نظر سنجی-تا پایان سال ...

[کامیار کاظمی]

دوستان عزیز تا پایان سال جاری زمانی باقی نمانده است:

1) بنظر شما سالی که گذشت چطور سالی برای شما بود؟
2) برنامه ای برای اهداف عقب مانده خود دارید؟
3) هدف اصلی شما برای سال جدید چیست؟
4) برای ایام عید و کسب و کار خود برنامه ای دارید؟

[کامیار کاظمی]

1) فوق العاده بود، به اهداف زیادی رسیدم. (رشد انجمن، انتشار کتاب و مقالات،برگزاری همایش و معرفی بهتر انجمن،آشنایی با افرادی با انرژی و ده ها مورد دیگر)
2) در حال برنامه ریزی برای انجام یا تعیین سرنوشت اهدافم دارم. (حساب کتاب های مالی عقب افتاده، چند ایده برای اجرا و چند کتاب و مقاله برای نوشتن دارم.)
3) موفقیت در اهداف مالی و زندگی (شروع کارهای عملی بیشتر در انجمن، تغییرات زیاد و کارهای گروهی بیشتر در انجمن و معرفی و تولید محتوا و آموزش های حضوری بیشتر برای انجمن،و در نهایت چند پروژه فوق العاده را اجرایی کنم.)
4) از اکنون چند قرارداد و پروژه دارم که کلا درگیر انجامشان هستم و مثل همیشه سرم شلوغ خواهد بود.

[MARYAR]

ا- سالي كه گذشت براي من سالي پر از ايده و آشنايي با دوستان جديد همراه با موفقيت در گرفتن مدرك فوق ليسانس و به پايان رساندن پايان نامه ام با نمره 19.75 و رسيدن به يكي از آرزوهايم يعني استاد دانشگاه شدن
2- در برنامه ريزي امسالم داشتن يك نشر و تعاوني تجاري سازي ايده هم بود كه اجرايش به تاخير افتاد حتما در سال جديد با سرعت و تلاش بيشتر اين اهداف را به انجام مي رسونم
3- شروع به كار تعاوني انجمن با ايده ها و اهداف والا- ادامه تحصيل در مقطع دكترا- نوشتن كتاب هاي جديد
4- انقدر برنامه هاي عيدم زياده كه وقت مهموني رفتن ندارم كلي از قراردادام و كارام مونده كه براي عيد بايد به آنها رسيدگي كنم

[goldmen]

اقاي كاظمي بخوام بگم ازسالي كه گذشت برام چند صحفه راحت ميشه ها

اول هاي سال براي آزمون كارشناسي ثبت نام كردم.....2 روز كتاب دستم بود...تا روز ازمون كه مرداد بود ديگه چيزي نخوندم....كل بهار وتابستون به وتالت وبيهودگي گذشت......ازمون كارشناسي رو هم شانسي زدم.....شهريورماه خواستم يك سيستم توزيع اينترنت ويك كافي نت رو بخرم...لحظه اخر فروشنده دبه كرد.....پولشم ميخواستم از بابا بگيرم....بابام هم كه ديد من نخريدم.سريع رفت يك زمين خريد..خير سرش خانه بسازه.......هرچي هم پول من داشتم ازم گرفت وبا7 ميليون وام دست من انداخت
جواب آزمون امد قبول نشدم..تكيمل ظرفيت شركت كردم.غير انتفاعي قبول شدم
مرداد رفتم درخواست نمايندگي بيمه دادم....بيخيالش شده بودم تا خودشون باز اذر پيگير من شدن.......


تا الان كه هيچ كار مثبتي نكردم ...بغيير از اينكه پولمو ازدست دادم..قرض دار هم شدم.....

از آبان عزم جزم شد براي بهتر شدن زندگي وكارم........ كلي فكر كردم ولي به هيچ جاي نرسيدم... وهمش بهانه ام اين بود كه سرمايه ندارم.....
كلاس هاي نمايندگي بيمه رو رفتم......قرض كردم تا جاي قسط وام رو بدم.....
حقوق ماهيانه ام380 هست..... ماهي 450 قسط دارم....خرج ماهيانه ام هيچ

گذشت تا شد آذر ماه......شانسي با اين انجمن آشنا شدم.........
بعد از چند روز دور زدن درسايت...... باخودم گفتم اين همونجاي هست كه تو ميخواستي....
بعد ايده هاي جالب رسيد به ذهنم......
با يكي ازدوستام برنامه ريختيم.....براي عيد كارهاي فصلي بكنيم.....طرح قاليشويي واجيل عيد كه قبلا گفته بودم
بعد كه بادوستامون صحبت ميكردم....شديم 4نفر براي اجيل عيد در يك استان ديگه...كه از اخر بابلسر انتخاب شد
بدليل مشكلات بسيار زيادي كه هم من داشتم براي كار اداري......كار بيمه....كار اجيل..... دوستم دانشگاه...سربازيش....اجيل....شوراي نگهبان براي انتخابات پيش رو قيد قالي شويي رو زديم
ولي......اگر مسيرتون خورد.... نمايشگاه بهاره بابلسر......غرفه اجيل سراي فاروجي ها منتظرتون هستيم((( ولي شرمنده من نيستم...من موندم تا جنس رو تامين كنم)))

اصلا فكر نميكردم كسي كه براي ايده هاش خداقل به 10 ميليون پول نقد نياز داشت تا اغاز كنه كاري رو
الان 25 ميليون تومان خريد كرده.......يك ريال هم پول نقد به كسي نداده....... اونم زماني كه بزرگترين ومعروف ترين كاسب ها هم نميتونند چكي خريد كنند من كردم....... و واقعا اين اعتماد به نفس رو مديون انجمن هستم........

راستي براي كار بيمه هم يك خبر بسيار مهمي براي بچه ها دارم....كه سعي ميكنم تا اخر هفته بيان كنم...... كار نمايندگي بيمه هم به اتمام رسيده


2) از ديد من برنامه اي اگر عقب افتاده...ديگه بيخيالش شو....چون اون ايده مال اون زمان بود......يا يك ايده ديگه...يا همون ايده با جزئيات الان كه بازم ميشه يك ايده جديد

3)واما سال جديد:
تا همين الان...4 تا پروزه اينترنتي دارم...... كه يكي ازايده هام براي اولين بار درايران ميشه
ميخوام از تجربه خريد اجيل بصورت قرضي بهره بگيرم......... و مبل فروشي بزنم....طوري كه مبل فروخته شد...پول رو بدم.... ودرصورت فروش نرفتن برگشت بخوره مبل
يك آتيليه عروس داماد وكودك.........

وازهمه مهمتر ازدواج كردن.........((( سخت ترين كار عمرم انتخاب همسر هست......كلي هم اطلاعات دارم كه چجور انتخاب كنم چخ ملاكي داشته باشم... ولي هنوز كسي رو پيدا نكردم كه حداقل50% به بالا شرايطمو داشته باشه........دراين زمينه كسي ميتونه حتما كمكم كنه)))

براي مابقي سال هم بزودي فكر ميكنم......

4) براي عيد هم كه بالا توضيح دادم چه برنامه اي دارم.........

پيشنهاد يك برادر كوچك به همه بچه هاي گل وبزرگوار سايت.......
خودتون رو گول نزنيد......با خودتون راحت باشين........اول ببينيد چي مخواي......بعدبدستش بيار... منتظر هم نباش كسي ازت تعريف كنه يا بدتو بگه.... تو مطمن شو راهي كه ميري درست هست....بعد با تمام قدرت به جلو برو.......

[P@RSA]

1- به نصف اون چيزايي كه ميخواستم رسيدم بنابراين خيلي راضي نبودم.
2- در حال آماده سازي مقدمات براي سال جديد و استارت بعضي از اهدافم هستم.
3-رسيدن به اهداف عقب مانده و طرح اهداف جديد با برنامه ريزي بهتر از امسال.
4- يه كتابه كه چندوقته نيمه تمام مونده تموم كنم و بيشتر وقتم روي نت خواهد بود و البته مسافرت.
سال 90 هم داره تموم ميشه. (چقدر زود دير مي شود)

[REZA HAJISALIMI]

سلام و خدا قوت
1.سالي خوب بود و از آشنايي با شما خيلي به من انگيزه وانرژي داد.اين را به جرعت و سراحتا ارز كنم كه وقتي شمارو ديدم باور هايم عوضع و به همه چيز ايمان دارم كه خواستن توانستن است از دايدار با شما به من انگيزه براي حركت داد
2.خيلي اهداف فكري دارم كه بايد با خودم يك طوفان فكري راه بندازم
3.مطمئنن شرايطي را براي خودم پيش مي آرم كه بتونم به اهداف خود برسم
4.همه چيز بستگي به شرايط داره كه صد در صد راه اندازي كنم كسب كار
با تشكر وكمال سپاس گذاري رو از جناب آقاي كاظمي دارم
شاد و پيروز باشيد

[dara]

1 . سالی که گذشت فراز و نشیب هایی برای من به همراه داشت و شاید بتوانم بگویم بیشتر برای من کسب تجربه های مختلف بود . و آشنا شدن با انجمن هم همان چیزی بود که من دنبالش بودم و خوشحالم که عضو این انجمن شدم .
2 . برای برنامه های عقب مانده .... راستش برنامه هام خیلی زمان بندی شده و منظم نبوده ( متاسفانه ) و در واقع یکی از اهداف مهم من پیدا کردن راهی جدید برای شروعی جدید هست که خوشبختانه ایده های مختلفی برای اجرا در نظر دارم که انجام بدم .
3 . هدف اصلی من برای سال آینده پیگیری و انجام ایده هایم است که امید زیادی به انجام دادن و موفق شدن در آن ها دارم .
4 . برای ایام عید برنامه ام بیشتر مطالعه کردن است و بیشترین زمان را برای اینکار می خواهم داشته باشم و همچنین وقت گذاشتن بیشتر برای خانواده ام و بودن بیشتر در کنار آن ها

[kafshduzak]

(02-28-2012 12:11 AM)کامیار کاظمی نوشته شده توسط:  دوستان عزیز تا پایان سال جاری زمانی باقی نمانده است:

1) بنظر شما سالی که گذشت چطور سالی برای شما بود؟
2) برنامه ای برای اهداف عقب مانده خود دارید؟
3) هدف اصلی شما برای سال جدید چیست؟
4) برای ایام عید و کسب و کار خود برنامه ای دارید؟

خیلی زود امسال تموم شدا خیلی زود
1/ سال خوبی بود با همه پستی و بلندی هایی که داشت.شاید امسال بیشترین وقتم صرف خود شناسی و هدف شناسی بود
امسال هم که با اینجا آشنا شدم که واقعا خیلی خیلی روم تاثیر داشت این انجمن.یه ذره ریتم حرکتم کند بود اما در نهایت خوشحالم چون وقتی میخوایم
یه ماشین بزرگ رو هل بدیم شاید مدت ها وقت بزاریم که بتونیم این ماشین سنگین رو یه حرکت اولیه بهش بدیم و از سکون خارجش کنیم و مطمعنا
تو سال جدید ریتم حرکتم تند تر میشه.پیش به سوی زندگی

2/اهداف عقب مونده زیادی ندارم خوشبختانه و دارم طبق مسیر و برنامه هام حرکت میکنم

3/ به امید خدا میخوام مستقل بشم چه از نظر عقلی و عاطفی و چه از نظر مالی و شرکت خودم رو هم ثبت میکنم و پروژه هام رو یکی یکی شروع میکنم به راه انداختن.

4/ من 1 سال عید تو قزوین بودم و خیلی خیلی دلگیره اما امسال هم تمام 15 روز ستاره ای رو تو قزوین میمونم تا هم دقیق مسیر یک سال آیندم رو انتخاب کنم وهم اینکه
میگ میگ رو آماده کنم اون هم بصورت 24 ساعته فارغ از هر گونه مشغله فکری و ذهنی.

[مهدی گل محمدی]

والا کامیار جان برا منم خیلی طولانیه ولی سعی می کنم زیاد طولش ندم که سردرد بگیرید.

1-از اول سال شروع می کنم:
اوایل سال بود...داشتم جزوه های آرزو شکیبا رو می خوندم که در رابطه با پولسازی در قرن 21 بود.خیلی برام جالب بود.از اونجا بود که استارت میلیاردر شدنم رو زدم.البته یه دلیل دیگه هم داره که باعث شد وارد این مسیر بشم،من تو سالی که گذشت یکی از بهترین دوستانم (محسن)رو از دست دادم(به خاطر سرطان خونش)قبل از فوتش همیشه آرزو داشتیم که باهم یه شرکتی رو راه اندازی کنیم تا 1000 تا بچه یتیم رو بریم از کمیته امداد و بهزیستی بگیریم و در اونجا مشغول بکارشون کنیم.(چون دعاهای اونا واقعا تو زندگی معنوی و مادی آدم تاثیر قابل توجهی میزاره).هر شب با محسن میرفتیم بیرون در رابطه با این قضایا صحبت می کردیم.طفلی آخر آخرا فقط میگفت مهدی باید راه منو ،فکر منو ادامه بدیها.منم همیشه می گفتم با خودت ادامه میدم.من تنهایی هیچی نیستم.ولی...ولی دیگه عمرش به این دنیا نبود و از این دنیا رفت(4 فروردین 90)(برام نوشتن یه مقدار سخت شده اشک اجازه نمیده ولی نیمخوام متنو نصفه ول کنم)
بعد از اون مصمم تر شدم که میلیاردر بشم و کارافرینی بکنم.این شد هدف من.شب و روزم درگیر این مسئله بود.که اوایل اردیبهشت با این انجمن(البته بهتر بگم با این خانواده)آشنا شدم.دقیقا یادمه اون موقع فقط منو کامیار و اقا هوشنگ پست میزدیم.بعد کم کم بچه های دیگه به جمعمون اضافه شدن.بعد که بچه ها اضافه شدن دیگه انجمن شد محفل پخش انرژی.همه بچه ها از هم دیگه انرژی میگرفتن....من هم خیلی انرژی گرفتم....همین طور که گذشت به طور کاملا اتفاقی با ناصر آشنا شدم.این بهترین و مهم ترین اتفاقی بود که تو این یک سال برا من افتاد.یکی از برکات این انجمن همین دوستی من با ناصر بود که این خودش یه دنیا ارزش داشت برا من(بدون اغراق میگم).بعد کم کم با ناصر رفاقتامون اوج گرفت.همینطور دنبال هدفمون رفتیم هیچوقت یادم نمیره که چه جاهایی که نرفتیم.با چه کسایی که آشنا شندیم.واقعا خیلی لذت بخش بود....بالاخره تونستیم کسب و کار خودمون رو شروع کنیم....تا موقع شروع من خیلی ترس داشتم ولی وقتی که شروع کردیم ترس رفت کنار و یه اعتماد به نفس قوی،یه ایمان قلبی محکم گفت که برو جلو موفقیت حقته و تو محکوم به موفقیتی.دیگه این شد که هر روز به لطف خدا پیشرفت کردیم.و همینطور هم به سوی موفقیت با سرعت مطمئنه داریم پیش میریم.من اسم این سالی که گذشت رو گذاشتم سال تغییر .... واقعا تغییراتی که من تو زندگیم داشتم زندگی منو از این رو به اون رو کرد.

2-والا فعلا که هدفی نداشتم که عقب مونده باشه.ولی دارم به سوی اهداف اصلیم با برنامه ریزی دقیق و حساب شده پیش میرم.

3-هدف اصلی من برا سال جدید پیشرفت کاری(یعنی اگر خدا بخواد به تعداد دستگاه هامون اضافه کنیم) و بستن قرداد های بزرگ با شرکت های بزرگه.

4-کار ما که برا عید فکر کنم بخوابه و تا 20 روز بعد عید هم کاری نباشه که ما انجام بدیم.ولی تمام سعیم رو می کنم که یه چندتا کار بزرگ بگیرم و در ایام عید هم مشغول باشم.

[ناصر صادقی]

سالی که گذشت سال بسیار خوبی بود از این لحاظ که باعث آشنائی من با سایت انجمن شد و تونستم به حمداله دوستان بسیاری خوبی در این سایت پیدا کنم و از این بابت بسیار خوشحالم و به خودم میبالم که همچین دوستائی رو دارم و موجب تغیراتی در بنده گردید شاید باورتون نشه من تا قبل از آشنائی با این انجمن نسبت به محیط پیرامون خودم بی اهمیت بودم و زیاد تلاش نمیکردم که تغیراتی در خودم انجام بدم و از وقتی با انجمن آشنا شدم نمیدونید چقدر در نگرشهای من تاثیر گذاشته و خیلی خیلی خوشحالم که این انجمن باعث شد من با کسائی دوست بشم که همه دارای ذهن باز و خلاقیت های ویژه ای هستن و هر کدوم به نوبه خود میتونن نقش تاثیر گذاری در جامعه داشته باشن و یکی از بزرگترین موفقیت های من آشنائی با ادمین عزیز و همسر محترمشان و همه دوستان گل و همچنین آقا مهدی گل بود و شکر خدا توانستیم به امید خدا و یاری دوستان انجمن بعد از مدتها تلاش کارآفرینی خودمونو آغاز کنیم هر چند ما تازه در ابتدای کار قرار داریم ولی همین موفقیت کوچک با توکل بر خدا و با اراده و پشتکار میتونه تبدیل به موفقیت بزرگی بشه و من همین جا در مورخه 9/12/1390 ساعت 15:50 دقیقا این نوید را به همه ذوستان و ادمین عزیز میدم که انشااله به زودی شاهد تحولات عظیمی در حوزه تبلیغات خواهید بود و بنده و آقای گل محمدی به صورت جدی عزممونو راسخ کردیم تا این عملو محقق کنیم و خواهشی که از دوستان به عنوان برادر کوچکتر دارم اینه که شریک تجاریتونو از بین همین دوستان خوبی که با نیت خیر و کارآفرینی ثبت نام کردن انتخاب کنید و انشااله هر چه زودتر کار عملی رو شروع کنید دوستان من منتظر خبر های خوش از طرف همه شما هستم .
منتظر خبرهای خوش ما نیز باشید.