فروش پوشاک ارزان

[jahanagahi]

داشتم با خانمم می رفتم خرید یک دفعه موضوعی بیادم آمد ماشین را کنار پارک کردم و یادداشت را نوشتم. خانمم زیاد تعجب نکرد چون من از این حرکتها زیاد میکنم.
به هر حال :
قبل از شکست (یعنی راه را اشتباه رفتن برای موفقیت مادی).تولیدی بزرگی داشتم که سالانه بالای 200هزار عدد کار تولید می کردم. تی شرت زنانه بود و جنسش فوژیت. ماده پلاستیکی نازک بود که کارخانه آقای مجتبائی در جاده قدیم می بافت و ما مستقیما طرح را می دادیم برایمان می بافت. در آخر پخش حدود 20 تا 30 هزار کار باقی می ماند که قادر به فروش عمده به همان قیمت نبودیم .افردی مراجعه کرده 5و6و...هزار عدد میخواستند و ما به نصف قیمت به آنها می دادیم .(در فصل فروش تک فروشی ها)(سود خود را کرده بودیم و این مبالغ هم خودش سود بود).یادم میاد در همین قزوین (البته من آن موقع اینجا ساکن نبودم)جوانی آمد که در سر بازار قزوین مغازه کوچکی داشت .پوشاک فروشی می کرد.دوست برادرم بود.برادرم گفت پول ندارد ولی اعتبارش را من تضمین میکنم. در یک نوبت من 15 هزار عدد به ایشان کار دادم و چک را گرفتم. یکهفته نشد آمد پول را داد و گفت باز کار می خوام. 20هزار عدد از کارخانه یکی از دوستام گرفتم. رفت فروخت و باز کار می خوام ......
چون راهش را یاد گرفته بود بهمین صورت به کارخانه دیگر هم می رفت و کار می خرید.
الان در بازار قزوین فروشگاهی زده 4 طبقه با تشکیلا ت و پرسنل عالی.
این هم خاطره من از پیشنهادی که در تایپیک دادم.