ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!
چند داستان زیبا از مادر ... زمان کنونی: 09-23-2025, 11:03 AM |
|||||||
|
چند داستان زیبا از مادر ...
|
04-29-2013, 03:12 PM
ارسال: #3
|
|||
|
|||
RE: چند داستان زیبا از مادر ...
س از 21 سال زندگی مشترک همسرم از من خواست که با زن دیگری برای شام و سینما بیرون بروم . زنم گفت که مرا دوست دارد ولی مطمئن است که این زن هم مرا دوست دارد و از بیرون رفتن با من لذت خواهد برد . آن زن مادرم بود که 19 سال پیش از این بیوه شده بود ولی مشغله های زندگی و داشتن 3 بچه باعث شده بود که من فقط در موارد اتفاقی و نامنظم به او سر بزنم . آن شب به او زنگ زدم تا برای سینما و شام بیرون برویم .
مادرم با نگرانی پرسید که مگر چه شده ؟ او از آن دسته افرادی بود که یک تماس تلفنی شبانه و یا یک دعوت غیر منتظره را نشانه یک خبر بد می دانست . به او گفتم : به نظر مى رسد بسیار دلپذیر خواهد بود که اگر ما امشب را با هم باشیم . او پس از کمی تامل گفت که او نیز از این ایده لذت خواهد برد . آن جمعه پس از کار وقتی برای بردنش می رفتم کمی عصبی بودم . وقتی رسیدم دیدم که او هم کمی عصبی بود کتش را پوشیده بود و جلوی درب ایستاده بود ، مو هایش را جمع کرده بود و لباسی را پوشیده بود که در آخرین جشن سالگرد ازدواجش پوشیده بود . با چهره ای روشن همچون فرشتگان به من لبخند زد . وقتی سوار ماشین می شد گفت که به دوستانش گفته امشب با پسرم برای گردش بیرون می روم و آن ها خیلی تحت تاثیر قرار گرفته اند و نمی توانند برای شنیدن ما وقع امشب منتظر بمانند . ما به رستورانی رفتیم که هر چند لوکس نبود ولی بسیار راحت و دنج بود . دستم را چنان گرفته بود که گویی همسر رئیس جمهور بود . پس از اینکه نشستیم به خواندن منوی رستوران مشغول شدم . هنگام خواندن از بالای منو نگاهی به چهره مادرم انداختم و دیدم با لبخندی حاکی از یاد آوری خاطرات گذشته به من می نگرد و به من گفت یادش می آید که وقتی من کوچک بودم و با هم به رستوران می رفتیم او بود که منوی رستوران را می خواند . من هم در پاسخ گفتم که حالا وقتش رسیده که تو استراحت کنی و بگذاری که من این لطف را در حق تو بکنم . هنگام صرف شام مکالمه قابل قبولی داشتیم . هیچ چیز غیر عادی بین ما رد و بدل نشد بلکه صحبت ها پیرامون وقایع جاری بود و آن قدر حرف زدیم که سینما را از دست دادیم . وقتی او را به خانه رساندم گفت که باز هم با من بیرون خواهد رفت به شرط اینکه او مرا دعوت کند و من هم قبول کردم . وقتی به خانه برگشتم همسرم از من پرسید که آیا شام بیرون با مادرم خوش گذشت ؟ من هم در جواب گفتم خیلی بیش تر از آنچه که می توانستم تصور کنم . چند روز بعد مادرم در اثر یک حمله قلبی شدید درگذشت و همه چیز بسیار سریع تر از آن واقع شد که بتوانم کاری کنم . کمی بعد پاکتی حاوی کپی رسیدی از رستورانی که با مادرم در آن شب در آنجا غذا خوردیم به دستم رسید . یادداشتی هم بدین مضمون بدان الصاق شده بود : نمی دانم که آیا در آنجا خواهم بود یا نه ولی هزینه را برای 2 نفر پرداخت کرده ام یکی برای تو و یکی برای همسرت . و تو هرگز نخواهی فهمید که آن شب برای من چه مفهومی داشته است ، دوستت دارم پسرم . در آن هنگام بود که دریافتم چقدر اهمیت دارد که به موقع به عزیزانمان بگوییم که دوستشان داریم و زمانی که شایسته آن هاست به آن ها اختصاص دهیم . هیچ چیز در زندگی مهم تر از خدا و خانواده نیست . زمانی که شایسته عزیزانتان است به آن ها اختصاص دهید زیرا هرگز نمی توان این امور را به وقت دیگری واگذار نمود با خودتان خوب تا کنید با خودتان که خوب تا نکنید روزگار شما را تا میکند می کند توی پاکت و می اندازد توی صندوق پستی ؛ به یک مقصد نامعلوم خودت به جان خودت بیفت خودت خودت را بساز خودت مواظب خودت باش و گرنه دیگران به تو هر شکلی که دلشان بخواهد میدهند. |
|||
|
پیام های داخل این موضوع |
چند داستان زیبا از مادر ... - m-jalalvand - 04-29-2013, 02:52 PM
RE: چند داستان زیبا از مادر ... - m-jalalvand - 04-29-2013, 03:04 PM
RE: چند داستان زیبا از مادر ... - m-jalalvand - 04-29-2013 03:12 PM
|
موضوع های مرتبط با این موضوع... | |||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | بازدید: | آخرین ارسال | |
تفریحات ابرثروتمند های دبی، از رویا تا واقعیت | sahar.hamdi30 | 0 | 558 |
04-18-2017 06:18 PM آخرین ارسال: sahar.hamdi30 |
|
خلاصه ای از کتاب حکایت دولت و فرزانگی | karafarin | 4 | 7,836 |
08-06-2016 09:25 PM آخرین ارسال: kelideservat |
|
ثروتمند بودن را انتخاب کنید/ یادداشتی از رابرت کیوساکی | jahanagahi | 3 | 1,918 |
11-25-2013 01:28 PM آخرین ارسال: 3ObHaN |
|
یک ترفند برای آنهایی که زیاد از ایمیل استفاده می کنند | jahanagahi | 3 | 2,320 |
11-18-2013 12:34 AM آخرین ارسال: behmod |
|
![]() |
تشکر از خدا | حامد | 10 | 2,491 |
10-27-2013 12:17 AM آخرین ارسال: سهیلا |
چلوکباب شاهکار چه کسی بود؟/ از مرشد چلویی تا برادران هفتکچلون | مهدی گل محمدی | 5 | 1,697 |
10-26-2013 03:04 PM آخرین ارسال: مهدی گل محمدی |
|
رازهای موفقیت از نگاه یک پیامیر آسمانی | ahmad rezaee | 4 | 1,565 |
10-09-2013 05:28 PM آخرین ارسال: ahmad rezaee |
|
لااقل یکی از این جمله ها را به انتخاب خودت حفظ کن و به کار ببر | zoofanoon | 10 | 2,432 |
09-21-2013 01:06 AM آخرین ارسال: zoofanoon |
|
راز موفقیت از زبان دن اندرو کارآفرین برتر | mfatemi64 | 0 | 737 |
08-20-2013 11:58 AM آخرین ارسال: mfatemi64 |
|
نکته تربیتی اخلاقی از حضرت علی ( ع ) | zoofanoon | 0 | 825 |
07-26-2013 04:13 PM آخرین ارسال: zoofanoon |
|
![]() |
داستان رویدادی که در سال 1892در دانشگاه استنفورد اتّفاق افتاد: | بهنام ذوالفقارزاده | 2 | 1,612 |
06-18-2013 11:37 PM آخرین ارسال: jahanagahi |
شر " از دید انیشتن " | deh621 | 0 | 625 |
06-02-2013 04:18 PM آخرین ارسال: deh621 |
|
طراحی دسته چک استاندارد از سال 93 | karafarin | 0 | 725 |
05-22-2013 06:26 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
چگونه قبل از 30 سالگی میلیونر شویم؟ | karafarin | 0 | 806 |
05-20-2013 08:00 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
استفاده از انرژی خورشیدی در منزل رئیس جمهور | karafarin | 0 | 952 |
05-19-2013 05:39 PM آخرین ارسال: karafarin |
|
خالق «غلط نامه کدخدا» از خود و ایده اش می گوید | mallarme | 1 | 1,202 |
05-12-2013 09:47 PM آخرین ارسال: mortizmortiz |
|
بدترین شغل جهان به نقل از پایگاه کار "کاریرکاست" | mallarme | 0 | 747 |
04-28-2013 11:08 AM آخرین ارسال: mallarme |
|
چند اشتباه بد و ایرانی در ایمیل زدن.... | mallarme | 0 | 712 |
04-15-2013 12:34 PM آخرین ارسال: mallarme |
|
راز های موفقیت از زبان الیور کان.... | mallarme | 1 | 782 |
04-10-2013 11:38 PM آخرین ارسال: jahanagahi |
|
از طريق كد ملي محل تولد افراد را بفهميد + دانلود نرم افزار | MARYAR | 0 | 998 |
04-04-2013 02:01 PM آخرین ارسال: MARYAR |
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان