تفاوت دو جمله

[abdolhossein]

(09-13-2014 08:32 AM)jahanagahi نوشته شده توسط:  با تشکر از تک تک عزیزانی که در این بحث شرکت فرمودند.
تمام نظرات عزیزان صحیح است و قابل قبول.
اما نظر من:
هدفهایمان را می نویسیم و با عشق و علاقه کار را شروع میکنیم و در نهایت جمله زیر را به کرات تکرار می کنیم:
از راه شگفت خدا پول چون سیل بطرف من سرازیر می شود.
وپس از مدتی اولین پولی که از این فعالیت نصیب ما می شود , نشان دهنده اینست که راز شگفت خدا برای سرازیر شدن پول آغاز شده است .پس جمله دوم را همیشه باید تکرار کنیم:
از راه شگفت خدا پول چون سیل بطرف من سرازیر شده است.

نظر شما عزیزان چیست؟؟

طبق معمول عالی فرمودید اما یک نکته قابل توجه:
گام دوم فرآیند جذب باور کردن است و من عین عبارت کتاب راز را از صفحات 62 و 63 می نویسم:
"دومین مرحله باور کردن است. این نکته را باور کنید در لحظه ای که چیزی را طلب می کنید دیگر مال شماست و به این موضوع ایمان راسخ داشته باشید.
این طور [b]تصور کنید که آن چه را در کاتالوگ دیده و پسندیده اید و سفارش داده اید دیگر به شما تعلق دارد [/b]درست مثل این که چیزی را از فروشگاهی می خرید و سفارش داده اید و با اطمینان خاطر منتظر دریافتش هستید.
در لحظه ای که خواسته ای را مطرح می کنید باور داشته باشید و آگاه باشید که در دنیای نامریی از آن شما شده است و تمام کاینات دست به دست هم می دهند تا آن را به دنیای شما برسانند و شما باید به گونه ای سخن بگویید و بیندیشید که گویا هم اکنون در حال دریافت آن هستید چرا که کاینات به مانند آینه ای عمل می کنند و قانون کشش افکار غالب شما را به طرف شما منعکس می کنند . شاید تا حالا متوجه این امر شده باشید که چرا می گوییم شما باید خود را در حال دریافت خواسته تان ببینید و این تصور را در آیینه ایجاد کنید .
نگران هم نباشید چرا که قانون قدرتمند کشش تمامی افراد و شرایط را برای شما به کار می گیرد تا خواسته شما تحقق یابد و حتی ذره ای در شک و تردید نباشید چرا که در این صورت افکار منفی به سوی کاینات ارسال خواهید کرد بنابراین نداشتن آن چیز را به سمت خود جذب می کنید.
هنگامی که جایی را برای تعطیلات رزرو می کنید یا اتوموبیل نویی را سفارش می دهید یا خانه ای می سازید در تمام این موارد مطمئن هستید که آن ها مال شما هستند و غیر ممکن است که دوباره همان جا و یا همان اتوموبیل را سفارش دهید و حتی از دریافتشان مطمئن هستید و آن ها را دیگر متعلق به خود می دانید و یا اگر مقدار زیادی پول به ارثتان رسیده باشد حتی قبل از این که به دست شما برسند می دانید که مال شما هستند چرا که احساس شما باور داشتن به آن است . ...
کافی است طوری وانمود کنید که انگار از قبل آن را به دست آورده اید و الان مال شماست. توجه داشته باشید که غول چراغ جادو به افکار شما گوش می دهد و فرامین شما را اجرا می کند و بدانید که ایمان و باور شما ، نیرومند ترین توانایی شما محسوب می شود . معجزه به زودی رخ می دهد. "
با توجه به توضیحات مفصل بالا به نظر شما به کار بردن جملات ماضی نقلی بهتر نیست؟!!!