آتش زدن زانتیا در جشن میلیاردر شدن

[hemmat]

یک تلنگر به خودم :
(امیدوارم بعد عمری وقتی دوباره اینا رو میخونم، شرمنده نشم)

خوب اگه ما آزادیم
نظر من اینه که :
این کارها درست نیست.
این نوع کارها و این نوع کسب اعتبار مردم رو سیاه میکنه ولی خدا رو خوش نمیاد و برکتی هم در کار نیست.
روشهای درست برای کسب اعتبار وجود داره.
چرا فقط به فکر خودشه یا چرا مال رو حروم میکنه یا از راه درستش عمل نمیکنه و میخواد سریع یه یه کاری بکنه تحت تاثیر دیگران و تقلید اشتباه!
این کار ایشون و امثالش تبلیغات سیاهه و تفکر منفی و خلاف

هر چی فکر میکنم برای کارهایی مثل آتش زدن مال و فخر فروشی و تحقیر مردمی که عقلشون بیشتر به چشمشونه و خرج نکردن برای کارهای درست رو نمیتونم توجیه کنم!
رفته توی دهات آتیش زده که دهاتیا برن به شهریا بگن فلانی کلاهش گندست و خیلی هم اعتبار داره؟ اتفاقا خیلی هم متزلزل و غیر قابل اطمینان و بی اعتبار و کلاه بردار و دروغگو و بی اخلاق و کنس میرزا و انگل اجتماع و زالو میتونن باشن!!
لااقل یه کاری کنه مردم هم یکم مستفیض بشن سبیلشون چرب بشه یه خیری هم تو کارش باشه نه اینکه از حماقت و دهن بینی مردم سوء استفاده کنه!

آدمها معصوم نیستن همشون و در مورد جانماز آب کش ها هم نظری ندارم... واقعا خیلی آدم باید روی خودش کار کنه کوته نظر نباشه با دیدن باگهای (bug) یک جامعه زود نتیجه گیری نکنه و در مقابل همه چی و همه ارزشها موضع نگیره.

همیشه هم نباید نون رو به نرخ روز خورد
همیشه هم نباید دهن بین بود و البته نباید به این مفتیا کلاغ شد!
همیشه هم نباید جانماز آب کشید

سوء استفاده از صداقت و اعتقادات مردم در کنار حماقتشون ؟؟

مردم جهان 30یمی بار اومدن اونوقت میخوان از کسانی که ادعای جهان اولی میکنن تقلید کنن!! از چی ؟ از ... ( فرد نادرست )ی؟ از فساد؟

واقعا این یعنی موفقیت ؟!

یاد بگیریم بر اساس منطق ذاتی عمل کنیم یا حداقل سعی کنیم!

اینام منفی بافی نیست بلکه حقیقته حالا ما دیر یا زود چشمامونو میبندیم که هم همرنگ جماعت بشیم هم تو این وانفسای آخر زمان از آب گل ماهی بگیریم؟

ای کاش بتونم و بزارن آدم باشم.
واقعا حرفهای متناقض زیاد میشنویم خدا بهمون فهم و صبر بده.

البته در کنار همه این حرفا یه چیزی شنیدم ولی درست نفهمیدمش.. میزارمش شمام بخونید :
خداونـــدا... آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهــم شهامتـی ده که تغییــر دهم آنچه را که میتوانم تغییر دهــم و دانشی که بدانم تفاوت این دو را... و مرا فهمی عطا کن ، تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند...