ماگستان، خرید ماگ، خرید فلاسک و خرید هدیه در همین نزدیکی!

خرید هدیه، خرید ماگ

تابلو اعلانات سایت
میلیاردرها مرامنامه (قوانین سایت) میلیاردر هدف این سایت چیست؟ میلیاردر دانلود ماهنامه سایت
میلیاردرها اتمام حجت (حتما بخوانید.) میلیاردر راه اندازی کسب و کار توسط اعضا میلیاردر مسابقه دوبرابر کردن پول
میلیاردرها عضویت در بخش ویژه VIP میلیاردر موفقیت های دوستان بعد از عضویت در سایت میلیاردر تبلیغات و معرفی کار و شغل شما


راهنمای خرید هدیه، ماگ و فلاسک

ماگستان, اولین و تنهاترین

ماگستان, اولین و تنهاترین


داستانک، درس بگيريم
زمان کنونی: 09-25-2025, 11:38 PM
کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان
نویسنده: کامیار کاظمی
آخرین ارسال: مهدی 1
پاسخ:
بازدید: 41112

ارسال پاسخ 
 
امتیاز موضوع:
  • 31 رأی - میانگین امیتازات : 3.29
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
داستانک، درس بگيريم
12-01-2012, 03:55 PM
ارسال: #130
RE: داستان موفقیت و شکست کسب و کارها
داستان موفقيت مردي كه روزهاي سختي را تجربه كرده است

لطف خدا و همكاری همسرم ، باعث موفقیتم شد

دانیال ـ م وقتی به زندان افتاد 36 ساله بود و متاهل. او تا قبل از آن به عنوان مردی محترم و كارمندی سختكوش شناخته می شد اما نتوانست در برابر فشارهای زندگی طاقت بیاورد و مشكلات مانند سیلی او را از مسیر اصلی اش خارج كرد. دانیال كه حالا 47 ساله است می گوید: من در حسابداری یك شركت بزرگ كار می كردم و عاشق زندگی ام بودم.

در زندگی هیچ وقت خطایی انجام نداده بودم تا این كه گرفتار یك كلاهبردار شدم و تمام پس اندازم را به او داده بودم تا ماهانه به من سود بدهد. دو سه ماه اول به وعده اش عمل كرد اما بعد از آن فراری شد و هنوز هم دستگیر نشده است. من برای این كه به او پول بدهم خانه ای را كه با زحمت خریده و بابتش بدهی داشتم فروخته بودم. بعد از آن اتفاق همسرم سكته كرد و سخت بیمار شد، هزینه درمان او روی دوشم سنگینی می كرد و درآمدم آنقدر نبود كه هم كرایه خانه و خرج روزمره زندگی را بدهم، هم به پسرم رسیدگی كنم و هم برای درمان زنم به مشكل برنخورم. كم كم به فكر اختلاس افتادم و این كار را انجام دادم. 3 ماه از حساب های شركت با سندسازی پول برداشتم تا این كه ماه چهارم دستم رو شد و به زندان افتادم.

بعد از آن همسر دانیال تصمیم گرفت از شوهرش طلاق بگیرد. زندانی سابق توضیح می دهد: همه از من رو برگردانده بودند، پدرم، همسرم و تمام دوستان صمیمی ام. از زندان به هر كسی تلفن می زدم جوابم را نمی داد.

دانیال در طول 4 سالی كه در حبس بود سعی كرد رابطه اش را با همسرش بازسازی كند. او چند بار به دادگاه خانواده فراخوانده شد و هر دفعه با طلاق مخالفت كرد. دانیال می گوید:در همان رفت و آمدها به دادگاه خانواده بود كه توانستم همسرم را قانع كنم من خلافكار حرفه ای نیستم و به خاطر حفظ زندگی ام دست به آن كار زدم.

پس از آن همسر دانیال منتظر آزادی شوهرش ماند. مرد میانسال ادامه می دهد:بیرون كه آمدم پسرم برای خودش مردی شده بود. او اوایل از من فاصله می گرفت اما توانستم رابطه ام را با وی بازسازی كنم. مشكل اصلی من بیكاری ام بود .هیچ شركت و اداره ای مرا نمی پذیرفت طبیعی هم بود.

3 ماه از آزادی دانیال گذشته بود كه او تصمیم گرفت خودش برای خودش كارآفرینی كند: فلافل فروشی. برای من كه هیچ سرمایه ای نداشتم این بهترین راه چاره بود. به چند ساندویچی فلافل آماده می فروختم بعد كارم به جایی رسید كه سفارش سالاد، بندری، كتلت، كوكو و خوردنی هایی مثل آن را هم گرفتم. همسرم در تمام این مدت كمكم می كرد. من به غیر از حسابداری فقط آشپزی بلد بودم و همیشه من در خانه غذا می پختم، از همین هنرم برای كسب درآمد استفاده كردم و موفق شدم.

دانیال خیلی زود كارش را توسعه داد. او با چند شركت و مدرسه غیرانتفاعی صحبت كرد و برای دانش آموزان و كارمندان ناهار تهیه می كرد. او می گوید: درآمدم خوب شده بود آنقدر كه از پس كرایه خانه برمی آمدم و مشكل دیگری هم نداشتم البته این را هم بگویم كه بیماری همسرم بهبود یافته بود و دیگر به آن داروهای گران قیمت نیازی نداشت

.مرد میانسال بعد از مدتی به این فكر افتاد كه به صورت رسمی كترینگ تاسیس كند. همسر او كارهای اخذ جواز را انجام داد و زن و شوهر در زیرزمینی كه اجاره كرده بودند دست به كار شدند. دانیال می گوید: برای اجاره آن زیرزمین خانه مان را پس دادیم و مدتی در منزل مادر من و پدر همسرم ماندیم اما وقتی كارها سامان گرفت توانستیم بار دیگر برای خودمان خانه ای اجاره كنیم.

دانیال در این 7 سال كارش را توسعه داده و مغازه ای را برای خودش خریده و این روزها هم حسابی سرش شلوغ است. او می گوید: این پیشرفت را به خاطر لطف خدا، همكاری همسرم و پشتكار خودم می دانم.


منبع : jamejamonline.ir

مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر
نقل قول این ارسال در یک پاسخ
ارسال پاسخ 


پیام های داخل این موضوع
سگ باهوش - کامیار کاظمی - 04-09-2011, 11:19 AM
داستان - mjdehghani - 05-17-2012, 10:05 PM
RE: داستان - mjdehghani - 05-17-2012, 10:21 PM
RE: داستان - صدفی - 05-17-2012, 10:52 PM
RE: داستان - Alireza_Kh - 05-17-2012, 11:21 PM
RE: داستان - صدفی - 05-18-2012, 01:08 PM
RE: داستان - mjdehghani - 05-19-2012, 09:55 AM
RE: داستان - صدفی - 05-19-2012, 03:22 PM
RE: داستان - mjdehghani - 05-20-2012, 01:11 PM
RE: داستان - صدفی - 05-20-2012, 04:19 PM
RE: داستان - mjdehghani - 05-21-2012, 06:35 PM
RE: داستان - mjdehghani - 05-22-2012, 09:58 PM
RE: داستان - صدفی - 05-26-2012, 08:57 AM
RE: داستان - mjdehghani - 05-26-2012, 09:45 AM
RE: داستان - صدفی - 05-27-2012, 12:56 AM
RE: داستان - صدفی - 06-12-2012, 01:30 AM
RE: داستان - مــجــیــנ - 08-06-2012, 08:16 AM
RE: داستان - ahmad rezaee - 08-08-2012, 10:06 PM
RE: داستان - مــجــیــנ - 09-15-2012, 09:05 AM
RE: داستان - jahanagahi - 09-15-2012, 09:20 PM
RE: داستان - صدفی - 10-16-2012, 09:36 PM
RE: داستان - jahanagahi - 10-22-2012, 10:28 PM
RE: داستان دوستی - jahanagahi - 10-22-2012, 11:04 PM
RE: داستان دوستی - Delta.H - 10-23-2012, 10:27 AM
RE: داستان - بهداد - 10-23-2012, 10:49 AM
RE: داستان دوستی - jahanagahi - 10-23-2012, 01:20 PM
RE: داستان - مــجــیــנ - 10-30-2012, 07:18 PM
RE: داستان - سعید محمدی - 10-30-2012, 07:45 PM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 11-02-2012, 11:28 AM
RE: داستان - jahanagahi - 11-02-2012, 11:32 AM
RE: داستان - mteam - 11-04-2012, 11:03 AM
RE: داستان - jahanagahi - 11-04-2012, 11:46 AM
RE: داستان - سعید محمدی - 11-06-2012, 09:16 AM
RE: داستان - صدفی - 11-06-2012, 09:57 PM
RE: داستان - vahid61 - 11-07-2012, 07:46 PM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 11-07-2012, 11:40 PM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 11-09-2012, 11:10 AM
RE: داستان - jahanagahi - 11-09-2012, 04:36 PM
RE: همجور مطلب - jahanagahi - 11-13-2012, 05:31 PM
RE: همجور مطلب - حامد - 11-13-2012, 05:40 PM
RE: همجور مطلب - yu3f - 11-14-2012, 06:16 PM
RE: داستان - سعید محمدی - 11-15-2012, 10:10 AM
RE: همجور مطلب - حامد - 11-16-2012, 01:35 AM
داستانک - فرهاد قربانی - 11-19-2012, 11:56 PM
داستان زندگی عقاب - dara - 11-20-2012, 05:15 PM
RE: همجور مطلب - حامد - 11-24-2012, 11:47 AM
RE: داستان - کامیار کاظمی - 11-26-2012, 01:14 PM
RE: داستان - vahid61 - 11-27-2012, 01:28 PM
RE: داستان موفقیت و شکست کسب و کارها - soltan_sal - 12-01-2012 03:55 PM
RE: داستان - کامیار کاظمی - 12-07-2012, 03:15 PM
RE: همجور مطلب - dara - 12-10-2012, 06:13 PM
RE: همجور مطلب - dara - 12-11-2012, 05:51 PM
RE: داستان - سعید محمدی - 12-12-2012, 01:19 PM
RE: همجور مطلب - vahid61 - 12-13-2012, 01:02 PM
RE: داستان - سعید محمدی - 12-26-2012, 09:26 AM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 12-27-2012, 12:38 AM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 01-02-2013, 12:33 AM
RE: داستان - فرهاد قربانی - 01-04-2013, 03:47 PM
RE: داستان - بهداد - 01-11-2013, 10:23 AM
شیطان و فرعون - mrghafoory - 03-20-2013, 03:48 PM
تفاوت دو نگاه ..... - mallarme - 05-23-2013, 09:08 PM
داستانک - zoofanoon - 05-26-2013, 11:51 PM
داستان هیزم شکن - دهدار - 07-25-2013, 04:30 PM

موضوع های مرتبط با این موضوع...
موضوع: نویسنده پاسخ: بازدید: آخرین ارسال
  10 درس از رابرت کیوساکی برای داشتن استقلال مالی samiar afshari 0 865 03-27-2015 12:31 AM
آخرین ارسال: samiar afshari

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان
تماس با ما | سایت کارآفرینی میلیاردرهای آینده ایران | بازگشت به بالا | بازگشت به محتوا | آرشیو | پیوند سایتی RSS