یه سوال در مورد افراد میلیونر

[make money]

سلام خدمت شما
من یه بحثی رو مطرح میکنم امیدوارم که هرکسی نظری داره مطرح کنه شاید بشه در موردش نتیجه گیری کرد
من داشتم در مورد افراد جوان میلیونری که از طریق اینترنت به ثروتهای میلیاردی رسیدن میخوندم تو اغلب این زندگینامه ها و در افراد خود ساخته میلیونر دیگر این گونه نشون داده میشه که یه فرد یه موضوع و ایده جدیدی رو رو میکنه و بعد از مدتی و خیلی راحت اون روش میگیره و فرد به کسب ثروت میلیونی میرسه مثلا سایت ابی و یا سایت های دیگه ای که در زمینه های مختلف هست مثلا اشلی دختر17ساله انگلیسی .
میخوام نظر دوستان روبدونم که آیا چون این افراد ایده جدید داشتن اینقدر سریع به نتیجه رسیدن اگه اینطوریه چه جوری سایتشون در زمان کوتاهی فراگیر شده که بعد از چند سال دیگه مشهوریتشون فراگیر شده؟
و آیا اگه فقط واسه ایده جدیده میشه ایده رو تکرار کرد و با کمی تلاش بیشتر به نتیجه رسید؟نظرات من زیاد جامع نیست دوستان با نظراتشون تکمیلش کنند.
در پایان هم یه تلنگربه خودم و دوستان خوبم:بهتر نیست در کنار تبادل اطلاعات کمی به قضیه عملی تر نگاه کنیم و با کمک همدگیه به ثروت برسیم.(فراموش نکنیم که یکی از توصیه های افراد ثروتمند اینه که حداقل روتو با یه کار هرچند کوچک به پایان برسون.منظورم حس همکاری عملی بین دوستانه.امیدوارم دوستان شرایطشو فراهم کنند.
با تشکر

[کامیار کاظمی]

من هم همیشه موافق کار گروهی بوده ام و هستم اما دوستان هم باید مصرف کننده فقط نباشند و خیلی بد است در انجمنی که درباره کار و تلاش و هم فکریست و نزدیک به 550 کاربر دارد تنها کمتر از ده نفر فعال باشند.
خب کسانی که حتی زحمت ارسال یک متن و نظر دادن در مورد یک مسئله و ایده را ندارند چگونه می خواهند میلیاردر شوند؟

[کامیار کاظمی]

در مورد سوالتان نیز بنظر من فقط یک ایده نیست بلکه ایمان وتلاشی است که پشت این ایده وجود دارد و اشتباه نکنید به همین سادگی نبوده است و این زندگینامه ها اغلب درست نیستند و به جزئیات این طرح ها پرداخته نمی شود و مانند رمان های زرد بدون هیچ منطقی یک فرد را به ثروت می رسانند.

[مهدی گل محمدی]

دوست عزیز بنده چندین ایده در زمینه همکاری با اعضا را مطرح کرده ام شما نیز می توانید با مراجعه به بخش و دیدن ایده ها و درمیان گذاشتن آن با دوستانتان و با ما کار گروهی را با هم شروع کنیم
بنده به شخصه آمادگی خود را برای کار گروهی اعلام می دارم
بنده در زمینه تبلیغات،بازاریابی و مدیریت فعالیت می کنم و می توانم به شما کمک کنم

اگر راهنمایی می خواهید می توانید با بنده تماس بگیرید
09194842723
من هم به موفقیت و پولدار شدن های یک شبه این افراد زیاد اعتقاد ندارم .
و اگر هم چنین امری بوده می تواند عاملی در تبلیغات صحیح انها بوده باشد که باعث افزایش بازدید سایتشان و در نتیجه فروششان شده است

[کامیار کاظمی]

دوست من لطفا تمام راهنمایی ها و مذاکرات را در انجمن دنبال کنید و تا حد ممکن از قرارهای تلفنی بپرهیزید تا همه دوستان از مطالب استفاده کنند.باتشکر

[مهدی گل محمدی]

چشم حتما.ممنون از راهنماییتان

[jahanagahi]

از امروز یک میلیونر شوید

نویسنده: رضا سلطانی
برای ساختن یک سازمان میلیون دلاری یا برای اینکه توی Account تون یک میلیون دلار بسازید قبل از هر مهارتی نیاز به ساختن یک چیز دارید که میتونم بگم از همه توانایی ها و مهارتهای دیگه مهمتره، این همون چیزیه که همه آدمهای موفق دارند . بیل گیتس ، راکفلر ، ...همه دارند و همه داشتند که به اینجا رسیدند.
میخواین بدونین اون چیه؟ اون خیلی ساده اما حیاتیه " من بهش میگم :
ذهنیت میلیونری
یعنی اینکه اول باید یک ذهنیت میلیون دلاری داشته باشی تا بتونی یک میلیون دلار بسازی .
خیلی ها فکر میکنن که تا یک میلیون در نیارن نمیتونن میلیونر باشن اما باید بدونید که همه آدمهای موفق اول خودشون رو برای میلیونر شدن سزاوار دیدن و بعد ساختنش.
راه رفتن ، حرف زدن ، نگاه کردن و ... یک میلیونر فرق داره از زمانی که وارد کار میشید باید فرق کنید، زمان بذارید و روی این مسئله کار کنید ، با خودتون با زیرمجموعه هاتون تا جاییکه به این باور برسید ، این توی دعوت کردنتون خیلی تاثیر داره اینکه فکر کنید که همه چیزهایی رو که لایقش هستید در اختیار دارید و در واقع این ما هستیم که قدرت تغییر دادن زندگی خودمان و مردم رو داریم، من وقتی کسی رو برای کار دعوت میکنم با این ذهنیت هستم که من کاری رو میشناسم که میتونه ظرف چند سال آینده تو رو به جایگاه من برسونه ، خوب این حتما فوق العاده است جون من جایگاه خیلی خوبی دارم ، اما این ذهنیت از روز اول با من بوده نه امروز که این جایگاه رو دارم ، پس زمان بذارید تا اون چیزی که سهم شما از دنیاست رو پیدا کنید و بعد به کمک تواناییهای بی حد و حصری که بدست میارید برای خلق کردنش تلاش کنید ، اولین مرحله، باور این نکته است که شما لیاقت این رو دارید، و با این حس کار کنید که اونها رو در اختیار دارید، چون در GiiG یک قانون مهم هست:
تو میبینی ، باور میکنی و بعد خلق میکنی ، هیچ راه دیگه ای هم وجود نداره.....
چیزی که باید بدونید و نکته خیلی مهمیه اینه که شما یک IR یا فقط یک شماره ID نیستید ،
شما یک Business Man بین المللی هستید ، خیلی بالاتر از خیلی شرکتها و یا ادارات ...،
این فکر از مغز شما شروع میشه ، GiiG شریک منه!!!
وقتی از شما میپرسند که کارتون چیه؟
نگید من مبلغ یک کمپانی بین المللی هستم، نه، بلکه شما شریک یک کمپانی بین المللی هستید،.این کمپانی خود شماست این باور تمام لیدرهای موفق سیستمه، کمپانی که من سودم رو با اون تقسیم میکنم و اون سودش رو با من ، نه کمپانی که من کارمند اون هستم، موفقیت شما دقیقا بستگی به روش فکر کردن شما داره.
پس به خاطر داشته باشید که اولین راز موفقیت و ساختن یک زندگی مطابق ایده آل شما داشتن یک ذهنیت میلیونری است

منبع

[کامیار کاظمی]

(06-07-2011 03:49 PM)jahanagahi نوشته شده توسط:  میخواین بدونین اون چیه؟ اون خیلی ساده اما حیاتیه " من بهش میگم :
ذهنیت میلیونری
یعنی اینکه اول باید یک ذهنیت میلیون دلاری داشته باشی تا بتونی یک میلیون دلار بسازی .
خیلی ها فکر میکنن که تا یک میلیون در نیارن نمیتونن میلیونر باشن اما باید بدونید که همه آدمهای موفق اول خودشون رو برای میلیونر شدن سزاوار دیدن و بعد ساختنش.

منبع

عالی بود.
یک داستان جالب تو نت دیدم بدم نیومد برای همه بگذارم:

به نام یگانه یزدان پاک

ایمیل های زیادی دریافت کردم از کسانی که می گویند .ما قبلا این بودیم و ان بودیم ولی بارمان افتاد .قبلا ده نفر برایم کار می کردند ولی الان کارمندم.پدرم بساز و بفروش بود سرش کلاه گزاشتند افسردگی و الزایمر گرفت و مرد.پدرم می تواند به من سرمایه بدهد ولی نمی دهد .می خواهم مطابق رسم معمول یک داستان برای پاسخ همه ی این دوستان بدهم.

داستان امروز داستان یک پیرمرد هست که امروز بالای هشتاد سال سن دارد.پیرمرد داستان ما قبل از انقلاب پیمانکار شرکت های سد سازی در استان خوزستان بود.موقع انقلاب که خیلی از کارها راکد ماند .ایشان مصالح کارش را، در انباری در اهواز قرار داد و به جای غصه خوردن که ای وای کارها خوابیده، برای تفریح ،به تهران امد .چون ایشان برای تخریب از دینامیت و دیگر مواد منفجره استفاده می کرد .دینامیت ها در یک شب در اهواز منفجر شد و دو تا از بستگانش هم بر اثر انفجار کشته شدند .به حاجی خبر دادند قضیه را و گفتند دادگاه انقلاب هم به جرم خرابکاری برای شما حکم اعدام داده. برگردی اهواز اعدامی.حاجی اون زمان 55 ساله بود و در شهر خودش دارای سرمایه و شوکتی بود که یک شبه همه بر باد رفت .حاجی بعد از شنیدن خبر شش ماه در تهران به خوشگذرانی ادامه داد و بعد از اینکه یک مقدار ابها از اسیاب افتاد به اهواز برگشت و به زندان رفت . هر چی باقیمانده بود خرج کرد تا بعد از شش ماه زندان حکم تبرئه گرفت و ثابت کرد که خرابکاری نبوده.حالا حاجی 56 ساله از زندان بیرون امده بود و هیچی نداشت. ولی حاجی نه سکته کرد نه افسردگی گرفت .

از صفر کار جدید را شروع کرد و رفت توی کار اهن .الان که براتون این داستان را می نویسم پسرهای حاجی در کار اهن تقریبا ملیاردر هستند و خود حاجی دیگر فقط با پولش کار می کند حاج مجید تقریبا یک بانک خصوصی خانوادگی برای خودش ایجاد کرده و تمام فامیل را با روش خاصی صاحب کار و ثروت کرده.الان مدتهاست که حاجی با این روش کار میکند.

شما به عنوان پسر .نوه یا نتیجه .بچه خواهر یا بردار و....می روی سراغ حاجی و طرح اقتصادیت را ارایه می دهی .حاج مجید بررسی میکند و با توجه با ضامنت که ممکنه پدرت یا عمویت یا دیگری باشد مثل بانک با سود بانکی به تو وام ی دهد و کارت را مرتب رصد میکند و در صورت موفقیت با افزایش اعتبارت می توانی وام بیشتر بگیری .در اصل هم تو صاحب کار می شوی هم حاجی شریکت هست . هیچ کدام از بچه هایش هم ارزوی مرگش را ندارند . هیچ کس هم اعتراضی ندارد که چرا به او دادی و به من ندادی . هر کس با توجه به شایستگیش .

حاجی هم ثابت کرده: در 56 سالگی می شودهم از صفر شروع کرد و هم با روش جالبی بچه هایش از ثروتش استفاده میکنند . هم خودشان سود می برند و هم به ثروت او می افزایند ....

دوست من هنوزم می گویی ما افتادیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.راستی یادم رفت بگویم حاج مجید سیکل هم نداره.!!!!!!!!
منبع

[مهدی گل محمدی]

بنده هم به این عقیده دارم .
چون مشابه همین اتفاق برای پدر منهم افتاده.
پدر من اتوبوس داشت و یک شب که در اتوبان مشغول رانندگی بود.گویا چند صد متر جلوتر پرایدی پنچر کرده بود و در لاین دوم مشغول پنچری بوده ناگهان پدر من با سرعت بالا با پراید برخورد کرده و تمامی سرنشینان آن را در جا کشته بود پدر من تا مدتها شکه بود او 48 سال سن دارد. پس از آن ماجرا حدودا 3 ماه به زندان رفت و اتوبوس را فروخت و دیه دو سرنشینی که بیمه تقبل نکرده بود را داد ولی از انجایی که پدر من مرد تلاشگری است مدتی(تقریبا 1 سال) بر روی یک کامیون کار کرد و مقداری پس انداز کرد و الان او دوباره یک اتوبوس 160 میلیون تومانی گرفته و مشغول کار رانندگی می باشد .او الان حدودا 53 سال دارد.

ولی هرگز از تلاش و کار دست بر نمی دارد.

[کامیار کاظمی]

آفرین به این مرد بزرگ!