ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی زمان کنونی: 09-24-2025, 12:19 AM |
|||||||
|
برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
|
05-16-2014, 03:31 PM
ارسال: #11
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
TA در مذاکره ---استاد شعبانعلی و دکتر علیرضا شیری
باید قسمت بالغت را با خودت ببری نه کودک و نه والد .... 1- با قسمت بالغمان برویم .(کت و شلوار سرمه ای ...برخورد خوب ...گفتار کم...) 2-مراقب باشیم کودک ما را نزنند .اگر زدند ...بالغانه از آن حمایت کنیم ...مراقب باشیم قلاب به کودک ما نزنند ...سیم لخت نداشته باشیم که اتصالی کند .....اگر کودک ما را زدند ...اینطوری عمل کنیم ...(1- مکث کنیم ...کمی سنگیتر می نشینیم ...با لحن جدی : من احساس می کنم که جلسه داره از مسیرش خارج میشه !فکر کنم در مورد منافع شما و منافع ما داره بدفهمی میشه !بهتره وارد حاشیه نشیم...اینجا آمدیم که در این مورد با شما توافق برسیم ....حرفهای خوبی داره زده میشه ولی نتایج اشتباهی داره گرفته میشه !....در بازار : گرونه که باشه ولی من فکر می کنم این جنس ...نیاز من را بر اورده نکنه ...شاید همون جنس قبلی بهتر باشه ! در واقع یک کاری کنیم که طرف بیاید تو رینگ ...خودمان را بیاریم در بالغ ....لحن ما مهمه ...10 درصد کلام اثر داره ...نگاهی که نمی کنیم ...اخم کم ...لبخند بجا ....اینها مهم تره .... 3- مراقب باشیم کودک درون طرف مقابل را داغون نکنیم ...با یک فایل اشتباه ...با یک انتقاد تیز ...بازی روانی راه نیندازیم .... (اگر بازی روانی راه انداخت بهتره با هاش بازی کنیم ...معلق کردن بخشی از کار ....کالباسی کردن و انجام دادن کار بصورت برشهای کوچک ....ح س) 4- کودک طرف مقابل را نوازش کنیم .....(با شرکت شما خوب میشه کار کرد ...برای ما باعثه افتخاره ...برد -برد بریم جلو ) اگر رفتار والد کنیم طرف مقابل کودک میشه ...می افته تو لذات حقیرانه ....و برنده شدن حقیرانه براش هدف میشه ....ما باید تا آخر بالغ باشیم ....نوارهای والد ما یک بار ضبط شده اند ...در کوچکی ...اما میشه بالغانه پیامهای درستی به والد بدهیم و آنرا درست کنیم ...والد از ما انتظار فربه و حداکثری می خواهد ...در واقع لذت را از ما می گیره ....و کودک ما را در دام لذات حقیرانه می اندازد ... رفتار متقابل یک چراغ قوه است ....آن برده ....یک ردیابی درونه .... در زندگی خصوصی نباید با این کلمات کودک -بالغ - والد ...بازی کرد ...باید با همسرخود قشنگ زندگی کنیم ...قرار نیست هی این کلمات را بلغور کنیم .....برای کسی که زودتر شروع کنه ...سر آشپز عالم باقلوای بهتری تهیه می کنه .... من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
05-27-2014, 02:03 PM
ارسال: #12
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
مقاله جدید مهندس شعبانلی
از رقص و بوسه تا علم و ورزش: آدرس را اشتباه میرویم... این مطلب را برای عصر ایران نوشتم و منتشر شد. با ادای احترام خاص به این رسانهی وزین که در این دوران سخت، هنوز برای ادای وظیفهی رسانهای خود تلاش میکند، متن را کامل اینجا میآورم: این روزها، پررنگترین اخبار کشور، خبرهای شادی است و بوسه؛ اینکه فلان بازیگر، در فلان کشور، فلان کس را بوسید و اینکه فلان گروه، در فلان تاریخ روی پشت بام فلان خانه، جنبید! در بسیاری از نقاط دنیا، چنین خبرهایی خبرهای زرد محسوب میشوند. خبرهایی در حد ازدواج و طلاق یک بازیگر. در حد مارک ساعت فلان نویسنده. در حد مهمانی شبانهی بیخاصیت آن مجری. خبرهایی که در نشریات زرد منتشر میشوند، مخاطب عام هم آنها را میخواند. یکی دو روزی آنها را نقل میکند و به سرعت هم به دست فراموشی سپرده میشود. اما امروز میبینیم که این اخبار، با درشت ترین و سیاهترین رسمالخط، در جدیترین رسانههای ما فضاهای بزرگ و جدی را به خود اختصاص میدهند. ماجرا چیست؟ نتیجه و تبعات درگیر شدن یک ملت، با مسائل بسیار جزیی از این دست، و «سیاه شدن تیتر خبرهای زرد» چه میتواند باشد؟ ما سالهاست هر میدانی را میدان نبرد دیدهایم و هر فرد را یک سفیر غیر قابل اجتناب. از طریق ورزش خود، خواستهایم غرور ملی را تثبیت و ترمیم کنیم و با جوایز جشنوارههای هنری، برتری فرهنگی خود را اثبات کنیم. المپیادها را میدان نبرد علمی دیدهایم و گردشگری را نبرد فرهنگی. وقتی چنین شد، یک جملهی نادرست یک ورزشکار، یک رفتار نادرست یک هنرمند، یک خطای اخلاقی یک دانشآموز یا دانشجو، به عنوان لطمهای برای فرهنگ و مذهب و تمدن و ملت محسوب میشود. چنین میشود که باید از شادی چند جوان روی بام در تهران تا بوسهی یک بازیگر روبروی دوربین در فرانسه، حاضر و ناظر و نگران باشیم و هر روز به بهانهای فریاد اعتراض و حب و بغض سر دهیم. گاهی فراموش میکنیم که ویژگی ورزشکار در ورزش اوست. ممکن است نادرست حرف بزند. ممکن است در عصبانیت فحش دهد و توهین کند. آنچه روی داده است نه رفتار ملت ایران است و نه صدمهی جبران ناپذیر به اسلام. صرفاً رفتار نادرست یک ورزشکار است و بس. تنبیهاش هم همین خواهد بود که محبوبیتش در میان علاقمندان به ورزش و هوادارانش، کمتر میشود. گاهی فراموش میکنیم که ویژگی یک بازیگر در بازی اوست. ممکن است رفتارهایی انجام دهد که با عرف و سنت ما سازگار نباشد. آنچه روی میدهد شکاف جبرانناپذیر در سد آهنین اسلام و مسلمین نیست. خطای یک بازیگر است. همین و بس. نتیجهاش هم قضاوتی خواهد بود که مخاطبان و هوادارانش نسبت به او انجام میدهند. همین و بس. گاهی فراموش میکنیم که کلیپ ویدئویی رقص چند جوان، صرفاً یک کلیپ ویدئویی است. همین و بس. مانند میلیونها کلیپ ویدئویی که هر روز و هر هفته در فضای حقیقی و مجازی منتشر میشود. جامعه هم با استقبال کردن یا به فراموشی سپردن این کلیپ، قضاوتش را در این خصوص انجام خواهد داد. زمانی که اینها را فراموش کردیم و هر ایرانی را در داخل و خارج ایران، سفیری برای فرهنگ و مذهب و تمدن و تاریخ مان محسوب کردیم، آسیب پذیر میشویم. حالا بوسه، نقد مذهب محسوب میشود و رقص، تهدید اسلام و لفظ رکیک یک بازیکن، تخریب تمدن هزار سالهي ایرانی. در چنین شرایطی نگرش ما وارونه میشود. خبرهای زرد، تیترهای سیاه میگیرند و خبرهای سیاه اختلاس و ناامنی و رکود و بیکاری، متنهایی زرد میشوند در حد پیام و پیامک و شوخی و طنز. و چنین میشود که فراموش میکنیم اثبات فرهنگ و تمدن و قدرت و عظمت، این روزها در تمام جهان، با درآمد سرانه مردم سنجیده میشود و تغذیهی سالم کودکان. با امنیت سرمایهگذاری سنجیده میشود و رشد اقتصادی. با ترویج و تولید محتوای فرهنگی؛ آن هم نه محتوایی که با یارانه و به اجبار تولید شود و همچنان مخاطب نداشته باشد. بلکه محتوای علمی و فرهنگی غنی که در بازار جهانی عرضه شود و دیگران برای آموختن و فراگرفتن آن، بهایش را پرداخت کنند. چنین است که معیارهای رشد و توسعه به تدریج فراموش میشوند و لباس تنگ عرف و قانون، هر روز بر پیکر جامعه تنگتر. در سنین کودکی، گاهی کنار بساط خیاطی مادرم مینشستم و کتابهای خیاطیاش را میخواندم. جملهی سادهای را خوانده بودم که پس از سه دهه، این روزها دوباره برایم تداعی شد. نوشته بود: «درزهای لباس را با دقت و تمیز بدوزید. اما خیلی محکم ندوزید. بگذارید اگر در اثر تکان خوردن شدید، قرار است چیزی شکافته شود، درز لباس باشد. لباسی که از درز بشکافد، بعد از هر مهمانی قابل دوختن است. اما اگر تار و پود پارچه شکافت، لباس برای همیشه غیرقابل استفاده خواهد بود». عرف و قانون هم، برای جامعه، چیزی شبیه لباس است. آنها را چنان سخت و محکم نگیریم که هر تکان سادهای، اصل تار و پود را بر باد دهد... . من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
06-11-2014, 01:01 AM
ارسال: #13
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
انسانهای موفق قبل از صبحانه چه میکنند؟
----------------------------------------------- شاید عنوان این نوشته برای شما ساده یا عجیب باشد، اما جالب است که بدانید این عنوان، یکی از مطالبی است که مورد توجه بسیاری از انسانها است. سایت Inc.com، نشریه فوربس، لورا وندرکام در کتابی به همین نام، Business Insider و بسیاری از نشریات دیگر به این موضوع پرداختهاند. طبیعی است که بخشی از برنامه صبحگاهی افراد موفق، تابع سلیقه است. اما در اینجا تلاش کردهایم فصل مشترک این برنامهها را مرور کنیم: مورد اول - انسانهای موفق زود از خواب بلند میشوند! این جمله ساده اما مهم است. به هر حال اگر میخواهیم قبل از صبحانه کار خاصی انجام دهیم یا از افراد موفق در کارهای قبل از صبحانه الگوبرداری کنیم، باید قبل از صبحانه فرصتی داشته باشیم! ضمن اینکه در تمام روز (به عبارتی ساعات بعد از صبحانه...) زنگ موبایل و صدای پیام و پیامکها، فرصت تمرکز و فکر کردن و «لحظات کیفی» را از ما میگیرند. بنابراین زود بیدار شدن میتواند «فرصتهای کیفی» را برای ما ایجاد کند. در حالت عادی، چند دقیقه قبل از خوابیدن و چند دقیقه قبل از بلند شدن از بستر، تنها لحظات کیفی زندگی روزمره ماست. بنابراین اشتباه نکنید. اگر یک ساعت زودتر از خواب بیدار شویم و از این یک ساعت قبل از صبحانه درست استفاده کنیم، ساعات کاری روزانه خود را ۱۰٪ افزایش ندادهایم. زمان کیفی روزانه خود را شاید ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ درصد افزایش دادهایم! لورا وندرکام در کتاب خود توضیح میدهد ۹۰ درصد مدیرانی که مورد مطالعه قرار داده است قبل از ساعت ۶ صبح از خواب بیدار میشوند. باب ایگر مدیرعامل دیزنی مطالعه روزانه خود را ساعت ۴:۳۰ صبح شروع میکند. مورد دوم - نخستین برنامه بعد از بیداری، تمرینهای فیزیکی است. این تمرینها ممکن است نرمش، پیادهروی یا هر چیز دیگری باشند که جدای از کمک به سلامتی، سطح هوشیاری را بالا میبرند. با توجه به مشغله جدی انسانهای بزرگ و موفق، میتوان حدس زد که نرمش صبحگاهی به معنای پر کردن اوقات فراغت نیست. بلکه ابزاری برای افزایش کارآیی روزانه است. مورد سوم - برنامهریزی و فکر کردن به مهمترین کارهای روز و هفته و زندگی، کاری است که فقط صبح هنگام، و قبل از شروع برنامه روتین روزمره امکان پذیر است. زمانی که هنوز همکار و همسر و والدین و فرزند و مدیر و کارمند، فرصت تمرکز و برنامه ریزی را از ما نگرفتهاند. نویسندگانی که عادت نکردهاند شب هنگام بنویسند (چون عادت بسیاری از آنها نوشتن های شبانه است) عموماً صبح زود را برای نوشتن انتخاب می کنند. مورد چهارم - اختصاص زمان کیفی به اعضای خانواده و شریک عاطفی در برنامه صبحگاهی بسیاری از افراد موفق جا دارد. ما معمولاً شبهنگام و زمان پس از پایان کار و زندگی روزانه را، برای اعضای خانواده و شریک عاطفی خود صرف میکنیم. دو مشکل در این الگوی رفتاری وجود دارد. اول اینکه در آن زمان خستهایم و گاهی تمرکز و حوصله ما کم است. دوم اینکه این «حال خوب»، تنها برای ما باعث «خواب خوب» میشود. شاید صبح زمان کمتری در اختیار داشته باشیم، اما ذهن شاد و پرانرژی داریم و هنوز فرسوده نشدهایم. صرف صبحانه با خانواده، ارسال پیامک برای یک دوست و هر کار دیگری از این جنس، میتواند جدای از احساس خوبی که در آن لحظه ایجاد میکند، انرژی خوبی برای زندگی و کار روزانه نیز همراه ما روانه کند. مورد پنجم - از فرصت چای و قهوه صبحگاهی، برای ایجاد و توسعه شبکه کاری و دوستی استفاده میکنند. مدتهاست که شامهای کاری، در رقابت با اثربخشی شدید صبحانههای دوستانه رنگ باختهاند. خستگی، فرسودگی، ترشحات هورمونی شبانه، همه و همه، فضا را برای شکلگیری یک شبکه ارتباطی دوستانه یا شکلگیری یک رابطه کاری مولد تنگ میکنند. به همین دلیل، بررسیها نشان میدهد که انسانهای موفق ترجیح میدهند زمان صبحانه یا چای و قهوه صبحگاهی خود را به این کار اختصاص دهند. ذهن ما صبح هنگام، هنوز آزاد و رها است. اما شبهنگام، خسته و فرسوده و آلوده به تنشهای روزانه، بر سر میز چای و قهوه و شام مینشیند. مورد ششم - مرور رویدادها و اشیا و فرصتهای خوب و تداعیهای لذتبخش. برای برخی از ما، ممکن است گلدانی که گوشه اتاق قرار گرفته یادآور لحظات و خاطراتی شیرین باشد. برای دیگری، کارت پستال تبریک تولد یک دوست خوب. برای دیگری، مرور مکالمه پیامکی دوستانه یا عاشقانهای که شب قبل با دوست خود داشتهایم. برای یکی خاطرات مسافرت عید سال قبل. انسانهای موفق، همیشه عمداً یا ناخودآگاه بخشی از وقت صبحگاهی خود را به مرور این تداعیهای شیرین میگذرانند. این حس خوب، میتواند به سادگی، روزی کاملاً متفاوت را برای ما بسازد. اگر یادگارهایی از این نوع خاطرات دارید، آنها را در اطراف بستر یا میز کار یا میز صبحانه خود نگه دارید. مورد هفتم - بررسی ایمیلها و پیامکها - خدایان مدیریت زمان (آنها که همه جا از این مهارت سخن میگویند) یکی از ترفندهای طلایی خود را مدیریت ایمیلها و خواندن آنها و منتقل کردن این زمان به زمانهای خستگی و فرسودگی و بی حوصلگی میدانند. چون معتقد هستند که پاسخگویی به ایمیلها و خواندن ایمیلها، کاری بسیار زمان بر و کم اثر است. اما اکثر انسانهای موفق، در زمان صبحگاهی خود، وقتی را به مطالعه و پاسخگویی ایمیلها اختصاص میدهند. ممکن است بگویید آنها ایمیلهای مهم دارند و من همه ایمیلهایم، ایمیل های فوروارد شده تفریحی است! اتفاقاً همین عادت صبحگاهی میتواند نجات بخش شما باشد. ما شبهنگام یا لا به لای کار روزمره، گاهی ساعتها درگیر ایمیلها و پیامها و ... میشویم. فکر میکنیم در حال استراحت هستیم. اما همین ایمیلها هم از ما انرژی زیادی میگیرند. ممکن است اگر برنامه بررسی ایمیلها را به صبح منتقل کنیم، متوجه شویم که بسیاری از ایمیلهایی که در میل باکس ما وجود دارند و هر روز وقت و انرژی ما را برای اخبار زرد بیخاصیت میگیرند، اساساً بهتر است در فهرست اسپمها باشند! مورد هشتم - مطالعه اخبار روزانه در قالب روزنامههای کاغذی یا وب سایتهای خبری شاید بیشتر از ۱۵ دقیقه وقت نخواهد. اما با این کار، روز من با آگاهی کامل از شرایط ایران و جهان آغاز میشود. معمولاً انسانهای موفق، رسانههایی از دو انتهای طیفهای سیاسی و اقتصادی را بررسی میکنند تا همیشه برآوردی نزدیکتر به واقعیت جاری داشته باشند. من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
06-17-2014, 12:16 PM
ارسال: #14
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
خیلی چیزها عوض میشوند. خیلی انسانها تغییر میکنند. خیلی از دوستانمان ما را ترک میکنند.
انگار زندگی، هرگز، حتی یک لحظه متوقف نمیشود تا ما به او برسیم. نمیشود برای فرد دیگری زندگی کرد. فکر میکنم هر کس، باید اول، سبک زندگیاش را انتخاب کند. آنگاه فکر کند که دوست دارد تجربه حاصل از این سبک زندگی را با چه کسی به اشتراک بگذارد نمیتوانی بنشینی و دیگران را با خواستهها و آرزوها و اولویتها و ارزشهایشان، مقابل چشمانت قرار دهی و بخواهی انتخابهای زندگیت را طوری انجام دهی که آنها همه خوشحال و راضی باشند و بگویی این یعنی عشق! باید خودت زندگی کنی دوست دارم کارهایی را که دوست دارم انجام دهم و کسی باشم که واقعاً دوست دارم باشم اصلاً دوست دارم تجربه کنم و ببینم آن انسانی که میخواهم باشم چگونه انسانی است! اگر این کار را نکنیم دور هم مینشینیم و هر کدام دیگری را متهم میکنیم که مانع «زندگی کردن ما» شد. با همه کارهایی که کرد. یا نکرد. یا نمیدانست که باید بکند. بعضی ها میگویند کمی از دورتر مسئله امروزت را نگاه کن. سالها بعد در مورد رفتار و تصمیم امروزت چه قضاوت خواهی کرد؟ شاید این کار، گاهی خوب باشد. اما من دوست دارم نزدیک تر باشم: همین امروز. دوست دارم در میانه میدان زندگی باشم. میخواهم همه حسهای خوب را تجربه کنم حتی اگر قیمتش تجربه حسهای بد هم باشد. این به من حس زندگی بدون مرز و محدودیت را میدهد... من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
06-24-2014, 10:53 AM
ارسال: #15
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
از پیج ف/ی/س/ب/و/ک شعبانعلی
با دختری دوست شو که کتاب بخواند. با دختری دوست شو که پولش را به جای لباس خرج کتاب کند. دختری که فضای کمد لباسهایش تنگ باشد. نه از زیادی لباس. از نگهداری کتاب. دختری که لیست بلندی از کتابها را برای خواندن تهیه کرده است. دختری که کارت کتابخانه سالهای کودکیش را هنوز با خود دارد. دختری را پیدا کن که اهل خواندن باشد. تشخیصاش سخت نیست. حتماً همیشه در کیفش کتابی برای خواندن دارد. کسی که به کتابفروشی، عاشقانه نگاه کند و پس از یافتن کتابی که مدت ها در جستجویش بوده، اشک شوق در چشمانش حلقه زند. کسی که بوی کاغذ کاهی یک کتاب قدیمی، برانگیختهاش کند. با دختری دوست شو که اگر در کافه منتظرت ماند، انتظارش را با خواندن کتاب پر کند. کسی که وقتی وارد کافه شدی، نتواند نگاهش را از کتاب به سوی تو برگیرد. اگر روبرویش نشستی و دیدی قهوهاش سرد شده، قهوهی دیگری برایش بگیر. هر چند دومی هم در انتظار توجه او، سرد شود. حتی اگر به دروغ، از خاطره مطالعه کتابهای بزرگی نام برد که هرگز نخوانده است، تشویقش کن. چرا که او لذت اغراق را در درک و فهم تجربه میکند و نه زیبایی. با دختری دوست شو که کتاب بخواند. و برای تولدش و سالگرد آشنایی، و همهی اتفاقهای خوب، به او کتاب هدیه بده. به او نشان بده که «عشق به کلمات» را میفهمی و درک میکنی. به او نشان بده که میفهمی که او فرق واقعیت و خیال را میفهمد و اگر رمانی خیال انگیز را میخواند، با این رویاست که دنیایش را کمی به خیالهایش نزدیکتر کند. به او، حتی اگر دروغ بگویی، دروغ گفتنات را درک میکند. او کتاب خوانده است. او میداند که انسانها فراتر از واژهها هستند و در رفتارشان، هزار انگیزه و ارزش و گریز ناگزیر پنهان است. او لغزش و خطای تو را بهتر از دیگران درک خواهد کرد. با او، حتی اگر خطا کنی، بهتر میفهمد. او کتاب خوانده است و میداند که انسانها هرگز کامل نیستند. در کنار او اگر شکست بخوری، او میفهمد. او زیاد خوانده است و میداند که راه موفقیت، با شکست سنگفرش شده. او رویا پرداز نیست و با هر شکست، محکمتر از قبل کنارت میماند. اگر با دختری دوست شدی که اهل خواندن بود، کنارش باش. اگر دیدی نیمه شب، برخاسته و کتابی در دست، گریه میکند، در آغوشش بگیر. برایش فنجانی چای بیاور. بگذار در دنیای خودش بماند. شاید چند ساعتی برای تو و با تو نباشد، اما وقتی به حال خود برگشت، کنار تو خواهد نشست و برای تو خواهد گفت. بفهم که برای او، شخصیتهای داخل کتابها، واقعی هستند و وجود دارند. با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد. او برایت حرفهای متفاوت خواهد زد. و دنیایی متفاوت خواهد ساخت. غمهای عمیق و شادیهای بزرگ هدیه خواهد آورد. او برای فرزندانت نامهایی متفاوت و شگفت خواهد گذاشت. او به آنها سلیقهای متفاوت و متمایز هدیه خواهد کرد. او میتواند برای فرزندانت تصویر زیبایی از دنیا بسازد. زیباتر از آنچه هست. با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد. چون تو لیاقت چنین دختری را داری. تو لیاقت داری با کسی دوست شوی که زندگیت را با تصویرهای زیبا رنگ زند. اگر چیزی فراتر از دنیا را میخواهی، با دختری دوست شو که اهل خواندن باشد. و چه بهتر که اهل نوشتن هم باشد... من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
06-25-2014, 10:05 PM
ارسال: #16
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
دیگران عادت دارند که ما را مجبور کنند، در مورد رفتارها و تصمیمهایمان برایشان توضیح دهیم. دخالتهای دیگران، گاهی چنان در زندگی تکرار و عرف میشود که ما «اختیار و انتخاب» را که «مهمترین ویٰژگی انسان بودن» است، با «احترام به خواسته دیگران» معامله میکنیم...
شاید باید هر روز این متن را با خودمان بخوانیم و تکرار کنیم: ما مجبور نیستیم برای شرایط زندگیمان به کسی توضیح دهیم. ما مجبور نیستیم برای اولویتهای زندگیمان به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای کاری که از آن پشیمان نیستیم، از کسی عذرخواهی کنیم. ما مجبور نیستیم برای اینکه نیاز داریم با خودمان خلوت کنیم و تنها باشیم، به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم به دیگران بگوییم که با همه افکار آنها موافق هستیم. ما مجبور نیستیم به همه درخواستهای یک نفر، پاسخ مثبت بدهیم. ما مجبور نیستیم برای وضع ظاهریمان به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای سلیقه و ذائقه خودمان به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای شغلی که انتخاب کردهایم به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای عقاید سیاسی و مذهبی خود به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای ازدواج کردنمان به کسی توضیح بدهیم. ما مجبور نیستیم برای ازدواج نکردنمان به کسی توضیح بدهیم. مگر آنکه بپذیریم «مجبوریم انسان نباشیم»... منتخبی از متن دیوید ویلیام من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
07-01-2014, 01:32 AM
ارسال: #17
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
اخیراً زیاد میبینم که در نشریات مکتوب دنیا - که معمولاً گرانقیمت هستند و هر کس سفارش تبلیغ میدهد از هر سانتیمتر آن هم استفاده میکند - رولز رویس، تصویر ماشینهای خود را زیر کاور نشان میدهد و هیچ اسم یا لوگویی هم دیده نمیشود.
وقتی این نوع تبلیغ را روبروی تبلیغهای پر زرق و برق بی ام و و بنز و ... میبینیم، احساس میکنیم که تبلیغ رولزرویس قدرت بسیار زیاد این برند را به رخ میکشد. شاید این نوع تصاویر، شکل دیگری از «هویت برند» را که ما همیشه آن را «تکرار» میکنیم، به ما نشان دهند. تصاویر زیر را من کنار هم قرار دادهام. سه تصویر بالا نمونههایی از عکسهای رولزرویس هستند و تصویر پایین را من برای مقایسه افزودهام. تصویری که اگر ما بودیم شاید به سراغ آن میرفتیم... من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
07-05-2014, 01:32 PM
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-05-2014 01:38 PM، توسط کامیار کاظمی.)
ارسال: #18
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
دوستان حتما حتما پیشنهاد میدم مصاحبه آقای مهندس شعبانعلی را با حمید محمودزاده مدیر سایت بانکی و چند سایت مطرح را گوش بدید
آدرس دانلود فایل مصاحبه لینک دانلود قسمت اول لینک دانلود قسمت دوم من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
07-05-2014, 01:35 PM
ارسال: #19
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
طبق آمار فروش سایت دیجی کالا روزانه 1میلیاردر و 200 میلیون تومان است و ماهانه حدود 35میلیارد تومان.
اگر فقط 10درصد آن سود باشد ماهی 3میلیارد و نیم از یک سایت ایرانی فروش میتوان داشت. بچه ها کسب درآمد آنلاین و وب مستری را دست کم نگیریدددد من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
07-19-2014, 02:24 PM
ارسال: #20
|
|||
|
|||
RE: برخی از آموزه های مهندس شعبانعلی
دراین فایل از رادیو مذاکره،محمدرضا شعبانعلی گفتگوی صمیمانه ای با امیر تقوی از مدیران موفق کشورمان در حوزه تکنولوژی و مخابرات با موضوع استیو جابز داشته است.
مفهوم اصلی که در این فایل مورد بررسی قرار گرفته است، «مدل ذهنی استیو جابز» است. به عبارت دیگر، به جای «رفتار»، تلاش شده است که نحوه فکر کردن او بررسی شود تا ببینیم که چه بخشهایی از این مدل ذهنی، در فضای اقتصادی کسب و کار ایران، میتواند الهام بخش باشد. فایل گفتگو با او را میتوانید از طریق لینک زیر دانلود کنید: http://radio.shabanali.com/steve-jobs-amir-taghavi.mp3 من ازدرون تو حرف میزنم
اگربخواهی تابستان هم برف می آید اگربخواهی دست دراز میکنی ابری در آسمان میگیری اگربخواهی به درخت خشکیده ای خیره میشوی و انجیر بر شاخه اش میروید اگرتو بخواهی غیرممکن ها ممکن میشود پس بخواه دوره توانگری و جذب |
|||
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
نقش علی بابا در بازار جهانی و واردات از چین | greenworld | 0 | 347 |
05-27-2023 05:02 PM آخرین ارسال: greenworld |
|
برای رهایی از تنبلی چی کار کنم؟ | ahmaad313 | 14 | 6,375 |
10-24-2022 05:22 PM آخرین ارسال: soni70 |
|
چگونه از ظریق تلگرام اینستا دیوار کسب درآمد کنیم؟ | shokrgozar | 1 | 1,224 |
03-17-2017 09:50 PM آخرین ارسال: sadegh_mp2 |
|
چطوری میشه از طریق تلگرام اینستا و ... اجناس و به فروش رسوند؟ | shokrgozar | 0 | 923 |
02-20-2017 04:24 PM آخرین ارسال: shokrgozar |
|
حمل بار از دبی | MR683 | 0 | 434 |
02-04-2017 01:14 PM آخرین ارسال: MR683 |
|
دعوت از دوستان همدانی | dara | 35 | 8,596 |
11-29-2016 12:06 AM آخرین ارسال: vh.sa |
|
ایده ها و راهنمایی های شما برای افتتاح فست فود ! | tondar12 | 22 | 10,508 |
11-19-2016 04:58 PM آخرین ارسال: alibahiraei |
|
چه کنم کنم ، بعد از 22 سال عمر! | TigNevesht | 21 | 2,764 |
11-19-2016 02:18 PM آخرین ارسال: jamalooo |
|
چطور از امکان خم کردن چوب و MDF و PVC پول در بیارم؟ | Benhour | 1 | 1,526 |
10-23-2016 12:43 AM آخرین ارسال: Benhour |
|
يك سوال جالب از دوستان | اقاي ايـــده | 25 | 6,609 |
10-20-2016 01:04 PM آخرین ارسال: Benhour |
|
استقبال از ایده دوستان | saba01 | 7 | 2,148 |
08-10-2016 02:09 PM آخرین ارسال: mahdie.sfi |
|
تاریخ تولد بچه های انجمن! | MARYAR | 331 | 50,485 |
08-10-2016 02:00 PM آخرین ارسال: mahdie.sfi |
|
کدوم روش برای واردات از همه بهتر است؟ | rezaeee | 1 | 1,175 |
06-19-2016 10:40 PM آخرین ارسال: rezaeee |
|
نظر خواهی از اساتید | jabari | 2 | 741 |
05-05-2016 10:30 PM آخرین ارسال: business_nuts |
|
واردات از ترکیه | navid_1988 | 8 | 1,882 |
11-30-2015 10:43 AM آخرین ارسال: MEHRAN_SOOZER |
|
جا و سرمایه 100تومنی ازما ایده و فعالیت از شما | karafarin | 2 | 2,050 |
06-13-2015 01:08 AM آخرین ارسال: poryaghoobi |
|
چگونه از یک جمع چندصد نفری بهره ببریم | cooch | 0 | 808 |
05-09-2015 03:31 PM آخرین ارسال: cooch |
|
![]() |
میزبانی از یکدیگر در شهرمان | cooch | 3 | 763 |
05-09-2015 03:26 PM آخرین ارسال: cooch |
كسب درامد از قران حرام است يا حلال؟؟؟ | اقاي ايـــده | 30 | 8,334 |
04-26-2015 02:09 PM آخرین ارسال: myroseflower |
|
نرخ کلی مودم های اینترنت وفلش | goldmen | 1 | 859 |
03-01-2015 04:26 PM آخرین ارسال: bastarkhaki |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: