تجسم خلاق

[jahanagahi]

در رابطه با نصب نرم افزار فروشگاه خود ادمین عزیز تجربه لازم را دارند. پس از انجام کار و یا یا قبل از آن برآورد هزینه نمایند تا عزیزانی که تمایل داشتند سرمایه گذاری نمایند.طرح اول : فروش کتاب.

[z_piravar]

سلام به دوستان لطفا من را راهنمایی کنید من چند روزی هست که به هر کس که فکر می کنم در همان روز به من زنگ می زند یعنی چی. کاملاً گیج شدم به نظرتون اگه این روش برای کسب و کار استفاده کنم یعنی به کاری که دوست دارم فکر کنم اون شغل را بدست می اورم یا نه نظر بدهید لطفاً

[jahanagahi]

(07-18-2011 07:28 PM)z_piravar نوشته شده توسط:  سلام به دوستان لطفا من را راهنمایی کنید من چند روزی هست که به هر کس که فکر می کنم در همان روز به من زنگ می زند یعنی چی. کاملاً گیج شدم به نظرتون اگه این روش برای کسب و کار استفاده کنم یعنی به کاری که دوست دارم فکر کنم اون شغل را بدست می اورم یا نه نظر بدهید لطفاً

این قانون جاذبه است که به هر چی فکر کنی همان را به دست میاوری.شما موفق به شکستن دیوارهای ذهنی خود شده اید.واز این با بت بشما تبریک میگویم.گیج شدن ندارد , این شناخت توانائیهای خود شما است. توانائیهای خود را کاملا شناخته اید.
بله در هر کاری میتوانی این توانائیهای خود را بکار ببندی:
1- هدفهایت را فورا بنویس
2- بر روی تک تک آنها تجسم کن (کتاب تجسم خلاق را حتما تهیه کنید).
3- ایمان و باورت را نسبت به رسیدن به هدفهایت زیاد هست ولی بیشترش کن.
4- از جملات مثبت برای تکرار و تلقین استفاده کن.
موفقتر باشی.
ایمان دارم که شما موفق می شوی.
تمام بدهیهایم از راه شگفت خدا بی درنگ و بطور کامل پرداخت می شود.(این جمله تلقینی من بود در زمانی که با مشکلات مادی سرو کله می زدم.)
برای خودت چند جمله تلقینی بساز و روزانه بدون کم و زیاد کردن حتی یک کلمه آنها را تکرار کنید.(تلقین)
هدف - باور - تجسم - شکستن دیوار ذهنی و در نهایت تلقین.(این جمله را حفظ کنید. لمس کنید.حس کنید.)

[مصطفي]

(07-18-2011 07:28 PM)z_piravar نوشته شده توسط:  سلام به دوستان لطفا من را راهنمایی کنید من چند روزی هست که به هر کس که فکر می کنم در همان روز به من زنگ می زند یعنی چی. کاملاً گیج شدم به نظرتون اگه این روش برای کسب و کار استفاده کنم یعنی به کاری که دوست دارم فکر کنم اون شغل را بدست می اورم یا نه نظر بدهید لطفاً

سلام

همچين اتفاقي براي من هم چند روز پيش اتفاق افتاد به نوعي ديگه .

من تو اتوبوس شركت واحد بودم و ديدم يك بنز كلاسيك كه من خيلي دوست دارم اين ماشين از اتوبوس سبقت گرفت و رفت . من پيش خودم گفتم خيلي خوب ميشه اگر از ميدان دور بزنه و برگرده و من قسمت جلوي ماشين ببينم .واقعا خواستم كه اين اتفاق بيوفته . باورتون نميشه همينطور هم شد و ماشين دور زد و من تونستم ببينم .

چند وقت پيش يك مقاله خوندم درباره سفر روح و اينكه چطور ميشه روح از بدن جدا كرد و ........... نكته ايي كه برام جالب بود اينكه يك نفر در آمريكا با قدرت تمركز خودش ميتونست روحش از بدنش جدا كنه و به پرواز در بياد .

پيشنهاد ميكنم دوستان هر وقت بيكار ميشن برنامه مستند راز نگاه كنند . فوق العاده است .

[jahanagahi]

پیرآور و مصطفی عزیز وعزیزان انجمن به این مسئله توجه فرمائید:

این وقایقی که برای شما پیش می آید هیچکدام اتفاقی نیست. شما در این مدت خودسازی کرده و دیوارهای ذهنی خود را مترلزل کرده اید وجسته و گریخته دارید تمرین میکنید.و خوشبختانه این تمرینات خوب جواب داده است.راه کمی در پیش دارید که قانون جاذبه را در دست خود بگیرید و هر آنچه را که آرزو کنید به دست بیاورید.

اگر این مسئله مورد تائید شما است لطفا بازدن دکمه سپاس (نه برای خوب بودن موضوع بلکه برای اطلاع از مطالعه شما) را بزنید تا چنانچه اینگونه مطالب مفید باشد هم من و هم عزیزان انجمن بیشتر بنویسند. موفق شده اید , موفقتر باشید.

[مهدی گل محمدی]

عالیست آقای قربانیان واقعا که بدون شما این انجمن مانند انسان بی قلب دیگر بدون حیات است.

طرح دیگری که به ذهنم رسید هنگامی که یک کتاب معرفی می گردد آن را بخریم و مشخص کنیم که هر کدام قسمتی از کتاب را بخوانیم و تمام نکاتی که فهمیده ایم را مطرح کنیم.
با این وجوه ما می توانیم در عرض دو روز یک کتاب را بطور کامل بخوانیم.

---

منهم این اتفاق برایم افتاده اتفاق در دومین جلسه که در ماشین آقای قربانیان بودیم من به دوستان گفتم که از این خودرو خوشم می آید(جنسیس کوپه آلبالویی) دقیقا در همان لحظه یک جنسیس کوپه آلبالویی از کنار ما رد شد و من خودم هم شگفت زده شدم و دوستان هم از این ماشین خوششان آمد.

اینها اتفاقی نیست اینها یعنی گذر از ویرانی و شکست دیوار ذهنی که آقای قربانیان فرموده اند.

برایم دعا کنید به من مجوز نمی دهند. ولی من کوتاه نمی آیم باید این مجوز را بگیرم وگرنه کاری خواهم کرد که جز افتخارات تاریخ شود که یک پسر 18 ساله چگونه توانست تمام مشکلات را حل کند و به راحتی مجوز بگیرد.

[jahanagahi]

(07-18-2011 11:13 PM)atreeeshgh نوشته شده توسط:  طرح دیگری که به ذهنم رسید هنگامی که یک کتاب معرفی می گردد آن را بخریم و مشخص کنیم که هر کدام قسمتی از کتاب را بخوانیم و تمام نکاتی که فهمیده ایم را مطرح کنیم.
با این وجوه ما می توانیم در عرض دو روز یک کتاب را بطور کامل بخوانیم.

مهدی جان ضمن تشکر از شما . علاقه شما نسبت بمن نه بدلیل مطالب خوب بلکه بدلیل اینست که من مطالبی را مطرح میکنم که در ذهن شما وجود دارد و با تمریناتی که انجام می دهید آرام آرام مطرح می شود.قبلا هم عرض کردم عزیزی که در این انجمن عضو می شود شدیدا تمایل دارد که به خواسته های خود برسد.و میخواهد توانائیهای خود را بیشتر و بیشتر کند.
قبلا میگفتم 50 درصد ولی الان به جرات میگویم 80 درصد مسیر را طی کرده ایم.

ضمنا پیشنهاد شما من را بیشتر به این مسئله امیدوارتر کرده است.حتما بررسی و با اجازه ادمین عزیز پیگیری خواهد شد.

[کامیار کاظمی]

(07-18-2011 11:13 PM)atreeeshgh نوشته شده توسط:  عالیست آقای قربانیان واقعا که بدون شما این انجمن مانند انسان بی قلب دیگر بدون حیات است.

طرح دیگری که به ذهنم رسید هنگامی که یک کتاب معرفی می گردد آن را بخریم و مشخص کنیم که هر کدام قسمتی از کتاب را بخوانیم و تمام نکاتی که فهمیده ایم را مطرح کنیم.
با این وجوه ما می توانیم در عرض دو روز یک کتاب را بطور کامل بخوانیم.

---

منهم این اتفاق برایم افتاده اتفاق در دومین جلسه که در ماشین آقای قربانیان بودیم من به دوستان گفتم که از این خودرو خوشم می آید(جنسیس کوپه آلبالویی) دقیقا در همان لحظه یک جنسیس کوپه آلبالویی از کنار ما رد شد و من خودم هم شگفت زده شدم و دوستان هم از این ماشین خوششان آمد.

اینها اتفاقی نیست اینها یعنی گذر از ویرانی و شکست دیوار ذهنی که آقای قربانیان فرموده اند.

برایم دعا کنید به من مجوز نمی دهند. ولی من کوتاه نمی آیم باید این مجوز را بگیرم وگرنه کاری خواهم کرد که جز افتخارات تاریخ شود که یک پسر 18 ساله چگونه توانست تمام مشکلات را حل کند و به راحتی مجوز بگیرد.

با اجازه آقا مصطفی طرح "زنجیره خوانندگان کتاب" را برای اولین جلسه حضوری آماده میکنم.
دوستانی که در این جلسه شرکت میکنند در صورت امکان لطفا یک کتاب مفید در رابطه با موضوع های انجمن را برای خواندن دست به دست همه اعضا به جلسه بیاورند.
این طرح یکی از آرزوهای من در جا انداختن فرهنگ کتاب خوانی در تمام ایران است دقیقتر این طرح را در جمع کوچکمان عرض میکنم تا گسترش یابد!

[jahanagahi]

مهدی جان با سماجت و پشتکار خوبت باید مجوز را بگیری. مجسم کن که مجوز را داری.
سماجت همرا ه با لبخند
سماجت همراه با روابط عمومی بالا
سماجت . سماجت (رازی بود که در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید ناپلئون هیل بارها و بارها تکرار شده بود.)
پسرم وقتی برای گرفتن اولین پروژه پیمانکاری رفت بحدی سماجت داشت که وقتی بار دیگر می رفت همه می خندیدند که دوباره آمد. لبخند می زد و با رفتار خوب خود باعث شد که اولین پروژه را گرفت و الان نرفته کارهای وی آماده است.
سماجت راز کتاب ناپلئون هیل.

[کامیار کاظمی]

(07-18-2011 07:28 PM)z_piravar نوشته شده توسط:  سلام به دوستان لطفا من را راهنمایی کنید من چند روزی هست که به هر کس که فکر می کنم در همان روز به من زنگ می زند یعنی چی. کاملاً گیج شدم به نظرتون اگه این روش برای کسب و کار استفاده کنم یعنی به کاری که دوست دارم فکر کنم اون شغل را بدست می اورم یا نه نظر بدهید لطفاً

سلام
فقط می توانم بگویم که روح بسیار آماده ای دارید این فرصت را از دست ندهید!