ایده یک انجمن زیبا!

[کامیار کاظمی]

دفتر ایده هایم را مرور می کردم به موردی برخوردم؛ نزدیک به دوسال است که ایده یک انجمن زیبا را دارم؛ ابتدا یک داستانک را نقل می کنم:

" لذت بخش ترین بوسه

توی میل فرو رفته بودم و به یکی از مجلات مُدی که زنم همیشه می خُرید نگاه می کردم. چه مانکن هائی، چقدر زیبا، چقدر شکیل و تمنا برانگیز.
زنم داشت به گلدان شمعدانی که همیشه گوشه اتاق است ور می رفت. شاخه های اضافی را می گرفت و برگ های خشک شده را جدا می کرد. از دیدن اندام گرد و قلنبه اش لبخندی گوشه لبم پیدا شد. از مقایسه او با دخترهای توی مجله خنده ام گرفته بود.
... زنم آنچنان سریع برگشت و نگاهم کرد که فرصت نکردم لبخندم را جمع و جور کنم.
گلدان شمعدانی را برداشت و روبروی من ایستاد و گفت:
نگاه کن! این گل ها هیچ شکل رزهای تازه ای نیستند که دیروز خریده ام. من عاشق عطر و بوی رز هستم. جوان، نورسته، خوشبو و با طراوت. گل های شمعدانی هرگز به زیبائی و شادابی آنها نیستند، اما می دانی تفاوتشان چیست؟
بعد، بدون این که منتظر پاسخم باشد اشاره ای به خاک گلدان کرد و گفت:
اینجا! تفاوت اینجاست. در ریشه هائی که توی خاک اند. رزها دو روزی به اتاق صفا می دهند و بعد پژمرده می شوند، ولی این شمعدانی ها، ریشه در خاک دارند و به این زودی ها از بین نمی روند. سعی می کنند همیشه صفابخش اتاقمان باشند.
چرخی زد و روی یک صندلی راحتی نشست و کتاب مورد علاقه اش را به دست گرفت.
کنارش رفتم و گونه اش را بوسیدم. این لذت بخش ترین بوسه ای بود که بر گونه یک گل شمعدانی زدم.

به نقل از صفحه "یادداشت های بی تاریخ" دکتر صدرالدین الهی در کیهان لندن"


اما موضوع ما؛
دوستان خوبم چه بخواهیم و چه نه! آمار طلاق در ایران به طرز وحشتناکی بالاست!
واقعا علاقه دارم یک انجمن با موضوع "عشق همسران" راه اندازی شود و در آن به صورت انجمن خودمان؛ افرادی صادقانه و عاشقانه به بیان تجربیات خود برای حل مشکل زوج ها و درمیان گذاشتن تجربیات با مجردها!، بپردازند!

البته این موضوع از لحاظ و دید کسب درآمد شاید ایده مناسبی نباشد اما با کمی تلاش از لحاظ معنوی ماندگار خواهد بود.
البته خط قرمزهای زیادی وجود دارد که کار را بسیار سخت خواهد کرد.
و مثلا همیشه سختی انجمن داری در ان بسیار سنگین و وقت گیر خواهد بود.

دوستان نظر و ایده شما چیست؟