کمک فکری به مسئولین برای بهبود اوضاع اقتصادی

[hasan-f]

خب پس شروع میکنم :

اولا منظور از خواص شخص خاص یا گروه خاصی نیست بلکه هر شخصی که بتونه نظری بر مبنای مطالعات و تجربیات در مورد زمینه ای خاص ارائه کنه خواص نامیده میشه به هیچ وجه نباید عوام بودن رو نوعی توهین تلقی کنیم بلکه اصولا همه ما در اکثر زمینه ها عوام محسوب میشیم و تنها در زمینهای خاصی که اگر واقعا تخصص داشته باشیم جزو خواص در اون مورد خواهیم بود ( البته با توجه به صحبت شما من خودم رو به هیچ وجه جزو خواص نمی دونم و هنوز در هیچ زمینه ای صاحب تخصص نشدم ولی حداقل سعی میکنم در بعضی از زمینه ها خودم رو به متخصص ها نزدیک بکنم و اونها رو الگو قرار بدم ) این از مفهوم خواص بودن که باعث سوء تفاهم شده بود .
ببنید من نگفتم که عوام در اقتصاد تاثیری نداره بلکه به نظر من عوام از وضعیت موجود میتونه بازخورد بده ولی نمی تونه راهکاری ارائه بده بلکه این متخصص ها هستن که با استفاده از اون بازخور ها راهکار ارائه میدن (باز تاکید میکنم که متخصصها اشخاص خاصی نیستند که به صورت موروثی این وظیفه رو داشته باشن بلکه هر شخصی که اطلاعات کافی و تجربه داشته باشه میتونه متخصص باشه ) . برای روشنتر شدن قضیه من یه مثالی میزنم : بیمارانی که به دکتر مراجعه میکنن از وضعیت خودشون شرح حالی ارائه میدن اما ارائه راهکار درمان توسط دکتر صورت میگیره .

پس وقتی ما به قول خودمون میخواهیم به مسئولین کمک فکری کنیم نباید صحبتهای عوامانه رو دوباره تکرار کنیم بلکه باید نظرهای تخصصی و یا حداقل نظر افراد متخصص که جامع الشرایط هستن رو ارائه بدیم .

آقای کاظمی عزیز (که به نظر من شما متخصص هستید ) من نگفتم که عقایدی زیر پا گزاشته شده بلکه منظور من این بود که در ورای سیاستها (البته نه همشون ) برخی عقاید و ارزشها هم دخیل هستند که متاسفانه در تحلیلها نادیده گرفته میشن و فقط جنبه مادی و سود و زیان اونها مورد تحلیل قرار گرفته میشه و با دو دوتا چهارتا کردن گفته میشه که فلان سیاست غلط بوده و سودی برای ما نداشته . مسائل اقتصادی و سیاسی مقدس نیستند اما جدای از ارزشها هم نیستن ( سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ما ) اگه قرار بود مسائل اقتصادی جدای از مقدسات باشه که اون موقع حلال و حروم معنی نداشت ...!!!

همه اعمال ما دو جنبه عینی و باطنی داره و ما باید همیشه هر دو جنبه رو مراعات کنیم وگرنه دچار گمراهی خواهیم شد .

دوست من آقای دهقانی اگه صحبتهای من رو خوب مطالعه کنید میبینید که اتفاقا من بر اقتصاد خوب تاکید داشتم و اتفاقا من هم کاملا موافقم که باید فقر ریشه کن بشه وگرنه کفر بوجود میاد اما ما نباید دچار این اشتباهی بشیم که جوامع غربی و بعضا شرقی مرتکب شدن که خواستن با ایجاد کفر فقر رو از بین ببرن ...!!!
مثلا ما به یک فرد بیکار که فقیر هستش پیشنهاد بدیم که مش==روبات ال=کلی تولید کنه و بفروشه چون سود خوبی خواهد داشت . امکان داره هدف ما از این پیشنهاد از بین بردن فقر اون فرد و جلوگیری از کفر باشه اما عملا با پیشنهادمون زمینه سازی کفر گسترده تری رو مرتکب شدیم .