شرکت ... گستران

[سخنگوی دولت]

ای بابا باز هم که عجله کردید. چرا ما نباید این را حق خودمون بدانیم که قبل از هیجان زده شدن ناشی از یه قرار داد. اول متن قرار داد را از لحاظ حقوقی درست و دقیق بخونیم.

خوب به مواردی از شرایط ذکر شده توجه کنید:


به: mehdi098
در ابتدا خواندن تاپیک شما کمی جذاب به نظر می رسد ولی با خواندن کامل آن می توان نتیجه گرفت که:
1- بازاریابی برای این کار سود زیادی عاید بازاریاب نمی کند زیرا براساس گفته شما:
در صورتي که پس از واريز وجوه ، خريدار از خريد منصرف گردد ، برگشت معامله و عودت پول واريزي فقط پس از کسر پورسانت بازاريابان و 4% مبلغ ماليات بر ارزش افزوده امکان پذير مي باشد.

معنی این جمله کاملا واضحه. یعنی تیم بازار یابی ممکن است ده ها ساعت روی مورد خاصی کار کنه ولی در صورت عودت کالا این تیم بازار یابی است که باید هزینه را تقبل کند.

2-به دليل استهلاک پذيری کالاها و به جهت رعايت حقوق مصرف کنندگان در زماني که کالا به آدرس خريدار ارسال مي شود امکان انصراف از خريد وجود ندارد .

این مورد قاعدتا نباید ربطی به تیم بازاریابی داشته باشد و به گروه متخصصین فنی و حمل و نقل مربوط است.

3- با توجه به اینکه کلیه مراحل بازاریابی شبکه ... با مجوز و نظارت کمیته محترم نظارت بر بازاریابی شبکه ای میباشد، چنانچه به هر دلیلی آن کمیته محترم دستور توقف موقت و یا دائم عملیات بازاریابی شبکه ای را صادر نمایند، کلیه بازاریابان موظف به توقف عملیات فروش و بازاریابی میباشند و از این بابت هیچ گونه ادعائی نسبت به کمیته محترم نظارت بر بازاریابی شبکه ای و شرکت شبکه ... گستران نخواهند داشت.

خوب معنی این پاراگراف بالا هم اینه که هنوز این شرکت محصولات خود را نتوانسته تحت نظارت و مجوز و نظارت کمیته محترم نظارت بر بازاریابی شبکه ای در بیاره و بقیه را خودتون حدس بزنید.


خوب به نظر شما من یه بازر یابم. حقوق قانونی من چیه:
1- مشخص بشه طرف حساب من کیه؟ چرا باید من بشم زیر مجموعه یکی دیگه؟ مگه تو گلد کوئیست هم همین روند برقرار نبود؟
2- حالا اگه من 6 ماه کلی فعالیت کنم. اولا سهم من و سهم هر یک بازاریابهایی که زیر نظر من هستند چقدر است. خوب اینم بخشی از سیستم گلد کوئیسته. مگه نه؟
3- بمن چه ربطی داره اگه یه نفر از افراد ه تیم خوب کار نکرده. این جمله را حتما از افرادی که تو گلد کوئیست فعال بودن شنیدید.
4- تنها فرقش با گلد کوئیست اینه که میگه نمی خواد پول بدید و کالایی را بخرید اما کمی دقیق تر بشید مگه نه اینکه وقت برابر پوله پس ما داریم یه جوری وقت و عمرمون را هزینه می کنیم...



حالا تصمیم بگیریم کمی با دقت عمل کنیم.

---

تو بازار یابی علمی و شبکه ای همیشه باید:
1- حقوق ثابت بازار یاب مشخص باشه. می دونید چرا؟ چون ممکنه من بازاریاب باشم ده روز تمام بازاریابی کنم و کاتالوگ ارائه بدم ولی کسی محصول من را تو این ده روز نخره و من دلسرد بشم و از بازاریابی دست بکشم. حالا ممکنه مثلا 90 روز بعد اون شرکتی که من محصول را بهش معرفی کردم بسرش بزنه و کاتوگ را بخونه بیاد و محصول را بخره. حالا شما بگید آیا این جذب این مشتری نتیجه کار من بوده یا نه؟
به عبارت دیگه: بازار یابی اول نیاز داره به حقوق ثابت.
2- بازار یابی نیاز داره به تواناییهای فردی و شرکتها در واقع پورسانت را پاداشی قرار دادن برای اینکه هر فردی توانایی بیشتری داره سود بیشتری کنه.
3- بازاریابی نیاز داره به برخورد صادقانه با مشتری. اگه شرکتی هنوز توانایی گرفتن مجوزهای لازمه را ندارد چطوری می تونیم با مشتریان صادق باشیم.

---

در کل به نظر اینجانب حسن میرزا مقوا:
این شرکت فقط فعلا یه وب سایت داره و هنوز محصولات عمده ای را نداره.
و فعلا داره یه تست از نحوه برخورد مردم و مشتریان تو بازار با کالاهای معرفی شده اش می گیره چون اگه محصولات زیادی داشت اول از بازاریابی محلی یا منطقه ای شروع می کرد. چون براش مهم بود که بازاریاباش بتونن با دلگرمی و سرعت عمل محصولاتش را بفروشند.
دوم نیازی به اموزش ما افراد عامع برای بازاریابی نداشت و با استخدام بازار یابای حرفه ای که هر کدومشون مثل گرگ بارون دیده اند بازار را تو دست می گرفت.
دیگه اینکه :
شرکتهایی که کالاهای به این گران قیمتی را بازاریابی می کنند هیچ موقع دنبال آماتورها نمی رن و ............

---

یادتونه یه بار در مورد هیجان زده شدن چی نوشتم. اگه دوست داشتید برید بخونیدش.

هیجان مثل یه چاقوی دولبه می مونه. خیلی خیلی تیز و برنده است. اگه با منطق همراه نباشه ممکنه باعث ایجاد یه شکاف تو تصویر ذهنی ما بشه.

---

خیلی مواقع وقتی تصویر ذهنی شکل می گیره باید مورد آزمایش استقامت و برخورد منطقی قرار بگیره. استقامت در برابر هیجاناتی که مثل دینامیت می تونند خطرناک باشند و یکباره این دیوار ذهنی را که روز و شب ها براش خون دل خوردیم پایین بریزند.

اول منطق بعد ارزیابی و بعدش تصمیم گیری و بعدش............