5 نکته برای اینکه مشتریان شما به حرفتان گوش دهند

[r.mousavi.doost]

اگرکه شما می خواهید که در حرفه خود یکی از بزرگان باشید، باید روی روشهایی که یک مشتری را جذب میکند از قبیل تماس گرفتن، دیدن وب سایت شما و یا استفاده از محصولاتتان بسیار بسیار کار کنید. اما در این بازار بزرگ و شلوغ امروزه چطور میخواهید خود را در بازار رقابت جدا نشان دهید و از باقی رقبا جلو بزنید؟
تام هیلی مدیر یک گروه خلاق در شیکاگو در مورد چگونگی هر چه بهتر شدن ارتباطات با مشتریان در بازار کار به 5 مورد کلیدی اشاره نموده است که در زیر به اختصار به آنها میپردازیم:

1- از گفتن چیزی که مهم نیست دوری کنید!
در ابتدا باید سعی کنید تمامی جملاتتان در صورت امکان موثر و واضح به وی گفته شود . تام هیلی گفت: «اگر که شما میتوانید یک کلمه، یک جمله و یا یک پاراگراف را حذف کنید طوری که به فهمیدن موضوع خدشه ای وارد نمیکند، پس آن را انجام دهید.» برای مثال اگر شما بخواهید یک ماشین چمن زنی به یک مشتری بفروشید، و میخواهید که به او ثابت کنید جنس شما از باقی ماشین های داخل فروشگاه بهتر است، مشتری به هیچ عنوان دوست ندارد راجع به تاریخچه شرکت تولید کننده چیزی بشنود . پس آن را حذف کنید.
«تصور نکنید که مخاطب شما حتما باید به حرفی که شما میزنید با علاقه گوش دهد». صاحبان کار و مشاغل کاملا در کار خودطوری غرق میشوند که مشتریان خود را فراموش میکنند. باید بدانید که سرو کله زدن با شما بخشی از روز آنها میباشد. پس با حرف های غیر اساسی مشتریان خود را خسته نکنید.

2- قبل از نام بردن آنرا کاملا توضیح دهید.
اگر که شما در فیلد کاری خود یک اسم غیر معمول دارید و یا اسم شغلتان و مسایل مربوط به آن قابل فهم نیست، در ابتدا به جای اینکه آن نام را بارها و بارها تکرار کنید، با یک توضیح کافی است که آن کلمه را در ذهن مخاطبان خود باز کنید و سپس شروع به صحبت نمایید.

3- در جایی که لازم است از کنایه و تشبیه استفاده کنید.
تام هیلی می گوید که استفاده از تشبیه و کنایه میتواند در توضیح بهتر موضوع، به مصرف کننده ها کمک شایانی بکند.

4- خنده رو و شوخ باشید.
هالی می گوید: «شوخ طبعی هسته مرکزی کار شماست». تجربه نشان داده است که اگر شما بتوانید مردم را شاد کنید، آن ها هم بهتر یاد میگیرند و هم تجربه بهتری در رابطه با شما خواهند داشت. هالی میگوید «منظور من لودگی و مسخره بازی نیست بلکه بیشتر با انسان بودن، خوش برخورد بودن و با وقار شوخی کنید.» مهم نیست که چه میگویید، فقط همیشه یادتان باشد که با یک انسان در حال صحبت هستید.

5- داستان را به ترتیب وقوع تعریف کنید.
در تعریف یک داستان، به راحتی میتوان ترتیب وقایع را اشتباه کرد. در نتیجه، استفاده از داستان واقعی یک موضوع و توضیح نکته به نکته به مصرف کننده کاملا اهمیت دارد. به عنوان مثال یک شرکت تلویزیون سازی یک دستگاه هوشمند مکالمه برای شرکت خود درست کرده تا به مشتریان خود در مورد چگونگی خواندن برچسب مصرف انرژی آموزش دهد.(نکته به نکته و ریز به ریز). این همان اهمیتی است که یک شرکت می تواند برای مشتریان خود قائل شود.

محمد رضا اعلمی
مشاور ارتباط با مشتریان

سایر مقالات مفید:

عوامل موثر بر موفقیت در بازاریابی فعال (ACTIVE)

6 نکته ی اساسی در بازاریابی محتوایی که هر شرکتی باید از آنها آگاه باشد

4 مزیت استفاده از سرویس های اشتراک گذاری ویدئویی TWITTER (VINE) و INSTAGRAM برای ارتقای تجارت شما

3 درس از شرکتهای تجاری بزرگ برای بازاریابی مبتنی بر تولید محتوی

[یوسف خادم پیر]

خلاصش کنم باید زبونت چرب باشه دیگه

[r.mousavi.doost]

حقیقتش بیشتر از زبون باید فکرت چرب باشه.
معرفی محصول یا خدمات، باید به یه ارتباط دو سویه تبدیل بشه. برای ارتباط دو سویه هم باید حواست خیلی به طرف مقابلت باشه.
به رفتارش. به نوع نگاه کردنش. ریتم نفسش کجای حرف تو عوض میشه. حالت دستاش چه شکلیه. چقدر با زبان بدنت روی خط نگاهش مسلط هستی و به هر سمتی که بخوای میتونی نگاهش رو بکشونی.
برای میلیاردر شدن اول خودت باید یه فروشنده خوب باشی

[Radmanesh]

(01-26-2014 11:22 PM)r.mousavi.doost نوشته شده توسط:  حقیقتش بیشتر از زبون باید فکرت چرب باشه.
معرفی محصول یا خدمات، باید به یه ارتباط دو سویه تبدیل بشه. برای ارتباط دو سویه هم باید حواست خیلی به طرف مقابلت باشه.
به رفتارش. به نوع نگاه کردنش. ریتم نفسش کجای حرف تو عوض میشه. حالت دستاش چه شکلیه. چقدر با زبان بدنت روی خط نگاهش مسلط هستی و به هر سمتی که بخوای میتونی نگاهش رو بکشونی.
برای میلیاردر شدن اول خودت باید یه فروشنده خوب باشی

چطوری؟!